سعدالله زارعی، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با «فرهیختگان» مطرح کرد
توقیف نفتکشی که با پرچم ویتنام حرکت می‌کرده، در تلافی اقدامی بوده که چند ماه قبل در محدوده آب‌های اندونزی علیه یک نفتکش ایرانی صورت گرفته، و نفت‌های نفتکش ایران به یک نفتکش ویتنامی منتقل شده، که درواقع غارت شده است.
  • ۱۴۰۰-۰۸-۱۵ - ۰۲:۱۱
  • 10
سعدالله زارعی، کارشناس مسائل بین‌الملل در گفت‌وگو با «فرهیختگان» مطرح کرد
کاسبان ترس، دلواپس آبروی آمریکا
کاسبان ترس، دلواپس آبروی آمریکا

همزمان با چهل‌ودومین سالگرد تسخیر لانه جاسوسی، یک نفتکش آمریکایی توسط ایران توقیف شد. این نفتکش چند ماه گذشته، نفت ایران در آب‌های اندونزی را غارت کرده بود. ایران نیز برای بازپس‌گیری منافع ملی خود، این نفتکش را در دریای عمان توقیف کرد. بااین‌حال برخی فعالان سیاسی اصلاح‌طلب سعی کردند این واکنش ایران درمقابل زیاده‌خواهی آمریکا را کوچک جلوه دهند. این‌گونه افراد معتقد بودند لزومی بر رسانه‌ای شدن توقیف نفتکش آمریکایی نبود. همه اینها درحالی است که از دید کارشناسان مسائل بین‌المللی این اقدام ایران، اقدامی مثبت برای وجهه جهانی و منطقه‌ای ایران است. برای بررسی این موارد با سعدالله زارعی، کارشناس مسائل بین‌الملل به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه می‌خوانید.

اقدام ایران در توقیف نفتکش متعلق به آمریکایی‌ها علاوه‌بر اینکه عملیات مقتدرانه‌ای بوده، در عرصه بین‌المللی چه پیامی را مخابره می‌کند؟ همچنین باتوجه به اینکه عملیات توقیف نفتکش حدود ۱۰ روز قبل از سالگرد ۱۳ آبان(تسخیر لانه جاسوسی) بوده و رسانه‌ای شدنش تقریبا با اعلام زمان آغاز مذاکرات هسته‌ای همزمان شد، این اتفاق چقدر می‌تواند به مذاکرات پیش‌‌رو با غرب کمک‌کننده باشد؟

توقیف نفتکشی که با پرچم ویتنام حرکت می‌کرده، در تلافی اقدامی بوده که چند ماه قبل در محدوده آب‌های اندونزی علیه یک نفتکش ایرانی صورت گرفته، و نفت‌های نفتکش ایران به یک نفتکش ویتنامی منتقل شده، که درواقع غارت شده است. اکنون همان کشتی که حاوی نفت بوده از سوی جمهوری اسلامی توقیف شده و درواقع این تلافی آن اقدام است. این مساله جدای از بحث زمان که خیلی هم فاصله‌ای بین توقیف و رسانه‌ای شدنش نیست، نشان‌دهنده‌ این است که ایران در دفاع از خود و مسیر آزاد انتقال نفت، تردیدی به خود راه نمی‌دهد و اگر آمریکایی‌ها و عوامل آمریکایی بخواهند اخلالی ایجاد کنند، ایران سکوت نمی‌کند و در تلافی تردید ندارد. بنابراین این مساله به‌طورکلی می‌تواند درباره جایگاه جمهوری اسلامی موثر باشد و در مذاکرات، چه مذاکرات وین چه مذاکرات دیگر، نشان می‌دهد ایران اقتدار و اراده لازم برای انجام حرفی که می‌زند، دارد. این طبعا یک ایران قوی را به تصویر می‌کشد و می‌تواند اثر داشته باشد.

