توحید ورستان، دانشجوی دکتری اقتصاد نفت: براساس برخی برآوردها حجم تجارت تا سال 2050 دو برابر میزان کنونی با محوریت شرق آسیا و دریای سیاه خواهد شد که البته این امر مستلزم، بسترسازی و زیرساختهای لازم و کافی است و یکی از مهمترین مولفهها در این موضوع بحث حملونقل و ارتباطات است. از همین رو کشورهای پرقدرت منطقه ازجمله چین، روسیه، ترکیه، هند، ایران، پاکستان و... به دنبال تصاحب یا ایجاد کریدورهای جدید منطقهای هستند. شاید یکی از موضوعات داغ در هفتههای اخیر، تنش بین ایران و جمهوری آذربایجان است که باز در واکاوی این تنش، نقش کریدور زنگزو که محل اتصال جمهوری نخجوان به آذربایجان است پررنگتر میشود. این کریدور درواقع نقش بسیار مهمی در انتقال انرژی و اتصال ترکیه به آسیای میانه دارد. هدف از طرح موضوع کریدور زنگزو، تاکید بر اهمیت بحث کریدورها و ارتباطات در تجارت آینده است.
همانطور که در بالا ذکر شد، یکی از کشورهای مهم در تجارت کنونی چین است که رتبه نخست صادرکننده و دومین اقتصاد بزرگ جهان را داراست. این کشور برای رسیدن به رتبه نخست اقتصاد جهان اهمیت خاصی به بحث صادرات غیرنفتی دارد. از همین رو به دنبال راهکارهای تجاری است. این کشور در سال میلادی جاری با 14 کشور دیگر شرق آسیا بزرگترین توافقنامه تجارت آزاد جهان موسوم به «پیمان مشارکت اقتصادی جامع منطقهای موسوم به آرسپ (RCEP)» را تصویب کرد. همچنین پکن از سال 2015 به دنبال احیای جاده ابریشم و طرح ابتکار کمربند و جاده (BRI) است که به نوعی تا آمریکای لاتین را شامل میشود. در این میان بخشی از طرح ابتکار کمربند و جاده در قالب کریدور اقتصادی چین-پاکستان (CPEC) به ارزش اقتصادی 60 میلیارد دلار است که به نوعی تمام مناطق همسایه شرقی ایران را دربرمیگیرد.
مزایای CPEC
درواقع کریدور اقتصادی چین و پاکستان، پروژه عظیم دوجانبه برای بهبود زیرساختها در داخل پاکستان برای تجارت بهتر با چین و ادغام بیشتر کشورهای منطقه است. این پروژه در 20 آوریل 2015، زمانی آغاز شد که شی جینپینگ، رئیسجمهور چین و نواز شریف، نخستوزیر پاکستان 51 قرارداد و تفاهمنامه به ارزش 46 میلیارد دلار را امضا کردند. هدف CPEC تغییر اقتصاد پاکستان از طریق مدرنسازی سیستمهای حملونقل جادهای، ریلی، هوایی و انرژی و اتصال بنادر گوادر و کراچی پاکستان به استان سین کیانگ چین و فراتر از آن از طریق مسیرهای زمینی است. لازم به یادآوری است که سین کیانگ با کشورهای مغولستان، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، افغانستان، پاکستان و هند هممرز است و جاده باستانی ابریشم نیز از طریق آن عبور میکرد. این امر زمان و هزینه حملونقل کالا و انرژی مانند گاز طبیعی چین را با دور زدن تنگههای مالاکا و دریای چینجنوبی کاهش میدهد. همچنین نوآوریهای مشترک فضایی و ماهوارهای بین پاکستان و چین در چارچوب CPEC در سال 2016 انجام شد. درواقع CPEC بخشی از ابتکار بزرگتر کمربند و جاده است و با طرح مارشال برای بازسازی اروپا پس از جنگ جهانی دوم در تاثیر بالقوه آن بر منطقه مقایسه شده و بسیاری از کشورها برای مشارکت در این طرح ابراز علاقه کردهاند.
البته باید یادآور شد که از زمان تاسیس کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC)، دولت چین با 25.4 میلیارد دلار سرمایهگذاری برای پاکستان بیش از 70 هزار شغل ایجاد کرده که این روند باعث شد تا برای 6 سال متوالی چین همچنان شریک تجاری اصلی پاکستان باشد.
گسترش مناطق ویژه اقتصادی
یکی از موضوعات مهم برای اقتصاد پاکستان گسترش مناطق ویژه اقتصادی (SEZ) در چارچوب کریدور عظیم (CPEC) است، تا محیطی مناسب برای سرمایهگذاران خارجی فراهم شود. پاکستان برای جذب سرمایهگذاری خارجی نیاز به ایجاد زیرساخت دارد و از آنجا که پاکستان در موقعیت ایجاد چنین زیرساختهای عظیمی قرار ندارد، بنابراین چین بودجهای در اختیار این کشور قرار میدهد تا در ساخت جادهها، راهآهن، تولید برق و سایر زیرساختها فعالیت اقتصادی ایجاد کند.
بنابراین پاکستان دستور تسهیل اتصالات برق و گاز؛ و معافیت مالیاتی را برای جذب بیشتر شرکتهای تشویقی چینی برای سرمایهگذاری ایجاد مناطق ویژه اقتصادی را داده است چون اسلامآباد برای تسریع صنعتی شدن نیاز به سرمایهگذاری دارد. باید توجه داشت که ایجاد حداکثر فرصتهای شغلی برای جمعیت روبه رشد پاکستان که 65 درصد آن زیر 35 سال دارند، بسیار مهم است.
البته چین در ایجاد این زیرساختها به پاکستان کمک کرده است. همچنین در این کشور شرکتهایی از چین، ایالات متحده و پاکستان در سرمایهگذاری مشترک مشغول بوده و با یکدیگر همکاری میکنند. یکی از این موارد همان بندر گوادر است چون هر کشوری که میخواهد با کشورهای آفریقایی و کشورهای آسیای مرکزی تجارت کند، گوادر مناسبترین محل است. اسلامآباد میخواهد از کشورهای مختلف سرمایهگذار جذب کند و به همین دلیل است که زیرساختها را توسعه داده است.
همکاری با چین برای تامین امنیت غذایی
پاکستان با جمعیت بالای خود باید از فناوری چینی برای کشاورزی و تامین غذای فراوان استفاده کند. این کشور به دنبال اقدام در بخشهای مختلف است تا اطمینان حاصل شود که سیستمهای کشاورزی و غذایی به اندازه کافی مواد غذایی مقرون به صرفه، مغذی و ایمن را برای همه ارائه میدهند. درواقع پاکستان تعهد خود را به اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد بهعنوان دستور کار توسعه ملی خود از طریق قطعنامه وحدت رویه مجلس ملی تایید کرده است.
از همین رو این کشور برنامه اضطراری کشاورزی را راهاندازی کرد که دارای پروژههای بزرگ برای افزایش بهرهوری محصولات اصلی و همچنین بهبود بخشیدن به آب و دامداری است. این پروژهها بر تقویت فعالیتهای تحقیقاتی و ارائه بذر با کیفیت از انواع بهبود یافته، ماشینآلات کشاورزی و بستههای تولیدی بهبود یافته برای کشاورزان متمرکز است. البته چالشهای امنیت غذایی پاکستان تحت سناریوی رایج همهگیری کرونا چندین برابر شده، جایی که تجارت بینالمللی، قرنطینه، تعطیلی بخش تولید و حرکت آزاد بخش حملونقل بهشدت کند شده است. بنابراین برای تامین امنیت غذایی خود به کشور همسایه خود نیازمند بوده تا بهرهگیری از فناوری آن نیاز خود را برطرف کند.
