علیرضا رحیمی: پیش از این هم در روزنامه «فرهیختگان» درمورد حواشی جنجالی «قهرمان» آخرین فیلم اصغر فرهادی نوشته بودیم؛ فیلمی که اگرچه در سکوت خبری کار ضبط و فیلمبرداریاش را در شهر شیراز آغاز کرد اما از همان روزهای رونمایی در جشنواره فیلم کن و تا امروز که در ایران روی پردهها رفته است، بارها جنجال آفرید. مراسم رونمایی و اکران فیلم قهرمان در هفتادوچهارمین دوره جشنواره کن درحال برگزاری بود که در این بین، هنرجویان فیلمسازی خانه بینالملل بامداد متعلق به اصغر فرهادی و همسرش پریسا بختآور، در اتفاقی عجیب، از فرد دیگری بهعنوان عامل موفقیت فیلم سینمایی قهرمان در جشنواره کن تشکر کردند. این اتفاق توجه فضای مجازی را شدیدا به خودش جلب کرد. فردی که شاگردان فرهادی بهعنوان صاحب اصلی قهرمان از او تقدیر میکردند، یکی از همکلاسیهایشان در آن موسسه بهنام آزاده مسیحزاده بود. ماجرا از این قرار بود که آزاده مسیحزاده، یکی از هنرجویان سابق اصغر فرهادی در موسسه کارنامه، چند سال پیش مستندی در شیراز ساخته بود با عنوان «دوسر برد، دوسر باخت» و این مستند همان داستان زندگی شخصیت اصلی قصه فیلم اصغر فرهادی را روایت میکرد. آزاده مسیحزاده که با این فیلم تقدیرنامه هشتمین جشنواره فیلم کوتاه شیراز را هم دریافت کرد، چهارم اردیبهشت سال ۱۳۹۷ در خلاصه داستان فیلم خود که در اینستاگرامش منتشر شده بود، نوشت: «زندانی بندِ باز شیرازی که در زندان به رنگآمیزی دیوارهای زندان مشغول است، روزی برای خرید رنگ از زندان خارج میشود و یک کیف حاوی پول پیدا میکند. به گفته خودش او میتوانسته است این پول را برای خودش بردارد، اما مبلغ پول به اندازهای نبوده است که بتواند بدهی خود را بدهد و از زندان خلاص شود... پس بهدنبال صاحب پول میگردد و پس از پسدادن پول به صاحب خود، این ماجرا رسانهای میشود و خیرین شیراز بدهی این فرد را پرداخت میکنند و او با این حرکت قهرمانانه از زندان آزاد میشود.»
این ماجرا و فیلمی که ساخته شده مربوط به سال۹۶ است که به ایده اصلی فیلم سینمایی «قهرمان» شباهتهای غیرقابلانکاری دارد، اما با این همه فرهادی هیچ کجا اسمی از تاثیرپذیری، اقتباس یا برداشت آزادش از آن در ساخت آخرین فیلم سینماییاش ذکر نکرده است. البته اصغر فرهادی در یکی از نشستهای خبری جشنواره کن عباراتی گفت که الهام گرفتنش از ماجرای مستند آزاده مسیحزاده را بهنوعی تایید میکرد. ظاهرا دعوای اصلی که ایجاد شده بر سر این است که چرا در عنوانبندی فیلم فرهادی، هیچ نامی از آزاده مسیحزاده نیامده است. همزمان با اکران فیلم فرهادی بحثها درباره فیلم آزاده مسیحزاده مجددا بهطور جدی مطرح شدهاند. عدهای میگویند ماجرای فیلم خانم مسیحزاده را تمام مردم شیراز میدانند و اگر از یک اتفاق معروف، دو نفر بهطور جداگانه اقتباس کنند، این بهمعنای تقلید دومی از اولی نیست. اما عدهای دیگر ارتباط این فیلمساز جوان با فرهادی را نشانهای میدانند از اینکه یک استاد، ایده شاگردش را ربوده است.
ادعایی که البته با ورود هیاتمدیره انجمن مستندسازان سینمای ایران و صدور بیانیه جانبدارانه آنها از کارگردان مستند «دوسر برد، دوسر باخت» قوت گرفت. در متن این بیانیه آمده است: «اگر در ساخت یک فیلم داستانی از مصالح مختلف یک فیلم مستند استفاده شده باشد، حق و حقوق صاحب فیلم مستند چگونه باید تامین شود؟ اگر کسی در مسیر ساخت یک فیلم بهعنوان راهنما، مشاور یا استاد حضور داشته باشد چه حقی نسبت به آن فیلم پیدا میکند؟ ما در انجمن مستندسازان بهواسطه درخواست و چارهجویی خانم آزاده مسیحزاده، کارگردان فیلم مستند، دوباره با این مساله پرتکرار در سینمای مستند مواجه شدهایم. اینبار صورتمساله چنین است: کارگردان یک فیلم مستند (فیلم دوسر برد، دوسر باخت به کارگردانی آزاده مسیحزاده) مدعی است فیلم سینمایی مشهور این روزها (قهرمان ساخته اصغر فرهادی) با اثرپذیری جدی از فیلم مستند او ساخته شده و در این مسیر نهتنها حق و حقوق مادی و معنوی او هیچگاه تامین نشده بلکه شاهد برخوردهایی از گونهای دیگر بوده است.»
در بخش دیگری از این بیانیه با اشاره به اینکه بروز چنین جدلهایی در فضای سینمایی، تازگی ندارد، آمده است: «انجمن مستندسازان بنا دارد بحث و گفتوگو پیرامون این موضوع را از باب کشف و تنظیم روابط درست حقوقی و هنری درخصوص اثرپذیری فیلم داستانی از یک فیلم مستند شروع کند و تا رسیدن به داوری خرد جمعی ادامه دهد. ما بهزودی فضایی برای گفتوگوی آزاد در اینباره فراهم خواهیم کرد.»
در بخش دیگری از این متن آمده است که در گام اول باید همه کسانی که علاقهمند به این موضوع هستند هر دو فیلم را ببینند تا امکان داوری درباره این ادعا آسانتر شود. در متن این بیانیه آمده است: «خوشبختانه فیلم داستانی این روزها در سینماهای کشور اکران شده و امکان تماشای آن مهیاست. ما از کارگردان فیلم مستند پرسیدیم آیا امکان دارد تا برای ایجاد آمادگی ورود به گفتوگوها، فیلم خود را در فضای مجازی اکران کند؟ ایشان اعلام کردند این فیلم هماکنون در یکی از شبکههای اجتماعی قابلتماشا و با جستوجویی در فضای مجازی در دسترس است.»
در بخش دیگری از بیانیه انجمن مستندسازان تاکید شده است: «بنای ما در انجمن مستندسازان این است که ضمن واکاوی جوانب این ماجرا به تعاریف روشنی درباره حقوق مولفین و بهخصوص مستندسازان برسیم تا مبنای رسیدن به یک چارچوب حقوقی محکم شود. طبعا در این زمینه به همراهی و نظرات وکلا و حقوقدانان محترم نیاز جدی احساس میشود. ما همچنین امیدواریم در فضای هنری هیچگاه حق کسی ضایع نشود.»
«دوسر برد، دوسر باخت» یک مستندساز بعد از انتشار بیانیه انجمن مستندسازان، آزاده مسیح زاده
مستند «دو سر برد، دو سر باخت» را در فضای مجازی بارگذاری کرده و در فاصله یک روز از پخش آن در یوتیوب، نزدیک به پنجهزار نفر بازدیدکننده داشته است.
در مستند دوسر برد، دوسر باخت، با مردی به نام محمدرضا شکری همراه میشویم که به دلیل ناتوانی در پرداخت مهریه سنگین و بدهیهای دیگر، دوران محکومیتش را میگذراند. او هنگام مرخصی، یک کیف زنانه پر از پول پیدا میکند و با وجود نیاز مالی، آن را به صاحبش برمیگرداند. عمل قهرمانانه او، بازتاب خوبی در رسانهها پیدا میکند و باعث کمکهای مالی به او و آزادیاش از زندان میشود. آنطور که در شرحنوشت پایانی مستند میخوانیم، او دوباره به دلیل بدهی مالی به زندان برمیگردد و ادامه محکومیت خود را میگذراند. تا اینجای فیلم که دو پرده اول مستند است، به نظر میرسد همهچیز شبیه فیلم «قهرمان» است. حتی ویژگیهای اخلاقی محمدرضا شکری ازجمله خونسردی و آرامش او شباهتهای زیادی به رحیم سلطانی فیلم «قهرمان» دارد یا مثلا در مستند، گفتوگوهایی با مسئولان زندان گنجانده شده که شباهتهای زیادی به رفتار و گفتار مسئولان زندانی فیلم قهرمان دارد. تنها تفاوت مستند «دو سر برد، دو سر باخت» و فیلم «قهرمان»، دلیل زندانیشدن کاراکتر اصلی فیلم است. در مستند «دوسر برد، دوسر باخت» بدهکاری بهخاطر عدمپرداخت مهریه است، اما فرهادی در فیلمش ترجیح داده دلیل زندان افتادن رحیم سلطانی را بدهی بهخاطر شکایت یک زن از شوهرش قرار ندهد. اینکه چرا او این جنبه واقعی محمدرضا شکری را برای کپی در فیلمش در نظر نگرفته، میتواند بستگی تام به تصویری داشته باشد که جشنوارههای خارجی از فیلمهای خاورمیانهای انتظار دارند. تصویری که پیش از این در فیلمهای جایزهبگیر خودمان هم نشان داده شده و عموما زنان را تحت ظلمهای حقوقی نشان میدهند. واضح است در مواجهه با چنین انتظاری از سوی جشنوارههای خارجی، فیلمساز هم این بخش از داستان واقعی نظام حقوقی ایران که امتیازهای مالی ویژه برای یک زن قائل است را حذف کند.
اما نکته قابلتامل شباهت مستند «دوسر برد، دوسر باخت» با فیلم «قهرمان»، پرده سوم این مستند با عنوان «حقیقت گمشده» است. ایده خلاقانهای در این بخش مستند گنجانده شده که توانسته مستند را سرپا نگه دارد. جایی که مستندساز بهدنبال زنی میرود که محمدرضا شکری مدعی است پول را به او پس داده است و او زن را پیدا نمیکند. دقیقا همان قسمت چالشبرانگیز داستان فیلم «قهرمان» که از دل این ایده مستندساز بیرون آمده و از همین نقطه است که چالش اصلی کاراکتر فیلم «قهرمان» شروع میشود. فارغ از همه دعاوی حقوقی که پیرو این اتفاق درحال رخ دادن است به نظر میرسد که قضاوت اصلی درمورد کپیبرداری فرهادی از ایده یک فیلمساز جوان، به قضاوت مردم واگذار شده است. مخاطبان سینما میتوانند «قهرمان» را در سالنهای سینمایی ببینند و مستند هم در فضای مجازی بارگذاری شده است. مردم میبینند و قضاوت میکنند.
وکیل فرهادی چه میگوید؟
بعد از بیانیه انجمن مستندسازان، کاوه رضوانیراد وکیل اصغر فرهادی، با انتشار بیانیهای در خبرگزاری ایسنا آورده است: «یک. در سال ۹۲-۹۳ و در جریان برگزاری دوره آموزشی فیلمسازی مستند در موسسه کارنامه، آقای فرهادی طبق طرح درسی دورهشان، هنرجویان این دوره را به گروههای دو یا سه نفره تقسیم کرده و سوژهای را بهعنوان ایده مشترک همه گروهها برای کار کلاسی تعیین میکنند و قرار میشود هنرجویان تحت نظارت، مشاوره و راهنمایی ایشان در زمینههای تکنیکی و محتوایی با محوریت اشخاصی که پول یا شیء گرانبهایی را یافتهاند و با عودت آن به صاحبِ مال در جامعه شناخته شده و بهعنوان قهرمان برجسته شدهاند کار کنند. سوژههایی با این ایده مشترک، از اخبار روزنامههای سراسری یا برنامه تلویزیونی «ماه عسل» یا شبکهها و مطبوعات استانی گردآوری شده و دراختیار هنرجویان قرار میگیرد. با معرفی سوژهها توسط آقای فرهادی، گروههای هنرجویان برای ضبط تصاویر به مناطق مختلف کشور عازم میشوند. در طول جلسات برگزاری این کلاس که نزدیک به یکسال به طول انجامیده، آقای فرهادی برای هنرجویان طرح، شکل اجرا و جهت مسیر هر سوژهای را مشخص میکند. ازجمله سوژههای این دوره، شخصی است که در شیراز، زندانی مهریه بوده و با یافتن کیفی پر از پول و عودت آن به صاحب کیف، مورد تکریم قرار میگیرد. این اتفاق در سال 91 رخ داده و به صورت گسترده در مطبوعات و رسانههای سراسری و محلی انعکاس داشته است، ازجمله در گزارش تصویری مفصل شبکه استانی فارس و همچنین بخش حوادث روزنامه جامجم صفحه 19 مورخ 4 اردیبهشت 1391 و روزنامه خبر مورخ 28 فروردین 1391. بنابراین برخلاف ادعای ناصحیح خانم آزاده مسیحزاده، سوژه مذکور توسط ایشان کشف نشده است بلکه این خبر از قریب به یکسال پیش از شروع دوره فیلمسازی مستند، در سطح گستردهای در جامعه انتشار یافته است. با نظر مساعد آقای فرهادی، مقرر میشود ایشان که خود اهل شیراز بوده، نسبت به مصاحبه و تصویربرداری از این فرد اقدام کند. با اتمام دوره کلاسی، این هنرجو کار کلاسی خود را که با ایده و طرح و تحتنظارت و راهنمایی آقای فرهادی ساخته شده بود با عنوان مستند «دو سر برد، دو سر باخت» تدوین نهایی و در چند جشنواره فیلم کوتاه بدون اشاره و ذکر نام آقای اصغر فرهادی به نمایش درمیآوردند. دو. پنج سال بعد و در سال ۹۸، خانم مسیحزاده دوباره در دورههای آموزشی آقای فرهادی در موسسه بامداد ثبتنام میکنند. ایشان قبل از ساخت فیلم «قهرمان»، در حضور دو شاهد در موسسه آموزشی بامداد در تاریخ 15/05/1398، متنی را به دستخط و امضای خود تهیه کرده و در آن صراحتا اظهار میکند که ایده و طرح فیلم مستند «دو سر برد، دو سر باخت» متعلق به آقای فرهادی است. اصل این سند دراختیار موسسه بامداد و نسخه برابر اصل شده آن به خانه سینما و دادسرای فرهنگ و رسانه (شعبه چهارم) تقدیم شده است. سه. دو سال بعد و در تابستان ۱۴۰۰ و درست همزمان با اکران فیلم « قهرمان» در جشنواره کن، خانم مسیحزاده با طرح ادعایی عجیب در شبکههای اجتماعی اعلام داشتند که فیلم «قهرمان» از فیلم مستند ایشان کپی شده است. این موضوع بلافاصله با واکنش بعضی از هنرجویان آن دوره مواجه شده و ایشان با بیان جزئیاتی از آن دوره در مقام پاسخ به این ادعای کذب برآمدند. ازجمله آنکه 12 نفر از هنرجویان این دوره آموزشی، با تنظیم استشهادیهای به بیان جزئیات کامل روند ورکشاپ آموزشی پرداختند. یکی از گواهان این استشهادیه، فیلمسازی است که در ساخت مستند خانم مسیحزاده، بهعنوان فیلمبردار حضور داشته و درجریان کامل جزئیات ساخت مستند و نقش آقای فرهادی بهعنوان مالک طرح و ایده بوده است. این استشهادیه نیز به خانه سینما و دادسرای فرهنگ و رسانه تقدیم شده است.
چهار. اینجانب از همان روزهای نخست، تمام مستندات و مدارک و اسناد و شهود خود را جهت رسیدگی صنفی و حرفهای به موضوع به خانه سینمای ایران تقدیم کرده و در گزارشی مکتوب، روند ماوقع را به مدیرعامل خانه سینما اطلاع دادهام. با این وجود به دلیل تداوم رفتارهای غیرحرفهای و فضاسازیهای رسانهای اخیر، شکواییهای در شعبه چهارم دادسرای فرهنگ و رسانه تهران ثبت و شکایتی نیز به شورای صیانت از اخلاق حرفهای خانه سینما تقدیم شده است. جزئیات بیشتری از این موضوع در روزهای آتی از سوی تیم حقوقی و رسانهای فیلم «قهرمان» انتشار خواهد یافت.»
در همین رابطه مطلب زیر را بخوانید: