علی مزروعی، روزنامهنگار: سیدابراهیم رئیسی روز گذشته در نهمین سفر استانی خود و دومین سفر به استان خوزستان برای پیگیری حل مشکلات ناشی از زلزله اندیکا راهی این شهر شد.
رئیسی در این سفر بههمراه معاون اول رئیسجمهور و رئیس بنیاد مستضعفان با بالگرد از اهواز راهی این شهر محروم که جمعیت حدود 80هزار نفری را در خود جای داده است، شد.
اندیکا در یک بازه 5روزه از 12 تا 17مهرماه متحمل 5هزار میلیار ریال خسارت ناشی از 5زلزله بزرگ شد که بزرگترین آن قدرتی معادل 5.7ریشتر داشت. درحال حاضر سرمای هوا مهمترین دغدغه مردم زلزلهزده این شهر بوده که توجه ویژه مسئولان امر برای عبور از بحران را میطلبد. سرما، وضعیت سختی را برای زلزلهزدگان بهوجود میآورد که رئیسی نیز با نگرانی از وضعیت سخت سرما برای زلزلهزدگان به آن اشاره کرد.
حضور رئیسجمهور بین مردم زلزلهزده اندیکا جدا از اینکه او را نسبت به وضعیت دقیق مردم زلزلهزده آگاه کرده و برنامهریزی برای رسیدگی به این منطقه را کارآمدتر کرده مردم را نیز نسبت به حل مشکلاتشان امیدوار میکند. این نوع پاسخگویی به بحرانها بهعنوان یک عامل پیشگیریکننده باعث میشود نیازهای مردم از جانب مسئولان امر دیده شده و آنها برای بیان مطالباتشان ناچار به اعتراضات اجتماعی نظیر آنچه تا پیش از این بهویژه درمورد استان خوزستان شاهد بودیم نشوند.
سفرهای استانی و حضور میدانی رئیسجمهور در بحرانهایی نظیر آنچه درمورد حمله سایبری رخ داد و تاثیر آن بر افکارعمومی از جوانب مختلفی قابل بررسی است.
احیای سرمایه اجتماعی
بعد از اینکه مردم مدتها بود صحبت رودررو حتی با یک استاندار را بهعنوان رویا میدیدند و علاوهبر مشکلات معیشتی این عدم ارتباط مسئولیت با مردم حس نادیده انگاشته شدن را به آنها تزریق میکرد، بهنظر میرسد سفرهای متعدد استانی رئیسی که با محوریت مناطق محروم کشور از استان خوزستان شروع شد و هر هفته نیز ادامه دارد توانسته تا حدودی این حس مورد توجه قرار گرفتن را در مردم بهوجود بیاورد.
درکنار سفرهای استانی عامل دیگری که باعث تقویت سرمایه اجتماعی دولت میشود حضور میدانی برای حل مشکلات و بحرانهای مختلف است که نمونهای از آن را در قضیه حمله سایبری به سامانه هوشمند سوخت مشاهده کردیم که رئیسی با وجود برگزاری نشست همسایگان افغانستان در همان روز در تهران در این نشست حاضر نشد و با اولویت دانستن رفع بحران بهوجودآمده معاون اول خود را به این جلسه فرستاد.
پیش از این نیز رئیسی از سفر یکهفتهای به نیویورک برای شرکت در اجلاس سالیانه سازمانملل اجتناب کرده بود و امور را به وزیر امور خارجه سپرده بود. این درحالی است که رئیسی در امور داخلی و سفرهای استانی خودش بهعنوان نفر اول دولت همیشه حاضر است.
با مقایسه مدیریت دولت روحانی در بحران خودساخته بنزینی سال98 و اعتراضات ناشی از آن را با فضای اجتماعی آرام بعد از حمله سایبری چند روز اخیر میتوان به این گزاره که رئیسی تا حدودی توانسته سرمایه اجتماعی را احیا کرده و از بحرانهای اجتماعی جلوگیری کند، مطمئنتر شد.
حفظ سرمایه اجتماعی
این نکته حائز اهمیت است که حفظ سرمایه اجتماعی ایجادشده بهمراتب سختتر از ایجاد آن است. حضور میان مردم و بهطور مستقیم در جریان مشکلات آنها قرار گرفتن هرچند شرط لازمی برای بازگرداندن اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی است اما اگر این حضور با اقدامات عملی و نتایج قابل احساس برای مردم همراه نشود میتوان به عاملی برای بیاعتمادی و نمایشی تلقیشدن این بازدیدها تبدیل شود.
تاثیرات اجتماعی سفر دوم رئیسی به استان خوزستان از این جهت که نشاندهنده پیگیری دولت برای به نتیجه رسیدن تصمیات سفر قبلی تلقی میشود متمایز از سفرهای استانی پیشین قابل بررسی است؛ چراکه منجر به ایجاد دستاوردهای کوتاهمدت و افزایش سرعت انجام پروژههای آغاز شده میشود و نگاه مثبتی درمورد کارآیی سفرهای استانی را در اذهان ایجاد میکند. از آنجایی که هیات دولت تنها سهروز بعد از پایان جلسات رای اعتماد سفرهای استانی خود را آغاز کرده و هر هفته استانی جدید میزبان رئیسجمهور و کابینه همراه او بوده است تکرار مقصد خوزستان این پیام را میرساند که قرار نیست سفرها صرفا بازدید از استانها تلقی شده و صرفا سر زدن به همه استانها اصل قرار بگیرد.
مردم باید نتیجه سفرها را در زندگیشان احساس کنند
برای حفظ اعتماد ایجادشده نسبت به دولت در افکارعمومی در کوتاهمدت مردم باید تغییر در روندهای پیشین را احساس کنند تا شعارهای دولت در نگاه آنها عملیاتی تلقی شده و در ادامه فعالیت دولت با حسننیت بهتری به اجراییشدن تصمیمات اتخاذشده کمک کنند.
بهطور مثال در جریان حمله سایبری که مردم بابت گرانی بنزین و عدم ارائه بنزین یارانهای در جایگاهها نگرانی داشته و گلایهمند بودند بازدید رئیسی از پمپبنزینهای سطح شهر و حضور در وزارت نفت اخذ تصمیمات مثبتی همچون وعده دولت برای افزایش سهمیه بنزین در نوبت بعدی را در پی داشت تا نگرانی مردم درمورد از دست دادن سهمیه سوختشان مرتفع شود.
برای تثبیت نگاه کارآمدی اما فقط دستاوردهای کوتاهمدت کفایت نمیکند و در بلندمدت این حضور میدانی باید منجر به ارائه راهکارهایی برای اصلاح نظام حکمرانی و عملیاتیشدن این راهکارها شود.
شکلگیری بحرانهای متعدد در چند سال اخیر باعث شده نظام حکمرانی کشور در پاسخ به این بحرانها راهحلهای مقطعی را برای رفع مشکل در پیش بگیرد. این نحوه پاسخدهی به مشکلات، دولت را از یک عامل پیشگیریکننده به یک عامل ترمیمکننده تبدیل کرده است. تغییر این رویه نیاز به آسیبشناسی دقیق و شناخت کامل زمینهها و راهحلهای کاربردی دارد تا دولت بتواند با اقدامات از پیش طرحریزیشده مانع از شکلگیری بحران شده و یک ثبات پایدار را بهوجود بیاورد.
سفرهای استانی و تکرار آنها توسط ریاستجمهوری در بعد نظارتی نیز منجر به دقیقتر شدن ارزیابیهای دولت شده و مسئولان استانی را ملزم به ارائه دقیقتر اطلاعات میکند. نکته حائز اهمیت در این مورد اما این است که دولت در این مورد نیز نباید به دستاوردهای کوتاهمدت در بعد نظارتی اکتفا کرده و باید در بلندمدت یک ساختار نظارتی کارآمد را طراحی و اجرا کند.
سفرهای استانی درحقیقت فرصتی است که دولت سیزدهم در آن میتواند با شناسایی دقیق ایرادات موجود در حوزه اجرا و نظارت و همچنین پیداکردن اختلالات قانونی اقدام به اصلاح آنها کرده و در بلندمدت نظام حکمرانی را دستخوش تحولی کند که در ابتدای روی کار آمدن وعده تحقق آن را داده بود.
در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید: