کشورهای صنعتی در نشست اقلیمی گلاسکو به اسم حفاظت از محیط زیست می‌خواهند مانع توسعه باقی کشورها شوند
یکی از اهدافی که در پس سیاست فشار بر کشورهای جهان برای کاستن از تولید و مصرف سوخت‌های فسیلی جهت کاهش گازهای گلخانه‌ای در سال‌های اخیر دنبال شده است، کند کردن ضرب‌آهنگ رشد صنعتی و اقتصادی کشورهایی مانند چین، روسیه، برزیل، هند و تشدید شکاف بین کشورهای پیشرفته و کشورهای درحال توسعه همچون ایران است.
  • ۱۴۰۰-۰۸-۱۰ - ۰۰:۲۸
  • 20
کشورهای صنعتی در نشست اقلیمی گلاسکو به اسم حفاظت از محیط زیست می‌خواهند مانع توسعه باقی کشورها شوند
سم گلاسکو
سم گلاسکو

فرهیختگان روز گذشته نشست آب‌وهوایی گلاسکو در اسکاتلند درحالی آغاز به کار کرد که تغییرات اقلیمی نگرانی‌های جهانی را درپی داشته است. این تغییرات در سال جاری میلادی یک فاجعه آفریدند. در ماه ژوئن سیل کشورهای آلمان، کرواسی، ایتالیا، سوئیس، جمهوری چک، فرانسه، رومانی، بریتانیا، بلژیک، اتریش، لوکزامبورگ و هلند را در نوردید و خسارات گسترده‌ای به بار آورد؛ در نخستین روزها 184 کشته و بیش از 1500 مفقود جزئی از زیان‌های این حادثه بودند. در آلمان مقامات این کشور سیل ژوئن را بزرگ‌ترین فاجعه طبیعی این کشور پس از جنگ جهانی دوم توصیف کردند. سیل 2021 اروپا تنها یک نمونه از آن چیزی بود که در آینده انتظار ملت‌ها و دولت‌ها را می‌کشد اما در ابعادی عظیم‌تر.

کشورهای جهان اما البته از مدت‌ها پیش به‌دنبال جلوگیری از بحران‌های اقلیمی رفته‌اند که بزرگ‌ترین دستاورد آن تاکنون توافق آب‌وهوایی پاریس در سال 2015 بوده است. این توافق البته با دست‌اندازهای بزرگی مواجه بوده؛ بی‌توجهی و سپس خروج آمریکا در دوران ترامپ از این توافق و همچنین عدم اجرای تعهدات مالی آن ازجمله مشکلات این توافق بوده است. طبق توافق پاریس کشورهای ثروتمند باید پس از ۲۰۲۰ سالانه ۱۰۰ میلیارد دلار برای مقابله با تغییرات اقلیمی اختصاص دهند که تاکنون تحرکی از سوی آنان دیده نشده است. شاید به‌دلیل وجود چنین اشکالاتی باشد که برخی کارشناسان نشست آب‌وهوایی گلاسکو را آخرین فرصت برای کاهش روند گرم شدن کره زمین می‌دانند؛ فرصتی که شاید از دست برود. بوریس جانسون، نخست‌وزیر انگلیس که میزبانی این نشست را برعهده دارد، آنقدرها به موفقیت‌آمیز بودن این اجلاس دل نبسته است. او گفته تنها 60 درصد برای موفقیت نشست گلاسکو شانس قائل است.

زمان، مکان و حاضران نشست

نشست جهانی آب‌وهوایی روز گذشته (یکشنبه 31 اکتبر) از ساعت 10 صبح به وقت محلی آغاز شد. این نشست که تا 12 نوامبر ادامه دارد که به‌اختصار «COP26» نامیده می‌شود در گلاسکوی اسکاتلند -که جزئی از بریتانیا به‌حساب می‌آید- برگزار شده است. در این نشست از ۲۰۰ کشور جهان خواسته‌شده که برنامه‌های خود را برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای تا سال ۲۰۳۰ ارائه دهند. هیات‌های دولتی ۲۰۰ کشور امضاکننده پیمان آب‌وهوایی پاریس در این نشست شرکت می‌کنند. علاوه‌بر آنها اعضای برخی سازمان‌ها و همچنین فعالان غیردولتی حاضر در حوزه مبارزه با تغییرات اقلیمی در نشست حاضر خواهند بود. بر همین اساس تعداد اعضای رسمی شرکت‌کننده در این نشست را تا ۲۵ هزار نفر برآورد کرده‌اند.

محیط‌زیست یا ترمز پیشرفت رقیبان؟

یکی از اهدافی که در پس سیاست فشار بر کشورهای جهان برای کاستن از تولید و مصرف سوخت‌های فسیلی جهت کاهش گازهای گلخانه‌ای در سال‌های اخیر دنبال شده است، کند کردن ضرب‌آهنگ رشد صنعتی و اقتصادی کشورهایی مانند چین، روسیه، برزیل، هند و تشدید شکاف بین کشورهای پیشرفته و کشورهای درحال توسعه همچون ایران است. بعد از رکود بزرگ اقتصادی سال‌های 2009-2009 چین برعکس غرب روند پیشرفت را در پیش گرفت و تقریبا در یک‌دهه گذشته به بزرگ‌ترین معضل راهبردی نظام سرمایه‌داری غرب مبدل شده است. اما توسعه اقتصادی خود معلول به رشد صنعت و فناوری است و اگر کشوری بخواهد در زمینه مالی و بازرگانی به یک قدرت واقعی تبدیل شود باید صنایع خود را توسعه داده و به‌عنوان یک تولیدکننده اصلی در سطح بین‌الملل شناخته شود. این دقیقا همان مسیری است که چین انتخاب کرده و به‌سرعت در این ریل درحال حرکت به جلو است. امروز تقریبا هیچ محصولی در هیچ نقطه‌ای از جهان را نمی‌توان یافت که محصولات ساخت چین در آن یافت نشود.

اما نکته‌ای که قوای محرک پیشرفت صنعتی و اقتصادی به‌شمار می‌رود، بحث انرژی است. به همین منظور است که انرژی به‌عنوان استراتژیکی‌ترین بازار در جهان تلقی می‌شود. کشورها برای توسعه صنعتی و اقتصادی خود به دو وسیله از انرژی بهره‌برداری می‌کنند یا تولیدکننده انرژی هستند یا خریدار و مصرف‌کننده. کشور چین تقریبا بعد از آمریکا بزرگ‌ترین مصرف‌کننده انرژی در جهان است. البته این مساله مسلما در دوران پاندمی کرونا و قرنطینه‌های پی‌درپی در کشورهای غربی، احتمالا چین از آمریکا در این زمینه پیشی گرفته و درحال حاضر با توجه به رشد اقتصادی روبه‌رشد و کسب رتبه اول در جذب سرمایه خارجی در جهان، به‌عنوان بزرگ‌ترین واردکننده و مصرف‌کننده انرژی شناخته می‌شود.

اقتصاد چین در یک‌دهه گذشته عمدتا بر پایه انرژی‌های فسیلی مانند نفت، گاز و زغال‌سنگ توسعه پیدا کرده است. چین بزرگ‌ترین خریدار نفت خاورمیانه بوده و برای پیشرفت‌های اقتصادی و صنعتی به واردات نفت و پالایش طلای سیاه به‌شدت وابسته است.

با توجه به وابستگی شدید اقتصاد چین به رشد صنعتی و همچنین حیاتی‌بودن نقش انرژی در این بین، هر کشوری به‌راحتی این موضوع را درک خواهد کرد که اگر خواهان کشیدن ترمز رشد بازرگانی پکن است باید سیاست‌های جدی را برای کنترل مصرف انرژی این کشور لحاظ کند؛ دقیقا همان سیاستی که باراک اوباما رئیس‌جمهور پیشین آمریکا در پیش گرفت و بعد از تبلیغات فراوان با استفاده ابزاری از رسانه‌ها، هنرمندان و صاحب‌نظران درنهایت توانست با اجماع جهانی در سال2015 میلادی توافق اقلیمی پاریس به امضا برسد.

طبق توافق اقلیمی پاریس، کشورهای جهان موظف شده‌اند که هرساله میزان مشخصی را از سهم خود در تولید گازهای گلخانه‌ای کاهش دهند. در همان سال پکن، مسکو، برزیلیا، دهلی و پرتوریا پایتخت‌هایی بودند که با بسیاری از مفاد این توافق مخالف و بر این باور بودند که این توافق صرفا برای نجات زمین نبوده و سیاستی برای سنگ‌اندازی در مسیر توسعه صنعتی و مالی این کشورها خواهد بود.

بعد از روی کار آمدن دونالد ترامپ و خروج از توافق اقلیمی پاریس، دولت چین به‌خوبی این موضوع را درک کرد که سیاست در آمریکا بر محوریت تصمیمات یک شخص در دوران 4ساله نخواهد بود و علی‌رغم بی‌توجهی ترامپ به کاهش تولید و استفاده از سوخت‌های فسیلی، سیاست در دوران بعد از ترامپ مجددا به همان رویه قبلی بازخواهد گشت و نظام سرمایه‌داری غرب برای مبارزه اقتصادی با چین همان سیاست‌های کنترل الگوهای مصرف انرژی در جهان را دنبال خواهد کرد. به همین منظور پکن با ذکاوت در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ درکنار مصرف انرژی‌های فسیلی سیاست‌های تولید فناوری‌های جدید مانند سولارهای خورشیدی، توربین‌های بادی و حتی انرژی هسته‌ای پیشرفته را در پیش گرفت و توانست در این مدت مزارع تولید انرژی مثال‌زدنی را ایجاد کند.

در سال‌های اخیر و با روی کار آمدن جو بایدن سیاست‌های تقابل با چین تقریبا با همان الگوی اوباما دنبال شده است و نشست تغییرات اقلیمی گروه20 در رم و تلاش آمریکا و بریتانیا برای مجاب کردن چین برای حضور جدی و فعالانه‌تر در موضوع تغییرات اقلیمی است و مشخص است که دولت جدید و دموکرات آمریکا بر عقب نگه داشتن اقتصاد و تولیدات صنعتی اژدهای زرد و کشورهای مشابه مانند روسیه، برزیل، هند و آفریقای‌جنوبی متمرکز شده است.

با توجه به شرایط رقابت‌های اقتصادی بین غرب و قدرت‌های نوظهور مانند چین، روسیه، برزیل و هند به‌نظر می‌رسد هسته مرکزی سیاست و تصمیم‌گیری در واشنگتن توسط راه‌اندازی جریان‌های فکری و تبلیغاتی بین‌المللی علیه استفاده از سوخت‌های فسیلی مانند نفت، گاز و زغال‌سنگ علی‌رغم حقیقت موضوع گرمایش جو زمین، به‌دنبال راه‌حل اساسی و پایه برای متوقف کردن پیشرفت کشورهای رقیب خواهد بود و مشکلات تغییرات اقلیمی را دست‌مایه‌ای برای ضربه زدن به دیگر قدرت‌های صنعتی و اقتصادی تبدیل ساخته است.

با این حال چین اگرچه تا حدودی به‌سمت کاستن از تولید گازهای گلخانه‌ای رفت اما کاهش تولید برق از زغال‌سنگ در اواسط آگوست باعث قطعی برق در 20استان چین شد. عوامل متعددی در بحران برق ازجمله کمبود زغال‌سنگ چین نقش داشته است. دستورات سختگیرانه دولت برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای و تقاضای بیشتر ازسوی تولیدکنندگان. بحران انرژی باعث توقف تولید در بسیاری از کارخانه‌ها در چین شد و بانک‌های بزرگ را بر آن داشت تا پیش‌بینی تولید ناخالص داخلی خود را برای دومین اقتصاد بزرگ جهان کاهش دهند. اکنون اما تحلیلگران می‌گویند چین ممکن است مجبور شود برنامه‌های بلندپروازانه خود را برای کاهش انتشار کربن -حداقل در کوتاه‌مدت- کنار بگذارد تا از بحران برق بدتر خود عبور کند.

تغییرات اقلیمی علیه ایران

سیاست‌های محدود کردن استفاده از سوخت‌های فسیلی تاثیرات مخربی روی اقتصاد کشورهای تولیدکننده نفت و گاز مانند منطقه خاورمیانه -به‌ویژه ایران- کشورهای آفریقایی، آمریکای‌جنوبی و اعضای اوپک خواهد گذاشت. کشورهای تولیدکننده انرژی‌های فسیلی عمدتا اقتصادهای ملی خود را بر پایه صادرات نفت، گاز و زغال‌سنگ تدوین کرده‌اند. کاهش استفاده از سوخت‌های فسیلی بردرآمدهای این کشورها تاثیرات منفی خواهد گذاشت و باعث کند شدن رشد آهنگ اقتصادی و صنعتی آنها خواهد شد.

دولت آمریکا و همپیمانان و شرکای سنتی آن با فشار بر دیگر کشورهای جهان برای کاهش صادرات و استفاده از انرژی‌های فسیلی به‌دنبال حفظ و تشدید شکاف میان کشورهای صنعتی و ثروتمند با کشورهای درحال توسعه هستند.

از طرفی دیگر کشورهای پیشرفته جهان که دارای فناوری‌های پیشرفته برای خودکفایی در در زمینه انرژی‌های تجدیدپذیر هستند، بعد از کاهش استفاده از سوخت‌های فسیلی می‌توانند رشد آهنگ اقتصادی و تولیدات خود را در حد قابل قبولی حفظ کنند. نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به این نکته اشار کرده بود که آمریکا با توجه به توانمندی‌های خود نیازی به استمرار در استفاده و واردات انرژی‌های فسیلی از دیگر کشورها ندارد و به‌راحتی می‌تواند با کاستن از وابستگی اقتصادی و صنعتی به این نوع انرژی‌ها، به راه خود ادامه دهد.

 اما این موضوع برای کشورهای درحال توسعه و کمترتوسعه‌یافته کاملا متفاوت است. برای مثال اعضای اوپک برای کمتر کردن تولیدات نفت و جلوگیری از پیامدهای منفی حاصله از آن باید با نهادها و شرکت‌های بین‌المللی در زمینه فناوری‌های پیشرفته برای تولید انرژی‌های ساختار با محیط‌زیست همکاری‌های نزدیکی داشته باشند تا بتوانند در زمان نه‌چندان طولانی الگوی تولیدی خود را تغییر دهند. اما نکته قابل تامل در این بین آن است که کشورهای صاحب نفوذ مانند ایالات‌متحده، با اعمال فشارهای سیاسی و اقتصادی و اعمال تحریم‌های فراگیر، مانع از همکاری و انتقال دانش این نهادها با کشورهای کمترتوسعه‌یافته شده است و عملا به گونه‌ای سعی می‌کند راه را برای ادامه حیات اقتصادی این مناطق از جهان ببندد.

برای مثال کشور ایران یک تولیدکننده عمده نفت خام و گاز طبیعی در سطح بین‌الملل است. غرب از طرفی با تحریم‌های تحمیلی و همچنین پیگیری روند جهانی مانند به اجرا درآوردن توافق اقلیمی پاریس، از یک سو باعث الزام ایران به کاهش تولید گاز گلخانه‌ای شده و از سوی دیگر با اعمال تحریم مانع همکاری شرکت‌های غربی برای دستیابی ایران به فناوری‌های نوین در حوزه انرژی پاک شده است. قطعی مکرر برق در تابستان سال‌جاری و تعطیلی کارخانه‌های تولیدی و صنعتی یکی از تبعات همین وضعیت بود. دولت وقت ایران توافق پاریس را بدون تصویب در مجلس، به دستگاه‌ها ابلاغ و آنها را ملزم به رعایت این توافقنامه کرده بود تا از این طریق طرف‌های غربی به وعده‌هایی که برای توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر داده بودند، عمل کنند.

بریتانیا وعده ساخت ششمین نیروگاه خورشیدی جهان را به ایران داده بود و ایتالیا نیز وعده احداث نیروگاه تجدیدپذیر 7 هزار مگاواتی را، اما هیچ‌کدام از این دو کشور به این وعده‌ها عمل نکردند تا ایران درگیر بحران انرژی شود.

علاوه‌بر این، جمهوری اسلامی ایران در دهه‌های گذشته برای کم کردن وابستگی اقتصادی خود به درآمد حاصله از فروش انرژی‌های فسیلی سیاستگذاری‌های درازمدتی را در زمینه انرژی هسته‌ای انجام داده است تا بتواند نه‌تنها در تولید انرژی خودکفا باشد بلکه از تولید گازهای گلخانه‌ای بکاهد، اما نه‌تنها در زمینه استفاده از انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز با سنگ‌اندازی‌های غرب روبه‌رو شده است بلکه اگر بخواهد در زمینه دانش فناوری‌های مدرن و تجدیدپذیر در زمینه تولید انرژی همکاری داشته باشد عملا به‌دلیل وضع تحریم‌ها از سوی غرب و کشورهای اروپایی که به شرکت‌های فعال در این زمینه اجازه دادوستد با ایران را نمی‌دهند، توسعه در این موارد را غیرممکن ساخته‌اند.

در طرف مقابل همین دولت‌هایی که کشورهای خاورمیانه، آفریقایی و آمریکای لاتین را برای استفاده از انرژی هسته‌ای تحت تحریم قرار می‌دهند، خودشان برای عدم‌استفاده از سوخت‌های فسیلی، مسیر بازسازی و به‌روزرسانی از نیروگاه‌های هسته‌ای را در پیش گرفته‌اند. برای مثال امانوئل مکرون، در ماه میلادی اخیر در یک برنامه تلویزیونی درباره انتخابات آتی، وعده داد درصورت پیروزی در انتخابات آتی، سرمایه‌گذاری در زمینه ساخت نیروگاه‌های اتمی جدید را در دستورکار قرار خواهد داد. در بریتانیا نیز بوریس جانسون، نخست‌وزیر اعلام کرده است که بریتانیا برای پرکردن خلأ سوخت‌های فسیلی به انرژی اتمی بازخواهد گشت. این موضوع را می‌توان در صحبت‌های اکثر رهبران کشورهای صنعتی مشاهده کرد. 

تغییرات چرا مهم است؟

سال 2100 یک‌سال شاخص در تغییرات اقلیمی است تا بتوان شرایط فعلی را نسبت به آن سنجید. براساس پیش‌بینی‌های سازمان ملل متحد در صورت ادامه وضعیت کنونی تا سال 2100 میانگین دمای کره زمین تا 3.2 درجه افزایش خواهد یافت. این میزان می‌تواند با تسریع ذوب شدن یخ‌های قطبی سطح آب‌های کره زمین را افزایش دهد. این روند زندگی 275 میلیون نفر از ساکنان کره زمین را به‌طور شدیدی تحت تاثیر قرار خواهد داد. گفته می‌شود آسیب‌پذیرترین منطقه در جهان آسیا خواهد بود، زیرا این قاره جمعیت بیشتری نسبت به دیگر مناطق دارد و نیمی از ساکنان زمین را در خود جای داده است. افزایش سطح آب دریاها می‌تواند زندگی چهارپنجم از آسیایی‌ها را تحت‌الشعاع خود قرار دهد. براساس مدل‌سازی‌های صورت‌گرفته در دهه‌های آینده شهری مانند اوزاکا در ژاپن که قلب تجاری منطقه به‌حساب می‌آید و اقتصادی برابر با اقتصاد هلند دارد، زیر آب خواهد رفت. این شهر اما حتی پیش از آنکه به‌طور کامل زیر آب برود نیز چندین سال تلاطمات زیادی را تحمل خواهد کرد. سیلاب‌های ساحلی و توفان‌ها تا سال ۲۰۷۰ می‌توانند آسیب‌هایی به مبلغ یک تریلیون دلار به زیرساخت‌ها و سرمایه‌های حاضر در اوزاکا بزنند. به‌جز قلب اقتصادی ژاپن، شانگهای بزرگ‌ترین شهر چین هم در معرض آبگرفتگی قرار خواهد گرفت. گفته می‌شود بین ۱۱میلیون و ۶۰۰ هزار تا بیش از ۲۲ میلیون نفر در آینده مجبور به تخلیه این شهر خواهند شد. قاره آسیا و اقیانوسیه اما تنها زیان‌کنندگان تغییرات آب‌وهوایی نیستند. در آمریکا پیش‌بینی می‌شود در بدترین سناریوها آب دریا تا سال ۲۱۰۰ در حدود دومتر افزایش یابد. درصورت وقوع این اتفاق 50 شهر بزرگ آمریکا مانند بوستون زیرآب خواهند رفت و نیویورک و میامی هم بخشی از وسعت خود را از دست خواهند داد.

در اروپا کشورهای زیادی در خطر قرار خواهند گرفت، به‌خصوص کشوری مانند هلند که هم‌اکنون نیز با مشکلات گسترده‌ای روبه‌رو است و با سازماندهی سدهای فراوان موفق به مهار آب شده است. دانشمندان می‌گویند در آینده محل زندگی 13 میلیون نفر در اروپا در معرض خطر قرار خواهد گرفت.

چه کسانی باید پیشقدم شوند؟

به‌طور حتم این گزاره که کشورهای جهان باید گام‌های جدی را در تغییر الگوهای مصرف خود برای جلوگیری از گرم‌تر شدن جو کره زمین بردارند، صحیح است اما راه‌حل منصفانه آن این خواهد بود که ابتدا سه انتشار دهنده برتر جهان که بیشترین گازهای گلخانه‌ای را تولید می‌کنند، در این زمینه پیشقدم شوند. به عبارت بهتر اگر اتحادیه اروپا را کلیتی واحد درنظر بگیریم، سه تولیدکننده اصلی گازهای گلخانه‌ای چین، اتحادیه اروپا و ایالات‌متحده خواهند بود. این 3 به تنهایی 41.5 درصد از گازهای گلخانه‌ای را تولید می‌کنند. این درحالی است که 100 کشور انتهای این لیست، تنها 3.6 درصد تولید گازهای گلخانه‌ای را برعهده دارند. با این وضعیت، می‌توان گفت که جهان نمی‌تواند با موفقیت با تغییرات اقلیمی مبارزه کند، بدون اینکه اقدامات قابل توجهی از سوی تولیدکنند‌گان اصلی گازهای گلخانه‌ای انجام شود.  با این وجود اما کشورهای غربی که بیش از چند‌ده سال به انتشار پرحجم گازهای گلخانه‌ای ادامه داده‌اند و پیشرفت کرده‌اند، قصد دارند با اجلاس‌های تغییرات آب و هوایی، از کشورهای درحال توسعه بخواهند که تولید گازهای گلخانه‌ای را کاهش دهند. با توجه به اینکه بخش انرژی بزرگ‌ترین تولیدکننده گازهای گلخانه‌ای است و در سال 2017 این بخش 73 درصد از انتشار جهانی گازهای گلخانه‌ای را به خود اختصاص داده است، کاستن از تولید این گازها به معنی تولید برق کمتر و درنتیجه زمین‌خوردن صنعت در کشورهای درحال توسعه خواهد شد.  از همین رو می‌توان گفت حرکت کشورهای غربی مانند آمریکا، بریتانیا، آلمان و فرانسه برای کاستن از گازهای گلخانه‌ای به‌عنوان ابزاری برای فشار وارد کردن به کشورهای دیگر خواهد بود تا بتوانند فاصله صنعتی خود با دیگران را بیشتر کرده و از این مسیر به‌عنوان راهی برای رقابت با جوامع کمترتوسعه‌یافته‌‌ استفاده می‌کنند.  دولت بایدن مسلما خواهد کوشید تا در نشست تغییرات اقلیمی در گلاسکو با ترغیب کردن کشورهای رقیب مانند چین و روسیه به پذیرش مفاد قرارداد اقلیمی پاریس، آنها را در مسیری قرار دهد تا از توسعه اقتصادی این کشورها جلوگیری کند و در ادامه با کاهش استفاده کشورهایی مانند چین از انرژی‌های فسیلی، نوعی فشار مضاعف را بر اقتصادهای جهان سوم و کمترتوسعه‌یافته که فروش نفت، گاز و زغال سنگ یک عنصر حیاتی در تولید ثروت‌های ملی‌شان به شمار می‌آید، تحمیل کند.

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