نرگس چهرقانی، روزنامهنگار: هفته گذشته غلامحسین محسنیاژهای، رئیس قوهقضائیه برای دریافت پیشنهادها و انتقادها جلسهای با اقشار مختلف جامعه برگزار کرد. این دیدار در ادامه نشستهای مستمر با نخبگان و اقشار مختلف جامعه برگزار شد. به گفته حاضران، محسنیاژهای برخلاف روسای اسبق قوا که متاسفانه با کوچکترین انتقادی در رسانهها فورا شکایت میکردند، با سعهصدر انتقادها و پیشنهادها را شنیده و برای اجراییکردن آنها اراده دارد. برای بررسی روند این جلسات و رویکردی که قوهقضائیه در چند سال اخیر پیش گرفته، بهسراغ یکی از حاضران در این جلسه رفتیم. در ادامه گفتوگوی «فرهیختگان» با محمد ساقیان، استاد دانشگاه و پژوهشگر حوزه فقه اسلامی را که در این جلسه حضور داشت میخوانید.
با توجه به اینکه این جلسه با اقشار مختلف سیاسی و نخبگانی برگزار شده، برگزاری چنین جلساتی را چگونه ارزیابی میکنید؟
حرکت خوبی است. از همان ابتدا که اژهای به ریاست قوهقضائیه منصوب شد، از پیشنهادهای خود بنده به او این بود که با فعالان اجتماعی، فعالان زیستمحیطی، فعالان حقوق زنان، مخالفان، نخبگان، دانشجویان، اساتید و کارشناسان در حوزههای مختلف، دایره گستردهای از مشورت و جلسات تخصصی را داشته باشد که الحمدلله او هم به شیوه رئیسی، رئیس سابق قوهقضائیه به این جلسات تداوم بخشید. یکی از این جلسات هماندیشی، جلسهای بود که ما روز یکشنبه در خدمت وی بودیم. دراینباره روش اژهای متفاوت از روش برخی روسای سابق قواست. متاسفانه برخی روسای سابق درطول دوران مسئولیتشان کمتر جلسات مشورتی و بازدید از زیرمجموعه خودشان داشتند و کمتر به سفر استانی میرفتند. در دورههای قبل رئیس قوهای داشتیم که حتی یکبار هم درطول 10سال مسئولیتش از زندانها بازدید نکرد، ملاقات مردمی نداشت و به جلسات کارشناسی و نخبگان خیلی اهمیت نمیداد، به همین دلیل از اشکالات ساختاری مجموعه خودش و اشکالات رفتاری زیرمجموعهاش آگاه نبود و این رویکرد هم به اعتبار مدیریتی او، هم به مردم و هم به کشور آسیب زد. فلذا این جلسات، بازدیدها و سفرها بسیار ضروری و لازم است. همچنین این جلسه سعهصدر اژهای را هم نشان داد، باز برخلاف روسای سابق قوا که متاسفانه با کوچکترین انتقادی در رسانهها فورا شکایت میکردند، او با سعهصدری که داشت نشان داد که مردمی است. بههرحال او اهمیت زیادی به جلسات مشورتی و آگاهی یافتن از آسیبهایی که در زیرمجموعهشان هست، میدهد و نگاه تنگنظرانهای ندارد. اینها نکات خیلی مثبتی است که باعث تقویت سرمایه اجتماعی نظام و حل مشکلات و امیدواری مردم میشود.
