محمدعسگری، روزنامهنگار: تغییرات در مسئولیتها بعد از تغییر دولت همچنان ادامه دارد و در برخی موارد، یک تغییر، زنجیرهای از تغییرها را به دنبال دارد. بعضی از انتصابات در این مدت حواشیای را هم در سطح جامعه شکل دادهاند، ازجمله حواشی پیرامون استخدامهایی در وزارت نفت یا شهرداری تهران که این دومی خارج از کابینه دولت بوده است. وزیر علوم، از آن دسته وزرایی است که زیاد غرق در برخی انتصابات خود شده است. شاهد این مدعا، عدم انتصاب یا حداقل ابقای معاون فرهنگی وزارتخانه زیرنظر خود است که تبعاتی هم در جای خود دارد. از سطح معاونت این وزارتخانه که بگذریم، یکی دیگر از مهمترین تغییرات در این وزارتخانه، تغییر روسای دانشگاههاست که نگاههای زیادی از داخل و خارج هر دانشگاه ممکن است به آنها وجود داشته باشد. در این بین، دانشگاههایی هم هستند که این نگاههای داخل و خارج دانشگاهی بیشتر بروز پیدا میکند و دانشگاه شریف هم ازجمله آنهاست که نشریات آن هم به این موضوع ورود کردهاند. این هفته، در گزیدهخوانی «فرهیختگان»، به بررسی دو نشریه دانشگاه (صنعتی) شریف و دو نشریه دیگر با موضوعات فرهنگی و سیاسی مهمی پرداختیم که در ادامه آن را میخوانید. دانشجویان دانشگاههای آزاد اسلامی سراسر کشور میتوانند نشریات منتشرشده خود را جهت استفاده در بخش گزیدهخوانی هفتگی نشریات روزنامه «فرهیختگان»، به ادمین کانال نیمکت خبر (@nimkat_khabar) ارسال کنند.
روسای قدیم و جدید زیرذرهبین نشریات دانشگاه شریف
دو نشریه ذکر شده از دانشگاه شریف، «روزنامه» و «میدان انقلاب»اند که یکی به تازگی و دیگری کمی قبلتر منتشر شده است و البته سوژه اصلی هر دو، ریاست دانشگاه بوده است. البته نگاه دومی بیشتر معطوف به ریاست قبلی است و نگاه دومی به ریاست فعلی که به سراغشان میرویم. با شماره 86 میدان انقلاب بسیج دانشجویی و مقدمه آن شروع میکنیم تا زاویه ورود و نگاه به مساله را از زبان خود نشریه بدانیم: «غرورانگیز، جذاب، شیک و دوستداشتنی.» واژه رئیس را اغلب دوست دارند و صندلی ریاست برای خیلیها آرزو است. آنقدری کاریزمای کلمه بالاست که گاهی افراد، بسیاری از مزیتها را درخصوص موارد دیگر نادیده میگیرند تا چنین شاخصی را کنار اسمشان یدک بکشند. حال باید گفت که این ریاست چیست که عالم همه دیوانه اوست. هنگامی که بدنه ریاست را کالبدشکافی میکنیم متوجه توده عظیمی به نام مشغله میشویم که درمان آن فقط و فقط دغدغهمندی است. ممکن است که در ظاهر یک کلمه باشد، ولی همانند نام افراسیاب کوه را آب میکند و آسایش را از روح و جسم انسان میدزدد. عدهای به اشتباه این توده را با توده سرطانی اشتباه میگیرند و معتقدند که با استراحت مطلق درمان میشود. همانطور که یک نمونه عجیبالخلقه هشت ساله هم در کشور دیدیم. اما حالا ما با فضای خودمان فعلا کار داریم. به خانوادهای که داخلش هستیم؛ خانوادهای به اسم دانشگاه که همانند سایرین یک بزرگ دارد، یک تصمیمگیرنده، یا بهتر بگویم یک رئیس. شاید برای شما سوال شده باشد که با توجه به آن که رئیس، بالاترین مقام یک دانشگاه است، چقدر در تصمیمات سهم دارد؟ چه مقدار دانشجو را در تصمیماتش دخیل میکند و نظر آن را دربر میگیرد؟ یا آیا دخالت پشت پردهای وجود دارد؟ اگر بتوانیم نظرات ریاست یک دانشگاه را خوب تحلیل کنیم، تا حد زیادی جایگاه آن دانشگاه را در جامعه هم تحلیل کردهایم. اینکه دانشگاه درست جلو میرود یا اصلا سر جایش هست یا نه؟» این نشریه در ادامه و در مطلبی با عنوان «روایت فتوح» پیرامون رئیس سابق دانشگاه، محمود فتوحی، به نقد عملکرد او پرداخته و از نقاط منفی و ضعف و البته در کنار آنها نقاط مثبت مدیریتیشان سخن به میان آورده است که در جای خود مفصل است و در این مقال نمیگنجد. از مطالب دیگر این نشریه که برخی از آنها نیز به دانشگاه ارتباط دارند، میتوان به «در گروه فلسفه و علم چه میگذرد؟»، «کمپانی- دانشگاهها» (گفتوگویی با چامسکی درباره تجاریسازی آموزشی)، دانشگاه و چالشهای پیش رو(شریف از زبان استاد دانشکده هوافضا)، «مرثیهای برای یک رویا» (نگاهی به صداوسیما و آنچه نیست)، «دیدهبان جهان اسلام» (نگاهی بر وضعیت برخی از همسایگان ایران)، «تبیین، خنثیکننده تحریم»، «کرسنت، آتشی به جان ملت»، و «اندیشه در بحران» اشاره کرد. سراغ «روزنامه» دانشگاه صنعتی شریف میرویم که سرمقاله شماره 876 خود را به قلم رئیس جدید دانشگاه، رسول جلیلی که سابقه تحصیل و تدریس در این دانشگاه را دارند، سپرده است تا از این بستر صحبتی با دانشجویان در قامت ریاست دانشگاه داشته باشند که البته به همین یادداشت ختم نشده و مصاحبهای هم صورتگرفته که در دو صفحه تنظیم و منتشر شده است. در بخشی از سرمقالهای که ذکر شد میخوانیم: «ما در تکامل دانشگاه صنعتی شریف از نسل اول تا سوم موفقیتهای قابل توجهی داشتهایم، اما با توقعاتی که امروز جامعه و صنعت از دانشگاه دارد، فاصله داریم و باید ضمن حفظ نقاط قوت و ارزشهایمان، دانشگاه را بیش از پیش با نیازهای روز جامعه و صنعت هماهنگ سازیم. این هماهنگی باید باعث کاربردیتر شدن جهتگیری علمی و پژوهشی ما شود؛ دانشآموختگان ما در حین تحصیل با مشکلات و نیازهای جامعه و صنعت بیش از پیش دست به گریبان و مأنوس شوند و بعد از فارغالتحصیلی مهیای نقشآفرینی جدیتری در حل مشکلات جامعه باشند و کمتر مجبور به مهاجرت شوند.» از آنجا که این نشریه بعد از انتشار نشریه میدان انقلاب منتشر شده، خبری از آن که گریزی اجمالی به مطالبش دارد کار کرده است. در یک مطلب جذاب دیگر با عنوان «سنتهای شفاف» به موضوع انتخاب روسای دانشگاهها در خارج از کشور پرداخته و مصادیقی از آن ذکر شده است.
