سیدمهدی موسوی تبار، روزنامهنگار: انگار دو اتفاق روز سهشنبه آزمونهای سریع سازمان صداوسیما در دوره جدید بود. ماجرای حمله سایبری به جایگاههای بنزین بهتنهایی میتوانست تمام عرصه رسانهای کشور را پوشش دهد و در این بین حواشی انتصاب داماد شهردار تهران هم اضافه شده بود. البته پیش از این و در ماجرای انعکاس خبر سیلی خوردن استاندار آذربایجانشرقی در بخشهای خبری هم بارقههای امیدی حس شده بود اما روز سهشنبه این بارقهها پررنگ شدند. تغییرات مدیریتی در راس و بخش معاونت سیاسی این نوید را میداد و همچنان میدهد که با تغییر نگاه و رویکردها قرار است اتفاقات مثبت متعددی در عرصه اطلاعرسانی ایجاد شود. پیش از این صحبتهای زیادی درباره سلب مرجعیت رسانهای صداوسیما میشد و البته که موافقان و مخالفانی هم داشت اما اکثریت متفقالقول بودند که این خطر از بین رفتن مرجعیت رسانهای بهشدت حس میشود. حالا و در یکی از مهمترین بزنگاهها و درحالیکه ماجرای بنزین این ظرفیت را داشت تا تبدیل به یک بحران عمومی شود، حضور سریع و بجای دوربین صداوسیما توانست از بار روانی و اجتماعی این اتفاق مهم بکاهد. برای اطلاع از وضعیت جایگاهها و دلایل و مهمتر از آن اصل خبر، دیگر نیازی به رسانههای خارجی و حتی فضای مجازی نبود و تمام آن چیزی را که مخاطبان میخواستند با شنیدن و دیدن اخبار رادیو و تلویزیون به دست میآوردند. این حضور بموقع و صحبتهای شفاف باعث جلب اعتماد مخاطبان هم شده بود. حرفهایی که از زبان کارشناسان شنیده میشد شبیه حرفهای گذشته نبود و همین رضایت و اعتماد بینندگان را بالا میبرد. رضایت و اعتمادی که پیشتر پیرامون اخبار سیلی خوردن استاندار حس میشد و در ماجرای انتصاب شهردار تهران علنی شد. این رفتار در مواجهه با دو خبر روز سهشنبه 4 آبانماه 1400، واکنشهای مثبتی داشت و این واکنشها باعث ارائه توضیح علیرضا خدابخشی در فضای مجازی شد. وی در متنی که در اینستاگرام خود بهصورت استوری قرار داد، نوشت: «سهشنبه در پی اختلال در سامانه کارت سوخت، آقای دکتر جبلی شخصاً بهصورت مستقیم حدود ۲ ساعت هدایت بخشهای خبری را برعهده داشتند. آنچه من انجام دادم صرفاً قطع برنامههای همه شبکههای رادیویی و پخش خبر فوری بود که البته به همکارانم خیلی فشار آوردم و امیدوارم من را درک کنند.» همین واکنش خدابخشی هم با واکنشهای مثبت دیگری همراه بود و انتشار خبر پای کار بودن رئیس سازمان صداوسیما در بحرانها و گرفتن سکان در تلاطمها نویدبخش ایجاد یک دوره جدید و امیدوارکننده است. دورهای که قرار نیست اخبار در پستوی رسانه ملی بماند و پیلههای احتیاط یا تماسهای باربط و بیربط مانع از انجام وظایف ذاتی این سازمان تاثیرگذار شود.
واکنشها در فضای مجازی به پوشش خبری اتفاقات 4 آبان 1400
رفتار متفاوت صداوسیما در پوشش خبر جایگاهها و ماجرای انتصاب فامیلی در شهرداری واکنشهایی را در فضای حقیقی و مجازی برانگیخت. واکنشهایی که بیشتر مثبت بود و گاهی مخالفانی هم داشت. گروهی معتقد بودند عملکرد سریع و بجای صداوسیما مانع از افزایش بحران و آشفتگی و حتی هرج و مرج در کشور شد و عدهای هم گفتند پیش از این وقتی اتفاقات مشابه رخ میداد، صداوسیما با تاخیر اخبار را اعلام میکرد آن هم بهصورت کاملا منفعلانه. افراد متعددی هم در این خصوص با رسانههای مختلف گفتوگوهایی داشتند. مثلا محسن شاکرینژاد عضو هیاتعلمی دانشگاه صداوسیما نیز درباره اقدام فوری و موثر پیمان جبلی و سیاست متفاوتی که در پوششدهی اخبار انجام داده بود، گفت: «آقای پیمان جبلی در ابتدای شروع کارشان، تاثیر مثبتی روی شبکه اطلاعرسانی صداوسیما گذاشتند. یکی از این موارد پوشش اخبار داماد آقای زاکانی و دیگری پوشش بحران هک سامانه سوخت بود و به نظرم این موضوع قابلتقدیر است و با همین رویکرد میتواند در حوزههای مختلف ادامه پیدا کند؛ چون رسانه ملی تریبون نظام و انقلاب است و حسابش از جریانها و رویکردهای سیاسی جداست. در این دو روز شاهد رویکردهای بسیار خوبی از جانب مردم و استادان ارتباطات و رسانه بودیم و از روی دادن این اتفاق بسیار خوشحالیم و امیدواریم این رویه کماکان ادامه داشته باشد و روزبهروز هم پررنگتر شود.»
محمدصالح مفتاح از فعالان رسانهای هم در این رابطه نوشت: «پوشش خبرهای امروز نشان داد ریل صداوسیما درحال تغییر است. هم حمله سایبری به پمپبنزینها، هم انتشار نام نمایندگان مفسد و هم پیگیری موضوع داماد زاکانی.»
همچنین محمدرضا باقری، کارشناس رسانه در رابطه با اتفاق اخیر و واکنش صداوسیما نوشت: «نوع واکنش خبر ساعت 14 و بستهای که برای اطلاعرسانی مساله بنزین تدارک دیدند تحسینبرانگیز و متفاوت از رویههای گذشته بود. تغییرات محسوس در معاونت سیاسی به همین زودی. بیشباد.»
کیوان ساعدی که دارای دکتری علوم سیاسی است و در وزارت علوم، تحقیقات و فناوری مسئولیتهای مختلفی داشته، در توییتر نوشت: «عملکرد حرفهای دکتر جبلی در صداوسیما موجب جلب رضایت و اعتماد بسیاری از سلایق گوناگون شده است.» او همچنین نوشت: «چه خوب است که عملکرد حرفهای مبتنیبر پشتوانه کارشناسی در همه بخشهای مدیریتی کشور نهادینه شود تا وفاق ملی تقویت یابد.»
سیدعباس صالحی، وزیر سابق فرهنگ و ارشاد اسلامی در اینباره با انتشار پیامی در صفحه اجتماعی خود نوشت: «حضور بهنگام و صادقانه صداوسیما در بحران بنزینی یک تجربه موفق بود. اصل اولیه در رسانه موفق؛ سرعت، صداقت و امانت است. گامهای نخستین ستودنی است. منتظر میمانیم.»
در پی این تمجیدها سیدمحمود رضوی، تهیهکننده سینما و تلویزیون در صفحه خود نوشت: «اختلال در جایگاههای سوخت با سکوت رسانه میتوانست به بحران در کشور ختم شود اما اطلاعرسانی سریع، صریح و برخط صداوسیما روایت غالب و اصلی را شکل داد و حتی برخی نهادهای غالبا محافظهکار را وادار به اطلاعرسانی کرد. استمرار این رویکرد اعتماد مردم به رسانه ملی را ترمیم خواهد کرد.» در این میان، امیر سیاح که یکی از چهرههای سیاسی است هم در اینباره نوشت: «تحول در اخبار صداوسیما بهخاطر افزودن یک پیشفرض ساده در سیاستهای خبری است.» وی در پایان نوشته خود آورده است: «مخاطب شعور دارد.» مهدی خانعلیزاده، فعال رسانهای هم در حساب توئیتریاش نوشت: «تو ماجرای هک شدن دوربینهای زندان اوین، کدوم رسانه «محور» بود و تو ماجرای هک شدن سامانه پمپبنزینها، کدوم رسانه؟ تبدیلِ «روابطعمومی» به «رسانه»، بزرگترین خدمتیه که دکتر جبلی داره به «صداوسیما» میکنه.»
صداوسیما در پوشش خبری اتفاقات دیروز چگونه عمل کرد؟
سرعت، جسارت در مواجهه با بحران، حضور در میدان، استقلال رای و تنوع حضور کارشناسان در بخشهای مختلف خبری ویژگیهایی بود که روز سهشنبه صداوسیما در انتشار دو خبر روز و بهویژه خبر حمله سایبری به جایگاههای بنزین از خود نشان داد. یکی از مهمترین نقدهایی که پیش از این به وجهه خبری رسانه ملی وارد میشد سرعت پایین در انتقال و انتشار اخبار بود. این بار و دقایقی پس از وقوع حادثه اختلال جایگاههای بنزین، این صداوسیما بود که خبر آن را منتشر کرد و در اخبار نیمروزی شاهد خبرهایی از سطح شهرهای کشور بودیم. صداوسیما با اعزام خبرنگارانش به برخی از جایگاههای سراسر کشور از همانجا و عمدتا به صورت زنده، شرایط را به صورت دقیق و شفاف برای مردم و مخاطبان توصیف میکرد. میتوان امیدوار بود که یکی از نشانههای تغییر رویکرد صداوسیما در پوشش اخبار، سرعت حضور و انتقال اخبار بود. اگر در نمونههای مشابه سالهای قبل، رسانه ملی ترجیح میداد که اصلا به این اتفاقات مهم ورود نکند و احتمالا و بهزعم خودشان برایش هزینهای ندهند این بار اما شجاعت روبهرو شدن با بحران را داشت و ترجیح داد به دل حادثه بزند. همان ویژگی مثبتی که از رسانههای فعال و موثر و مطرح جهان انتظار میرود؛ حضور در دل بحران و فرستادن گزارش از درون ماجراست. این مواجهه صددرصدی حتما حضور در میدان را به همراه دارد. حضوری که پیش از این چندان دیده نمیشد و اصل مهمی برای یک رسانه تاثیرگذار است. حضور در میدانی که به موقع و به اندازه است و نه میخواهد بلوا کند و نه قصد نادیده گرفتن دارد. اگر پیش از این و در مورد شهادت محسن فخریزاده در آذرماه سال گذشته، غلامرضا بوالی، مدیر شبکه خبر ضمن گلایه نسبت به اعمال نظر برخی نهادهای بیرون از سازمان، خطاب به علی عسگری، رئیس رسانه ملی گفت که البته این نکته را هم بگویم که این کار نیازمند همکاری برخی از نهادهای تصمیمگیری در بیرون از سازمان است که خود شما هم شاهد بودید که روز جمعه چه مشکلاتی را برایمان ایجاد کردند، حالا دیگر ظاهرا خبری از فشارها و تماسهای بیرونی نیست و در مساله مهمی چون حمله سایبری به جایگاههای بنزین، صداوسیما نشان داد که استقلال رای دارد و شانیت سازمانی و جایگاهی خود را حفظ کرده است. البته پیشبینی میشود که واکنشهایی بیرون از جریان رسانهای صداوسیما روبهروی این تغییر روند بایستد و بخواهد بار دیگر همان وجهه روابطعمومی را غالب کند تا مبادا این صراحت و شفافیت گریبان خودشان را بگیرد. پیشنهاد میشود که پای مقابله با این فشارها به روی آنتن تلویزیون باز نشود و با تعامل و جلسات خصوصی سعی در رفعشان شود. تصمیمی که میتواند از بروز تنشها و چالشهای بعدی هم جلوگیری کند.
حفاظت از استقلال رای رسانه ملی اگرچه سخت به نظر میرسد اما یکی از مهمترین عوامل شکلگیری مرجعیت رسانهای صداوسیماست. این مرجعیت اتفاق نمیافتد مگر با تعامل، صبر و هوشمندی مدیران رسانه ملی که به نظر میرسد این ویژگیها در آنها دیده میشود.
روز گذشته هر بخش خبری نسبت به اتفاقی که رخ داده بود، به روزتر میشد و خبرهای تکمیلی را با حضور کارشناسان هر موضوع، بررسی میکرد. بخشهای خبری کپی از یکدیگر نبودند و مخاطب برای هرکدام، انتظار یک خبر تازهتر را داشت. جالب اینکه یکی از خبرنگاران از داخل سازمان صداوسیما مدعی شد که در فقره خبر انتصاب جنجالی شهردار جدید تهران، تلاشهایی برای ارتباط تلفنی با علیرضا زاکانی صورتگرفته که او از پاسخگویی طفره رفته بود. استفاده از همه زوایا و ظرفیتهای پرداختن به یک اتفاق، منجر به جامعیت در پوشش اخبار میشود که عملا شاهد این اتفاق هم بودیم. تداوم این روند بیشک منتج به حفظ مرجعیت رسانهای در داخل خواهد شد که مساله مهم و خواسته عموم دلسوزان رسانه ملی است.
انتقاداتی که شنیده شد
اگر در ماجرای اعتراضات دیماه 96 و حتی آبان و دیماه 98 انفعال رسانه ملی با انتقادات فراوانی مواجه شد و مدیران وقت سازمان هم نتوانستند جواب قانعکنندهای برای مخاطبان و منتقدان داشته باشند، یکی از دلایلش عدم بهرهگیری از دو عنصر جسارت و استقلال رای بود. در گزارشهای قبلی با موضوع صداوسیما گفتیم که مدیریت جدید با استفاده از تجربیات مدیران قبلی و رفع آن نواقص میتواند راه تازهای را پیش روی خودش باز کند. حالا به نظر میرسد که مشکلات و موانع قبلی شناسایی و سعی در اصلاح آنها شده است. مشکلاتی که ریشه آن در نگاه نادرست به جایگاه رسانهای صداوسیما بود. استفاده از کارشناسان ثابت با همان حرفهای تکراریشان از دیگر نواقص عملکرد صداوسیما در پرداخت وقایع خبری بود. حضور نگاهها و حتی روایتهای مختلف در رسانه ملی در پویاتر و جذابتر شدن برنامهها نقش مهمی دارد و اهمیت این مساله در دوره مدیران پیشین درک نشد. بیتوجهی به حداقلهای ارتباطی با مخاطبان و نادیده گرفتن افکار عمومی در تصمیمگیریها و اولویتبندیهای سازمان صداوسیما از دیگر ضعفهایی بود که بارها به آن اشاره شد. حالا به نظر میرسد که قرار است این ضعفها برطرف شوند و مراقبت از این راه وظیفه سنگینی است.
در این مسیر تغییر که لازمهاش جسارت برای ورود به میدانهای خبری است، حتما احتمال بروز خطا هم وجود دارد و همه میدانند که پخش برنامههای زنده در رسانه ملی، ریسک بالایی دارد. برخوردها و واکنشهای بیرون از سازمان با این خطاهای احتمالی نباید چنان باشد که منتج به قطع شدن چشمه خلاقیتها و جسارتها شود. باید طوری برخورد شود که جرات مانور از خبرنگاران و حتی مدیران تلویزیون سلب نشود و البته که این ملاحظه مدیران سازمان است که قرار نیست هر کسی هرکاری را که دلش میخواهد به اسم خلاقیت انجام دهد. در پوشش اخبار روز سهشنبه، یکی از مواردی که بارقههای امید را برای مخاطبان رسانه ملی روشن کرد، آزادی عمل نسبی خبرنگاران بود و تعدد برنامههای زنده در تبیین مسائلی که به وجود آمده بود. همان خط قرمزهای فرضی و خودساختهای که انگار برای حفاظت از صندلی مدیران درست شده بود و دودش به چشم بینندگان شبکههای تلویزیونی و شنوندگان رادیویی میرفت. نقطه اوج این تغییر را میتوان در بخش خبری 20:30 دید؛ جایی که عملکرد قبلیها باعث به وجود آمدن انواع لطیفههای تصویری و مکتوب برای این بخش خبری شده بود، اما نوع پوشش این بخش در مساله شهرداری تهران خط بطلانی بود بر رفتارهای سابق رسانهای.
واضح است که در این مدت کوتاه نیروی انسانی و توان سختافزاری سازمان صداوسیما تغییر چندانی نداشته است و آن چیزی که باعث شد پوشش خبری بحران سهشنبه 4 آبان 1400 را متفاوت از اتفاقات دو سه سال اخیر کند، توانمندی و هوشمندی در بهکارگیری همین ظرفیتهای موجود داخل سازمان است.
حالا که این شرایط و فضا بدون افزودن بودجه اضافی و وسایل سختافزاری و تنها با تغییر نگاه به وجود آمده است و رسانه ملی در راستای وظایف سازمانیاش رفتار میکند باید به هر وسیلهای از آن مراقبت کرد و انتظار از مدیران و مسئولان هم این است که همپای این تغییرات حرکت کنند و منفعت بزرگتری چون رسانه ملی را بر منافع فردی خود ترجیح دهند.
در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید: