سیدمهدی طالبی، روزنامهنگار: حزبالله لبنان بزرگترین سازمان و نقطه دردسرساز برای رژیمصهیونیستی است. تجربه نشان داده هراقدام صهیونیستها تنها میتواند به تقویت آن منجر شود.
دوشنبهشب سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزبالله در جریان سخنرانی خود که به مناسبت یک تنش داخلی انجام میشد با پردهبرداری از تعداد نفرات سازمان نظامی حزب تحت رهبریاش، معادله وحشت جدیدی را بالای سر صهیونیستها ایجاد کرد.
سخنرانی دبیرکل حزبالله لبنان به حوادث پنجشنبه هفته گذشته بیروت مربوط بود که در آن نیروهای حزب القوات اللبنانیه وابسته به سمیر جعجع، تروریست مشهور، با تیراندازی بهسمت معترضان منجر به شهادت 7 تن و زخمی شدن دهها تن دیگر شدند. پس از این واقعه حزبالله با معرفی رسمی حزب القوات اللبنانیه بهعنوان عامل اصلی این اتفاق خواستار خویشتنداری قربانیان این واقعه شده بود. این قربانیان به طایفه شیعه تعلق داشتند. دلیل حضور این افراد در خیابانهای منطقه الطیونه بیروت در روز پنجشنبه، اعتراض به اقدامات سیاسی طارق بیطار، قاضی پرونده انفجار بندر بیروت بود.
سیدحسن نصرالله در جریان سخنرانی خود پیرامون این غائله اعلام کرد هدف نهایی از اقدام تروریستی حزب القوات اللبنانیه کشاندن لبنان به جنگ داخلی است. رهبر مقاومت لبنان، هدف پشتپرده سمیر جعجع از اقداماتش را ایجاد دوگانهای بین شیعیان و مسیحیان دانست تا از کنار آن بتواند خود را در جایگاه رهبری مسیحیان بنشاند. به گفته نصرالله، جعجع در سال 2017 به سعودیها پیشنهاد داده بود که میتواند لبنان را به جنگ داخلی بکشاند.
دبیرکل حزبالله لبنان در ادامه از جعجع خواست تا اگر بهدنبال ایجاد جنگ داخلی در لبنان است، بداند حزبالله 100 هزار رزمنده در اختیار دارد و خود را برای نبرد با آنان آماده سازد. با این وجود وی شفاف ساخت که این آمار را تنها برای جلوگیری از جنگ داخلی اعلام کرده است.
حزب القوات اللبنانیه یکی از اصلیترین نیروهای میدانی وابسته به آمریکا در لبنان است که تلاش دارد با استفاده از شرایط وخیم اقتصادی در این کشور نقشههای واشنگتن برای تضعیف محور مقاومت را به اجرا درآورد. آمریکا در سالهای اخیر کوشیده تا با تحریم و محاصره اقتصادی لبنان، این کشور را به آستانه فروپاشی برساند. واشنگتن میخواهد از طریق اقدامات پیوسته سیاسی، اقتصادی و نهایتا نظامی، با وارد آوردن ضربهای کشنده به مقاومت لبنان، تهدیدات علیه رژیمصهیونیستی را از بین ببرد. اقدامی که تاکنون موفقیتی در پی نداشته و در جدیدترین فاز آن باعث ایجاد معادله وحشت جدیدی علیه تلآویو شده است. آمارهای اعلام شده از سوی دبیرکل حزبالله لبنان، درباره حضور 100 هزار نظامی در ساختارهای نظامی این گروه درحالی است که نیروی زمینی ارتش رژیمصهیونیستی تنها 130 هزار نیرو دارد.
سناریوها درباره تعداد نظامیان حزبالله
شیخ «نعیم قاسم»، معاون دبیرکل حزبالله لبنان در گفتوگو با «روت روبین رایت»، خبرنگار نشریه آمریکایی «نیویورکر» در دسامبر سال 2016 (آذر 1395) درباره تعداد نیروهای این گروه اعلام کرده بود: «حزبالله لبنان با بیش از 20 هزار نیرو و نیروهای ذخیره دوبرابر این مقدار، بزرگترین نیروی مقاومت را در جهان عرب دارد.» این تعداد نیرو در کل شامل 60 هزار نظامی میشود. سیدحسن نصرالله در سخنان اخیر خود تعداد رزمندگان گروه تحت رهبریاش را 100 هزار تن عنوان کرد، اما مشخص نساخت این تعداد، افراد رزمنده این گروه هستند و یا شامل افراد ذخیره نیز میشوند. در این میان دو سناریوی کلی وجود دارد. در سناریوی نخست عدد عنوانشده شامل رزمندگان این گروه میشود و افراد ذخیره را دربرنمیگیرد. اگر قاعده یک رزمنده در برابر 2 نیروی ذخیره را در حزبالله درنظر بگیریم، تعداد نیروهای این گروه هماکنون شامل 100 هزار رزمنده به اضافه 200 هزار نیروی ذخیره خواهد بود. اما در سناریوی دوم اگر 100 هزار نفر را کل آمار نظامی این گروه درنظر بگیریم، حزبالله هماکنون دارای 33 هزار نیروی رزمنده و 66 هزار نیروی ذخیره خواهد بود. برای بررسی این دو سناریو کار سختی پیش روی ما قرار دارد و باید پیش از آن نگاهی به ساختار نظامی حزبالله انداخت، گرچه در انتها با توجه به سطح بالای حفاظت از اطلاعات در این گروه، تشخیص نهایی امری مشکل است.
ساختار نظامی حزبالله
ساختار نظامی حزبالله دارای تفاوتهایی با دیگر سازمانهای نظامی است. در عراق و سوریه گروههای مقاومت مردمی درقالب نیروهای رسمی و دولتی حضور دارند و به همین دلیل از گستردگی سازمانی برخوردار بوده و فعالیتهای مشهودی نیز دارند. در لبنان اما وضعیت بهدلیل ضعف ساختارهای حکومت و فشارهای مستقیم رژیمصهیونیستی شکلی متفاوت دارد. حزبالله بهدلیل امکانات نظارتی فراوان رژیمصهیونیستی در لبنان و همچنین نفوذ نیروهای متخاصم با محور مقاومت در این کشور، دارای فعالیتهای نظامی با رعایت پنهانکاریهای لازم است.
از این رو حزبالله به شدت بر رویههای نظامیای تمرکز کرده که مستلزم جنگیدن با استفاده از تعداد کمی نیرو است که به شدت آموزش دیدهاند. به همین دلیل کادر نظامی این گروه برای مدتزمان زیادی دارای اعضای رسمی به شدت محدودی بود. زیرا از یک سو زیر آتش بودن جنوب لبنان از سوی رژیمصهیونیستی امکانی برای بهکارگیری تعداد بالای نیرو را نمیداد و از سوی دیگر فراهم آوردن تعداد زیادی نیرو نیازمند بودجهای قابل توجه بود؛ مسالهای که از تحمل یک گروه خارج بود. به همین دلیل ساختار نظامی حزبالله به شدت داوطلبمحور است.
این داوطلبان اما با هرداوطلبی فرق دارند. این اعضا بهدلیل دیدگاههایشان درباره لزوم مقابله با رژیمصهیونیستی و تکفیریها بهصورت داوطلبانه وارد ساختارهای نظامی شدهاند و مدتی از وقت خود را برای آموزشهای نظامی توسط مربیان اختصاص دادهاند. این مساله باعث افزایش شدید تعداد نیروهای حزبالله شده است، بدون آنکه بار مالی زیادی به آن وارد سازد.
با این حال یک عامل باعث شده بود تا این روش علیرغم افزایش تعداد نیروها به مانعی بزرگ برخورد کند. کادر رسمی حزبالله در سابقه نظامیشان تنها پا به میادینی گذشته بودند که شامل جنگهای چریکی با تعداد کمی نیرو بود. حزبالله این شیوه را به مدت دو دهه تا سال 2000 علیه صهیونیستها بهکار گرفت و بهصورت چریکی 18 سال حملات متعددی را علیه نظامیان صهیونیست تدارک دید تا آنها درنهایت از جنوب لبنان خارج شوند. در جریان جنگ 33روزه سال 2006 نیز کموبیش چنین شرایطی حاکم بود و از سوی دیگر این جنگ زمان زیادی نیز طول نکشید. اما در این میان یک تجربه متفاوت باعث شد تا حزبالله قابلیت راهبری تعداد زیادی رزمنده در میادین جنگ را بهدست آورد.
حزبالله در جنگ سوریه از آغاز تاکنون نقشی غیرقابل انکار داشته و همواره ساختار نظامی خود را در این مدت درحال طرحریزی عملیات در جایجای سوریه و انجام عملیات دیده است. در این جنگ نیروهای حزبالله در کنار ارتش کلاسیک سوریه جنگیده و پس از آن نیز جنگ را در کنار دیگر اضلاع محور مقاومت، یعنی نیروهای لشگرهای افغانستانی فاطمیون، پاکستانی زینبیون، عراقی حیدریون و آذربایجانی حسینیون تجربه کردهاند. اکثر این لشکرها از تعداد بالایی سرباز تشکیل شدهاند، بهگونهای که تعداد سربازان فاطمیون و زینبیون هرکدام 20 تا 40 هزار تن برآورد میشود.
از سوی دیگر حزبالله خود نیز در این جنگ نمیتوانست با تعداد کمی نیرو بجنگد و مجبور بود در جریان عملیاتهای مختلف خود ازجمله پاکسازی ارتفاعات عرسال در مناطق مرزی میان سوریه و لبنان از تعداد زیادی نیرو بهره گیرد. به همین دلیل پس از جنگ سوریه، حزبالله به چنان تجربه گرانبهایی دست یافته که میتواند تعداد زیادی نیرو را در عملیاتهای متعدد و در زمانهای طولانی سازماندهی کرده و روانه میادین نبرد کند. این تجربه قابلیت بهرهبرداری از تعداد زیادی داوطلب را در سازمان نظامی حزبالله فراهم آورده است.
امکانسنجی جمعیتی تعداد رزمندگان حزبالله
لبنان هماکنون دارای 6 میلیون و 700 هزار ساکن است که بهنظر میرسد این عدد شامل بیش از 1.5 میلیون نفر آواره سوری مستقر در این کشور نیز میشود. از این رو جمعیت لبنانیهای ساکن در کشورشان را باید در حدود 5 میلیون نفر دانست. بنابر آمارها، در سایه رشد جمعیت شیعیان در لبنان، این گروه درحال حاضر نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند که چیزی معادل 2.5 میلیون نفر است. بهصورت تقریبی اگر نیمی از آنان را مذکر، و بار دیگر نیمی از جمعیت مذکر را قادر به حمل سلاح بدانیم چیزی معادل 650 هزار تن از شیعیان لبنان را مردانی تشکیل میدهند که قادر به جنگیدن هستند. با این وجود اما بهطور معمول در میان جمعیتها، هیچگاه نمیتوان با درنظر گرفتن تفاوت در روحیه و تفکرات افراد مختلف، تمام مردان بالغ را جزء افراد قابل رزم تلقی کرد. در این میان اما حزبالله میگوید 100 هزار رزمنده دارد که چیزی شامل 15 درصد از مردان قادر به حمل سلاح در میان شیعیان است. سیدحسن این تعداد را اینگونه توصیف کرده است که «مسلح و آموزشدیدهاند و آمادهاند فقط با اشاره و نه دستور بروند و کوهها را از جا بکنند.» این مساله نشان میدهد که به احتمال زیاد قاعده یک در میدان 2 ذخیره هماکنون نیز وجود دارد، زیرا 100 هزار نفری که توصیف شدهاند قادر به تحرک سریع برای انجام عملیات هستند. با توجه به این شرایط باید گفت نیروهای رزمنده این گروه از 20 هزار تن به 100 هزار تن رسیدهاند و تعداد نیروهای ذخیره آن نیز از 40 هزار تن به 200 هزار تن افزایش یافتهاند. درصورت درستی این سناریو مجموع کادر نظامی حزبالله 300 هزار نفر است که شامل نیمی از جمعیت مردان بالغ شیعه در لبنان میشود.
آیا در لبنان تنها حزبالله با صهیونیستها میجنگد؟
بهجز حزبالله جنبش شیعی امل نیز یکی از گروههای عمده نظامی در لبنان است که دارای سوابق طولانیمدتی در حوزه نظامی است. تعداد نظامیان جنبش امل به هزاران تن میرسند. بهجز شیعیان اما گروههای دیگری نیز در لبنان حضور دارند که جزئی از محور مقاومت بهحساب میآیند. با توجه به جمعیت فلسطینیها در لبنان، گروههای متعدد نظامی فلسطینی نیز هر کدام هزاران نیرو در اختیار دارند.
از سال 1948 چیزی در حدود 360 هزار فلسطینی اسامی خود را با کمک آژانس امداد سازمان ملل (UNRWA) در لبنان ثبت کردهاند که بر اساس برخی تخمینها همچنان بین ۱۸۰ تا ۲۵۰ هزار نفر از آنان در این کشور باقی ماندهاند. با این حال احتمال دارد تعداد زیادی از پناهندگان اسامی خود را ثبت نکرده باشند و یا از ثبت اسامی فرزندانشان که در لبنان به دنیا آمدهاند، خودداری کرده باشند. این جمعیت فلسطینی نیز در لبنان دارای گروههای نظامی مختص به خود هستند، بهگونهای که حتی شاخه نظامی سازمان فتح در لبنان، علیرغم مواضع متفاوت شاخه سیاسیاش، دارای ارتباط خوبی با گروههای مقاومت است. همچنین گروه مرحوم «احمد جبرئیل» نیز یکی از گروههای برجسته از میان مبارزان فلسطینی در لبنان است که کمکهای زیادی را در دورههای گذشته در اختیار حزبالله قرار داده است.
چرا حزبالله تنها لبنانی نیست؟
حزبالله لبنان پس از ورود به معادلات سوریه با توجه به نشان دادن کارآمدی از خود، موفق شد تا با جلب توجه مردم سوریه آنها را نیز وارد ساختارهایی مشابه با خود کند. در اینجا باید توجه داشت که حزبالله لبنان به دلیل ویژگیهایش متفاوت از سازمانهای بسیج مردمی در عراق و سوریه است. حزبالله دارای مجموعهای از توانمندیهاست که میتواند در حوزههای مختلف به حرکت دربیاید؛ همین مساله یکی از وجوه تفاوت آن با دیگر سازمانهای نظامی ازجمله بسیج مردمی است.
حزبالله از میان گروههای مردمی در سوریه چه سوریتبار و چه لبنانیتباران ساکن در این کشور دست به جذب نیرو زده و آنها را با تعدادی چند 10هزار نفری وارد ساختارهای خود ساخته است. این نیروها نیز همانند عملکرد این گروه در لبنان، بروز و ظهور فیزیکی چندانی ندارند. در جنگ آتی حزبالله با هرگروهی این اعضا نیز به آن خواهند پیوست.
حزبالله تنها نیست
به جز لبنان در سوریه، عراق و یمن نیز ساختارهای گستردهای برای گسترش محور مقاومت ایجاد شدهاند که هرکدام شامل صدها هزار نیرو میشوند. نیروهای داوطلب مردمی در عراق که الزاما تمام آنها به استخدام رسمی حشدالشعبی درنیامدهاند 400 هزار تن تخمین زده میشوند. انصارالله یمن نیز که گفته میشود تا سال 2011 تنها 100 هزار نیروی مسلح داشته است هماکنون قابلیت بسیج نیروهایی تا 400 هزار تن را دارد.
در سوریه نیز نیروهای مقاومت مردمی با تعداد 100 هزار تن ایجاد شدهاند که 70 هزار نیرو از اعضای محور مقاومت شامل نیروهایی از افغانستان، پاکستان، آذربایجان و عراق در کنارشان حضور دارند.