فیلم «Dune» یا «تل ماسه» که آن را «تپه» هم میتوان ترجمه کرد، یک فیلم علمی-تخیلی و حماسی به کارگردانی دنی ویلنوو است که در سال ۲۰۲۱ منتشر شد و بعد از فیلم «تل ماسه» دیوید لینچ در سال ۱۹۸۴، دومین اقتباس سینمایی از رمان فرانک هربرت به همین نام است. فیلم در آیندهای دور (سال ۱۰۱۹۱ پس از میلاد) و در سیارهای به نام آراکیس رخ میدهد که بهخاطر طبیعت بیابانی خود به تل ماسه مشهور شده است. این سیاره بهعلت داشتن مادهای ارزشمند به نام «اسپایس» در خاک خود که تنها بهوسیله آن سفر ستارهای ممکن است، برای سالهای طولانی مورد حمله و تجاوز خاندان هارکنون قرار گرفتهاست، اما ناگهان فرمانده آنها بهعلت نامعلومی به افراد خود دستور عقبنشینی میدهد. امپراتور به دوکل لتو، رئیس خاندان آتریدیس ماموریت میدهد تا از سرزمین بارانی و اقیانوسی خود به آراکیس بروند و صلح را در آنجا برقرار کنند. این سرزمین میتواند توسط بهرهبرداری از منابع زیرزمینی آب، به بهشتی زیبا تبدیل شود اما چون ماده سوختی ارزشمندی در آن هست (کنایهای آشکار به نفت خاورمیانه)، از بیابانزدایی در آن جلوگیری میشود و مردمش حتی برای تامین آب بدنشان باید با روزگار بجنگند. وقتی خاندان آتریدیس به این سیاره میآیند، تنها پسر خانواده به نام پاول، رویاهای عجیبی از تل ماسه و یک دختر غریبه میبیند. بهزودی مشخص میشود که پاول میتواند همان فردی باشد که از دیدگاه افراد محلی آراکیس به «لسانالغیب» مشهور است. فرد موعودی که امنیت و آزادی را به آراکیس و جهان بازخواهد گرداند اما چالشهای پیش رو بسیاری از مسائل را تغییر میدهد. مشخصا این فیلم هم بهدلیل اقتباس از رمان بسیار مشهوری که بهسختی در چارچوب روایت سینمایی میگنجید و هم بهعلت دست گذاشتن روی حساسترین مباحث مذهبی، بسیار اثر مهمی شد و جلبتوجه کرد. ویلنوو این پروژه را چالشبرانگیزترین اثر کارنامه خود خواند و برای دسترسی به مناطق بیابانی، بخش زیادی از فیلم در بوداپست مجارستان و صحرای بزرگ اردن و طی چهارماه جلوی دوربین رفت که زمانی بسیار بالاتر از حد متعارف برای فیلمبرداری چنین پروژههایی است. این فیلم برای اولینبار در جشنواره ونیز به نمایش درآمد، هرچند بحثهای حول آن شکل گرفت جایزه خاصی دریافت نکرد اما حالا روی پردههای سینما آمده و به یکی از جنجالیترین آثار سال ۲۰۲۱ تبدیل شده است. ویلنوو کارگردان صاحبنام این فیلم، پیشتر با سه اثر سیکاریو، ورود و بلید رانر ۲۰۴۹ توانست تحسین گسترده منتقدان را به خودش جلب کند. از بازیگران این فیلم میتوان به تیموتی شالامی، ربکا فرگوسن، جاش برولین، اسکار آیزاک، جیسون موموآ، خاویر باردم، دیوید باتیستا، زندیا، استلان اسکارشگورد، شارلوت رمپلینگ و دیوید دستمالچیان، بازیگری که تبار او ایرانی-ایتالیایی است، اشاره کرد. موسیقی این فیلم توسط هانس زیمر ساخته شد که این دومین همکاری او بعد از فیلم «بلیدرانر 2049» با دنی ویلنوو بود. این فیلم گیشه خوبی هم داشت و تعداد زیادی از منتقدان دربارهاش جملاتی ستایشگرانه نوشتند اما بحثها و حواشی فراوانی را درخصوص موضعگیریاش راجعبه مذهب و سنتهای خاورمیانه برانگیخت. در ادامه نگاهی به این فیلم و پس از آن گزارشی نسبت به وضعیت گیشه آن و پاسخ انتقادی رسانههای مختلف ارائه میشود. در بخش دیگری از آنچه خواهید خواند، به معرفی منبع اقتباس این فیلم هم میپردازیم، یعنی رمانی که تا پیش از این تقریبا تمام فیلمسازان دیگر را در اقتباس از خودش به شکست کشانده بود.
اقتباسی از پرفروشترین رمان علمی-تخیلی تاریخ
Dune که به آن تپه شنی یا تل ماسه هم میشود گفت، اقتباسی بلند از رمان علمی-تخیلی فرانک هربرت، نویسنده آمریکایی درباره پسر خانوادهای اصیل است که حفاظت از ارزشمندترین دارایی و حیاتیترین عنصر کهکشان به او سپرده میشود. این رمان علمی-تخیلی ابتدا در آگوست1965 بهصورت دو سریال مجزا در مجله آنالوگ منتشر شد و در سال1966 جایزه هوگو را برد و جایزه افتتاحیه Nebula را برای بهترین رمان دریافت کرد. این اولین قسمت از حماسه Dune بود که در سال2003، از آن بهعنوان پرفروشترین رمان علمی-تخیلی جهان نام برده شد. هربرت پنج دنباله برای این رمان نوشت: مسیحای تل ماسه، فرزندان تل ماسه، خدای امپراتور تل ماسه، بدعتگذاران تل ماسه، و باب خانه: تپه شنی. پس از مرگ هربرت در سال1986، پسرش برایان هربرت و نویسندهای بهنام کوین جیاندرسون این مجموعه را در بیش از دوجین رمان دیگر از سال1999 به بعد ادامه دادند. اما انطباق این رمان با سینما بسیار دشوار و پیچیده بود. در دهه1970، آلخاندرو جودوروفسکی پرولانسکی، فیلمساز کالت تلاش کرد فیلمی براساس این رمان بسازد. پس از صرف تقریبا سهسال در پیشتولید، این پروژه بهدلیل افزایش مداوم بودجه لغو شد. در سال1984، یک فیلم اقتباسی به کارگردانی دیوید لینچ، با واکنش منفی منتشر شد. دومین اقتباس سینمایی به کارگردانی دنیس ویلنوو در 21اکتبر 2021 منتشر شد؛ یعنی فیلمی که درباره آن میخوانید و اگرچه شکوه رمان هربرت را ندارد، تا اینجای کار موفقترین نسخه فیلمیک از آن رمان است. این کتاب همچنین در مینیسریال کانال علمی-تخیلی فرانک هربرت در سال2000 و دنباله آن در سال2003 بهنام فرزندان تل ماسه از فرانک هربرت (که ترکیبی از وقایع مسیحای تل ماسه و فرزندان تل ماسه است) اقتباس شد. این مجموعه بهعنوان پایهای برای چندین بازی نقشآفرینی (نوعی از بازی که در آن بازیکنان نقش شخصیتها را در یک محیط داستانی بهعهده میگیرند) و ویدئویی استفاده شده است. همچنین از سال2009، وقتی سیارات جدیدی کشف میشد یا برای نامگذاری واقعی دشتها و سایر ویژگیهای قمر زحل، تیتان، از مکانهای ذکرشده در رمانهای Dune، استفاده میشود. ماجرای بهوجود آمدن ایده این رمان هم در نوع خودش جالب است. هربرت مانند بسیاری از داستاننویسان دو، سه قرن اخیر، یک روزنامهنگار بود. او پیش از تل ماسه از سال1955 تا 1956 رمان «اژدها در دریا» را در مجله Astounding بهصورت سریالی منتشر کرده بود اما چندسال پس از آن کار مهمی انجام نداده بود. او یک روز به فلورانس، در انتهای شمالی تپههای شنی اورگان سفر کرد. در آنجا وزارت کشاورزی ایالاتمتحده در تلاش بود از گیاهان صحرایی که خودشان به آن علفهای فقر میگویند، برای تثبیت تپههای شنی و جلوگیری از نفوذشان به حریم جادهها و شهرها استفاده کند. هربرت در نامهای به نماینده ادبی خود، لرتون بلاسینگام، ادعا کرد تپههای شنی متحرک میتوانند کل شهرها، دریاچهها، رودخانهها و بزرگراهها را ببلعند. مقاله هربرت درمورد تپهها با نام «آنها شنهای متحرک را متوقف کردند»، هرگز کامل نشد اما جرقهای بود برای نگارش پرفروشترین رمان علمی-تخیلی تاریخ. هربرت همچنین به ایده اسرار ابرقهرمانی و مسائل مسیحیان علاقهمند بود. او معتقد بود فئودالیسم وضعیتی طبیعی است که انسان در آن گرفتار میشود، جایی که برخی رهبری میکنند و برخی دیگر مسئولیت تصمیمگیری را رها میکنند و فقط دستورات را دنبال میکنند. او به این نتیجه رسید که محیطهای بیابانی درطول تاریخ چندین دین اصلی را با انگیزههای مسیحایی به وجود آوردهاند و تصمیم گرفت علایق خود را بههم بپیوندد تا بتواند ایدههای مذهبی و زیستمحیطی را علیه یکدیگر به بازی بگیرد. علاوهبر این، او تحتتاثیر داستان سرهنگ توماس ادوارد لارنس و مشارکت او در شورش اعراب درطول جنگ جهانی اول قرار گرفت. همان کسی که به تجزیه خلافت عثمانی کمک کرد. در نسخه اولیه Dune، قهرمان درواقع بسیار شبیه به لورنس عربستان بود، اما هربرت تصمیم گرفت طرح خیلی ساده باشد و لایههای بیشتری به داستان لارنس اضافه کرد. براساس گزارش یک قارچشناس بهنام پاول استامتس از ملاقاتی که با هربرت در دهه1980 داشت، منبع مهم الهام دیگری برای Dune، تجربیات هربرت از سرگرمی او در پرورش قارچ بود. چنانکه مشخص است، هربرت در رمان مشهورش سعی داشت مذهب را خرافهای بداند که از جادوی شنها برمیخاست و بهسمت فتح تمدن حرکت میکرد؛ (تپههای شنی متحرک میتوانند کل شهرها، دریاچهها، رودخانهها و بزرگراهها را ببلعند)؛ چیزی که باید برسر راه آن علفهای فقر کاشته شود تا نتواند پیشروی کند. این یک ایده کاملا کاپیتالیستی بود که در بطن خودش مایههای امپریالیستی هم داشت و توجه به شخصیت لارنس عربستان، این قضیه را بهتر روشن میکند.
گیشهای امیدوارکننده در کسادی دوران کرونا
از 24اکتبر 2021،Dune در ایالاتمتحده و کانادا، 41میلیون دلار و در سایر مناطق، 182.2میلیون دلار، و مجموعا 223.2میلیون دلار در سرتاسر جهان به دست آورده است. ددلاین هالیوود گزارش داد مجموع درآمد 300میلیون دلاری باکسآفیس این فیلم با توجه به مجموع هزینه تولید و بازاریابی، بسیاری را خوشحال خواهد کرد. این فیلم در 15سپتامبر 2021، در 14بازار خارج از ایالاتمتحده اکران شد. فروش آن 37.9میلیون دلار بود که بزرگترین بازارهایش روسیه (8.9میلیون دلار)، فرانسه (7.2میلیون دلار)، آلمان (4/4میلیون دلار)، تایوان (3.4میلیون دلار)، ایتالیا (2.5میلیون دلار) و اسپانیا (2.4میلیون دلار) بودند. پس از افزودن 26.3میلیون دلار اضافی از 32کشور در آخر هفته دوم، فیلم در مجموع با 10روز پخش 76.5میلیون دلار گیشه داشت. در ایالاتمتحده و کانادا، این فیلم در تعطیلات آخر هفته افتتاحیه خود از 4125سالن سینما 41میلیون دلار به دست آورد که از برآوردهای پیشبینیشده برای افتتاحیه آخر هفته 30 تا 35میلیون دلار پیشی گرفت. از اولین فیلم آخر هفته، 17.5میلیون دلار از فروش بلیت روز اول آن به دست آمد که شامل 5.1میلیون دلار از پیشنمایش پنجشنبهشب بود. Dune بهترین افتتاحیه را برای عنوان 2021 برادران وارنر و برای کل کارهای کارگردانش ویلنوو داشت.
نگاه منتقدان غربی به فیلم
در جمعآوری نقد Rotten Tomatoes، این فیلم براساس 337نقد، با میانگین امتیاز 7.6 از10، دارای 83درصد محبوبیت است. اجماع منتقدان این وبسایت میگوید: « Duneگهگاه با منبع نامناسب خود (برای اقتباس) مبارزه میکند، اما این مسائل تا حد زیادی تحتالشعاع دامنه و جاهطلبی این اقتباس بصری هیجانانگیز قرار میگیرد.» تماشاگران شرکتکننده در نظرسنجی CinemaScore به فیلم نمره متوسط «A–» را در مقیاس A+ تا F دادند، درحالی که مخاطبان PostTrak به آن 84درصد امتیاز مثبت (با میانگین امتیاز 4.5 از 5ستاره) و 66درصد گفتند قطعا آن را برای تماشا به بقیه توصیه میکنند. پس از نمایش این فیلم در جشنواره فیلم ونیز، استقبال از آن عموما مثبت بود، اما آوای فیلم با برخی منتقدان طنینانداز نشد. استفان ام.کولبر از Screen Rant با جمعبندی بررسیهای اولیه خاطرنشان کرد که داستان پیچیده و سبک کارگردانی ویلنوو جذابیت انتخابی دارد (نه عام و همهپسند) و این در نقدهای منفی تاکنون منعکس شده است. این فیلم بهدلیل دامنه و جاهطلبی آن مورد ستایش قرار گرفته است. بن تراویس از مجله امپایر، پنج ستاره از پنج ستاره را به این فیلم داد و اظهار داشت: «اقتباسی بسیار جذاب و الهامبخش از (نیمی از) رمان فرانک هربرت که افراد حاضر را شگفتزده میکند و تازهواردان را به دیدگاههای ادویهآمیز آن گره میزند. اگر ساخت قسمت دوم هرگز اتفاق نیفتد، این یک حماقت خواهد بود.» رابی کالی از روزنامه دیلیتلگراف نیز به فیلم امتیاز پنج ستاره داد و آن را «باشکوه، ناراحتکننده و مسحورکننده» نامید. ژان بروکس از گاردین در نقد پنجستارهاش به این فیلم اشاره کرد: «متراکم، بداخلاق و غالبا عالی و حلقه مفقوده پلمولتی پلکس و سینمای هنری.» در یک نقد مثبت، جاستین چانگ از لسآنجلستایمز نوشت: «ویلنوو شما را به چشماندازی میکشاند که بهطرز شگفتانگیزی واضح و گاه بهطرز قابلقبولی نگرانکننده از آینده است.» منتقدان دیگر درمورد مسائل مربوط به سرعت و مدیریت مواد منبع اقتباس فیلم اظهارنظر کردند. اوون گلیبرمن، منتقد ورایتی نوشت: « Duneقرار است ما را شگفتزده کند و گاهی موفق میشود، اما میخواهد مانند پشهای سمی و هیپنوتیزمی، زیرپوست شما نفوذ کند. همانطور که فیلم شروع به تمامشدن ترفندها میکند، تبدیل به تودهای بیشکل میشود و همچنین بهنوعی خستهکننده است.» استیو پوند در نقد و بررسی فیلم برای TheWrap، آن را «هم خیرهکننده و هم خستهکننده، اغلب تماشایی و اغلب کند» خواند و گفت: «این نسخه از Dune گاهی اوقات اینطور بهنظر میرسد که بیشتر از اینکه بخواهد شما را سرگرم کند، میخواهد شما را تحتتاثیر قرار دهد. در سطح، بخش اعظم سرگرمی در رشتههای علمی-تخیلی را بهنفع جهانبینی که بیشتر شبیه «سیکاریو» یا «زندانیان» ویلنوو است تا «ورود» او کنار میگذارد.»
در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید:
یادداشت از فاطمه جباری/
آوردگاهی برای سودجویی چندین طبقه از نظام سرمایهداری (لینک)
یادداشت از میلاد جلیلزاده /
منجی سفید یا عقدهگشاییهای یک آتهئیست (لینک)
یادداشت از حمیدرضا ندیری/
چنگه بر چهره ادیان ابراهیمی (لینک)