سیدمهدی طالبی، روزنامهنگار: شاهزاده «محمدبنسلمان» ولیعهد سعودی در زمانی که هنوز به این مقام نرسیده و تنها وزیر دفاع پدرش بود، جنگی خانمانسوز را بر یمن تحمیل کرد. او در 19مارس 2018 (28اسفند1393) با آغاز جنگ قصد داشت طی سه هفته خود را به صنعا پایتخت یمن برساند. در هفتمین سال جنگ اما یاران وی درحال کشیدن آخرین نفسهایشان در یمن هستند. آنچه شاهزاده در رویاهای خود خواب دیده بود، در واقعیت برای او برعکس تعبیر شدهاند. نیروهای ارتش یمن حلقه محاصره به دور شهر مأرب، نقطه اصلی تمرکز نیروهای ائتلاف متجاوز عربی را تنگتر کردهاند. همزمان با این اقدام در مرکز یمن از سمت غرب این کشور نیز خبرهای منتشرشده حاکی از عقبنشینی نیروهای ائتلاف متجاوز عربی از سواحل استان الحدیده هستند.
در جنوب نیز وضعیت چندان بهتر از مرکز و غرب نیست. برخی منابع محلی میگویند سعودیها درحال تخلیه برخی مواضع نظامی خود در این منطقه هستند و بخشی از تجهیزات سنگین خود را از بندر عدن به عربستان بازگرداندهاند.
در شرایطی که وضعیت نیروهای وابسته به عربستان در جبهههای نبرد رو به وخامت گذاشته است، اقدامات پیاپی ریاض و متحدانش در عقبنشینی از مواضع مهمشان در یمن و همچنین بازگرداندن تجهیزات سنگین به عربستان میتواند کار آن را یکسره کند. هنگامی که فرمانده جنگ از میدان گریخت، سربازانش نیز دلیلی برای جنگیدن ندارند. این وضعیتی است که احتمالا بهزودی باعث فروپاشی سراسری در جبهه ائتلاف متجاوز عربی میشود و با گریختن ریاض از میدان نبردهای یمن، مزدوران یمنی سعودیها نیز دست از جنگ میکشند.
وضعیت در مأرب
نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی دولت قانونی یمن به هشت کیلومتری مرکز شهر مأرب رسیدهاند. در روزهای گذشته نیروهای یمنی با تسلط بر پایگاه نظامی «أمریش» در جنوب استان مأرب مسیرهای تدارکاتی این منطقه بهسمت جنوب را در اختیار گرفتهاند. این موقعیت همچنین به آنها اجازه میدهد بهسمت منطقه نفتخیز «صافر» دست به پیشروی بزنند.
عملیات دولت یمن برای پاکسازی مأرب براساس یک برنامه جامع و گسترده درحال اجراست و به یک محور و حتی یک استان محدود نمیشود. این برنامه بهگونهای طراحیشده که مأرب پیش از اجرای مرحله نهایی عملیات تا اندازه زیادی تضعیف شده باشد. این شرایط همچنین میتواند عاملی برای تسلیم شدن و صلح شورشیان پناه گرفته در شهر باشد.
در راستای برنامه آزادسازی مأرب، در سمت شمالی این استان نیروهای نظامی یمن موفق شدهاند تا بر مناطق متعددی در ناحیه «الرویک» که در ۱۵ کیلومتری جاده بینالمللی مأرب - حضرموت قرار دارد، تسلط یابند. همزمان این نیروها در شرق استان «الجوف» خطوط دفاعی دولت منصور هادی را شکستهاند. استان الجوف در شمال استان مأرب قرار دارد.
این دو اقدام یعنی شکسته شدن خطوط دفاعی دولت مستعفی یمن در شرق استان الجوف و همچنین پیشروی در جاده بینالمللی مأرب - حضرموت باعث شده نیروهای مسلح یمن خطوط تدارکاترسانی تروریستهای موجود در مأرب را قطع کنند. در هفتههای گذشته نیز آنها شهر «الجوبه» در جنوب مأرب را بهطور کامل در اختیار خود گرفته بودند. با در نظر گرفتن این مساله که جناح شرقی مأرب از مدتها قبل تحت تسلط دولت صنعا بوده، استقرار نظامیان یمنی در محورهای شمالی و جنوبی مأرب، این شهر را از سهجهت در محاصره قرار میدهد. شکستهای جبهه متجاوز عربی در جنگ مأرب در شرایطی رخ داده است که در این نبردها نیروهای القاعده بهشکلی مستقیم وارد حمایت از ائتلاف شده بودند. با وجود این سعودیها در مأرب کاری از پیش نبرده و متحدان خود را بهشدت خشمگین ساختهاند.
«دیوید شنکر»، معاون سابق وزیر خارجه ایالاتمتحده آمریکا هفته گذشته در یک اظهارنظر مهم مأرب را ازدسترفته اعلام و سقوط این شهر را شکست آمریکا و عربستان توصیف کرد.
چرا مأرب مهم است؟
گرچه شهر بندری عدن بهطور رسمی پایتخت دولت مستعفی منصور هادی بهشمار میرود اما از نظر نظامی و قبایلی این استان مأرب است که پایگاه اصلی وی است. با آزادسازی مأرب عملا دولت منصور هادی بیمعنا خواهد شد و جا پای قابل اتکایی در یمن نخواهد داشت.
همچنین با سقوط مأرب که در شاهراه شمال به جنوب واقع شده است مسیرهای تدارکاتی زمینی عربستان به یمن مسدود شده و به موازات آن سواحل گسترده جنوب یمن نیز در دسترس دولت صنعا قرار میگیرد.
مأرب همچنین آخرین نقطه از شمال یمن است که در دستان ائتلاف متجاوز قرار دارد. شمال یمن گرچه از لحاظ جغرافیایی نسبت به دیگر مناطق یمن از وسعت خوبی برخوردار نیست اما شامل 75 درصد از جمعیت کشور میشود. شمال بدنه اصلی یمن است و اساسا این کشور با ناحیه شمال ماهیت وجودی دارد.
در کنار موارد سیاسی و ژئوپلیتیکی همچنین باید توجه داشت که شهر مأرب قلب و انرژی یمن بهشمار میرود. این استان دارای میادین بزرگ نفتی و گازی است. پالایشگاههای یمن، نیروگاههای برق و همچنین خطوط لوله انتقال انرژی این کشور نیز در مأرب متمرکز هستند. این موارد نشان میدهد که با آزادسازی مأرب دولت مرکزی یمن از نظر اقتصادی بهشدت تقویت خواهد شد. در این صورت نیازهای این دولت به مواد سوختی نیز کاهش مییابد. هماکنون یکی از اهرمهای فشار سعودی علیه صنعا توقیف کشتیهای حامل سوخت یمن است که با آزادسازی مأرب از دستان ریاض خارج میشود.
عقبنشینی ناگهانی از «الحدیده» و نوار غربی
از روز جمعه نیروهای ائتلاف متجاوز سعودی دست به تخلیه برخی مواضع خود در ساحل غربی یمن زدهاند. این مواضع به ویژه در نزدیکی شهر «الحدیده» مرکز استان الحدیده، قرار داشتند. مناطق تخلیهشده شامل منطقه کیلومتر 16، «الصالح» در شمال شهر الحدیده، مجتمع صنعتی-تجاری «اخوان ثابت» و منطقه «المنظر» در جنوب الحدیده هستند. بهدنبال خروج نیروهای ائتلاف عربی، یگانهای نظامی دولت صنعا وارد این مناطق شدهاند. آنها همچنین کنترل مسیر مستقیم میان الحدیده و صنعاء را نیز در اختیار گرفتهاند. این مناطق در تابستان 2018 پس از عملیات مشترک چندماهه نیروهای وابسته به عربستان سعودی و امارات به اشغال آنها درآمده بود. منابع یمنی میگویند نیروهای ائتلاف عربی پس از خروج از الحدیده به سمت شهر «المخا» در جنوب حرکت کردهاند. این شهر که به بابالمندب مشرف است در غرب استان تعز واقع شده است.
پس از این عقبنشینی غیرمنتظره افراد و رسانههای مختلف به گمانهزنیهای گوناگونی درباره دلایل آن پرداختهاند. برخی در اینباره معتقدند این نیروها برای کمک به نیروهای دولت مستعفی منصور هادی و همچنین حزب اصلاح که در جنگ مأرب درگیر هستند، دست به این عقبنشینی زدهاند. این گمانهزنی اما به نظر میرسد چندان با واقعیت سیاسی و میدانی تطابق نداشته باشد.
در همین راستا دولت مستعفی یمن به ریاست «عبد ربه منصور هادی» روز گذشته (شنبه) اعلام کرد برای عقبنشینی از الحدیده هیچگونه هماهنگی با آن صورت نگرفته است. با این حال در بیانیه دولت مستعفی آمده است استقرار نیروهای دولت صنعا در مناطقی که از آنها عقبنشینی صورت گرفته است، نقض توافق استکهلم است.
این توافق روز ششم دسامبر 2018 (15 آذر 1397) در شهر استکهلم پایتخت سوئد میان طرفین درگیر به امضا رسید و شامل شرایطی برای توافق آتشبس در الحدیده است. براساس توافق استکهلم نیروهای دولت مرکزی یمن و همچنین دولت مستعفی منصور هادی باید به طور کامل از شهر الحدیده خارج میشدند. با این وجود اما نیروهای منصور هادی برخلاف توافق همچنان در اطراف الحدیده حضور نظامی خود را حفظ کرده و به دفعات دست به نقض آتشبس زدند. حالا اما با عقبنشینی نیروهای ائتلاف متجاوز از این منطقه، دولت مستعفی خواهان اجرای توافقی شده است که خود دستکم طی چهار سال گذشته همواره آن را نقض کرده است. این بیانیه به نوعی نشانگر عدمتسلط منصور هادی بر تمامی بخشهای دولت خودخواندهاش است اما برای آنکه وی ثابت کند این دولت کماکان زنده است چارهای جز صدور بیانیه نداشت. منصور هادی در شرایط فعلی به دلیل ناکارآمدی تحتفشار شدید سعودیها قرار دارد و احتمال میدهد ریاض حمایتش را از وی و تیمش به پایان برساند.
تسلط بر نوار غربی به چه معناست؟
استان الحدیده 11 درصد از جمعیت یمن را در خود جای داده و دارای سواحلی طولانی در کناره دریایی سرخ است. درصورت تسلط کامل دولت صنعا بر این منطقه طول سواحل قابلدسترسی برای این دولت در ساحل غربی به 450 کیلومتر افزایش خواهد یافت.
ائتلاف متجاوز عربی در سال 2018 بر مبنای اهداف چندگانهای دست به اشغال بخش بزرگی از سواحل استان الحدیده زد که یکی از اصلیترین آنها، جلوگیری از واردات کالاهای اساسی به یمن بود. الحدیده دومین بندر بزرگ یمن پس از عدن بهحساب میآید اما مشکل آنجاست که عدن بهطور کامل در اشغال نیروهای دولت مستعفی منصور هادی است. از این رو الحدیده اصلیترین بندر دولت مرکزی یمن بهشمار میرود.
پس از اشغال بخش بزرگی از سواحل این استان عملا استفاده از امکانات بندری الحدیده بهشدت سخت شده بود و نیروهای ائتلاف عربی نیز از حضورشان برای دشوارتر کردن واردات به یمن بهره میبردند و دست به توقیف کشتیهای ورودی به این بندر میزدند. حالا با عقبنشینیهای صورتگرفته از این بندر کشتیهای کوچک و بزرگ تجاری میتوانند راحتتر کالاهای خود را در یمن تخلیه کنند. این مساله به صنعا اجازه خواهد داد تا اقتصاد داخلی خود را رونق دهد و پیش از آغاز زمستان اقداماتش برای واردات سوخت و کالاهای اساسی را شدت بخشد.
تسلط بر الحدیده همچنین به دولت یمن اجازه خواهد داد با سهولت بیشتری دور از چشم ناوهای جنگی ائتلاف عربی دست به واردات سلاح بزند و درصورت نیاز کشتیهای نظامی و تجاری این ائتلاف را در دریای سرخ هدف بگیرد.
توافقات پشتپرده یمن و امارات
سواحل غربی یمن اگرچه بهطور مشترک توسط گروههای مورد حمایت عربستانسعودی و امارات اشغال شدند، اما این منطقه بیشتر توسط نیروهای اماراتی کنترل میشد. از اینرو عقبنشینی رخداده نیز براساس تصمیم ابوظبی بوده است.
نیروهای مورد حمایت امارات روز جمعه بهصورت رسمی دلیل عقبنشینی خود را حمایت از مواضع ائتلاف متجاوز عربی در دیگر نقاط یمن عنوان کردند. در بیانیه مشترک این نیروها آمده است آنها با توجه به آتشبس موجود در اطراف شهر الحدیده که تحت نظارت سازمانملل است دیگر نیازی برای استقرار در اطراف این شهر نداشتهاند. این ادعا درحالی صورت میگیرد که این آتشبس از 4سال گذشته درحال اجرا بوده است. نیروهای وابسته به امارات در بیانیه خود تاکید کردهاند باقیماندن در این مواضع هنگامی که دیگر محورهای جنگ نیاز به نیرو دارند، یک اشتباه بود. مواضع رسمی اعلامشده ازسوی این گروهها اما چندان جدی بهنظر نمیرسد و شاید تمام ماجرا نباشد. در همین راستا برخی منابع میگویند برسر عقبنشینی از الحدیده میان امارات و دولت قانونی یمن توافقات جدیدی صورت گرفته است.
دو طرف پیشتر نیز دارای توافقاتی با یکدیگر بودهاند که البته علنی نشده است. پس از حمله سنگین یمن به تاسیسات شرکت نفتی آرامکو در سال2019 که منجر به خارج شدن نیمی از ظرفیت تولید نفت عربستان از مدار شد، امارات برای مواجهنشدن با چنین حملهای مذاکرات با یمن را آغاز کرد. توافقات موجود بین طرفین باعث شد از سال2019 آنها با یکدیگر وارد نبرد نشوند. حاصل این توافق نیز در امان ماندن تاسیسات نظامی و مراکز اقتصادی امارات از حملات یمن بود. امارات بهدلیل وضعیت خاص شهر و امیرنشین «دبی» از وضعیت متفاوتی نسبت به عربستان برخوردار است و قادر به تحمل کوچکترین حملهای نیست. تنها یک حمله در سطحی پایینتر از تهاجم به تاسیسات آرامکو میتواند اقتصاد شیشهای دبی را که متکی به جذب سرمایهگذاران است دچار ضربهای شدید کند. همین نکته بود که باعث هراس شدید سران امارات شد.
امارات اما یک دلیل بزرگ دیگر نیز برای توافق با دولت قانونی یمن داشت. درگیرشدن در یمن با توجه به ابعاد جنگ در آن میتوانست بخش اعظم امکانات مالی، نظامی و مدیریتی امارات را تنها در یک نقطه گرفتار سازد. این وضعیت مانع از دخالت ابوظبی در دیگر پروندههای بینالمللی میشد. اگر امارات در پرونده یمن به تفاهمی دست نمییافت قادر به نقشآفرینی در درگیریهای لیبی یا تحولات سودان نبود. این درگیریها دستاوردهایی بزرگ برای امارات داشتند؛ چیزی که درگیریهای یمن فاقد آن بود.
سومین دلیل عمده امارات که باعث افزایش فشارها بر دولتمردان این کشور برای توقف جنگ در یمن شد به تلفات گسترده میان نظامیان عالیرتبه اماراتی بازمیگشت. این نظامیان عالیرتبه اغلب جزء خاندانهای حاکم بودند. حضور امارات در جنگ یمن اگرچه از طریق نیروهای نیابتی صورت میپذیرفت اما مدیریت صحنه جنگ و رساندن تدارکات به دست این گروههای مورد حمایت نیازمند حضور میدانی نظامیان عالیرتبه بود. یکی از برجستهترین موارد در این زمینه به زمستان سال2018 بازمیگردد که طی آن معاون ستاد مشترک ارتش امارات در بازدید از جبهه الحدیده بر اثر حمله نیروهای یمنی کشته شد.
