نسیم شیرازی، روزنامهنگار: علیاصغر مجرد، ملیپوش تیم والیبال شهرداری ارومیه درجریان بازی تدارکاتی با آذرباتری دچار مصدومیت شدید و پارگی آشیل پا شد تا رقابتهای این فصل از لیگ برتر را از دست بدهد و این روزهایش را با تماشای والیبال، فوتبال، فیلم و مطالعه میگذراند. روزهایی که سخت میگذراند تا بتواند بهترین دوران نقاهت را برای مصدومیتهایش بگذراند و استراحت درست و حسابی به آسیبهایش بدهد. این استراحت ناخواسته اوایل مصدومیتش آشفتهاش کرده بود، ولی حالا صدای او محکم شده و دلش قرص است که با قدرت به مستطیل والیبال برمیگردد. او که دلش به فراموشکار نبودن همباشگاهیها و والیبالیها و همتیمیهایش گرم شده است، قولش را میدهد که روحیهاش را برای این آسیبدیدگی طولانی حفظ کند و روی هر دو پایش برای رسیدن به مدافع برتر جهان خیز بردارد. علیاصغر مجرد البته از مسئولان استانش ناراحت است. او از وعدههای روی کاغذ و حرفهایی که تا عمل هزار بار تغییر میکند و تهش شبیه به بیحرمتی میشود هم خسته است. او این روزها که بیشتر از همیشه به دلگرمی مسئولان شهر و استانش نیاز دارد، میخواهد توقعش را از آنچه کم هست هم کمتر کند تا به روحیهاش آسیبی وارد نکنند. گفتوگوی «فرهیختگان» با علیاصغر خوشاخلاق تیمملی والیبال ایران را بخوانید.
از خودت بگو، ابتدای مصدومیتت گفتی پذیرشش برایت سخت است، بالاخره با آن کنار آمدی؟
اول که مصدوم شدم باورش برایم سخت بود، بهخصوص که در اوج بودم و از مسابقات قهرمانی آسیا، لیگ جهانی و المپیک برگشته بودم و متاسفانه این اتفاق برایم افتاد، ولی الان این موضوع را قبول کردهام و با آن کنار آمدهام.
دوره نقاهت 4 تا 6 ماهه را تا الان چطور گذراندی و برای ادامهاش چه برنامهای داری؟
دوره نقاهت من اگر بخواهم عجله نکنم تقریبا بین 5 تا 7 ماه میشود و برای ادامه الان که پایم در گچ است و بعد از اینکه زمان گچ پایم به پایان رسید، به امید خدا باید آبدرمانی و فیزیوتراپی را انجام دهم که همهچیز هماهنگ شده و فقط باید منتظر باز شدن گچ پا بمانم.
در این مدت از طرف فدراسیون، تیم و باشگاهت با تو در تماس بودند؟
در این مدت همه بچهها پیگیر بودند، باشگاه شهرداری ارومیه، ریاست و مدیرعامل باشگاه، رئیس فدراسیون و خیلی از نفرات دیگر در فدراسیون و باشگاه جویای احوالم بودند و تماس گرفتند و در این مدت احساس نکردم که فراموش شدهام.
مصدومیت عجیبوغریبی هم بود، مصدومیتهایی که از ساق و مچ پا داشتی روی این آسیبت تاثیرگذار نبود؟
این مصدومیت واقعا عجیب بود و پایی که سالم بود این اتفاق برایش افتاد و خودم هم بهخاطر همین اوایلش باور نکردم و نمیتوانستم قبول کنم. چون آشیل پایم مشکل نداشت و سالم بود و ساق پای چپم بود که کمی مشکل داشت، ولی با دکترم که صحبت کردم گفتم این اتفاق یکدفعه افتاد و از قبل هم هیچ دردی نداشتم. اتفاقا این پای سالمم نسبتبه آنیکی قویتر بود. این مصدومیت میتواند دلایل مختلفی مانند خستگی داشته باشد. هفته قبل از مصدومیت هم سرماخورده بودم و شاید کامل خوب نشده بودم که به زمین برگشتم.
چرا خیلی نگران فراموش شدن بودی؟
چند تا از بچهها که مصدوم شده بودند را دیده بودم و این موضوع ناخودآگاه به ذهن آدم میآید و اذیتکننده است، ولی الان نگرانش نیستم و قول میدهم قویتر از قبل برگردم.
گچ پا را کی باز میکنی و چقدر طول میکشد به تمرینات برگردی؟
به امید خدا 20 روز دیگر گچ پا را باز میکنم و بعد از آن بین دو تا دوماهونیم کارهای فیزیوتراپی و آبدرمانی را باید انجام دهم تا قوی بتوانم برگردم.
بعد از قهرمانی آسیا که بهترین آسیا شدی با هم صحبت نداشتیم، منتظر تکرارش در آسیا و جهان هستیم.
در مسابقات قهرمانی آسیا من و تمام تیم پرقدرت ظاهر شدیم تا بتوانیم قهرمانی را بهدست آوریم و آن نتایج نامطلوبی که در لیگ جهانی و المپیک نتوانستیم بگیریم را حداقل بتوانیم ذرهای از آن نتایج بد را در قهرمانی آسیا جبران کنیم. امیدوارم خوب شوم و قول میدهم تمام تلاشم را برای کسب دوباره این برترین بودن چه در آسیایی و چه در جهانی بهکار گیرم تا اول به تیم برای برترین بودن کمک کنم و بتوانم در زمین تواناییهایم را به نمایش بگذارم و مقام بهترین جهان را هم داشته باشم.
شهرداری ارومیه تا الان تمام بازیهایش را برده، بازیهای تیمت را پیگیری میکنی؟ نظرت و تحلیلت درباره جانشینت و عملکرد تیمت چیست؟
بله، تمام بازیهای شهرداری ارومیه را پیگیری میکنم، خیلی به تیمم امیدوارم؛ چراکه هم تمرینهای خوبی را پشتسر گذاشته و هم خیلی برای بهترین بودن در زمین زحمت کشیده است. همه بچهها در باشگاه زحمت میکشند و سعید مصطفیوند هم که به تیم اضافه شد از بزرگان والیبال و بازیکن اسبق تیمملی بودند که همیشه خیلی خوب در مسابقات ظاهر میشدند و از آنجاکه چندسالی در ارومیه بازی کردند، با جو تیم و جو ارومیه آشنایی دارند و خداراشکر تا الان بازیهای درخشانی از او دیدهایم که امیدوارم ادامهدار باشد. خودم هم مطمئنا گچ پایم را باز کنم به ارومیه و پیش بچهها میروم؛ چراکه دلم با آن تیم است و کنار آن تیم باید باشم.
سختترین بازی تیم ارومیه تا الان به نظرت رقابت با کدام تیم بوده است؟
سختترین بازی ارومیه مقابل تیم شهداد که بسیار پرقدرت و پرمهره است بود و تیم ارومیه را اذیت کرد که بهنظر من بازی سختی بود و چند بازی سخت دیگر هم درپیش داریم که امیدوارم مثل همیشه بچهها عالی باشند و پیروز شویم.
الان که بازیها را از دور میبینی بهنظرت نیاز فنی تیمهای والیبال ما چیست؟
لیگ امسال لیگ بسیار خوبی است. حدود 7 تیم در یک سطح هستند و نمیشود از الان گفت کدام تیم قهرمان است یا نیست. صد درصد وقتی تعداد تیمها بالا میرود، ازلحاظ فنی هم بالاتر میرود.
تندروان، سرمربی تیم ارومیه خبرت را گرفته؟
بله، تندروان حواسش به من هست و تماس میگیرد و پیگیر حالم است. خیلی ممنونم از مربیان عزیزی که همیشه در تماس با من هستند. اعضای فدراسیون، مربیان و سرمربی و سرپرست تیمملی، رئیس فدراسیون، اعضای باشگاه شهرداری ارومیه خبرم را گرفتهاند و از همه تشکر میکنم از مدیریت و کادر فنی و مربیان و بازیکنان که پیگیر حالم بودند.
قراردادت با این مصدومیت به چه شکل پیش میرود؟
برای قراردادها صحبتهایی شده و قولهایی از طرف باشگاه داده شده است که تا الان انجام شده و امیدوارم تا آخرش انجام شود و هوای ما را داشته باشند، چون من در آن باشگاه مصدوم شدم و غیر از والیبال هیچ درآمد دیگری ندارم.
میدانیم که فوتبالی هم هستی، حالا که استراحت اجباری داری بازیهای فوتبال را هم دنبال میکنی؟ تاریخ دربی هم مشخص شده است، فکر میکنی تیم محبوبت برنده بازی باشد؟
بازیهای فوتبال را هم میبینم و طرفدار پرسپولیس هستم. بازیها را دنبال میکنم و امیدوارم پرسپولیس بتواند برنده دربی باشد.
غیر از والیبال و فوتبال چه رشتههای دیگری را برای تماشا یا تفریح دنبال میکنی؟
بیشتر والیبال و فوتبال را نگاه میکنم و خیلی رشتههای دیگر را دنبال نمیکنم و بیشتر فیلم تماشا میکنم و کتاب میخوانم.
بعد از باز شدن گچ پایت اولین کاری که انجامش میدهی چیست؟
اولین کار صد درصد پایم را زمین میگذارم تا احساس کنم میتوانم روی پایم بایستم و این برایم خیلی مهم است. چون الان یکماهی هست که فقط روی یکپا هستم و این برایم کمی عذابآور شده است، ولی قول میدهم خیلی زود پایم خوب شود و برگردم.
موضوعی که این روزها فکرت را مشغول کرده و دغدغهاش را داری چیست؟
یکسری قولها ازطرف مسئولان استانم، خراسانشمالی به ما داده شد که متاسفانه عملی نشده است و خانوادهام پیگیر بودند و انگار بعضی قولها در حد حرف بوده و متاسفانه عملی نشدن آنها اذیتکننده است. البته من خودم خیلی پیگیری نکردم، چون یکسری اتفاقها افتاد و کارهایی انجام شد که در حد یک ورزشکار حرفهای که اسم یک شهر را بالا برده است، نبود. یکسری بهقول خودشان حمایتهایی از ما کردند که خودم خجالت میکشم بگویم. قرار بود خانهای به ارزش حداقل 200 میلیون تومان که ارزش واقعیاش 500 میلیون باشد بدهند، ولی فهمیدیم قیمت این خانه به 100 میلیون هم نمیرسد. خانههای مسکن مهر گلستان شهر بجنورد که زلزلهزده بود و بازسازی شده است را با قیمت 80 تا 90 میلیون به من دادند که گفتند قیمتش 200میلیون است و حالا حدود 50 میلیون مبلغ آن را هم اداره کل ورزش و جوانان داد که استانداری به اسم خودش تمام کرد. من و پدرومادرم هم تصمیم گرفتیم این خانه را قبول نکنیم؛ چراکه خانهای که قرار بود 90 متر باشد، تبدیل به 50 تا 60 متر زمین در جای دور شد. هیچکدام از مسئولان استان ما تا الان پیگیر نشده و فقط حرفش را زدهاند. هیچ انتظار دیگری ندارم و تصمیم گرفتیم این موضوع را از استانم که از حمایت فقط حرفش را زده، قبول نکنم.
هیچ هدیه یا دریافتی از وعدههای مسئولان استانت نگرفتی؟
از سال 92 تا الان که از تیمملی نوجوانان شروع کردم و به تیمملی بزرگسالان رسیدم، تمام سکههایی که ازطرف استان خراسان شمالی به من اهدا شده است، به 5 تا سکه نمیرسد. یکبار 4 سال پیش به قوچان که مراسم استقبال از پوریا یلی بود رفتم، آنجا با گل از من هم استقبال کردند و یکی از مسئولان آنجا گفت نفری 50 میلیون تومان برای تراکم ساختمان به من و پوریا یلی میدهند و هر موقع که میخواستم میتوانستم آن تسهیلات را دریافت کنم. قوچان شهر من نبود، ولی اینگونه از من استقبال کردند، درحالیکه مسئولان استان ما اینگونه خجالتآور برخورد میکنند. تا الان بیشتر از 10بار به من قول اهدای خانه و زمین داده شده است. از خودم بگذرم؛ ورزشکاران دیگری که مقام آوردند هم قولهای بیعمل زیادی گرفتهاند. پای صحبتهای هرکدام از ورزشکاران مطرح خراسان شمالی بنشینید، همین وعدههای بیعمل را خواهید شنید. باور کنید استانهای دیگر حمایتی از ورزشکارانشان میکنند که ما شرمنده این بیتفاوتی میشویم. من تا الان استاندار خراسانشمالی را فقط یکبار آنهم چون از سازمان نوسازی تهران با من تماس گرفتند و وزیر آموزشوپرورش خودش از من دعوت کرد و به جلسه رفتم، دیدهام، وگرنه تا الان باوجود بارها پیام و تماس من و خانوادهام برای دیدار با استاندار به نتیجه نرسیدهایم و منهم سعی کردم با این بیتوجهی کنار بیایم، ولی این ناراحتکننده است که حتی یکبار مسئولان تماس نگرفتند که به جلسه بروم.
برای داشتن شغلی غیر از والیبال هم از مسئولان درخواستی داشتی؟
بارها در جلساتی که شورای شهر و جاهای دیگر دعوت شدم درخواستم را از من پرسیدند و من برای شغل هم صحبت کردهام، ولی درنهایت توجهی نشد و جالب و خیلی خندهدار است که میگویند این کار را برایت انجام میدهیم، ولی درنهایت هیچی به هیچی. حتی در جلسات گفتم درنهایت من چیزی برای خودم نمیخواهم و فقط بچههای شهر و استان را حمایت کنید تا بتوانند تیمی در لیگهای مطرح کشور داشته باشند و دیده شوند و هربار گفتند بودجه تصویب کردیم، ولی موقع عمل میبینیم والیبال بازهم تیمی در کشور ندارد که این استعدادسوزی من را عصبانی و غمگین میکند.
وضعیت ورزشکاران دیگر استانها با تو متفاوت است؟
بله، بارها شاهد حمایت مسئولان از ورزشکارانشان بودهام. نمونهاش گوشهای از حمایتی که برای یلی شد و نمونه دیگر حمایت استاندار آذربایجانغربی که اتفاقا همشهری خودمان است از عبادیپور، صالحی و حضرتپور که میتوانید تماس بگیرید و بپرسید. مسئولان اصفهان و خیلی از استانهای دیگر مانند گلستان، آذربایجان و خراسانرضوی قبل از المپیک به هتل المپیک آمدند و از تمام ورزشکارانشان تقدیر و تشکر درست و حسابی انجام دادند و من از این بیتوجهی مسئولان خندهام گرفته بود. چطور میتوانستند نسبتبه تنها نماینده المپیکیشان بیتفاوت باشند. بگذارید این را هم بگویم که با معاون استاندار خراسانشمالی در پرواز تهران به بجنورد بودم و من نمیدانستم سمتش چیست. بچهها آمدند دنبالم که از همراهانش پرسید این کیست، معرفیام کرده بودند و او در ادامه گفته بود آهان همون درازه؟! از مسابقات که برمیگردم همه مصاحبه میکنند، ولی واقعا چقدر حمایت کردند؟ این حق من بعد از 8 سال ملیپوش شدن است؟ درحقیقت دلم برای برخی ورزشکاران خراسانشمالی میسوزد که نمی توانند در این استان پیشرفت کنند.