محور آموزشی یکی از کلیدیترین محورهای ارزیابی دانشگاه بوده و بسیاری از جنبههای کارکردی دانشگاه متاثر از شاخصهای همین محور است. بنابراین برای این محور مهم و تاثیرگذار چهار مولفه و هشت شاخص مهم در فرآیند ارزیابی عملکرد سازمانی سال 1399 در کارگروه مدیریت عملکرد احصا شده است. به نظر میرسد مولفهها و شاخصهای تعیینشده، نماینده تعداد زیادی شاخص در حوزه ارزیابی آموزشی باشد.
به گفته مسئولان معاونت نظارت و ارزیابی عملکرد، سعی شده موثرترین آن برای مدیریت عملکرد که نیازمند اطلاعات داشبوردی است، مشخص شود و ملاک عمل قرار گیرد. براساس ارزیابی صورتگرفته در محور آموزشی در سال 1399 استان کرمانشاه، در تحقق تعهدات ارائه شده موفقتر از سایر واحدهای مستقل و استانها عمل کرده است. لذا درمورد چگونگی رسیدن استان کرمانشاه به این رتبه با فرهاد گلمحمدی رئیس استان مذکور مصاحبهای انجام شده که در ادامه میخوانید.
تفاهمنامههای عملکردی یکی از حرکتهای جدید مرکز بازرسی دانشگاه بوده؛ نگاه شما به این حرکت چگونه است؟
با توجه به تغییر رسالت دانشگاهها و موسسات آموزش عالی کشور ازجمله دانشگاه آزاد اسلامی و حرکت به سمت تعالی سازمانی، نظام ارزیابی عملکرد دانشگاه نیز باید در راستای رشد و توسعه شاخصهای تعریفشده برای سازمان مرکزی دانشگاه حرکت کند. لازمه این امر راهبردی سازمانی مناسب، توسعه فناوری، ایجاد حس رقابت در عرصه ملی و منطقهای و ارائه کیفیت مناسب در خدمات ارائهشده به جامعه علمی و دانشگاهی کشور است. بنابراین کاری که در دو سال اخیر در راستای ارزیابی عملکرد واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی به صورت استانی تحتعنوان ارزیابی عملکرد سازمانی و تفاهمنامههای عملکردی درحال انجام است را میتوان امری بسیار مفید در راستای شناسایی نقاط قوت و ضعف واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی در سطح هر استان دانست. این ارزیابیهای سالانه درمجموع میتواند اطلاعات بسیار ارزندهای دراختیار مدیران ارشد دانشگاه آزاد اسلامی قرار دهد که با استفاده از این اطلاعات بتوانند تصمیمگیریهای کلان و بهینه درجهت ارتقای کمی و کیفی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی اخذ کنند.
حوزه آموزش یکی از محورهای اصلی ماموریتهای دانشگاههاست. به نظر شما شاخصهای تعیینشده برای محور آموزشی از نظر کیفی چگونه هستند؟
همانطور که مستحضرید حوزه معاونت آموزش و تحصیلات تکمیلی دانشگاه همواره در راستای اهداف کلان دانشگاه، که همانا توسعه هدفمند کیفی و کمی آموزش، ارتقای جایگاه ملی و بینالمللی دانشگاه مبتنی بر نقشه جامع علمی کشور بوده، گام برداشته و محور فعالیتهای این حوزه مشخصا در چارچوب استانداردها و ضوابط و مقررات آموزشی (آییننامهها، بخشنامهها و دستورالعملها) تعریف شده است. جایگاه این حوزه بهعنوان یکی از معاونتهای نهادینه و تاثیرگذار دانشگاه همواره مبتنی بر حفظ کرامت انسانی بهصورت عدالتمحور، بستر مناسبی برای ارتقای کیفیت آموزش در دانشگاهها فراهم کرده است. ازجمله مهمترین سرمایههای هر دانشگاه اعضای هیاتعلمی آن است و باید گفت اعضای هیات علمی و کیفیت تدریس و آموزش آنها بیشترین تاثیر را بر دانشجویان داشته است. بهبود و ارتقای کیفیت آموزش و تدریس در دانشگاهها، مستلزم سازوکارهای مناسب است. در واقع میتوان گفت کیفیت آموزش عالی امری پویا و دارای ابعاد متعددی بوده است که دائما تغییر میکند. همین پویایی و تغییرپذیری کیفیت باعث میشود برنامهریزان آموزشی برای بهبود دائمی آن بکوشند؛ چراکه کیفیت در آموزش به عامل رقابت و برتری نظامهای دانشگاهی در عرصه جهانی آموزش عالی تبدیل شده است.
شاخصههایی که در این مرحله از ارزیابی حوزه آموزش و تحصیلات تکمیلی دانشگاه موردبازنگری قرار گرفتهاند، ضمن ایجاد یک عرصه رقابتی در محورهای هشتگانه دانشگاه، فعالیتهای عملکردی این حوزه را نیز در حد استانداردهای لازم به چالش کشانده و همانطور که انتظار میرود این امر در ارزیابیهای تکمیلیتر مشخصا کارآمدتر و میزان اثربخشی فعالیتهای این حوزه را نمایانتر خواهد کرد. با توجه به مطالعات صورتگرفته در خصوص آمایش سرزمینی در استانها و تعریف سطح عملکرد برای استان و همچنین تعریف شاخصهای مختلف و خوشهبندی، پیشنهاد میشود بررسی عملکرد آموزش در درون این برنامه مورد ارزیابی قرار گیرد.
اخذ تعهد از استانها که با تایید معاونت آموزشی و تحصیلات تکمیلی استان هم بوده، میتواند روش مناسبی برای ارزیابی عملکرد استانها در این زمینه باشد؟
عملکرد بهعنوان شیوه انجام کار همواره مترادف با ماحصل و نتیجه کار تلقی میشود، ابتدا باید بدانیم آیا این روش ارزیابی که بیشتر درون سازمانی بوده آنچه را که مطلوب سازمان مرکزی دانشگاه است به واقعیت منجر کرده یا خیر؟ ارزیابی عملکرد استانی به نوعی بیانگر رقابت بین واحدهای حاضر در مراکز استانها یا واحدهای مادر بین استانهاست. بهعبارت دیگر با توجه به قدرت واحدهای یادشده در بخشهای مختلف، برآیند ارزیابی عملکرد استانی تحتتاثیر این واحدهاست و به نوعی ضعف واحدهای واقع در غیر از مراکز استانها در ارزیابی عملکرد استانی مشخص نمیشود و باید این ارزیابی در درون استان هم انجام شود به طوریکه برای هریک از این واحدها و مراکز در ارزیابی استانی وزن خاصی قائل شد تا ضعف در این مراکز و واحدها در ارزیابی عملکرد استانی به خوبی دیده شود و تاثیرگذار باشد تا جاییکه واحدهای واقع در غیرمرکز استان هم خود را ملزم به پیشرفت در شاخصهای تعیینشده بدانند.
برای ادامه این فرآیند و بهبود آن چه پیشنهاداتی دارید؟
ازجمله موارد برای ادامه این فرآیند و بهبود کار میتوان به رابطه ادراک عدالت از نظام ارزیابی و تعهد سازمانی بهعنوان پیشآیندی مهم و اثربخش در دانشگاه آزاد اسلامی، مدلسازی رابطه و تعهد سازمانی ضمن ارائه نقش میانجی بین دانشگاه و سازمان مرکزی بهعنوان متولی تفکر راهبردی این دانشگاه و بررسی عوامل موثرتر و آسیبشناسی این فرآیند از منظر سیاستهای کلان دانشگاه اشاره کرد.
* نیما ایمانجانی