شنیدهها حاکی از این است که این جلسات با کسانی برگزار شده که در چندماه گذشته بیشترین تعامل را با قوهقضائیه داشتهاند، طبیعتا شما هم یکی از آن افراد بودهاید، در این رابطه بهطور مشخص از شما سوال داشتم که روند ارتباطگیری قوهقضائیه با شما چگونه بوده است؟ آنها با شما تماس گرفتند یا خود شما پیگیر ارائه پیشنهاد بودید؟
همان روزهای اولیه که وی مسئولیت گرفت، ازسوی دفتر محسنیاژهای با دفتر بنده تماس گرفته شد و یک شماره واتساپ را برای ما معرفی کردند که ما از آن طریق پیامهایی را برای او ارسال کردیم. درطول این مدت بنده نزدیک به 40مورد مطالبی را به او منتقل کردم که وی برخی از آنها را در دستورکار خود قرار داد و برخی دیگر را پیگیری و مطالعه کرد. مرکز رسانه قوهقضائیه هم جلساتی را با برخی کارشناسان برگزار کرده، تا الان هم چهار جلسه برگزار شده که بنده حضور داشتم و آنجا هم مطالبی را مطرح کردم، تا اینکه جلسه یکشنبه هم تعدادی از اعضای مورد مشورت در این مدت را بهطور خاص دعوت کردند که حضوری هم برخی نکات مهم را برای رئیس قوهضائیه مطرح کنند.
و مورد بعدی آنکه از زمان مسئولیت گرفتن رئیس جدید قوهقضائیه، شما پیشنهادی هم ارائه دادهاید که توسط قوهقضائیه اصلاحی در روند آن موضوع پیشنهادی دیده باشید؟
بله، بنده هم پیشنهادهایی درمورد برخی مصادیق داشتم، هم درمورد برخی رویهها. اینها مورد توجه قرار گرفت، بهطوریکه بعضیهایش فرآیند طولانیتری دارد و برخی بهصورت کوتاه مورد توجه قرار گرفته است.
محوریت صحبتهای شما در جلسه یکشنبه و پیشنهادهایتان به قوهقضائیه چه بود؟ قبلا بهصورت اجمالی در رسانهها مطرح شد، ولی میخواهم یکمقدار بیشتر به آن موارد بپردازید.
بنده ابتدا در این جلسه عرض کردم قوهقضائیه نقطه آرمانیاش قوه عدلیه است نه آن چیزی که در بیانات عمومی از قوه عدلیه گفته میشود. نقطه آرمانی که باید به آن برسیم، قوه عدلیه است اما الان چنین وضعی را ندارد. هم اشکالات ساختاری در قوهقضائیه داریم و هم اشکالات رفتاری، هم برخی اشکالات قانونی داریم که مانع از تحقق قوه عدلیه بهمعنای درستش شده است. برخی ظلمهای ساختاری هم در قوهقضائیه وجود دارد که یکی از آنها حبس تعزیری است که اشکالات فقهی بر آن وارد است، یکی دیگر دادرسی پولی است که خلاف فقه اسلامی است و جزء وظایف حاکمیت تامین هزینه دادرسی است و مردم نباید هزینه دادرسی را پرداخت کنند. سومین مورد از ظلمهای ساختاری، مساله کارشناسی رسمی است که با انحرافی که از مسیر درستش پیدا کرده، متاسفانه باعث ظلم به مردم شده و هزینههایی را بر مردم تحمیل کرده است. در برخی از جنبههای دیگر قوهقضائیه هم ما با ظلم ساختاری مواجه هستیم که همه روسای قوا در دورههای مختلف تلاش کردند آن را برطرف کنند، تا حدودی توفیقاتی حاصل شده اما راه درازی داریم که بخواهیم به قوه عدلیه برسیم، باید این ظلم ساختاری برطرف شود، بخشی از آن به مدیریتهایی که از قوهقضائیه باید شود، برمیگردد و بخشی به اشکالاتی که در قانون داریم برمیگردد؛ مثل حبس تعزیری. بخشی هم در خود قوهقضائیه درقالب اصلاح رویهها و بخشنامهها است که امکان اصلاحش وجود دارد. مساله دیگری که مطرح کردم، بحث انحصار پنهان در کشور بود که انحصار پنهان مهمتر از انحصار رسمی است که معمولا در رسانهها مطرح میشود؛ ما در تجارت، صادرات و واردات شبکههایی داریم که اجازه فعالیت آزاد به فعالان اقتصادی نمیدهند و یک انحصار پنهان ایجاد کردهاند که به اعتبار حکومت و منافع مردم ضربه میزند. عنوان دیگری که در این جلسه پیشنهاد دادم این است که سازمان حقوق بشر اسلامی، مستقل از قوهقضائیه تشکیل شود، برای ظلمهای حقوق بشری که بعضا به مردم میشود. ستاد حقوق بشر بیشتر متمرکز بر مسائل بینالمللی و دفاع از حیثیت حقوق بشری نظام در مقابل هجومی است که در عرصه بینالمللی از منظر حقوق بشر به ما میشود. منتها ما باید یک ساختار حقوق بشری را از داخل شکل دهیم که هم بعد داخلیاش تقویت شود که الان ضعف وجود دارد و هم درگاهی برای دریافت شکایت وجود داشته باشد که الان وجود ندارد. مساله دیگری که عرض کردم درباره جرمانگاری دور زدن تحریم در دولت روحانی بود. درباره سواد حقوقی و فقهی برخی قضات گفتم که جدا از ضعف اخلاقی که برخی کارکنان قوهقضائیه دارند، برخی قضات نه همهشان ضعف سواد حقوقی یا فقهی دارند که در فهم متن قانون آنها را دچار مشکل کرده و باعث شده برخی احکام خلاف بین شرع صادر شود که اژهای هم روی همین مساله حساسیت لازم را ابراز کرده بود. مساله دیگر جایگاه فراقوهای رئیس قوهقضائیه بود که کرسیهای حکومتی را در شوراهای عالی دراختیار دارد که لازم است از این فرصت برای حضور فعال در تصمیمگیریها استفاده کند. بحث تبعیض قانونی، غیرقانونی و بیقانونی را مطرح کردم که ما سه نوع تبعیض داریم، برخی تبعیضها در خود قانون وجود دارد، در برخی موارد قانون حکم عادلانه داده اما بهصورت غیرقانونی در این تبعیض اعمال میشود و برخی تبعیضها هم هست که اساسا درموردش قانونی وجود ندارد. این سه دسته را باید نظام قضایی مورد توجه قرار دهد. آخرین مطلبی هم که میتوانم خدمت شما عرض کنم که در جلسه هم مطرح کردم، اصلاح فرآیند نظارت مردمی بر کارمندان قوهقضائیه، از بازپرس و ضابط قضایی و قاضی تا کارمندان معمولی است. با فناوری مجازی که الان در دسترس است میشود این احساس نظارتشوندگی را در کارمندان قوهقضائیه ایجاد کرد و تاثیر نظارت مردم را در آییننامه ارتقای کارکنان تشویق و تنبیه بهگونهای قرار داد که واقعا نظارت مردمی موثری وجود داشته باشد و برخی از این سوءرفتارها میان کارمندان قوهقضائیه اصلاح شود.
از ابتدا که محسنیاژهای مسئولیت گرفت، بحث تحول در قوهقضائیه را مطرح کرد. با این جلسات و روندی که او طی میکند، ارزیابیتان از این روند تحولی که ایجاد شده چیست؟
البته رویکرد رئیسی و اژهای در برخی از جهتگیریهای تحول تفاوتهایی دارد و طبیعی هم است. اژهای بیشتر وارد برخی مسائل جزئی و تخصصی در قوهقضائیه شده؛ مثل مساله کارشناسی رسمی و رابطه ضابط با قاضی، یعنی برخی آسیبشناسیهای داخلی قوهقضائیه. رئیسی بیشتر تمرکزش روی حقوق عامه و مبارزه با مفاسد بود. اما مهم این است که اصل رویکرد تحول را اژهای دارد ادامه میدهد، اگرچه نقد به همه وارد است. بنده خودم هم در این مدت نقدهایی را به وی وارد کردهام که از برخی مسائل نباید غفلت کند. یکی از انتقادهای بنده به او، برخی انتصاباتی است که در این مدت انجام داده، بهطوریکه احساس افکارعمومی این است که امکان دارد روند تحولی دچار آسیب و وقفه شود و امیدوارم این اتفاق نیفتد. به هر حال امیدوارم جهتگیری تحول و روندی را که تا الان پیش گرفته است، ادامه دهد.