عقبنشینی از عدن
از هفته گذشته نیروهای عربستانسعودی دست به انجام برخی اقدامات خاص در استانهای جنوبی یمن زدهاند. روز سهشنبه 9نوامبر (۱۸آبان) شاهدان محلی اعلام کردند عربستان از یک پایگاه نظامی بزرگ در منطقه بریقه در شهر بندری عدن در جنوب این کشور عقبنشینی کرده است. برخی تصاویر منتشرشده و همچنین گزارشهای مردمی نیز حاکی از انتقال تعدادی از ادوات سنگین و زرهی از بندر عدن بهسمت مقصدی دیگر بود. سقوط مواضع ائتلاف عربی در اطراف مأرب و قطع مسیر تدارکاتی عربستانسعودی بهسمت این شهر از سمت شمال باعث شده ریاض نسبت به از دست رفتن تجهیزات خود نگران شود. این ادوات سنگین درصورت شکست در جبهههای مرکزی میتوانست بهعنوان داراییهای ارزشمند و گرانقیمتی در دستان دولت صنعا قرار بگیرد. با وجود شواهدی درباره دلایل این عقبنشینی اما ترکیالمالکی، سخنگوی ائتلاف تحت رهبری عربستانسعودی روز چهارشنبه 10نوامبر (19آبان) به رویترز گفت: «گزارشهای منتشرشده درباره خروج نظامیان سعودی از جنوب یمن «بیاساس» است.» المالکی دراینباره تاکید کرد: «جابهجایی و تجدید آرایش نیروها براساس ارزیابی عملیاتی و تاکتیکی، یک عملیات استاندارد در همه نیروهای نظامی در سراسر جهان است.» با این حال وی مشخص نکرد که چرا این عملیات تاکتیکی شامل خروج تجهیزات نظامی سنگین آنهم در وضعیت وخیم جنگی بوده است.
سیاست تنبیه متجاوز
وضعیت جبهههای یمن نشانگر فروپاشی ساختارهای نظامی ائتلاف متجاوز عربی در این منطقه است. بازیگران بینالمللی حاضر در یمن میدانند که اگر قرار باشد تا آخرین توان خود به این کشور ضربه بزنند، پس از اخراج نیز احتمالا شاهد حملات تلافیجویانه صنعا خواهند بود. بهعنوان نمونه عربستانسعودی اگر پس از سقوط مأرب و در خطر گرفتن دیگر مواضعش قصد داشته باشد تا آخرین مواضع خود دست به دفاع بزند، آنگاه نیروهای یمنی نیز اجازه خروج امن به نیروهای سعودی را نداده و پس از پاکسازی خاک یمن، طرحهای نظامی خود را متمرکز به مرزهای شمالیشان خواهند کرد؛ جایی که مرزهای جنوبی عربستان نیز به حساب میآید. در این صورت صنعا خواهد کوشید با نفوذ در استانهای جنوبی عربستان که دارای بافت مذهبی و قبیلهای مشابه با یمن هستند و سالها پیش توسط سعودیها اشغال شدهاند، ریاض را آزار دهد. عربستان از سال1934 سه استان نجران، جیزان و عسیر را که به یمن تعلق دارند در اشغال خود دارد. یمن هماکنون نیز به برخی از نواحی این استانها نفوذ کرده و بر آنها مسلط است.
درسوی دیگر ماجرا اما اماراتیها قرار دارند. آنها اگرچه از سال2019 نشان دادهاند بیشتر از سعودیها اهل مذاکره و توافق هستند اما بههرحال نگرانیهایی پیرامون سیاستها و رفتار آنها در یمن باقی مانده است. اگر این کشور نیز قصد اصرار بر حضور در یمن داشته باشد پس از تکمیل آزادسازی سراسر خاک این کشور توسط دولت مستقر در صنعا، این دولت وارد حمایت از نیروهای مخالف امارات در منطقه «شاخ آفریقا» خواهد شد. یمن همچنین میتواند برای انتقامجویی در آینده خطوط کشتیرانی عربستان و امارات را دچار مشکل کند. از اینرو ریاض و ابوظبی با وجود شرارتهای چندساله علیه مردم یمن میدانند در نقطهای حیاتی قرار دارند؛ جایی که اقداماتشان میتواند به پایان جنگ منجر شود یا آن را یک زخم باز باقی بگذارد.
عربستانسعودی و امارات اگر بیقاعده بازی خود را در یمن ادامه دهند در زمانی که دیگر نقطهای از این کشور را در درست ندارند، از نقاط متعددی در آن مورد حمله قرار خواهند گرفت.