در مجموع میتوان گفت پاکستان تمرکز ویژهای برای کریدوری اقتصادی چین- پاکستان دارد تا بتواند سهم بالایی در تجارت آتی جهان داشته باشد. البته این تنها پروژه بزرگ بینالمللی این کشور نیست؛ برای نمونه این کشور به دنبال راهاندازی خط ریلی ترانس افغان است تا از طریق افغانستان و ترکمنستان به ازبکستان متصل یا از طریق راهآهن اکو (استانبول- تهران- اسلامآباد) به ترکیه و سپس اروپا وصل شود. پس میتوان گفت این کشور خیز بلندی برای افزایش سهم خود در تجارت جهانی برداشته است.
رقابت کریدوری با رقیب سنتی
دو کشور هند و پاکستان به دلیل اختلافات مرزی روابط پرتنشی دارند. از همین رو هندوستان برای دستیابی برای بازار آسیای میانه چارهای جز همکاری با ایران ندارد چون این کشور نمیتواند روی همکاری پکن و اسلامآباد حساب باز کند. در همین راستا دهلینو تمرکز ویژهای روی توسعه بندر چابهار به همراه تهران و کابل داشت تا بتواند به نوعی با کریدور اقتصادی چین و پاکستان نیز رقابت کند حتی توانست ترامپ را راضی کند تا این پروژه از تحریمهای آمریکا معاف باشد، چون بندر چابهار میتواند هند را به آسیای میانه برساند. اما تحولات اخیر در قفقاز و افغانستان به طریقی پیش رفت که درواقع توسعه چابهار را نیز با ابهام روبهرو کرد. از یکسو بازیابی قدرتطالبان و رابطه نزدیک پاکستان و از سوی دیگر پیروزی آذربایجان بر ارمنستان در موضوع قرهباغ باعث شد این موضوع نیز تحت تاثیر قرار بگیرد. درواقع پاکستان وقتی در کنار آذربایجان قرار میگیرد، خط و نشانی برای هند نیز خواهد بود.
البته پاکستان نیز در هفتههای اخیر از رابطه نزدیک با طالبان استفاده کرده و شروع به رایزنی برای پیوستن کابل به CPEC کرده است. بهطوری که هفته گذشته سفیر پاکستان در افغانستان اعلام کرد که کشورش در مورد پیوستن افغانستان به رهبری طالبان در پروژه زیرساختی چند میلیارد دلاری کریدور اقتصادی چین و پاکستان (CPEC) مذاکره کرده است. منصور احمدخان گفته است: «ارتباط منطقهای بخش مهمی از مذاکره ما با افغانستان برای تعامل اقتصادی دوجانبه است. این پروژه مهم، فرصتهای خوبی مانند ایجاد زیرساختها برای اتصال انرژی بین افغانستان و پاکستان و همچنین اتصال آسیایجنوبی به منطقه آسیایمیانه را فراهم میکند.» از همین رو برخی از کارشناسان از معادله استراتژیک جدید؛ پاکستان و چین (CPEC) به علاوه افغانستان یاد میکنند.
البته در این میان هند نیز بیکار نماند و کریدور جدید عربستان- مدیترانه را تعریف کرد تا از طریق کشورهای حاشیه خلیج فارس و رژیم صهیونیستی به دریای مدیترانه و سپس اروپا متصل شود. کریدور عربستان- مدیترانه (عرب- مد) هند یک کریدور تجاری چندمنظوره تجاری است و میتواند الگوهای تجاری بین منطقه اقیانوس هند، خاورمیانه و اروپا را بهطور اساسی پیکربندی کند. برای هند، این ارتباط جدید یک تغییر پارادایم استراتژیک با پیامدهای ژئوپلیتیکی عظیم است که میتواند نقش آن را در نظم اقتصادی اوراسیا تغییر دهد. معماری این اتصال جدید به نوعی پیامد سال 2020 و عادیسازی روابط دیپلماتیک بین امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی است که باعث اتصال شبکه ریلی از طریق عربستان سعودی و اردن با بندر حیفا در سرزمینهای اشغالی بهعنوان پایانه مدیترانهای میشود.