علیرضا رضایی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: هر کاری کردند تا تیم‌ملی امید نتیجه نگیرد
چون چندوقت پیش همراه با استقلال در اردوی دبی کرونا گرفتم و آنجا در قرنطینه بودم، آنتی‌بادی بدنم خیلی بالاست و به همین دلیل کرونایی در کار نبود و سرما خوردم.
  • ۱۴۰۰-۰۸-۱۱ - ۰۰:۵۹
  • 00
علیرضا رضایی در گفت‌وگو با «فرهیختگان»: هر کاری کردند تا تیم‌ملی امید نتیجه نگیرد
از جنگیدن نمی‌ترسم، رقابت با حسینی و مظاهری افتخار است
از جنگیدن نمی‌ترسم، رقابت با حسینی و مظاهری افتخار است
محمدرضا حاجی‌عبدالرزاقخبرنگار

محمدرضا حاجی‌عبدالرزاق، روزنامه‌نگار: تیم‌ملی امید ایران موفق شد با کسب سه پیروزی از سه مسابقه از دور مقدماتی این رقابت‌ها صعود کند و این درحالی است که نتایج این تیم نسبت مستقیمی با امکانات، نوع و شیوه آماده‌سازی و برگزاری اردوهای تیم امید نداشته و به‌نظر می‌رسد درصورت تداوم این امر در آینده مشکلات زیادی در راه المپیکی شدن تیم‌ملی امید به‌وجود بیاید. با علیرضا رضایی، دروازه‌بان ملی‌پوش تیم‌ملی امید که به‌خاطر سرماخوردگی دیدار سوم این تیم را از دست داد، درخصوص شرایط تیم‌ملی امید و نتایج این تیم همکلام شدیم، با این توضیح که دروازه‌بان سوم استقلال این روزها برای ادامه همکاری با این تیم وضعیت نامشخصی دارد، هرچند فرهاد مجیدی به‌تازگی دوباره حمایت سفت و سختی را از رضایی به‌عمل آورد و همین موضوع به اعتقاد این دروازه‌بان، کارش را سخت کرده است. گفت‌وگوی «فرهیختگان» با رضایی را در ادامه می‌خوانید.

شنیدیم سرما خوردی و به همین دلیل بازی سوم تیم‌ملی امید را از دست دادی.

درست است. البته برای دو بازی اول مشکلی نداشتم، اما دو روز پیش حالم خیلی بد شد و حتی نتوانستم با تیم تمرین کنم و در ادامه دیروز هم اصلا نتوانستم بخوابم و خیلی حالم بد بود و حتی نتوانستم به‌همراه تیم به ورزشگاه بروم، ولی خدا را شکر که تیم‌ملی امید بازی سوم خود را هم با هر شرایطی که بود با پیروزی پشت‌سر گذاشت.

بیماری تو که کرونا نبود؟

خیر، چون چندوقت پیش همراه با استقلال در اردوی دبی کرونا گرفتم و آنجا در قرنطینه بودم، آنتی‌بادی بدنم خیلی بالاست و به همین دلیل کرونایی در کار نبود و سرما خوردم. این بیماری هم به‌دلیل آب‌وهوای تاجیکستان و به‌خاطر اینکه یکی از بچه‌ها گرفته بود و به ما اطلاع نداده بود، این ویروس به چند نفر از ما هم سرایت کرد و این اتفاق افتاد که نباید می‌افتاد.

اینطور شنیدیم که در هتل محل اقامت تیم‌ملی امید اصلا پروتکل‌ها رعایت نمی‌شد. تا چه حد این صحبت‌ها درست است؟

همه‌اش درست است و اصلا یکی از عجیب‌ترین میزبانی‌هایی بود که در عمرم دیدم. طبیعتا با سایر تیم‌های ملی رده‌های سنی در سال‌هایی که بازی کردم به جاهای مختلفی رفتم، اما هنوز کشوری را ندیدم که در جایی که اقامت داریم عروسی بگیرند، این درحالی است که اصلا پروتکل‌های بهداشتی رعایت نشد و جالب اینکه چیزی به‌نام ماسک در این کشور وجود ندارد. وضعیت اینترنت هم که افتضاح و ما حتی نمی‌توانستیم با خانواده خود صحبت کنیم و آنها دائم نگران ما بودند، چون یک‌سری اخبار درمی‌آمد که فلانی و فلانی مریض شده‌اند و برایشان مشکل پیش آمده و آنها حتی نمی‌توانستند با ما تماس بگیرند و حال‌مان را بپرسند. واقعا ما در این 10روز اذیت شدیم، اما خدا را شکر توانستیم با سه پیروزی رقابت‌ها را تمام کنیم.

قبل از اینکه به تیم‌ملی امید برسیم، این سوال پیش می‌آید که به‌خاطر اتفاقاتی که همراه با تیم استقلال در دبی قبل از بازی با الهلال برای تو پیش آمد، یک مقدار در سفرهای خارجی انگار بدشانس هستی.

بحث این صحبت‌ها نیست و نمی‌توانم بگویم بدشانس هستم. تا الان اتفاقات زیادی افتاده که حاکی‌از خوش‌شانسی من بوده، اما چیزی که به‌وجود آمد، منطقی به‌نظر می‌رسد، چون به‌خاطر کرونا سیستم دفاعی بدن من افت کرد و جز من چند نفر دیگر هم مثل مهدی محبی و خیلی‌های دیگر ازجمله هم‌اتاقی من سرما خوردند و طبیعی است من‌هم به‌خاطر پایین بودن سیستم دفاعی بدنم به این ویروس مبتلا شده و سرما بخورم، اما درمجموع به حکمت خدا و قسمت خیلی اعتقاد دارم و مطمئنم اگر قرار بود در بازی سوم بازی کنم، اتفاق می‌افتاد اما حتما دلیلی ازجانب خدا داشت که قرار بود من بازی نکنم. هرچند من تمام سعیم را کردم تا بازی کنم، اما به‌قدری حالم بد بود که همین الان از صدایم می‌توانید متوجه شوید. من حتی تا ورزشگاه هم نتوانستم برای همراهی تیم‌ملی بروم، چون تب و لرز شدیدی داشتم، اما خدا را شکر با صعود به مرحله بعدی برمی‌گردیم و این موضوع خیلی خوشحال‌کننده است.

خیلی دیر اردوها آغاز و مهدوی‌کیا مجبور شد از بین حدود ۶۰ بازیکن در ۳ اردوی مقطعی نفراتش را برای این بازی‌ها انتخاب کند. فکر نمی‌کنی با این وضعیت آماده‌سازی و هماهنگی تیم سخت بود. چطور با این وضعیت تیم‌ملی به سه پیروزی از سه بازی رسیده و درنهایت مقتدرانه صعود کرد؟

از یک طرف مهدوی‌کیا چاره‌ای جز این نداشت که ۶۰ نفر را دعوت کند، فوتبال سلیقه‌ای است و چه‌بسا کسی که اصلا در تیم‌های ملی پایه حتی بازی نکرده، به تاکتیک ایشان می‌خورد و ما دیدیم که این اتفاق افتاد و مهدوی‌کیا چاره دیگری نداشت، اما ‌ای‌کاش زودتر سرمربی تیم‌ملی امید انتخاب می‌شد، هرچند این اتفاق بزرگ یعنی صعود رخ داد، اما اگر یک مقدار منطقی فکر کنیم، ما بدون بازی دوستانه به رقابت‌ها رفتیم. خود من با ۳۰ دقیقه همراهی تیم‌ملی امید در دو بازی اول این تیم در رقابت‌های مقدماتی به میدان رفتم، این موضوع یک مقدار غیرمنطقی است، درصورتی‌که ما می‌بینیم تیم‌هایی مثل نپال و لبنان که تیم‌های سطح دوم و سوم آسیا هستند، دیدارهای دوستانه بین‌المللی انجام داده و اردوهای خارج از کشور رفته بودند و این موضوع اصلا شایسته کشورمان نیست، اما باید خدا را شکر کنیم که درنهایت صعود کردیم. واقعیت این است که یک مقدار کار ما سخت بود، چون یک عده بازیکن جوان داشتیم که اصلا در لیگ بازی نکرده بودند و کار ما که یک مقدار تجربه بیشتری داشتیم و در رده‌های سنی تیم‌های ملی بازی کرده بودیم سخت‌تر می‌شد، اما خدا را شکر توانستیم وظیفه‌ای را که به‌عهده ما بود، به‌خوبی از پس آن برآمده و خدا را شکر که صعود کردیم.

ظاهرا زمین چمن مصنوعی تاجیکستان هم بسیار خراب و آزاردهنده بود.

بله، دقیقا. در لیگ برتر ایران و حتی لیگ‌های بالاتر تمامی زمین‌ها چمن طبیعی هستند و مشکلی برای زمین خوردن وجود ندارد، اما اینجا باوجود چمن مصنوعی کارمان بسیار سخت بود، به‌خصوص برای ما دروازه‌بان‌ها که عادت داریم روی چمن طبیعی تمرین کنیم و مصنوعی بودن زمین درکنار شرایط بد میزبانی و هتل، همه اینها باعث شد وضعیتی پیش بیاید که ما اذیت بشویم. درواقع هرکاری کردند که ما نتیجه نگیریم، اما خدا را شکر نتیجه گرفتیم، هرچند به‌خاطر این بیماری‌ها یک مقدار کارمان سخت شد و بیشترین چیزی که ما را اذیت کرد همین موضوع بود، اما خدا را شکر که داریم برمی‌گردیم و امیدواریم تمام این کم‌وکاستی‌ها برای اردوهای بعدی رفع شده و اردوهای خارج از کشور و بازی‌های بین‌المللی داشته باشیم تا تیم‌ملی هماهنگ‌تر شود و بتوانیم در مرحله بعدی که کار سخت‌تری پیش‌رو داریم نتایج مطلوب گرفته و به المپیک صعود کنیم.

درحالی‌که فدراسیون فوتبال اعلام می‌کند اولویت اصلی فدراسیون صعود تیم امید به المپیک است، به‌نظر نمی‌رسد امکانات و شرایطی که دراختیار این تیم قرار گرفته، در حد و اندازه‌های این اتفاق بزرگ و تاریخی باشد. فکر می‌کنی با این وضعیت و اردوهای دقیقه نودی و نداشتن بازی‌های تدارکاتی مناسب می‌توان به این مهم امیدوار بود؟

اول به‌عنوان یک هوادار تیم‌ملی و یک ایرانی امیدوارم این اتفاق بیفتد و بعد به‌عنوان یک فوتبالیست تمام سعی و تلاش خود را می‌کنم تا در این مسیر بهترین اتفاقات رخ بدهد. صحبت کردن درباره این مسائل یک مقدار راحت است، اما باید این را هم بگویم که فدراسیون فوتبال دغدغه‌های دیگری هم دارد. ما الان تیم‌ملی بزرگسالان را داریم که چالش‌ها و مشکلات بزرگ‌تری دارد و مسائل تحریم و مشکلات موجود برخی موانع را به‌وجود آورده و همه اینها گریبانگیر فدراسیون فوتبال ماست و باید تاحدودی به آنها حق بدهیم، اما من حس می‌کنم یک‌سری مسائل را می‌توان خیلی راحت حل کرد و این درحالی است که ما آن را تبدیل به مساله می‌کنیم و مشکل حاد و خاصی نیست، مثلا اگر ۴ ماه زودتر اردو تشکیل می‌دادیم، چه اتفاقی می‌افتاد؟ بالاخره آقای مهدوی‌کیا خودش در آلمان کار کرده و خودش استعدادیاب بوده و با شرایط حرفه‌ای این کشور آشنا هستند و مربی‌ای هم که با خود آوردند یک مربی باکیفیت است و امیدوارم مواردی که ایشان درخواست می‌کند را فدراسیون فوتبال تامین کند که بر این اساس من خیلی به آینده خوش‌بین هستم. البته درصورتی‌که بچه‌های بی‌تجربه ما نیز یک مقدار باتجربه‌تر شده و تیم شکل خوبی بگیرد و درصورتی تیم شکل خوبی می‌گیرد که فقط بازی‌های دوستانه و باکیفیتی انجام بدهد، آن‌هم نه با تیم‌های لیگ دسته دو و دسته سومی!

به‌نظر می‌رسد به‌شدت دل فرهاد مجیدی را بردی، چون او در چند مصاحبه اخیر خود حمایت سفت و سختی از تو کرده و این اواخر هم گفت که به باشگاه اعلام کرده اجازه جدایی‌ات را نمی‌دهد. در این خصوص چه نظری داری؟

آقای مجیدی خیلی لطف دارند و من از ایشان تشکر می‌کنم و امیدوارم این مصاحبه را ببیند و بخواند. من گفته بودم اگر از استقلال به تیم دیگری به‌صورت قرضی رفتم، یک‌سری صحبت‌هایی درباره ایشان انجام می‌دهم و حقایقی را می‌گویم که این اتفاق تا الان نیفتاده و به‌خاطر همین بازهم این حرف‌ها را نمی‌زنم، چون اگر بخواهم آنها را مطرح کنم، یک‌سری مسائلی پیش می‌آید و شاید این‌طور استنباط شود که چون ایشان سرمربی هستند این حرف‌ها را می‌زنم که چیزی عایدم شده یا امتیازی بگیرم. پس این حرف‌ها را می‌گذارم برای زمانی که از استقلال جدا شدم، هرچند امیدوارم فرهاد مجیدی حالا حالاها سرمربی استقلال باشد و من هم شاگرد او باشم، اما اگر یک روزی دیگر این‌طور استنباط نشود که صحبت‌هایم یک‌سری امتیازها را برای من دارد، آن زمان حرف‌هایم را خواهم زد. بالاخره آقافرهاد یک‌سری لطف‌ها در حق من و هم‌تیمی‌هایم کرد که هیچ‌وقت یادم نمی‌رود و دوستان نزدیکم این لطف و محبت را می‌دانند. اما درمجموع باید بگویم اظهارات همیشگی ایشان و لطف او نسبت‌به من بار سنگینی روی دوش من می‌گذارد، چون اسطوره و بزرگ یک تیم وقتی درباره شما اینطور صحبت می‌کند، شما بیشتر از اینکه خوشحال بشوید باید نگران شوید. من به این موضوع مثبت نگاه می‌کنم، اما نمی‌خواهم خدای ناکرده اتفاقی بیفتد که حرف‌هایشان که آن‌قدر بااطمینان می‌گویند، یک درصد جواب نگرفته و به عمل نزدیک نشود، بنابراین از روزی که به ایران برگردم سعی می‌کنم بیشتر تمرین و تلاش کنم و برای جایگاهم بیشتر بجنگم تا به امید خدا درمقابل فرهاد مجیدی سربلند باشم، چون صحبت‌های ایشان در رسانه‌ها بازتاب زیادی داشته و کار من را به‌شدت سخت کرده است، به هرحال من خیلی‌خیلی از مجیدی ممنونم و همین‌طور از آقای بهزاد غلامپور که هم در تیم‌ملی و هم در دورانی که کرونا گرفته بودم مدام سراغ من را گرفته و پیگیر حال من بودند و امیدوارم شاگرد خوبی برای هردوی آنها باشم و سربلند‌شان کنم.

درواقع منظورت این است که وقتی از استقلال رفتی، می‌خواهی درمورد واقعیات گذشته که به‌نظر می‌رسد لطف و حمایت فرهاد مجیدی از جوان‌ترهایی مثل تو بوده صحبت کنی؟

بله، درست است. با این‌حال من که دوست ندارم از استقلال بروم، اما طبیعتا شاید این صحبت‌ها بماند برای ۱۰ یا ۱۵ سال بعد، هرچند من چیزی جز محبت در این چندوقت از ایشان ندیدم.

درحال حاضر ۲ دروازه‌بان کهنه‌کار یعنی سیدحسین حسینی و رشید مظاهری در درون دروازه استقلال قرار دارند، هرچند خودت هم بی‌تجربه نیستی، اما به‌نظر می‌رسد پشت سد این دو دروازه‌بان کارت برای رسیدن به چارچوب دروازه استقلال سخت باشد. با این موضوع چگونه کنار می‌آیی؟

من با کادر فنی در این رابطه صحبت کرده بودم که اگر صلاح بدانند به جایی بروم و بازی کنم، اما این اتفاق تا امروز صورت نگرفت و من هم مطیع باشگاه هستم و هیچ مساله‌ای با این موضوع ندارم، قبلا هم در مصاحبه‌هایم گفته بودم از جنگیدن به هیچ عنوان نمی‌ترسم، همان‌طور که در این سال‌ها جنگیدم و به جایگاه فعلی رسیدم و ضمن اینکه من برای آقای مظاهری و آقای حسینی به‌شدت احترام قائل هستم و قبلا هم که کوچک‌تر بودم بازی‌های آنها را دنبال می‌کردم و باعث افتخارم است که قرار است با آنها رقابت کنم، اما این موارد باعث نمی‌شود تا من سعی نکنم پیشرفت کنم، واقعیت این است که من دوست دارم هرروز پیشرفت کنم، اگر هم یک روز بازی کنم، تمام تلاشم را می‌کنم تا اول کلین‌شیت کرده و تیم ببرد و من هم در اوج آمادگی باشم و مطمئن باشید من در این مسیر یک درصد هم کم نمی‌گذارم و رقابت می‌کنم و می‌جنگم، اما با کمال احترام و مطمئنم که به نتیجه دلخواه می‌رسم.

به‌عنوان آخرین سوال درباره آخرین وضعیت خودت هم صحبت می‌کنی، بالاخره در استقلال می‌مانی یا می‌روی؟

واقعیت این است که در این چندروز فقط تمرکز من روی تیم‌ملی امید بود که بتوانیم با این تیم موفق باشیم که خدا را شکر این اتفاق با هر شرایطی که بود افتاد. حالا امید به خدا در این خصوص وقتی به تهران برگردم، با کادر فنی و باشگاه صحبت می‌کنم و صد درصد بهترین انتخاب و تصمیم را خواهم گرفت.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