تل ماسه داستانی را در آینده‌ روایت می‌کند که در سیاره‌ای به نام آراکیس رخ می‌دهد. این سیاره به علت طبیعت بیابانی خود به تل ماسه معروف شده و محل زندگی مردم طبقه‌ مستضعفی ‌است که مدام مورد حمله و تجاوز قرار می‌گیرند و امکانات‌شان به غارت برده می‌شود.
  • ۱۴۰۰-۰۸-۱۰ - ۰۱:۲۷
  • 10
آوردگاهی برای سودجویی چندین طبقه از نظام سرمایه‌داری
آوردگاهی برای سودجویی  چندین طبقه از نظام سرمایه‌داری

فاطمه جباری، روزنامه‌نگار: تل ماسه داستانی را در آینده‌ روایت می‌کند که در سیاره‌ای به نام آراکیس رخ می‌دهد. این سیاره به علت طبیعت بیابانی خود به تل ماسه معروف شده و محل زندگی مردم طبقه‌ مستضعفی ‌است که مدام مورد حمله و تجاوز قرار می‌گیرند و امکانات‌شان به غارت برده می‌شود. این سیاره به علت منابع طبیعی سودمندش آوردگاهی برای سودجویی چندین طبقه از نظام سرمایه‌داری شده است. تل ماسه فیلمی است که از زاویه‌ نگاه شرق، راه رسیدن به مدینه‌ فاضله و اتوپیاسازی را نشان می‌دهد. رستگاری نهایی به وسیله‌ موعودی که آمدنش وعده داده شده و طبقه تحت ظلم (فره‌من‌ها) او را به خوبی می‌شناسند و وعده‌ آمدنش را باور دارند، محقق می‌شود. دیالوگ‌هایی که بین کاراکترها رد و بدل می‌شود عموما تلاش می‌کند حساسیت این موضوع را شدت ببخشد.

جنگی میان صاحبان دریاها و مالکان صحراها درحال وقوع است و نویسنده با اشاره به جمله‌ای از کتاب تثنیه، تمرکز مخاطب را بیشتر سمت علت دوقطبی‌سازی صحرا و دریا جلب می‌کند. تثنیه آخرین کتاب تورات و از بخش‌های عهد عتیق است که بر اساس روایات یهودی نوشته شده که نویسنده به جمله‌ (چراکه آنها از ثروت دریاها و گنجینه‌های نهفته در شن بهره خواهند برد) برای نشان دادن سلطه‌ حاکمیت بر تمام منابع استفاده می‌کند.

براساس اعتقاد یهودیان، تثنیه را خود حضرت موسی نوشته و سایر نویسندگان عهد جدید نیز آن را تایید کرده‌اند. این نکته باعث می‌شود تا باورهای مذهبی دست‌مایه‌ ساخت اثری با کالبدی شرقی و روحی یهودی شود. تل ماسه میزان حقانیت موعود و باورهای عمومی در این حیطه را مستقل از اندیشه، فرهنگ و دین ندانسته و پلورالیسم دینی را برای ظهور منجی اصل و مبنا قرار داده است.

امپریالیسم و امپراتوری‌طلبی مهم‌ترین شاخصه‌ای است که از همان ابتدای این فیلم فضا را به دست گرفته بود. صحرای فره‌من‌ها در حکم سرزمینی استعمار شده توسط دو حکومت دیگر است که هرکدام برای دسترسی بیشتر به منابع تلاش می‌کنند. کسب کنترل سیاسی و اقتصادی بر مردم و اراضی فره‌من‌ها توسط قدرت مرکزی امپراتوری انجام گرفته است. دو حکومتی که برای مهره‌های امپراتور در این بازی هستند و هیچ‌کدام قرار نیست پیروز این ماجرا باشند.

پل، شخصیت کاریزماتیک و اصلی این فیلم است. با اینکه شخصیت‌ها درحد تیپ باقی‌مانده‌اند و مابقی اطلاعات شناسنامه‌ای آنها احتمالا به قسمت دوم حواله شده، اما تا حدودی می‌توان به این کاراکتر امیدوار بود. پل به‌عنوان موعودی است که در همه ادیان به گونه‌ای وعده‌ آمدنش داده شده، اما تا نیمه‌های فیلم برای مخاطب حقانیت او اثبات نمی‌شود. دیالوگ مادر از محوری‌ترین دیالوگ‌هایی است که در این فیلم روی آن نشانه‌گذاری شده است. او اشاره می‌کند که موعود کسی است که می‌تواند بر زمان و مکان احاطه پیدا کند و گذشته و حال و آینده همزمان زیر سلطه‌ او باشند. توضیحی موجز و مختصر از فردی که در آینده می‌آید و بر بعد زمان و مکان احاطه‌ کامل دارد.

نگاهی جزئی و دقیق به ماهیت پیامبری آخرالزمانی که برای اتوپیاسازی ظهور می‌کند و همه می‌دانند که متولد شده، اما چهره‌ او را ندیده‌اند. اصالت این موضوع و نگاه امید‌وارانه به ظهور یک قدرت در کنار وعده‌ جنگی مقدس، مهم‌ترین فلسفه‌ داستان شمرده شده است. پل در حالاتی مشابه با کشف و شهود وعده‌ حق این جنگ بزرگ را می‌دهد که مثل آتش بی‌امان قرار است در دنیا گسترده شود. مبنای این جنگ عظیم که توسط پل وعده داده شد علی‌رغم تفکر غالب عدالت‌محور، رسیدن به قدرت محض عنوان می‌شود. دو طبقه‌ بورژوازی به‌عنوان صاحبان امکانات، حالا برای استفاده از منابع صحرا با دو چهره‌ مثبت و منفی سعی در چپاول آن دارند. در یک سمت پل قرار دارد که با وعده‌ اتحاد به‌دنبال سودی است که طرف دیگر با هرج‌ومرج آن را می‌طلبد. هدف نهایی یکسان است، اما روش روبه‌رویی با موضوع سعی در ایجاد تمییز و تفاوت میان خوب و بد را دارد.

مادر به مراتب بیش از پدر قدرتمند نشان داده شده و پل بخشی از قدرت روحی والایش را از سمت مادر به ارث برده است. نقش تعیین‌کننده‌ای که زنان در پشت‌پرده‌ جدال و درگیری‌های نظامی و سیاسی ایفا می‌کنند به مراتب مثمرثمرتر  هستند.

 جسیکا از نظر کهن ‌الگوی شخصیتی نزدیک‌ترین فرد به کهن الگوی آرتمیس بوده و بسط دادن قوس شخصیتی او پابه‌پای پل انجام می‌شود. شخصیتی که قوی‌ترین ارتباط روحی را با موعود دارد و اثرگذاری ویژه‌ای نسبت به او نشان می‌دهد، کاراکتر مادر است. فیلم رگه‌هایی از فمینیسم‌ که قدرتی هم‌تراز با موعود دارد را به رخ بیننده می‌کشد. مادر روحانی در دیالوگی به جسیکا می‌گوید که اگر یک دختر به دنیا می‌آوردی هیچ‌گاه مشکلات کنونی برای انتقال قدرت ویژه‌‌مان پیش نمی‌آمد. جسیکا به‌عنوان خط وصلی میان تفکر فمینیستی و قدرتی که از سرمنشأ روح زنان در وجود موعود نهادینه شده، ایفای نقش می‌کند. بخش اعظمی از توانایی‌های فطری منجی از سمت مادری به او منتقل شده و مادر نقش تربیتی ویژه‌ای را در یک‌سوم ابتدایی فیلم از خودش نشان می‌دهد. دیالوگ‌های سنگینی که توسط کاراکتر مادر استفاده می‌شود، خبر از پردازش ویژه‌ نویسنده به فضای فکری و مبنای فلسفی موضوع کنترل ذهن و تمرکز بر افکار و تسلط بر غرایز و نفسانیات دارد. تل ماسه فیلمنامه‌ پرکششی ندارد و از این نظر بیننده اواسط ماجرا خسته می‌شود، اما گاه‌گداری با اشاراتی اینچنینی جنس محتوا را برای بیننده فاخرتر می‌کند و فرصتی دوباره می‌خرد.

این فیلم با وجود بازیگران و ستارگان سنگین‌وزنش نتوانست انتظار مخاطبان را برآورده کند. تل ماسه، از آثار مورد توجهی است که از ماه‌ها پیش فضای تبلیغاتی را در دست گرفته بود، اما نتیجه آن چیزی نبود که توسط طرفدارانش پیش‌بینی می‌شد. فیلمی که بیشتر از هرچیز به قسمت اول از یک مینی‌سریال شباهت دارد و البته اگر در چنین قالبی هم تعریف می‌شد، باز هم نیاز به فراز و فرودهای بیشتری در فیلمنامه داشت.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