جواد آزادی، پژوهشگر مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع): از حدود ۷۰ سال پیش، نظام حاکم در غرب با عناوینِ بزکشده «توسعه»، «حکمرانی خوب» و اخیرا «توسعه پایدار»، تلاش در استحاله دولتهای مستقل داشته است؛ موضوعی که به تعبیر خودشان، منجر به «دولت توخالی» میشود.
تحولات بینالمللی فضای مجازی نشان میدهد قرن ۲۱ نیز آبستن تحولات جدید توسعهای است؛ اگر در قرن بیستم، جهانیسازی و به تعبیر دقیقش غربیسازیِ دنیا، از طریق «جریان آزاد کالا و خدمات» دنبال میشد؛ امروز، از طریق «جریان آزاد داده و اطلاعات» دنبال میشود.
گزارش اخیر آنکتاد نشان میدهد که بهزودی آمریکا و اروپا مشکلات خود را درخصوص «داده» حل خواهند کرد تا در لایههای نظامسازِ فضای مجازی اهداف جهانیسازی خود را دنبال کنند. به همین منظور نهادهای توسعهای جدید با شعار «تحول دیجیتال» شکل خواهد گرفت؛ اگر در قرن بیستم با شعار ظرفیتسازی و فعالسازی عناصر داخلی، «استعمار فرانو» را در کشورهای جهان سوم دنبال میکردند، در قرن بیستویکم با شعار «تحول دیجیتال»، شاهد استعمار جدیدی خواهیم بود که آن را «استعمار پلتفرمی» مینامیم.
در استعمار پلتفرمی، مالکان پلتفرمها تلاش میکنند تا به نحو حداکثری تعاملات اجتماعی را به دامن پلتفرمهای خویش بکشانند و با وضع قواعد، کنش انسانها را هدایت کرده و در سطح جهانی نظامسازی کنند. «داده» چنان قدرت تحلیلی ایجاد میکند که در نظریات جدید، حکومت و قلمرو حکمرانی، از آن کسی است که داده را در اختیار دارد.
حال سوال این است که در این تحولات تمدنی، تکلیف انقلاب اسلامی با استقلال و ارزشهایش چیست؟ چگونه میتوان از فرصتهای بینظیر فضای مجازی استفاده کرد و از رقبای خویش سبقت گرفت؟
عموما در پاسخ به این سوالات شبکه ملی اطلاعات طرح میشود، اگرچه شبکه ملی یک سیاست قطعی و لازم است اما کافی نیست و باید در سطوح دیگر نیز به مواجهه با فضای مجازی برویم؛ به این منظور «چارچوب چهارسطحی حکمرانی فضای مجازی» پیشنهاد میشود:
سطح اول؛ ظرفیتسازی حکمرانی
این سطح، شرطِ لازم حکمرانی است و توسعه سرمایه انسانی و علموفناوری مهمترینِ مسائل آن است. البته طی ۸ سال اخیر مفهوم راهبردی اقتصاد دانشبنیان توسط معاونت علمی و فناوری فروکاهیده شده و به جای تاکید بر چرخه کامل تولید علموفناوری تا تجاریسازی، عمدتا بر بخش تجارت تاکید شده است و بیش از تولیدکنندگان فاوا، تجارِ استفادهکننده از فاوا توسعه یافتهاند، درنتیجه امروز در اکثر فناوریهای مرتبط با فضای مجازی، وابسته به غرب هستیم؛ البته خسارت اصلی جای دیگری است؛ با ذائقهسازی که به سبب کسبوکارهای زودبازده و پربازده شکل گرفته است، «موازنه علم و ثروت» بههمخورده و نخبگان دانشگاهی تمایل کمتری به توسعه علم و فناوری دارند؛ امروز دانشگاه، بهعنوان نهاد اصلی تولید علم، شاهدِ مهاجرت روزافزون نخبگان به نهاد تجارت است. اگر روزی فرار مغزها به خارج مطرح بود امروز فرار مغزها به تجارت نیز اضافه شده است. حتی قاطبه نخبگانی هم که در یک دهه گذشته به کشور بازگشتهاند، به بخش تجارت رفتهاند.
سطح دوم (بخشی)؛ حکمرانی بر فضای مجازی
این سطح از مواجهه به شکلگیری زیستبوم فضای مجازی کشور بر بستر شبکه ملی اطلاعات اشاره دارد؛ حقیقتا سند طرح کلان و معماری شبکه ملی که به تصویب شورای عالی رسیده است، جای تشکر و مباهات دارد اما مهم اجرای سند است. امروز درست یا غلط، کشور از پوشش صددرصدی شبکه اینترنت عبور کرده و طی دو سال گذشته ترافیک، رشد ۳۰۰ درصدی داشته است؛ بنابراین باید به رقابتپذیری شبکه ملی اطلاعات با شبکه اینترنت بیندیشیم و «کیفیت» را هدفگذاری کنیم. بهعنوان یک شهروند عرض میکنم، مردم خدمات با کیفیت میخواهند و چهبهتر که این خدمات از درون کشور تامین شود؛ مسئولان نباید کمکاری خود را در تامین خدماتِ با کیفیت با فیلترینگِ خدمات خارجی سرپوش گذارند.
سطح سوم (ملی)؛ حکمرانی با فضای مجازی
در این سطح با خدمات کاربردی و محتوایی فضای مجازی مواجه هستیم که میتوانیم از طریق آنها نظامهای گوناگون اجتماعی را حکمرانی کنیم. حال میتوانیم مبتنیبر ارزشهای انقلاب اسلامی، نظامسازی کنیم یا با رویکردی منفعلانه، فضای مجازی را مذبح ارزشهای انقلاب و دستاویزی برای استحاله نظام از درون کنیم. این مفهومی است که غربیها «نفوذ پلتفرمی» مینامند.
اگر زیرساخت فاوا در کشور توسعه داده شود اما نسبت به نظامهای اجتماعی لابهشرط دیده شود، به ورطه توسعه غربی خواهیم افتاد، موضوعی که از سال ۹۲ در کشور رخ داد و بهیکباره، تاکید میکنم بهیکباره ظرف ۸ سال هر سه نسخه توسعه اقتصادی، سیاست اجتماعی و حکمرانی خوب از قِبل فضای مجازی در کشور تحقق نسبی یافت.
بهعنوان نمونه با توسعه شتابزده اقتصاد دیجیتال در کشور، شاهد شکلگیری انحصار و ظهور نوع جدیدی از سرمایهداری موسوم به «سرمایهداری پلتفرمی» هستیم که علاوهبر نابودی بسیاری از کسبوکارهای سنتی، ارزشهایی چون اولویت تولید، عدالت در توزیع، و مردمی بودن اقتصاد را از بین میبرد و مصرفگرایی و سبک زندگی غربی را ترویج میکند. در نظام فرهنگی و اجتماعی نیز همین اتفاقات رخ داده است و متاسفانه متصدیان امر نیز به دلیل عدم بینش صحیح، خود سوقدهنده منابع مالی کشور به این سمت بودهاند.
سطح چهارم؛ حکمرانی فراملی فضای مجازی
اگر در سطح قبلی برمبنای ارزشهای انقلاب اسلامی نظامسازی کردیم طبیعتا در این سطح با جریانهای رقیب انقلاب اسلامی در سطح فراملی مواجهه میشویم و «تحکیم و صیانت از هویت ملی» سیاست قطعی ماست. ارتقای تراز قدرت سایبری، اقتدار، ابتکار عمل و الهامبخشی سرفصل راهبردهای اصلی این بخش است که سه هدف قلمروسازی، قلمروداری و قلمروگستری را دنبال میکند. به دلیل ضیق وقت از تشریح این سطح و همچنین مسائل متولی اصلی حکمرانی فضای مجازی کشور یعنی شورای عالی و مرکز ملی فضای مجازی عبور کرده و به پیشنهادها میپردازیم:
سطح ظرفیتسازی: «اولا؛ معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری در دولت سیزدهم بهکلی متحول شده و ریلگذاری جدید در جهت تکمیل زنجیره علموفناوری و تجاریسازی باشد. ثانیا؛ اگر برای این زنجیره سه حلقه درنظر بگیریم، معاونت علمی «تجارت» و «علم» را به وزارتخانههای مربوطه واگذار کند و خود عهدهدار «فناوری» شده و با ظرفیت نهادی یک معاونت ریاستجمهوری، ارتباط این حلقات و تکمیل این زنجیره را تکفل کند. ثالثا؛ با تمرکز بر فناوریهای راهبردی فضای مجازی، کشور را از وابستگی نجات دهد و برای حکمرانی در سطوح بعدی ظرفیتسازی کند. رابعا؛ تربیت سرمایه انسانی لازم و ماهر در بخش «خدمات» فاوا را به جای نهاد علم، به نهاد کار و مهارت وزارت تعاون و کار و رفاه اجتماعی بسپاریم.»
سطح بخشی: «با توجه به اینکه نسبت کیفیت به سرمایه، در ارتباطات ثابت بهمراتب بالاتر از ارتباطات سیار است، در توسعه ارتباطات ثابت اقدام عاجل کنیم.»
سطح ملّی: «ضروری است تا دولت نیز، حداقل به اندازه بخش خصوصی و مردمی در فضای مجازی بسط یافته و با تحول در ساختار اداری کشور و ایجاد «تنظیمگرانِ بخشی» در این تحولات ملّی نقشآفرینی کند. حضرت آقا در محضر شما و سربسته هشدار میدهم هرگونه تحول دیجیتال بدون ظرفیتسازی، منجر به دولت توخالی میشود.»
سطح فراملّی: «اولا؛ با تکیه بر اقتدار درونزا ناشی از صنعت فاوا و اقتصاد دیجیتال، گرانش ترافیکی، خدماتی و محتوایی ایجاد کرده و قلمروسازی کنیم. ثانیا؛ مدل حکمرانی فضای مجازی کشور را به نحوی الهامبخش تبیین و اشاعه کنیم. ثالثا؛ دیپلماسی دولتی، شرکتی و عمومی سایبری را فعال کرده و در تحولات قرن ۲۱ نقشآفرینی فعال داشته باشیم.»
انشاءالله به دعای حضرتعالی و همت این نخبگان، موفق شویم فضای مجازی را در گام دوم به خدمت انقلاب اسلامی بیاوریم.