اقدامی که رخ داد، توسط یک‌سری از فعالان سیاسی داخلی نادیده گرفته شده یا مورد طعن و تمسخر آنها قرار گرفت. مثلا یکی از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب توئیت زدند و این اقدام را خواستند کوچک جلوه دهند یا برخی دیگر از فعالان چپ معتقدند این اتفاق آنقدر مهم نبوده که رسانه‌های داخلی پوشش دادند و معتقدند بیشتر تلاش ایران برای اقتدارنمایی در آغاز مذاکرات است. این‌گونه تحلیل‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 این افراد، کسانی هستند که اصلا اینکه ایران باید در مقابل یک ابرقدرت بایستد را به‌کلی قبول ندارند. یعنی معتقدند ابرقدرت، ابرقدرت است و دیگران هم در جایگاه دیگری قرار می‌گیرند. و اگر ابرقدرت زور می‌گوید، خب با‌ شأن و موقعیتش تطبیق دارد و اگر ما هم تسلیم بشویم و همکاری کنیم و همراه آنها بشویم، این هم با ‌شأن ما تطبیق دارد. ‌شأن قدرت اول دستور دادن و تعیین‌تکلیف است و‌ شأن دیگران هم تبعیت و پیروی. لذا فعالان سیاسی که این‌گونه می‌اندیشند، هرگونه مقاومتی در برابر آمریکا را مردود و غیرمعقول می‌دانند، درنهایت هر حرفی را که بیان‌کننده‌ یک اقدام موثر علیه آمریکا باشد، یک بلوف ارزیابی می‌کنند. درواقع این‌گونه افراد بدون اینکه صحنه را ببینند، براساس یک ایدئولوژی صحبت می‌کنند. این ایدئولوژی این است که کشورهای درجه دو یا درجه سه باید تسلیم کشورهای درجه یک باشند. حالا اینها کاری ندارند که در صحنه عمل، کشور درجه یک، آیا توان اعمال سیاست‌های خود را دارد یا ندارد، رو به افول رفته یا نرفته. به‌عبارتی از نظر اینها آمریکای 2021 همان آمریکای 1945 یا 1950 یا 1960 است. اصلا کاری ندارند که در طول این دوران، آمریکایی‌ها دائما وضعیت رو به افولی داشتند و کشورهایی مانند جمهوری اسلامی موقعیت بهتری نسبت به سال‌ها و دهه‌های قبل پیدا کرده است. درواقع این‌گونه اظهارنظرها از فعالان سیاسی داخلی، نشان‌دهنده این است که اینها ایدئولوژیک صحبت می‌‌کنند نه واقع‌گرایانه مبتنی‌بر فضای عینی منطقه.

همان‌طور که در صحبت‌هایتان اشاره کردید، یک‌سری افراد در داخل این‌گونه به نفع آمریکا موضع می‌گیرند ولی مقامات رسمی آمریکا تقریبا واکنش و موضع خاصی نسبت به این اتفاق مهم نگرفتند. علت این موضع انفعالی آمریکا را چه چیزی می‌دانید؟

آمریکایی‌ها معمولا در مواجهه با این‌گونه وقایع که به ضررشان است، یک حرکت سینوسی سه‌بعدی و سه‌مرحله‌ای دنبال می‌کنند. مرحله اول به‌صورت مبهم و محدود اذعان می‌کنند که اتفاق افتاده، مرحله دوم انکار می‌کنند، مرحله سوم توضیح می‌دهند. الان آمریکایی‌ها در مرحله دوم هستند. در مرحله اول آمدند گفتند چنین تنشی بوده و ایران می‌خواسته ضرر بزند و موفق نشده، بعد انکار کردند و گفتند اینها داستان‌پردازی ایران است، چهار روز دیگر هم خواهند گفت بله اتفاق افتاده و بعد تصویر خودشان را از آن اتفاق بیان می‌کنند. این رویه‌ آمریکایی‌هاست.

دلیلش هم این است که این مساله به پرستیژ آمریکا بسیار ضربه زده و باعث شده نیروهای نظامی او زیر سوال برود. و این را هم باید بگویم که این اقدام تاثیر بسیار منفی بر وابستگان آمریکا در منطقه مانند رژیم‌صهیونیستی داشته است. به همین خاطر آمریکایی‌ها به‌سرعت یک حرکت چندمرحله‌ای را مانند موارد قبلی در پیش گرفتند. همین موضع را در جریان سقوط پهپاد گلوبال هاوک هم داشتند، به‌طوری که ابتدا تکذیب کردند سپس تایید، بعد تفسیر کردند. بنابراین الان در مرحله تکذیب در ماجرای اخیر در دریای عمان هستند.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