• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۰-۰۸-۰۸ - ۰۲:۰۳
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 1
  • 0
یادداشتی بر فیلم قهرمان

بالا و پایین روزگار

با گسترش شبکه‌های اجتماعی و اثرگذاری بارز آن در مناسبات امروز زندگی ما، اهمیت افکار عمومی و قضاوت جمعی بیش از قبل شده و در قهرمان این ایده‌ مضمونی پررنگ‌تر از ایده‌های دیگری است که قبلا در کارنامه فرهادی تکرار شده بودند.

مهران زارعیان، روزنامه‌نگار: اصغر فرهادی باز هم همان نقاشی همیشگی را استادانه و باظرافت کشیده است. مولفه‌های تکراری و البته جذاب سینمای فرهادی را دیگر همه می‌شناسند؛ «قهرمان» هم استمرار همان جریان و الگویی است که فیلم‌های بدیع قبلی فیلمساز آغازگرش بودند. شخصیت‌های بسیار همدلی‌برانگیز خاکستری، موقعیت‌های بغرنج اخلاقی، گره‌های دشوار داستانی، ارائه‌ قطره‌چکانی اطلاعات، واقع‌گرایی سهل و ممتنع، تبعات ویرانگر مصلحت‌سنجی‌های کوتاه‌مدت، انباشت له‌کننده‌ فشارهای اجتماعی و خانوادگی، مضمون دروغ و قضاوت، پایان معلق و... مولفه‌های همیشگی سینمای فرهادی هستند که هربار با شدت کمتر یا بیشتر، درام‌های غنی و بسیار عمیقی خلق می‌کنند و طیف وسیعی از مخاطبان را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند.

بنابراین قهرمان جز پختگی بیشتر و غلیظ‌‌تر شدن کشمکش‌های داستانش نسبت به فیلم‌های قبلی او چیز جدیدی ندارد و حس بکری را که «درباره الی» یا «جدایی نادر از سیمین» در مخاطب ایجاد می‌کرد، نمی‌تواند بازسازی کند. بااین‌حال ایده‌های دراماتیک فرهادی آنقدر ظرفیت دارند که هنوز هم تماشای فیلم‌هایش را لذت‌بخش می‌کند و گزندگی نیش نگاهش بر مغز استخوان و عمق جان می‌نشیند.

انتخاب شیراز که بافت فرهنگی‌اش در هندسه‌ نرم‌افزاری دنیای فرهادی تازگی دارد، به‌گمانم از همین حقیقت سرچشمه می‌گیرد که خود فیلمساز هم می‌داند فیلم‌هایش دارند تکراری می‌شوند و این‌گونه خواسته تنوعی ایجاد کند که البته تا حدی هم موفق بوده است. حدسم از این جهت است که پلات فیلم ایجاب نمی‌کند که ماجرایش لزوما در شیراز رخ بدهد و آدم‌هایش شیرازی باشند. این وسط چند اشاره به تاریخ کهن ایران هم در فیلم فرهادی وجود دارد که چندان عمقی پیدا نمی‌کند و کمی از اثر بیرون می‌زند. دروغ‌ها و پنهانکاری‌های مصلحتی یا از سر ناچاری که در درباره الی و جدایی نادر از سیمین، تم غالب بود و بحران را بغرنج‌تر و پیچیده‌تر می‌کرد، در قهرمان هم یک مضمون مهم است. اما درونمایه‌ای که در قهرمان برجسته‌تر است، صعود و سقوط سریع اعتبار یک شخصیت در افکار عمومی است. با گسترش شبکه‌های اجتماعی و اثرگذاری بارز آن در مناسبات امروز زندگی ما، اهمیت افکار عمومی و قضاوت جمعی بیش از قبل شده و در قهرمان این ایده‌ مضمونی پررنگ‌تر از ایده‌های دیگری است که قبلا در کارنامه فرهادی تکرار شده بودند. در این فیلم آنچه گره‌های داستانی را تبدیل به کلاف سردرگمی می‌کند -که مشکلات قهرمان فیلم را لاینحل نگه می‌دارد- همین رفتارشناسی جامعه در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی است که می‌توانند یک زندانی را در حد یک قهرمان بزرگ کنند یا خیلی راحت برایش یک بدنامی ویران‌کننده به‌وجود بیاورند. نابسامانی اقتصادی هم البته بستری مهیا می‌کند برای نازل شدن شخصیت انسان‌ها و خلق بحران‌های اخلاقی در جامعه که در فیلم فرهادی هم نمود پررنگی دارند. آن بی‌طرفی و البته محافظه‌کاری در قضاوت آدم‌ها، همچنان در نگاه فرهادی جاری است. او در قهرمان هم آدم‌هایی موجه و محق می‌آفریند که اگرچه مرتکب اشتباهاتی می‌شوند و در دوراهی‌های اخلاقی، انتخاب غلطی را برمی‌گزینند اما از سلامت نفس برخوردارند و هیچ‌کدام‌شان در بحرانی که به‌وجود آمده، تقصیر زیادی ندارند. این دفعه البته نگاه فرهادی تلخ‌تر و یأس‌آلودتر از همیشه است که آشکارا ریشه در وخامت وضعیت کشور دارد. حس و اندیشه فرهادی به‌خوبی روی قصه سوار شده و اغراق بی‌دلیل ندارد. این دفعه کارگردانی فرهادی هم نامرئی‌تر از همیشه است و سادگی میزانسن‌هایش بر واقع‌گرایی جاری در فیلم افزوده است.

زمزمه‌هایی بود که او نگاه مثبتی به زندان‌ها و دستگاه قضایی کشور داشته است، درحالی‌که چنین نیست؛ کادر زندان در قهرمان مثل آدم‌های دیگر فیلم‌های او هستند. آنها هم آدم‌های گوشت و خون‌داری‌اند که خیرخواهانه پشت شخصیت اصلی درمی‌آیند و تا برایشان فایده دارد از او حمایت می‌کنند اما به‌وقتش هم خودشان را کنار می‌کشند و حتی از لکنت زبان بچه‌اش سوءاستفاده می‌کنند. بازی‌های فیلم فرهادی بی‌نقص است. رفتن به شیراز این فایده را هم داشت که چند چهره جدید در قهرمان دیده شوند و ترکیب درخشانی از نقش‌آفرینی‌های همدلی‌برانگیز ارائه دهند. تنوع دادن به ترکیب بازیگران (حتی بازیگران غیرشیرازی) را می‌توان ذیل همان تفاوت در هندسه‌ نرم‌افزاری دنیای فرهادی دانست که عادت مالوف ما به دیدن چهره‌های همیشگی مثل شهاب حسینی و ترانه علیدوستی در فیلم‌های فرهادی را برهم می‌زند. بازیگرانی که در فیلم ریتم زندگی را مستمر می‌سازند و مناسبات دقیق زندگی در شیراز را از طریق میزانسن‌های فرهادی پیاده می‌کنند.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

روزنامه فرهیختگاننظرسنجی

مناظره‌های دور دوم، چقدر شما و اطرافیانتان را به مشارکت در انتخابات ترغیب کرده است؟



مشاهده نتایج

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