مواضع و رفتارهای اخیر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، رافائل گروسی نشان از این دارد که او بر تداوم رفتار مخرب علیه ایران اصرار دارد. یکی از این رفتارها مربوط به خواسته آژانس در آخرین سفرش به ایران در شهریورماه است، درخصوص موضوع تعویض کارتهای حافظه تجهیزات درحالی ایران با حسننیت آن را پذیرفت که این تجهیزات نهتنها به اقدامات پادمانی مرتبط نیستند، بلکه بهطور ویژه درجهت تحقق اهداف نظارتی برجام بوده و براساس آن، بازرسان آژانس فعالیتهای مورد توافق را روی 18 دوربین از 20 دوربین در 22 سپتامبر 2021 انجام دادند. با این وجود گروسی که به هیچیک از تعهدات خود در آن تفاهم عمل نکرده و طی یکماه گذشته حداقل سهبار با اظهارات غیرفنی و حقوقی و کاملا سیاسی ایران را متهم به عدمهمکاری با آژانس کرده و همزمان از لزوم سفر مجدد به ایران و ملاقات با مقامات کشورمان سخن گفته است. همه اینها درحالی است که او طی یکی دو روز آینده برای ملاقات با وزیر خارجه ایران و رئیس سازمان انرژی اتمی وارد ایران میشود. در همین راستا محمدعلی بصیری، کارشناس مسائل بینالملل معتقد است سازمانهای جهانی ازجمله آژانس، خیلی اوقات تحتتاثیر فشارها و درخواستهای سیاسیای که نیروهای تاسیسکننده آنها از آنها درخواست کرده، موضعگیری و جهتگیری میکنند. گروسی هم از این ساله مستثنی نیست و سازمانهای بینالمللی دیگری هم که ما در این چند دهه بعد از جنگجهانی دوم داشتیم، چنین وضعیتی را دارند. در ادامه گفتوگوی «فرهیختگان» با محمدعلی بصیری را درجهت بررسی علل این مواضع اخیر مدیرکل آژانس میخوانید.
اخیرا مدیرکل آژانس مواضع متعددی علیه ایران گرفته و درخواستهای مکرر خارج از چارچوبی از ایران داشته است، مثلا همین درخواست گروسی برای دیدار با مقامات ردهبالایی مانند رئیسجمهور ایران یا وزیر خارجه و فرافکنی در همین زمینه یا فشاری که برای بازدید از سایت هستهای کرج میآورند، در چارچوب موافقتنامه جامع پادمان است؟ این درخواستها و رفتارها را در چه پازلی ارزیابی میکنید؟
آژانس، پادمانهای آن و شیوههای نظارت و کنترل NPT و... اینها چارچوبهای مشخص و تعریفشدهای دارد که آژانس در قبال کشورهای عضو، اجرا میکند. اما اقدامات اخیر آژانس درقبال ایران، بیشتر بهعنوان اهرم فشار یا چانهزنی سیاسی است که پازل قدرتخواه دنبال میکند و خارج از این چارچوب و مازاد بر آن مواردی که گفتم، اینها جزء همان موارد فنی و تخصصی و حقوقی است که احتمالا با فشار قدرتهای بزرگ بر مدیرکل، این تقاضاها را آژانس علیه ایران بهعنوان فشار سیاسی اعمال میکند.
این رفتارهای تعمدانه درجهت فشار به ایران که اشاره کردید از سوی آژانس تعمدا انجام میشود، آیا کمکی به پیشرفت مذاکرات مجدد وین و باز کردن گره مذاکرات غرب و ایران خواهد کرد یا شرایط را پیچیدهتر میکند؟
مسلما شرایط را پیچیدهتر میکند. ببینید الان بحرانی که بین ایران و 1+5 است، هرچه نهادهای واسط مانند آژانس انرژی اتمی، سازمان ملل، شورای امنیت و... نقش منجی و ناظر بیطرف را بازی کنند، مذاکرات را تسهیل میکنند. درحالیکه اگر این سازمانها از این نقش بیطرفی خارج شوند، مذاکرات را پیچیدهتر و زمانبرتر میکنند و احتمالا ممکن است این رفتارهای آژانس شرایط را به بنبست بکشاند. پس این انتظار وجود دارد که آژانس و مدیرکل آن چنین حرکتی را نکنند.
بهطور کلی اقدامات و مواضع آژانس چه در زمان گروسی و چه در زمان مدیرکلهای قبلی را آن طور که بر اساس قوانین و حقوق آمده ارزیابی میکنید؟
سازمانهای بینالمللی ازجمله آژانس و مدیرکل و هیاترئیسه و... درواقع نهادهایی هستند که قدرتهای پیروز جنگ جهانی دوم و مسلط بینالمللی تاسیسشان کردند و ساختار، اساسنامه و چینش نیروها در آنها معمولا در راستای دیدگاه و منافع آن قدرتها تنظیم شده است، بهطوریکه آژانس هم از این امر مستثنی نیست. بنابراین چون براساس بازی قدرت آنها، این سازمانها طراحی شده است، معمولا در مسائل صددرصد بیطرف و صددرصد حقوقی و تخصصی موضعگیری نمیکنند. این سازمانها ازجمله آژانس خیلی اوقات تحتتاثیر فشارها و درخواستهای سیاسیای که نیروهای تاسیسکننده آنها از آنها درخواست کرده، موضعگیری و جهتگیری میکنند. گروسی هم از این مساله مستثنی نیست و سازمانهای بینالمللی دیگری هم که ما در این چند دهه بعد از جنگجهانی دوم داشتیم، چنین وضعیتی دارند، ازجمله خود سازمان ملل یا شورای امنیت سازمان ملل و دیگر ارکان آن. مساله نفوذ قدرتهای تاسیسکننده و جبههبندی و بلوکبندی که یارگیری میکنند در این سازمانها، معمولا با موضعگیری آنها ارتباط مستقیم دارد.
اقدامات ایران درمقابل اینگونه رفتارها و فضاسازیهایی که از سوی آژانس انجام میشود، باید چگونه باشد که هم بتواند مذاکرات را خوب جلو ببرد، هم از این فضاسازی تاثیر نگیرد؟
ایران گامهای متعددی را میتواند بردارد که این فضاسازیها را خنثی کند؛ یکی از این گامها ادامه دیپلماسی چندجانبه است، یعنی همزمان با 1+5 و با کشورهای دیگر رایزنیهای دیپلماتیک داشته باشد. از طرف دیگر با سازمانهای بینالملل مرتبط با این آژانس، روابطش را تقویت و مسائل را آشکار کند. همچنین از طریق رسانههای داخلی و خارجی همه ابعاد را شرح دهد و نهایتا مدارک معتبر و مستندی که چنین اتهامها یا تبعات منفی را بتواند خنثی کند، ارائه دهد. ادامه تعامل با آژانس در چارچوب پادمانهایی که ایران متعهد است نیز جزء این اقدامات است. البته الان از مازاد فعالیتهایی که ایران برای حسن عملکرد و اعتمادسازی انجام داده، سوءاستفاده شده و نیازی نیست که ادامه پیدا کند. بنابراین ادامه تعامل در چارچوب پادمان میتواند خنثیکننده فشارهای سیاسی باشد.