وضعیت فعالیتهای پژوهشی و تربیت نیروی انسانی در حوزه مطالعات غرب و بهویژه آمریکا را چگونه ارزیابی میکنید؟
شناخت کشورهای دیگر خصوصا کشورهایی که ایران با آنها درگیر است بهنوعی مهم است. درواقع اگر قرار است با کشوری دوستی کنید نیز باید افراد، مسائل تاریخی، تمایلات فرهنگی، زمینههای اقتصادی و ظرفیتهای آن کشور را بهصورت تخصصی بشناسید.
مشکلی که وجود دارد این است که در حوزه مطالعات کشوری و منطقهای، ایران ضعیف عمل کرده است، بهطوری که اگر جستوجویی داشته باشید خواهید دید چند دانشگاه بیشتر وجود ندارد که در این حوزه فعالیت میکنند. برخی رشتهها مانند روابط بینالملل و علوم سیاسی بیجهت گسترده شدهاند، بهطوری که همه دانشگاهها این رشتهها را دارند اما رشته مطالعات منطقهای یا کشوری بسیار محدود هستند و این موضوع سبب شده است توازنی وجود نداشته باشد.
نکته این مساله نیز آنجاست که کارشناس حوزه منطقه، آمریکا، حقوقدان بینالملل به اندازه کافی در کشور وجود ندارد. زمانی که وضعیت به این شکل و کشور با کمبود کارشناس مواجه باشد دچار مشکل خواهیم شد، زیرا طراحیهای آمریکا را نخواهیم دید و آنطور که باید نخواهیم توانست آن را بشناسیم و به مقابله بپردازیم و همین امر سبب میشود دچار چالش شویم. اگر در حوزه حقوق بینالملل قدرتمند نباشید طرف مقابل متنی را روبهروی شما قرار میدهد و زمانی که شما آن را امضا میکنید به شما میخندد و میگوید ایرانیها متوجه نشدند که کلمه Left به چه معناست.
دانش ما در حوزه بینالملل ارتقا پیدا نکرده است
برای حل مشکلات و سروسامان دادن به وضعیت موجود کشور چه کاری باید انجام داد؟
مشکل وجود دارد و بسیار نیز جدی است اما در سالهای گذشته جایگاه کشور در بحث بینالملل ارتقا یافته است اما دانش کشور در حوزه بینالملل ارتقا پیدا نکرد. برای سروسامان دادن به این وضعیت نیاز به یک عزم ملی است. اینکه فقط چند دانشگاه در این خصوص فعالیت کنند کافی نیست. زمانی کشور تصمیم گرفت تا در حوزه دانش هستهای ارتقا یابد به همین منظور پیشرفت کرد. در رابطه با مطالعات منطقهای نیز همین عزم ملی نیاز است که دیده نمیشود و باید به آن توجه شود و امیدواریم در دولت جدید این نیاز را بیش از گذشته درک کنند و برای آن برنامهریزی انجام شود.
جوان توانمند و مسلط به زبان یا توانا برای یادگیری زبان در کشور بسیار است، ساختار و بستری باید در کشور ایجاد شود تا آنها را ابتدا آموزش داد و درنهایت از آنها استفاده کرد. این ارتقای دانش را شما زمانی که با کشورهای دیگر مقایسه میکنید میبینید که در کشورهای دیگری که در این خصوص دغدغه جدیتری داشتهاند، برنامهریزی انجام دادهاند. بهعنوان مثال میتوانم برای شما خاطرهای تعریف کنم. ما در دانشگاه میهمان ژاپنی داشتیم که در ژاپن مطالعات آمریکا تدریس میکرد. این استاد دانشگاه قبل از سفر به کشور ایران به کشور چین رفته بود. از گروه مطالعات آمریکای کشور چین که سخن میگفت اعلام کرد گروه مطالعات آمریکای کشور چین 100 نفر عضو هیاتعلمی دارد، برای بنده جالب بود که این استاد گفت در گروه مطالعات آمریکای ما در کشور ژاپن تنها 20 نفر عضو هیاتعلمی وجود دارد. بنده نیز حقیقتش را بخواهید خجالت کشیدم بگویم اوضاع شما خوب است زیرا ما تنها پنجنفر عضو هیاتعلمی در گروه مطالعات آمریکای خود داریم. از این جهت باید بگویم مشکل بزرگ است و باید برای آن فکری کرد و برنامهریزی انجام داد.
برنامهریزی و سرمایهگذاری به میزان نیاز وجود ندارد
آیا پژوهشگاه دانشکده در حوزه مطالعات آمریکا فعالیت گستردهای دارد؟
پژوهشگاه وجود دارد اما خیلی فعال نیستند و ما نیز در دانشگاه بیشتر به بحث آموزش میپردازیم. البته اساتید برای خود پروژههای پژوهشی دارند اما نیازها خیلی بیشتر از آن چیزی است که انجام میشود. زمانی که کشور تصمیم میگیرد در حوزه مطالعات کشوری، آمریکا و فراتر از آن فعالیت کند باید به اندازه کافی به تربیت کارشناس بپردازد. از طرفی برنامهریزی و سرمایهگذاری بیشتری نیاز است که وجود ندارد.
درخصوص توجه به فعالیتها در حوزه مطالعات آمریکا دچار کمبود هستیم
میل دانشجویان برای حضور در این عرصه به چه میزان است؟
میل دانشجویان برای ورود به این فضا بسیار زیاد است، عموما چندین برابر آنچه نیاز داریم داوطلب برای مصاحبه میآیند و در سطح کمی پذیرش میشوند، به همین منظور است که میگویم ما در حوزه نیروی انسانی مشکلی نداریم اما در حوزه توجه به این فعالیتها دچار کمبود هستیم.
آیا از دانشجویان برای انجام کارهای تحقیقاتی خود کمک میگیرید؟
بله اما موضوع این است که دانشجو اگر توانمند باشد باید به آن هزینهای پرداخت شود و این موضوع نیازمند سرمایهگذاری پژوهشی است که خیلی در کشور مرسوم نیست.