


زهرا رمضانی، روزنامهنگار: تنوع در زیرنظامهای آموزش عالی کشور، شرایط مختلفی را پیشروی داوطلبانی قرار میدهد که میخواهند تحصیلات آکادمیک داشته باشند. هرکدام از این زیرنظامها شرایط خاص به خود را داشته و با هدف خاصی در راستای تربیت نیروی انسانی حرکت میکنند. دانشگاه علمی-کاربردی همانطور که از اسمش پیداست، از سال1370 و با هدف ارتقا و انتقال دانش کار، ایجاد مهارتهای شغلی، افزایش بهرهوری، رشد استعدادهای بارز، ارتقای معلومات و تجارب شاغلان، برقراری پیوند و هماهنگی میان آموزشوپژوهش کاربردی و تناسب و هماهنگی بین دانش و مهارت و کاربری تحولات جدید علوم و فنون در برنامههای آموزشیوپژوهشی کاربردی ایجاد شد، دانشگاهی که اساسنامه آن یکسال بعد با عنوان دانشگاه جامع تکنولوژی و در راستای فراهم کردن بسترهای مشارکت سازمانها و دستگاههای اجرایی دولتی و غیردولتی برای تربیت نیروی انسانی متخصص و مورد نیاز بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به تصویب رسید؛ دانشگاهی که براساس چشمانداز تعیینشده، میتوانست نقش قابلقبولی در تامین نیروی مهارتی برای بخشهای مختلف کشور داشته باشد، اما با نگاهی به مسیر طیشده در طول 3دهه گذشته، باید عنوان کرد این دانشگاه از مسیر اصلی خود دور شده است.
مراکز علمی-کاربردی؛ از اوج تا افول ظرف کمتر از 10 سال
دانشگاه علمی-کاربردی علیرغم اینکه ماموریت مهمی برعهده داشت، اما امروز دامنه فعالیت آن هم از لحاظ کمی بهشدت محدود شده است بهطوریکه در این مرکز نهتنها تعداد رشتههای این دانشگاه نسبت به یک دهه گذشته با کاهش چشمگیری روبهرو شده، بلکه بخش قابلتوجهی از مراکز این دانشگاه هم در کشور تعطیل شده است. به عبارت دیگر 16سال پیش، نزدیک به 300مرکز علمی-کاربردی در استانهای مختلف فعال بودند و در دورههایی که تنها به رشد کمی دانشگاهها در کشور توجه میشد، این میزان نزدیک به هزار و 80مرکز رسید، اما طرح ساماندهی آموزش عالی باعث شد عموم این مراکز فاقد اعتبار تشخیص داده شده و حالا کمتر از 600مرکز فعال وجود داشته باشد. هر سال خبرهای مختلفی از تعطیلی تعدادی از مراکز دانشگاه علمی-کاربردی در کشور منتشر شده است؛ بهطوری که مردادماه98، خبر تعطیلی 20مرکز از 200مرکز مورد ارزیابی دانشگاه آنهم بهدلیل عدم کسب استانداردهای لازم بار دیگر توجهها را به این سمت جلب کرد؛ هرچند مسئولان این دانشگاه، رویکرد کیفینگری را دلیل کاهش تعداد مراکز این دانشگاه عنوان میکنند، اما انتشار خبری مبنیبر واگذاری مراکزی از این دانشگاه که وابسته به دستگاههایی اجرایی بودند در سال96 نشان میدهد که این دانشگاه نتوانست در زمینه تامین نیروی انسانی مورد نیاز دستگاهها فعالیت قابلقبولی داشته باشد؛ خبری که اجرای آن باعث شد تا امروز تعداد مراکز وابسته به این دانشگاه از 700مرکز در سطح کشور هم کمتر باشد. البته در این بین بخش قابلتوجهی هم بهدلیل عدم کسب استانداردهای لازم یا نبود دانشجوی کافی و عدم صرفه اقتصادی تعطیل شدند. جالبتر اینکه از این تعداد هم نزدیک به 200مرکز صرفا در کلانشهر تهران واقع شده؛ اتفاقی که نشان میدهد حتی در توسعه کمی این دانشگاه هم، پایتخت بیشتر از دیگر استانها مورد توجه بوده و شانس داوطلبان برای ورود به مراکز این دانشگاهها در استانهای دیگر بهویژه مناطق محروم بهمراتب کمتر بوده است. با نگاهی دقیقتر به تعداد مراکز، سیر نزولی این دانشگاه را بهتر میتوان درک کرد. تعداد مراکز این دانشگاه در سال91، 695مرکز بود که طی 3سال روند افزایشی به خود گرفت بهطوری که در سال92 این میزان به 848، 93 به 910 و در سال 94 به هزار و 11مرکز رسید. اما این تعداد حتی دوسال هم دوام نداشت، بهطوریکه در سال95 دوباره به 936مرکز و در سال96 به 953مرکز رسید. در سال97 باز وضعیت بهتر شد و تعداد مراکز علمی-کاربردی در کشور به 908مرکز رسید، وضعیت یکسال بعد بدتر و با تعطیلی تعدادی زیادی از مراکز، تنها 8833مرکز بود و سال گذشته نیز این میزان به 753مرکز رسید.
ظرفیتها خالی ماند؛ تعداد رشتهها کم شد
پر شدن صندلی دانشگاهها طی چند سال اخیر به یکی از چالشهای جدی تبدیل شده است، اما شرایط دانشگاه علمی-کاربردی در این زمینه بهمراتب بدتر از دیگر زیرنظامهای آموزش عالی است. با وجود اینکه مراکز این دانشگاه این امکان را دارند که 30درصد از جمعیت دانشجویی کشور را که حدود یکمیلیون دانشجو میشود در حوزه مهارتی تربیت کنند، اما طبق اعلام مسئولان این دانشگاه 75درصد از ظرفیتهای ایجادشده در این مراکز خالی مانده! درست است که دانشجویان این دانشگاه نیز شهریهپرداز هستند و مسئولان افزایش هزینهها را دلیل خالیماندن ظرفیتها میدانند، اما شهریه این دانشگاه آنقدری بالا نیست که بتواند دلیل اصلی قهر دانشجویان با مراکز علمی-کاربردی باشد. ظرفیت این دانشگاه در سال تحصیلی 98-97 هم وضعیت خوبی نداشت و 50درصد ظرفیت مراکز علمی-کاربردی خالی مانده بود. به گفته امید، رئیس این دانشگاه حدود ۴۰۰هزار ظرفیت ازسوی دانشگاه برای پذیرش دانشجو در آن سال اعلام شد که کمتر از ۵۰هزار دانشجو ثبتنام کرده و وارد دانشگاه شدند.
نهتنها رشتههای بدون آزمون، بلکه پذیرش دانشجو از طریق برگزاری آزمون هم نتوانست رغبتی در دانشجویان ایجاد کند؛ چراکه تعداد پذیرفتهشدگان این دانشگاه در سال98 برای مقطع کاردانی آنهم از طریق برگزاری آزمون، تنها 46هزار و 81نفر بود، درحالی که ظرفیت پذیرش 228هزار و 26نفر اعلام شد، یعنی عملا 72.079درصد ظرفیت خالی ماند. سال گذشته هم 71.9درصد ظرفیت پذیرش از طریق آزمون برای مقطع کاردانی خالی مانده بود و همین روند در سال جاری هم تداوم پیدا کرد. با نگاهی به کل جمعیت واردشده به این دانشگاه اعم از کاردانی و کارشناسی هم باید گفت که در سال98، با وجود پیشبینی ظرفیت 158هزار و 123نفری، 115هزار و 320صندلی خالی ماند، یعنی 72درصد صندلیها پر نشد. جالب اینجاست که حتی کاهش ظرفیت هم نتوانست این دانشگاه را نجات دهد؛ چراکه در سال99، کل ظرفیت پذیرش این دانشگاه به 135هزار و 696دانشجو بود که بازهم 67.27درصد صندلیها خالی ماند. این وضعیت در سال جاری هم وجود داشت و 68.29درصد صندلیهای مراکز علمی-کاربردی خالی از دانشجو ماند؛ چراکه از ظرفیت 139هزار و 459نفری تنها 44هزار و 218دانشجو پذیرش شدند. البته خالیماندن ظرفیت این دانشگاه صرفا به امسال ختم نمیشود چراکه بخش قابلتوجهی از رشتههای مصوب این دانشگاه هم ظرف 8سال گذشته کاهش چشمگیری داشته که این خود نشاندهنده بیمیلی داوطلبان برای تحصیل در مراکز این دانشگاه است بهطوری که این دانشگاه در سال92، چهارهزار و 654رشته مصوب داشت اما امروز این میزان به هزار و 269رشته رسیده است؛ رشتههایی که همه مقاطع این دانشگاه از کاردانی تا کارشناسی را شامل میشود. جالب اینجاست که تنها یکسال بعد یعنی در سال93، بخش عمدهای از رشتههای این دانشگاه حذف شد، بهطوری که در آن سال تنها هزار و 654رشته وجود داشت. در سال94 دانشجویان میتوانستند در 2هزار و 191رشته تحصیل کنند، وضعیتی که در سال بعدش بهشدت بدتر شد و تنها 72رشته مصوب در این دانشگاه وجود داشت. سال96 اما شرایط بهتر شد و هزار و 679رشته در مراکز این دانشگاه تدریس میشد، اما در سال97 بازهم این میزان به زیر هزار و 852رشته رسید. در سال98 این میزان به هزار و 202 و در سال گذشته به هزار و 269رشته رسید.
دانشجویان با مراکز دانشگاه علمی-کاربردی قهر کردند؟
با نگاهی به جمعیت دانشجویی این دانشگاه باید گفت داوطلبان ورود به مراکز آکادمیک درطول سالهای گذشته، رغبت کمتری برای تحصیل در این دانشگاه دارند. درحالیکه جالب اینجاست که اوایل سال98، رئیس این دانشگاه قانون برنامه ششم توسعه را ملاک قرار داده و از افزایش بیش از 300هزار نفری دانشجو در مراکز علمی-کاربردی برای سال99 خبر میدهد، هرچند این اتفاق رخ داده و جمعیت به 315هزار نفری رسید، اما چندان دوام نیاورد بهطوری که جمعیت دانشجویی این دانشگاه در سال91، 432هزار و 181نفر بوده اما در سال گذشته تنها 224هزار و 910نفر دانشجو داشته است. قطعا در این میان ناکارآمدی مراکز این دانشگاه در دوران کرونا و مجازیشدن آموزش را نمیتوان نادیده گرفت؛ چراکه افت اصلی جمعیت این دانشگاه نیز در همین بازه بوده است. در سال92، 406هزار و 250 دانشجو در این دانشگاه وجود داشت که این میزان در سال93 با افزایش چشمگیر به 707هزار و 930نفر رسید. البته این روند یکسال بعد هم ادامه داشت و این میزان به 816هزار و 620نفر رسید، اما یکسال بعد تعداد دانشجویان تقریبا نصف شد و به 484هزار و 866دانشجو رسید. این جمعیت سال بعد هم ریزش داشت و به 473هزار و 798نفر رسید و از همان سال روند نزولی شروع شد بهطوری که در سال97، تنها 354هزار و 360دانشجو، سال98 به 315هزار و 898 و سال گذشته نیز 224هزار و 910رسیده بود.
خداحافظی با دوسوم مدرسان دانشگاه
البته مشکلات دانشگاه علمی-کاربردی تنها به اینجا ختم نمیشود؛ چراکه یکی از انتقادهای جدی به این دانشگاه که بارها توسط دانشجویان به طرق مختلف مطرح شد و در دوران آموزش مجازی نیز شکل وخیمتری به خود گرفت، ناکارآمدی اساتید این دانشگاه و عدم مهارتهای لازم برای تدریس دروس بود. مسالهای که خود مسئولان هم تا حد زیادی آن را قبول داشتند؛ چراکه خردادماه سال گذشت خبر تعدیل 60هزار مدرس منتشر شد. در این تعدیل که ذیل طرح ساماندهی مدرسان این دانشگاه اجرایی شد، از بین بیش از 90هزار مدرس علمی-کاربردی، حدود 25هزار نفر امکان همکاری را پیدا کردند. جالب اینجاست که رئیس این دانشگاه به جذب بدون ضابطه اساتید طی 25سال اعتراف کرد.
علمی-کاربردیها در اشتغال فارغالتحصیلان موثر بودند؟
با اینکه در ماموریت این دانشگاه بحث توانمندسازی نیروی انسانی برای ورود به بازار کار مطرح شده است، اما حتی این دانشگاه هم نتوانست این مساله را تضمین کند و حالا بخش قابلتوجهی از دانشجویانی که از این دانشگاه فارغالتحصیل میشوند، باید در شغلی مشغول بهکار شوند که ارتباطی به رشته تحصیلیشان ندارد. مساله زمانی جالب میشود که بارها اعلام شده بود بخش قابلتوجهی از دانشجویان این دانشگاه را شاغلان تشکیل میدهند، یعنی این دانشگاه صرفا در بحث توانمندسازی و آموزشهای مهارتی آنها ورود میکند، اما حالا در این زمینه هم اثرش را از دست داده است. سال98، رئیس این دانشگاه اعلام کرده بود که 94درصد از ورودیهای آن در سال جدید را غیرشاغلان تشکیل میدهند؛ این به آن معنی نیست که شاغلان هم تمایلی برای حضور در این دانشگاه ندارند. از طرف دیگر آمارهای مختلفی از میزان اشتغال فارغالتحصیلان این دانشگاه رسانهای شده؛ بهطوری که یکبار اعلام شد بیش از ۷۰درصد از دانشآموختگان این دانشگاه شاغل هستند، رقمی که تا سال95 تنها 20درصد و در سال98 به 38درصد رسید. یعنی کمتر از 40درصد دانشآموختگان این دانشگاه توانسته بودند در رشتههای خود، مشغول بهکار شوند.
پیش از توسعه فکر تحول آموزش مهارتی باشید!
دوم شهریورماه امسال بود که زلفیگل بهعنوان وزیر علوم پیشنهادی در جلسه علنی تشریح برنامههای خود در مجلس با تاکید بر اینکه باید آموزشهای مهارتی را جدی بگیریم، گفته بود در این راستا دانشگاههای علمی-کاربردی مورد توجه ویژه ما خواهد بود که باید در کل کشور آنها را توسعه داد. هرچند در همین مدت حضور او در ساختمان وزارتخانه، هیچ خبری درباره چگونگی اجرای این برنامه به گوش نرسید، اما بد نیست مسئولان نظام آموزش عالی این مساله را مدنظر قرار دهند که دانشگاه علمی-کاربردی براساس آمارهایی که توسط مسئولان خود این دانشگاه منتشر شده، در مدت حیات خود حتی در برههای که بیش از هزار مرکز در سراسر کشور داشت، نتوانست کارنامه قابلقبولی را از خود بهجای بگذارد و بهنظر میرسد شیوه این دانشگاه در تربیت نیروی انسانی نیازمند اصلاح است. از اینرو بهنظر می رسد بهجای توسعه کمی و کیفی دوباره این دانشگاه و قدم گذاشتن در راهی تکراری که نتیجهای جز اتلاف وقت و انرژی ندارد، بهتر است شیوههای دیگری مدنظر قرار بگیرد. شاید بهترین راه هم ادغام این دانشگاه با یکی دیگر از زیرنظامهای آموزش عالی بهویژه دانشگاه فنیوحرفهای باشد، چراکه بهنظر میرسد بسترهای این دانشگاه دیگر نمیتواند پاسخگوی نیاز دانشجویان باشد. بهعبارت دیگر، اختصاص ساختمانهای قدیمی برای راهاندازی مراکز علمی-کاربردی همیشه یکی از انتقادهای اصلی به این دانشگاه بوده و فعالان آموزش عالی و دانشجویان معتقدند مراکز این دانشگاه، حتی از مولفههای ابتدایی مورد نیاز یک دانشگاه هم بیبهره هستند، این مهم درکنار انتقادهای واردشده به اساتید و زیرساختهای ناکافی آن در دوران همهگیری کرونا نشان داد که شاید تغییر مسیر این دانشگاه هم چندان غیرمعقول بهنظر نیاید. با این حال باید منتظر ماند و دید وزارت علوم دولت سیزدهم میخواهد چه برنامهای را برای این دانشگاه پیاده کند.
