علی مزروعی، روزنامهنگار: رهبر انقلاب روز گذشته در دیداری که میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی و مسئولان نظام با ایشان داشتند، مساله فلسطین و احیای حقوق ملت آن را بهعنوان شاخصی عمده برای اتحاد مسلمانان برشمردند. شاخصی که هرچقدر با جدیت بیشتری مورد پیگیری قرار گیرد، مسلمانان را به اتحاد نزدیکتر میکند.
اما همانطور که رهبر انقلاب نیز به آن اشاره کردند برخی دولتهای منطقه با عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی مرتکب خطا و گناه شدند و حرکتی انجام دادند که ضد وحدت و اتحاد اسلامی است. حرکتی که با طرحریزی صهیونیستی-آمریکایی به اجرا درآمد. با درنظر گرفتن اتحاد و وحدت مسلمانان بهعنوان عامل رهایی قدس روشن میشود که ریشه تفرقهافکنی و دخالتهای دولتهای غربی در چه چیزی است. برخی از اقدامات وحدتزدایی که با دسیسهچینی نظام سلطه و خیانت حکومتهای دیکتاتور منطقه رقم خورده است را میشود اینگونه برشمرد:
عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی
آیتالله کاشانی اولینباری که در سال 1331 تصمیم گرفت کنگرهای از علما و اندیشمندان اسلامی را در تهران برگزار کند و به مسائل مهم جهان اسلام بهویژه فلسطین بپردازد، بهدلیل توطئههای داخلی و خارجی این کنگره برگزار نشد تا اینکه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی دوباره بحث وحدت اسلامی مطرح شد و در طول این سالها جلساتی به موضوع وحدت اسلامی اختصاص یافته است، اما باید به این نکته توجه داشت که شعارها به تنهایی نمیتوانند مشکل زیادی را حل کنند و باید عوامل از بین برنده وحدت مسلمین در جهان اسلام شناسایی شوند. گرچه بیتردید کشورهای غربی در توطئههای علیه مسلمین دخیلند و منافعی نامشروع را دنبال میکنند، ولی مشکل اصلی کشورهای اسلامی نبود نظام مردمسالار به معنای واقعی آن است. که البته این نبود مردمسالاری واقعی نیز برای تحقق اهداف نظام سلطه در کشورهای مسلمان طرحریزی شده و دوام آورده است.
در واضحترین مثال از بین چهار کشوری که تاکنون به عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی تن دادهاند، یعنی امارات، بحرین، مراکش و سودان، سه کشور اول کشورهایی هستند که تحت مدل پادشاهی اداره میشوند و دولت سودان که به زور کودتا بر سر کار آمده است نیز تحت فشار ناشی از جنگ داخلی و تجزیه کشور حاضر به تن دادن به این عادیسازی شده است.
عادیسازیای که باوجود وعدههای ترامپ نهتنها عواید اقتصادی را نصیب دولت عمر البشیر نکرد، بلکه در اولین اقدام دولت انتقالی سودان را به پرداخت 335 میلیون دلار غرامت به بازماندگان قربانیان آمریکایی دو حادثه بمبگذاری در سفارتخانههای آمریکا در کنیا و تانزانیا (در دهه 90 میلادی) ملزم کرد.
عربستان نیز با انتخاب بایدن بهعنوان رئیسجمهور فعلا در پازل طراحیشده ترامپ قرار نگرفته و روابط خود با رژیمصهیونیستی را علنی نکرده است.
معامله قرن با استفاده از زور
معامله قرن یا طرح صلح ترامپ که رهبر انقلاب آن را «سیاست شیطانی و خبیث آمریکا» خواندند، طرحی است که طبق آن رژیمصهیونیستی در ازای دریافت امتیازهایی فراتر از تعهدات قبلی سازمان آزادیبخش فلسطین و قطعنامههای شورای امنیت، و اِلحاق بخشهایی از مناطق اشغالشده به خاک خود، با تشکیل دولت مستقل فلسطینی موافقت میکند.
براساس این طرح بخشهایی دیگر از فلسطین شامل نیمی از کرانه باختری و بخشی از بیتالمقدس شرقی که از نظر جامعه جهانی به دولت فلسطین تعلق دارد، به رژیمصهیونیستی واگذار میشود، و در عوض رژیمصهیونیستی با تشکیل کشور مستقل فلسطین در نیمه دیگر کرانه باختری و تمام نوار غزه و چندین محله از بیتالمقدس شرقی موافقت میکند. براساس این طرح شهر ابودیس بهجای بیتالمقدس بهعنوان پایتخت فلسطین درنظر گرفته خواهد شد. همچنین طبق این طرح، فلسطینیان باید از حق بازگشت به سرزمین خود که در قطعنامه ۱۹۴ شورای امنیت به رسمیت شناخت شده است، صرفنظر کنند.
در طرح معامله قرن نیز راهبرد مجددا نادیده گرفتن مردم فلسطین و تصمیمگیری مبتنیبر زور برای آنها است. کوتاه آمدن درمقابل این خواسته نامشروع رژیمصهیونیستی از جانب برخی گروههای فلسطینی اقدامی است که میتوانست مجددا آتش اختلافات داخلی را برافروزد و ابتکار عمل را به دست صهیونیستها بدهد. در این مورد نیز رهبر انقلاب با هشیاری و بیان این نکته که مردم فلسطین با استفاده از برگزاری انتخابات در تمام سرزمینهای فلسطین اشغالی باید سرنوشت خودشان را انتخاب کنند و از طرفی با شیطانی خواندن طرح معامله قرن، مسیر خنثی کردن این طرح مبتنی بر زور را نیز روشن ساختند.
روی کار آمدن دولتهای وابسته و تضعیف جبهه مقاومت
عراق کشوری است که بعد از پایان دوران دیکتاتور معدوم یعنی صدام حسین به بهانه پیاده کردن دموکراسی دستمایه اشغال آمریکا قرار گرفته است. اما نهایت دموکراسی پیادهشده در این کشور جنگ مذهبی و قبیلهای است که در این کشور نهادینه شده؛ تا جایی که منافع ملی، قربانی همیشگی این اختلافات داخلی و جنگ قدرت ایجادشده است.
دخالت در امور داخلی عراق و اشغال این کشور توسط آمریکا باعث شده که این کشور هیچوقت اقدامی در تقابل با سیاستهای آمریکا انجام ندهد. انفعالی که همیشه منافع ملی را قربانی کرده است.
بهعنوان مثال در دوران نخستوزیری الکاظمی درحالیکه پارلمان این کشور بعد از اقدام تروریستی آمریکا در فرودگاه بغداد و به شهادت رساندن سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس، اخراج نظامیان تروریست آمریکایی را به تصویب رسانده بود، این مصوبه هیچوقت توسط دولت و نخستوزیر غربگرای این کشور اجرا نشد. این نمونه کوچکی بود از دموکراسی ناکارآمدی که آمریکا به بهانه آن دو دهه عراق را به اشغال خود درآورد و الان نیز حاضر به تن دادن به تصمیمات این دموکراسی و تصمیم مردم عراق نیست.
اخیرا نیز در نتایج انتخابات پارلمانی عراق نتایج غیرمنتظره و دور از انتظاری رقم خورده است که برخی جریانهای سیاسی و مردم عراق آن را ناشی از تقلب و دستکاری در نتایج انتخابات میدانند. تقلبی که با تغییر در نتایج آرا توسط کمیسیون برگزاری انتخابات محتمل بهنظر میرسد. در هر صورت نتیجه هرچه باشد درحال حاضر جریان صدر که وعده خلع سلاح گروههای شبه نظامی (حشدالشعبی) را داده بود، بیشترین کرسی را بهدست آورده است. و این وعده درحالی است که حشدالشعبی یکی از عوامل مهم در مقابله با داعش و بازگرداندن امنیت به عراق محسوب میشود و حذف آن همان چیزی است که آمریکا به آن تمایل دارد و چندینبار نیز با حمله به پایگاههای این گروه عراقی، مخالفت خود با آن را علنی کرده است.
حذف جریان مقاومت برای تامین امنیت رژیمصهیونیستی، اقدامی است که طی سالهای گذشته در کشورهای دیگر نیز رخ داده است، نظیر تلاش دولتهای غربی و عربی برای برکناری بشار اسد در سوریه و تضعیف حزبالله در لبنان.
هرچند تلاش چندینساله این دولتها و حمایتهای علنی و غیرعلنی آنها از گروههای تکفیری نتوانست منجر به برکناری بشار اسد شود، اما درمورد لبنان اوضاع مساعد نیست. در آخرین مورد نیز بعد از انفجار بندر بیروت، حسان دیاب نخستوزیر نزدیک به حزبالله مجبور به استعفا از قدرت شد و عاملان انفجار بندر نیز در دادگاه بهدرستی محاکمه نشدند، تا جایی که اعتراض مردم این کشور و کشته شدن تعدادی از آنها توسط عوامل مسلح در مقابل کاخ دادگستری لبنان را بهدنبال داشت. آنچه طی سالهای گذشته باعث شده تا خواسته مردم کشورهای منطقه در مقابله با رژیمصهیونیستی بهخوبی محقق نشود، دخالت در امور آنها و نادیده گرفتن اراده مردم با استفاده از پوشش دموکراسی است که بر آنها تحمیل شده و مانع از اتحاد آنها برای دستیابی به امنیت و حرکت در مسیر آرمان آزادی فلسطین شده است.
راه اتحاد از مردمسالاری میگذرد
باید از دولتهای اسلامی انتظار داشته باشیم که حقوق مردمشان را رعایت کنند تا نظام مردمسالاری بهوجود بیاید. اگر این نظام بهوجود نیاید، آن وقت است که غربیان پرچم دموکراسی را بلند کرده و زیر پوشش و ادعای آن به دخالت در امور داخلی کشورهای مسلمان میپردازند. نمونه آن عراق است که زیر پوشش ایجاد دموکراسی، این تجاوز نظامی غیرقانونی پدید آمده است.
از این رو باید این حربه را از دست قدرتهای بزرگ گرفته و ملتهای منطقه نیز در راستای ایجاد نظام مردمسالار کوشش کنند که اگر این اتفاق رخ دهد، آن زمان روح ظلمستیز مردم کشورهای مسلمان آنها را بهسمت آرمان آزادی فلسطین سوق خواهد داد.
در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید: