با اعلام نتایج کنکور ارشد، تمامی متقاضیان ورودی نو به دانشگاه، وضعیت خود را متوجه شدند و آنهایی که پذیرفته شدند، یحتمل جمعیت کثیرشان عزم ثبتنام کرده و بسیاری تا الان درگیر کلاسهای درسی هم شدهاند. به همین جهت، طبق رویکرد هرساله نشریات دانشجویی، نسخههای پاییزی آنها به استقبال از دانشجویان ورودی سالجاری میروند و مخاطب خود را آنها قرار میدهند. البته در همینماه مهر پاییز 1400، خبر خاص دیگری هم از حوزه نشریات دانشجویی بود؛ مراسم اختتامیه چهارمین و پنجمین جشنواره نشریات دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی با شعار «قلم، عقلانیت انقلابی، اخلاق اسلامی، پیشرفت» که دارای بخشهای آثار برتر، نشریات برتر و بخش ویژه بود، در واحد علوم و تحقیقات برگزار شد و از میان بیش از ۱۱هزار اثر ارسالشده، درنهایت از ۱۱۳ دانشجو بهعنوان نفرات برتر تقدیر بهعمل آمد. این هفته نگاهی به نشریات دانشجویی که با نگاه خود به استقبال دانشجویان جدیدالورود رفتهاند داشتیم که میتوانید در گزیدهخوانی «فرهیختگان»، خودتان هم آنها را بخوانید. شما دانشجویان دانشگاههای آزاد اسلامی سراسر کشور میتوانید نشریات منتشرشده خود را جهت استفاده در بخش گزیدهخوانی هفتگی نشریات روزنامه «فرهیختگان»، به ادمین کانال نیمکت خبر (nimkat_khabar@) ارسال کنید.
من را چه به سیاست؟!
با استقبال از شماره هفتم نشریه «طلیعه» بسیج دانشجویی دانشکده روانشناسی و علومتربیتی دانشگاه تهران، به استقبال آنها از دانشجویان ورودی جدید میپردازیم که در آن از خوشآمدگویی تا وصیتنامه یک دانشجو را طی میکنیم. در این شماره از نشریهها، تیم نشریه سعی میکنند از قالبهای گرافیکی بیشتر استفاده کرده و به جذابیتهای بصری نشریه اضافه کنند؛ نکاتی که در بسیاری از نشریههای امسال هم قابلمشاهده بود. این نشریه پس از صفحه اول که طرح جلد نشریه همراه با لوگو را به خود اختصاص داده، در صفحه دوم خود تیم نشریه را بهطور کامل معرفی کرده و در صفحه بعد، به رسم استقبال از دانشجویان، سردبیر نشریه، در سخن سردبیر به معرفی و ارائه نشریه به سبک خود پرداخته است. در صفحه بعد که صفحه فهرست است، این تیترها به چشم میخورد: «خوشآمدگویی»؛ «ترسیم فضای کلی دانشکده»؛ «چرا دانشگاه؟»؛ «دانشگاه بهمثابه ابزار»؛ «رانندههای تاکسی، زورگوهای خلاق و کسانی که چیزی را مطالعه میکنند که از آن مطمئن نیستند»؛ «وصیتنامه یک دانشجو»؛ «آگهی تقاضای یخچال (جهت دفع آتش دل)»؛ «من را چه به سیاست؟!»؛ «اربعین؛ طلیعه دورانی جدید»؛ «نهال پیر ما»؛ «معرفی برنامههای بسیج»؛ و «معرفی کتاب». درواقع مطالب این نشریه که تعداد آنها کم نیست، غالبا به موضوعات مرتبط با دانشجویان ورودی جدید اختصاص دارد. در اوایل امر، تعریف دانشگاه به این صورت آمده است: «محل دانش. اصطلاحا موسسهای که تعلیم درجات عالیه علوم و فنون و ادبیات و فلسفه و هنر کند.»
شما را با مقدمه متن «من را چه به سیاست؟!» همراهی میکنیم، اما دعوت میکنیم تا ادامه متن را درصورت تمایل از خود نشریه بخوانید: «در دنیای امروز هر لحظه در یک چشم برهم زدن، رویدادی جدید ما را غافلگیر میکند و شبیخونی به انزوای ذهنمان میزند و حتی گاهی این مسائل همچون خوره به جان آدم میافتند و اصرار عجیبی بر فراموش نشدن میکنند. شاید اصلا نباید از خاطرمان بروند یا بهتر است بگویم نباید از صفحه حافظهمان فراموش شوند. نمیدانی که باید بهکدام سمت بروی، چه چیزی را اولویت قرار دهی، نسبتبه کدام مسائل بیتفاوت باشی و نسبتبه کدامیک واکنش نشان دهی، اصلا حق کدام است و باطل کدام، چه کسی راست میگوید و چه کسی دروغ و هزاران اما و اگر و پرسشهای درگیرکننده دیگر... سکوی اول قهرمانی درگیریهای ذهنی تعلق میگیرد به سنین جوانی! هرچه باشد بالاخره به قول معروف جوانی دوره پرهیاهو و پرجنبوجوشی است و فرد جوان بهاصطلاح کلهاش باد دارد! جوانی که از یادگیرنده دانش به جستوجوگر دانش تبدیل شده، دغدغهمند و پرسشگر است؛ میخواهد بداند، بشنود، مطالبه کند، بپرسد، مطلع شود و قانع شود. اما بهنظرتان مسیر درست رسیدن به خواستههایش را پیدا کرده است و میداند که چگونه باید هیاهو و شلوغیهای ذهنش را ساکت کند و باد کلهاش را بخواباند؟»
آخجون سیبزمینی
شماره 10 نشریه «زردنویس» دانشگاه فردوسی مشهد، نگاهی انتقادی به دانشگاه و دانشجویان داشته و در استقبال دانشجویان، با طراحی جذاب و طرح جلد و صفحات جالبش، کنایه را هم بهکار گرفته، که اصلش همان طرح جلدش است که عنوان یکی از مطالب این شماره از نشریه را هم با خود دارد؛ «آخجون سیبزمینی!»، که نویسنده آن، عده افراد پیگیر اتفاقات دانشگاه را بین 500 تا 800 نفر از 28هزار دانشجوی دانشگاه فردوسی میشمارد که همانها هم در همه فعالیتها حضور دارند و روی صحبتش را با ورودیهای جدیدی میداند که دانشگاه را ندیدهاند و به آنها میگوید دانشگاه ورای درس و مشق و نمره، دنیای دیگری هم دارد که همان دنیایی است که با آن اقتصاد و سیاست و فرهنگ جامعه ساخته میشود و این را اضافه میکند که باید تلاش کنند تا جزء آن عده کثیر ذکرشده در ابتدا نباشند. بعضی دانشگاهها و شاید بسیاری از آنها، قضایا و جریاناتی دارند که ورودیهای هرسال را هم درگیر خود میکنند و دانشگاه فردوسی هم ازجمله این دانشگاهها است که مساله ساخت مجسمه حکیم ابوالقاسم فردوسی مدتهاست اتفاقات طنز و تلخ متعددی را رقم زده و این نشریه هم برای دانشجویان جدید به آن پرداخته است و خواسته فعلا که خبری از حضور دانشجوها در دانشگاهها نیست، آنها را از این مساله مهم بیخبر نگذارد.اما در یادداشت دیگری از این نشریه با عنوان «مجهز به سلاح تبیین»، در ابتدا اینطور میخوانیم: «در دنیای امروز که دنیای جریانسازیهاست، رسانه عنصر تاثیرگذار بر اراده، اندیشه و باورهای مردم است. در جهان امروز دیگر صرف داشتن یک بینش، منش و زبانی برای بیان کافی نیست، بلکه برای ایجاد اثرگذاری بیشتر باید از زبان رسانه استفاده کنیم.
شاید به همین علت باشد که سواد رسانهای بر همگان واجب است.» در ادامه نویسنده با ذکر اینکه حضرت موسی(ع) در آیات 27 و 28 سوره طه از خداوند خواسته از زبانش گره بگشایند تا سخنش را بفهمند، از آن اینطور تعبیر کرده که درواقع حضرت موسی(ع) از خداوند طلب قدرت رسانهای آن دوران را داشت تا سخنان ایشان بیشترین اثر را بر فرعون و مصریان بگذارد، و به این صورت ادامه میدهد که رسانه در عصر امروز ما نیز به زبان و بیان خاص خود نیاز دارد و به همین دلیل رهبر معظم انقلاب در سخنرانی کوتاه خود در روز اربعین حسینی به این موضوع ورود پیدا کردند. نویسنده همچنین معتقد است ابزار و تجهیزات میدان تبیین و روشنگری در رسانههای امروزی درواقع مجموعهای از مهارتهای فنی، گفتمان رسانه، جریانسازی رسانه و... است که دانشجوی ایرانی و معتقد به آرمانهای انقلاب و با روحیه حقطلبی و روشنگری، برای اثرگذاری حداکثری باید از آنها استفاده کند.
کار باید تشکیلاتی باشد
شماره 41 نشریه «سحر» انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه علامه طباطبایی(ره)، که البته این شماره را خود، ویژه نوورودیها ذکر کرده، سبک و سیاق کلی طراحی خود را تقریبا حفظ کرده، اگرچه باتوجه به نکتهای که سابقا ذکر شد، سعی کرده در گرافیک مطالب خود تغییر ایجاد کرده و نشریه را در کل جذابتر کند. تصویر بخشی از سردر دانشگاه، طرح جلد را به خود اختصاص داده است و این نشریه هم در صفحه دوم خود به معرفی کامل نشریه و تیم آن پرداخته و در ادامه هم فهرست را تنظیم کرده است. در اولین مطلب، نشریه لغتنامهای را برای دانشجویان ورودی جدید تدارک دیده که تحت عنوان «لغتنامه دانشجویی» این لغات را تعریف کرده: «دانشگاه، ورودی، جدید، حداقل، حداکثر، واحد، کتاب دستدوم، جزوه، اساتید مدعو، انتخاب واحد، دانشیار، استادیار، استاد تمام، کلاس، واحد عمومی، واحد تخصصی، واحد اختیاری، دانشجو، خوابگاهی.» در یادداشت «یاد باد آن روزگاران...» هم نویسنده خاطراتی از دوران دانشجویی خود را نقل کرده و سعی در انتقال احساسات موجود داشته است.
در مطلبی دیگر که عنوان اقتباسی «کار باید تشکیلاتی باشد» را دارد، نگارنده با این مقدمه که «همه ما در جامعه براساس عضویت در گروههای مختلف، دارای هویتهای اجتماعی متفاوتی هستیم» و «دانشجویان جدید دانشگاه علامه امسال با قبولی در این دانشگاه یک هویت جدید در جامعه پیدا کردهاند و آن دانشجو بودن است»، این سوال را مطرح میکند که آیا تنها وظیفه دانشجو درس خواندن است یا وظایف دیگری هم دارد؟! در ادامه هم برداشتهایی از این جمله شهید بزرگوار، بهشتی که «دانشجو موذن جامعه است؛ اگر خواب بماند نماز امت قضا میشود.» بیان میکند. همچنین درباره هدف تشکیلات اینطور آمده که محور اصلی فعالیتهای آن، باید تربیت انسانها باشد. از اثرات کار تشکیلاتی هم در این مطلب سخن رفته، ازجمله اینکه برخی استعدادهای ما از راه حضور در جمع و فعالیت در آن بروز پیدا میکند؛ در تشکیلات به هرکس مسئولیتی داده میشود که در اصل ظرفی برای برطرف کردن نقاط ضعف و ایرادات آن فرد محسوب میشود؛ و تشکل با آگاهیبخشی به نیروهایش، از انحراف آنها جلوگیری کرده و عامل وحدت در عمل برپایه وحدت در عقیده و هدف را میسر میسازد.این نشریه همچنین در یک بخش تحت عنوان «واقعیت مجازی دانشگاه»، قسمتهای مختلف پردیس مرکزی دانشگاه را برشمرده که با زدن روی هرکدام از آنها، خوانندگان نشریه میتوانند تصاویر 360درجهای از آن قسمتها را مشاهده کنند و نیز در بخش دیگری تحت عنوان «نیازمندیهای یک جدیدالورودی»، با همین شیوه، دو فیلم برای توضیحات سامانه آموزش مجازی و انتخاب واحد قرار داده شده است.
قوای پیشتاز
شماره 28 گاهنامه «صدااا» که خود را نشریه رسمی دختران انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر (عضو دفتر تحکیم وحدت) معرفی میکند هم تماما به دانشجویان ورودی دانشگاه اختصاص دارد و ابتدا نگاهی به تیتر مطالب آن میاندازیم: «راهی که بود، راهی که هست»؛ «مجازی vs حضوری»؛ «قوای پیشتاز»؛ «دنیای امیرکبیر»؛ «شب امتحانی»؛ «صدااای تو»؛ «توفیق اجباری دوستداشتنی»؛ «بر مدار تعادل»؛ «پشتپرده امیرکبیر»؛ «یک روز عادی در دانشگاه»؛ و «آنچه گذشت، تقدیم شما». این نشریه هم در مطالبش از تشکیلات خود حرف زده که «راهی که بود، راهی که هست...» این نقش را برعهده گرفته است. یکی از نقاط مشترک بسیاری از نشریاتی که برای دانشجویان جدیدالورود منتشر شدهاند، پرداختن به بحث یا تقابل دانشگاه حضوری و مجازی است و هرکس از نگاههای متفاوت یا دارای شباهتهایی به این موضوع میپردازد.
مطلبی که قصد پرداختن بیشتر به آن را داریم، «قوای پیشتاز است» و میخواهیم بخشهایی از آن را اینجا بیاوریم. در بند اول متن، نویسنده آن را درقالب سوالات پیش میبرد؛ سوالاتی ازقبیل دانشجو به چه معناست؟ کسی که بهدنبال کسب دانش است؟! آیا تنها علمآموزی و بسنده کردن به دروسی که در دانشگاه تدریس میشود، کافی است؟ آیا شناخته شدن من بهعنوان یک نخبه علمی برای جامعه و انقلاب بس است؟ قبل از اینکه شروع به کسب علم کنیم، بهتر است از خود بپرسیم که من چرا درس میخوانم؟ و... و در ادامه میگوید: «یک دانشجو ابتدا باید هدف از تحصیل خود را مشخص کند؛ با خود فکر کند و برای خود روشن سازد که حال در چه زمان، مکان و دورانی ایستاده و چه وظیفهای دارد؟ حال عصر غیبت است. من، امامی غایب دارم که وَالوِترَالمَوتور است... امام من در انتظار من است... دانشجو باید بفهمد امامی دارد که بدون وجود او جهان ویران میشود. یک دانشجو باید زمانشناس و امامشناس باشد. باید به این نتیجه برسد که بدون وجود امام، زندگی و تلاش او، ارزش خود را از دست میدهد و به چیزی پوچ و بیهوده تبدیل میشود. علمآموزی یک دانشجو زمانی معنا پیدا میکند که هدف عظیم و ارزشمندی پشت آن باشد. یک دانشجو باید تقوا داشته باشد، آگاهی و شناخت داشته باشد. بداند که برای چه علمآموزی میکند. یک دانشجو باید جزئینگر باشد، باید موشکافانه مسائل جامعه را ببیند، لمس کند و به آن بپردازد. دانشجو باید مطالبهگر باشد، مطالبهگری آگاه و پویا....» یکی از جذابترین مطالب برای دانشجویان، نقشه اینفوگرافیکی دانشگاه است که با خلاقیت طراحی شده است. مطلب جذاب دیگری هم که میتوان به آن اشاره کرد «پشتپرده امیرکبیر!» است که به توضیح برخی لغات رایج در این دانشگاه میپردازد. همچنین خاطرهنگاریهای کوتاه و بلندی از دانشجویانی از ورودیها و رشتههای متفاوت در این نشریه آمده است.