تحلیلهای دانشجویی از اوضاع همسایگان غربی و شرقی
شماره 195 نشریه «قدم» انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، در 28 صفحه و در دو بخش اصلی امور داخله و فرنگنامه منتشر شده است. شاید صادقانه این باشد که بگوییم چیزی که در نگاه اول در این نشریه مورد توجه قرار میگیرد، طراحی ضعیف جلد آن است که در ادامه به صفحات دیگر هم میرسد؛ از قالب کلی نشریه و صفحهبندی تا قلمها (فونت) و تصاویر و جزئیات دیگر. بعد از طراحی و گرافیک نشریه، به مطالب آن میرسیم، جایی که سه مطلب در بخش امور داخله که همان سیاست داخلی به زبان نشریه است و سه مطلب در بخش فرنگنامه که همان سیاست خارجی به زبان نشریه است، به رشته تحریر درآمده است. اولین مطلب، «در سودای بازسازی» است که طرح جلد را هم به خود اختصاص داده است و مهمترین حرفش این است که پیمان جبلی، رئیس جدید سازمان صداوسیما، باید به جای فریاد زدن دوباره وعدههای مدیران قبلی، به فکر مهیا کردن بستر و ابزارهای لازم بهمنظور تحقق این وعدهها باشد. مطالب دیگر بخش اول، «سهولت و صعوبت تسهیل»، با موضوع بررسی طرح تسهیل صدور برخی مجوزهای کسبوکار، و «صیانت یا... ؟»، با موضوع بررسی طرح حمایت از کاربران در فضای مجازیاند.
در بخش فرنگنامه، ابتدا گزارشی از دو برنامه انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشکده حقوق و علوم سیاسی که در آنها با حضور یک استاد دانشگاه تهران و یک کارشناس مسائل منطقه اوراسیا و قفقاز، به ریشههای هویتی کشمکش در منطقه قفقاز از دو دید تاریخی و روابط بینالملل پرداخته شده، با عنوان «قدرت، هویت و بحران منطقهای» آمده است و همچنین یادداشتی با عنوان «افغانستان در آتش و خون» با موضوع بررسی و تحلیل برخی مسائل کشور افغانستان در حدود سه صفحه نگارش شده است. یادداشت دیگر این بخش، «به وقت احیا» است که به مذاکرات میان ایران و عربستان میپردازد. نویسنده این نکته را ذکر میکند که اهمیت گفتوگوها برای دو طرف آنقدر زیاد شده که دیگر نهتنها از سوی مقامات دو کشور تکذیب نمیشود، بلکه بسیار سازنده و نزدیککننده خوانده میشود و معتقد است علیرغم اظهارنظر تحلیلگران روابط بینالملل که عمدتا در رابطه با فواید این مذاکرات برای طرف عربی میگویند، از جهاتی اهمیت آن برای دولت ایران بیشتر است. وی دلیل تمایل عربستانیها به مذاکره را یکی جنگ با یمن میداند که با خرج دهها میلیارد دلار، در چالهای افتاده که انتهایی برای آن متصور نیست و پشیمان از جنگ، به سراغ بزرگترین حامی یمنیها در منطقه آمده و به دنبال وساطت است و دیگری ناامیدی از حمایتهای آمریکا و متحدان آن خصوصا در رابطه با جنگ فرسایشی با همسایه جنوبی و در ادامه اینطور میگوید: «مذاکرات کنونی با عربستان، مشخصا بعد از روی کار آمدن بایدن و تغییر رویه سیاست خارجی آمریکا (که شاخصترین ویژگی کنونی آن تمرکز برای مقابله با هژمون شدن چین و تلاش برای تقویت موقعیت آمریکاست) اگر به معنای خروج تدریجی آمریکاییها از منطقه باشد -چه خروج فیزیکی سربازان از پایگاههای نظامی و چه افول هژمونیک- که ظاهرا باید همین نتیجه را بگیریم، بیاندازه برای ایران پراهمیت است» و اینطور خاتمه میدهد که باید زمان را به زمان داد و نشست و نظاره کرد، به امید آنکه منافع ملی تضمین شود.
نقدهای دانشجویی به قانون تسهیل ازدواج
نشریه دانشگاه آزاد اسلامی این هفته که چند روز پیش و پس از وقفهای نسبتا طولانی از ترم تحصیلی گذشته منتشر شده، دوهفتهنامه «گیلدخت» بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی رشت است که در دو سال فعالیت، تا به اینجا 23 شماره به خود دیده است. نشریهای که از ابتدا تا همین شماره جدید، یک طراحی دو صفحهای ثابت داشته که نیاز به تغییراتی دارد و غالبا به موضوعات فرهنگی میپردازد. این شماره از نشریه، سه سوژه برجسته دارد که در قالب سه یادداشت با عناوین «دیزنی لند اسلامی»، «لپلپهای پوچ فرهنگی» و «بیقانونی در اجرای قانون تسهیل ازدواج» به آنها پرداخته شده است.
دو یادداشت «دیزنی لند اسلامی» و «لپلپهای پوچ فرهنگی»، اولی به مساله حجاب استایلهای اینستاگرامی و دومی به مساله بازیها و انیمیشنهای کودکان و تربیت فرزندان، و آسیبشناسی این مسائل پرداختهاند.
«بیقانونی در اجرای قانون تسهیل ازدواج»، مهمترین یادداشت این نشریه و گزیدهخوانی این هفته است که از جنبههایی بسیار درست به مساله موردنظر پرداخته است و جای تقدیر و تحسین دارد که در ادامه بخشی از آن را، با کمی تغییرات اعمالشده، میخوانیم: «این روزها مشکلات اقتصادی و تبعات آن به طرز چشمگیری رو به افزایش است. به دنبال آن تشکیل کارگروهها و کمیسیونها و استفاده از افراد نخبه هم در زمینه اقتصادی سرعت بیشتری پیدا کرده است. اما آیا واقعا اقتصاد تنها دغدغه جدی مردم است؟ یا چون مشکلات بیشتری در این زمینه وجود دارد مطالبه در آن زیاد است؟ به نظر دشمن مشکلات اقتصادی را آنقدر بزرگ در چشم مردم جلوه میدهد تا دغدغه دیگری ذهن مردم را درگیر نکند و مسائل دیگر ازجمله خانواده، آخرین دغدغه یک فرد ایرانی میشود. مسئولان هم به راحتی از کنار این قبیل مسائل عبور میکنند. وقتی قرار نیست خانواده جدیدی در اجتماع تشکیل شود چه احتیاجی به خانه متاهلی و شغل حسابی وجود دارد؟ جوانان در خانه والدین و با پول آنها خوش میگذرانند. اگر کسی هم دوست داشته باشد که به موقع ازدواج کند آنقدر سنگ جلوی پایش هست که کلا عطای این مسیر را به لقایش ببخشد! این روزها فاصله افتادن بین بلوغ جنسی و ازدواج امری بسیار بدیهی و کماهمیت شده است. یک پسر حدودا در سن ۱۵ الی ۱۷ سالگی به بلوغ میرسد اما در دهه ۴۰ زندگی خود تازه به فکر ازدواج میافتد و نتیجه این امر میشود همان چیزی که در جامعه به وفور یافت میشود. واقعا چه اشکالی دارد که فحشا و زنای جسمی و فکری و بصری در جامعه رواج پیدا کند؟ چه اشکالی دارد که مردان با قدم زدن در یک خیابان تمام نیازهای خود را برطرف کنند؟ چه اشکالی دارد که یک خانواده مستحکم با این وضع جامعه از بین برود؟ به خاطر همین چراها و عدم پاسخ مناسب به آنها متاسفانه آمار طلاق در کشور و سن ازدواج رو به افزایش است!». نویسنده در ادامه تنها کورسوی امید از سوی مسئولانی که مدام دغدغه اقتصادی را علم میکنند را تصویب قانون جامع و کامل تسهیل ازدواج بیان میکند که هیچگونه ضمانت اجرای واقعی برای آن مطرح نکردند و این شد که هر دولتی که آمد گفت من توانایی اجرای آن را ندارم! اینکه خیلیها فکر میکنند 14 ماده این قانون فقط بر مقوله ازدواج تاکید دارد اما با اجرایی شدن این قانون، مشکلات مربوط به مسکن و اشتغال هم تا حدودی برطرف خواهد شد.
در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید: