• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۰-۰۷-۲۸ - ۰۱:۴۲
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 0
  • 0
بررسی فیلم جنایی «گناهکار»، جدیدترین اثر آنتوان فوکوآ

هنوز بزرگ‌ترین سرمایه سینما داستان است

ماجرای گناهکار درباره یکی از پلیس‌های لس‌آنجلس است که ۸ ماه پیش خطایی مرتکب شده و به‌واسطه خشونتی که به خرج داده، باعث مرگ یک نفر شده است. او حالا در یک مرکز پاسخگویی تلفنی به تماس‌های فوری مردم یعنی همان ۹۱۱ آمریکایی که چیزی معادل ۱۱۰ در ایران است، فعالیت می‌کند و منتظر برگزاری دادگاه است تا تکلیف آینده شغلی‌اش مشخص شود.

هنوز بزرگ‌ترین سرمایه سینما  داستان است

میلاد جلیل‌زاده، روزنامه‌نگار: «گناهکار» یک اقتباس آمریکایی از فیلمی دانمارکی به همین نام است که با فاصله‌ای کمتر از سه سال نسبت به نسخه اصلی منتشر می‌شود. هر دوی این فیلم‌ها بسیار دیده و پسندیده شدند؛ خصوصا نسخه دانمارکی که به‌عبارتی نسخه اصلی هم هست. دیدن فیلم گناهکار غیر از نکاتی که معانی مستتر در فیلم توجه ما را بهشان جلب می‌کند، ازجمله بحث گناه، توبه، صداقت، قضاوت و چیزهای دیگری از این‌دست که بعد معنوی دارد و مسائلی مثل خانواده، خشونت پلیس، خشونت والدین، بحث حضانت فرزندان و چیزهای دیگر که بعد اجتماعی دارد، از چند جهت دیگر هم قابل‌توجه است. یکی از این نکات، اقتباس‌های آمریکایی است که حتی اگر نسبت به نسخه اصلی ضعیف‌تر باشند، به‌دلیل امپراتوری پخش و تبلیغات سینمای آمریکا بیشتر دیده می‌شوند. نکته دیگر نوع روایت این فیلم‌ است که بر صدا متمرکز بود. در این فیلم هیچ امکانات خاصی به‌کار نرفته و به‌عبارتی با کمترین امکانات ساخته شده است. تنها چیزی که این فیلم را باارزش و بااهمیت کرده، داستان است. از این جهت می‌توان نهیب‌های جدی و سوزاننده‌ای به سینمای ایران زد که بهانه‌اش را برای ضعف در خیلی از قسمت‌ها نبود امکانات فنی جا می‌زند؛ حال آنکه مشکل اصلی‌اش ضعف در قصه‌گویی است. در ادامه به بررسی فیلم گناهکار و مقایسه آن با نسخه دانمارکی‌اش پرداختیم. بخش دیگری از آنچه می‌خوانید، به پیشینه صدا در سینمای جهان اشاره دارد و چهار فیلم که در آنها صدا و مکالمه عنصر اصلی بوده، بررسی شده است.

  یک درام جنایی خلوت اما نفس‌گیر و پراسترس

گناهکار یک درام جنایی به کارگردانی آنتوان فوکوآ و با بازی جیک جلینهال است که درحقیقت بازسازی یک فیلم دانمارکی به همین نام و محصول سال ۲۰۱۸ به‌حساب می‌آید؛ فیلمی که اولین کارگردانی گوستاو مولر بود و نماینده دانمارک در اسکار غیرانگلیسی‌زبان شد؛ همان بخش از جشن آکادمی که حالا بخش بین‌الملل نام گرفته است. فوکوآ فیلمساز مشهوری است و همچنان فیلم «روز تعلیم» او در سال ۲۰۰۱ یکی از شاخص‌ترین و موثرترین فیلم‌های جهان در ژانر نئونوآر است. به‌عنوان یک فیلم شناخته‌شده دیگر از فوکوآ، او در سال ۲۰۱۶ «هفت دلاور» را ساخت که بازسازی یک وسترن کلاسیک آمریکایی بود و آن وسترن هم خودش اقتباسی از «هفت سامورایی» آکیرا کوروساوا به‌حساب می‌آمد؛ اما فیلم فوکوآ به لحاظ موضع‌گیری‌اش در قبال نژادهای مختلف یا به‌عبارتی همان دیاسپورای ساکن آمریکا، کاملا در جهت خلاف وسترن‌های کلاسیک قرار داشت و از این جهت کار مهم و موثری در جریان وسترن نو به حساب می‌آمد. این فیلمساز سیاه‌پوست خداباور است و خداباوری‌اش موضوعی است که معمولا آن را به‌صورت واضح بیان می‌کند. این حتی در زندگی شخصی او هم نمود دارد، چنان‌که برخلاف اکثر ستاره‌ها و مشاهیر هالیوود، از سال ۱۹۹۹ که ازدواج کرد، تابه‌حال به همسرش وفادار مانده است. علاوه‌بر زندگی شخصی، خداباوری فوکوآ در غالب فیلم‌هایش هم دیده می‌شود؛ گاهی مثل روز تعلیم یا همین فیلم گناهکار، با نمایش مکافات عمل یا توبه و گاهی مثل هفت دلاور به شکلی عیان‌تر، چنان‌که مظهر خباثت و شر را سرمایه‌داری نشان می‌دهد که کلیسا را به آتش می‌کشد. در فیلم گناهکاران جلینهال، بازی خوب و قابل تحسینی ارائه داده است. این فیلم فقط روی یک هنرپیشه تمرکز دارد و البته چند نفر دیگر هم که مقداری مهم هستند بازی صوتی دارند نه تصویری. به‌رغم تلاش فیلمساز پخته و باتجربه‌ای مثل فوکوآ و بازی خوب جلینهال، تقریبا منتقدان بر این نکته اجماع داشتند که نسخه دانمارکی فیلم همچنان اثر بهتری بوده است. همین قضیه خودش قصه‌ای پرغصه است. تعداد فیلم‌های آمریکایی مشهوری که کپی یا اقتباس از اثری غیرآمریکایی هستند، بسیار زیاد است اما تسلط آمریکا بر بازارهای پخش و تبلیغات، باعث می‌شود که آن نسخه‌های اصلی، هرچند با کیفیت بهتر، اساسا دیده نشوند.

تعریض دیگری بر مادران بی‌رحم در سینمای آمریکا

ماجرای گناهکار درباره یکی از پلیس‌های لس‌آنجلس است که ۸ ماه پیش خطایی مرتکب شده و به‌واسطه خشونتی که به خرج داده، باعث مرگ یک نفر شده است. او حالا در یک مرکز پاسخگویی تلفنی به تماس‌های فوری مردم یعنی همان ۹۱۱ آمریکایی که چیزی معادل ۱۱۰ در ایران است، فعالیت می‌کند و منتظر برگزاری دادگاه است تا تکلیف آینده شغلی‌اش مشخص شود.  ستوان جو بیلور با دوست و همکار خودش که در آن صحنه حاضر بوده و همسرش که ظاهرا پس از این اتفاق قصد جدایی از او را دارد، سناریوی خاصی برای شهادت ناظران در دادگاه چیده‌اند تا جو بتواند از محکومیت قسر در برود. اینها را البته درخلال مکالمات تلفنی با افراد مختلف در طول فیلم می‌فهمیم و کل ماجرای فیلم گناهکار، در شیفت شبانه یک مرکز ۹۱۱ و طی یک شب تا صبح می‌گذرد. جو بیلور در این مرکز تماسی از طرف مادر یک کودک دریافت می‌کند که باعث می‌شود بفهمد پدر این دختر بچه به خانه آنها نزد مادرش آمده و احیانا برادر کوچک‌تر این دخترک را کشته و مادر خانواده را با خود برده است. مادر این بچه‌ها در خودروی پدرشان است و جو تلاش می‌کند از پشت تلفن همه‌چیز را کنترل کند. خشونت پلیس که نمایش همدلانه و قابل درکی از آن را می‌بینیم و البته نهایتا در اینجا به توبه‌ای زیبا ختم می‌شود، یکی از درون‌مایه‌های اصلی فیلم است. نکته دیگر که طی سال‌های اخیر در چند فیلم آمریکایی دیده شده اما گفتمان غالب سینمای آمریکا نیست، انتقاد به قانون زن‌سالار ایالات‌متحده در پرونده‌های خانوادگی است. غیر از مشکلی که خود جو بیلور در خانواده‌اش پیدا کرده، اتفاقی که برای خانواده تماس‌گیرنده با ۹۱۱ رخ داده هم اساسا از آنجا نشأت می‌گیرد که دادگاه‌های آمریکا پس از هر جدایی، بدون سنجیدن هر جزئیاتی، حضانت را به مادر می‌دهند و پدر به‌رغم اینکه در ملاقات با فرزندش محدود است، موظف به پرداخت خرجی و نفقه به آنها هم می‌شود. از «جوکر» تا «نامتعادل» در سال‌های اخیر، فیلم‌های مهم و شاخصی بودند که به چنین مادرانی نقدهای جدی داشتند و البته انتقادات تندتری هم در سینمای آمریکا وجود داشت که تا این حد مشهور نشد.

نسخه دانمارکی فیلم گناهکار

نسخه دانمارکی فیلم «گناهکار» بیش از آنکه ممکن است تصور شود، به نسخه آمریکایی‌اش شبیه است. ماجرای فیلم دانمارکی از این قرار است که آسگر هولم، افسر پلیس کپنهاگ که منتظر رسیدگی به جرم خود مبنی‌بر تیراندازی و کشتن یک جوان ۱۹ساله است، فعلا موظف شده به تماس‌های اضطراری در میز اورژانس شرقی پاسخ دهد. عصر قبل از جلسه دادگاه، زنی به نام ایبن استرگارد با او تماس می‌گیرد که نمی‌گوید کار اورژانسی دارد و طوری رفتار می‌کند که انگار با یک کودک، مثلا فرزندش صحبت می‌کند. آسگر در ابتدا قصد داشت تلفن را قطع کند اما حدس می‌زند که ایبن تنها نیست و از او سوالاتی به‌صورت بله و خیر می‌پرسد. زن در نوع پاسخش به این سوالات، با احتیاط فاش می‌کند که ربوده شده است و به‌صراحت از یک ون سفید نام می‌برد... پیدایش ایده این فیلم از یک کلیپ یوتیوبی بود که در دانمارک پخش شد.

 در این کلیپ، زنی با اعزام‌کننده اورژانس تماس می‌گرفت و درحالی‌که رباینده در همان نزدیکی نشسته بود، جوری با تلفن صحبت کرد که انگار به رباینده گفته است با جایی غیر از اورژانس پلیس تماس برقرار می‌کند. این زن به این شکل اپراتور تلفن پلیس را متوجه می‌کند که تحت چه خطری قرار دارد. اتفاقا چند وقت پیش از طرف پلیس ایران هم صوت تماس تلفنی یک خانم در شهر قم منتشر شد که همسر سابقش به خانه او آمده و برایش مزاحمت ایجاد کرده بود.

 این زن با پلیس تماس گرفت و وانمود کرد که سفارش پیتزا می‌دهد و وقتی اپراتور پلیس متوجه شد این تماس‌گیرنده شرایط خاصی دارد، از او سوالاتی به‌صورت بله و خیر پرسید تا بتواند به اصل قضیه پی ببرد. مولر می‌گوید وقتی به این کلیپ صوتی برخورد کرد، بی‌اینکه تصویری ببیند، انگار این زن را دیده بود و تصوری از اتومبیلی که او در آن نشسته و راهی که در آن حرکت می‌کرد، پیدا کرد. چیز دیگری که روی مولر تاثیر گذاشت، «پادکست سریال» بود. سریال یک پادکست روزنامه‌نگاری تحقیقی است که توسط سارا کونیگ میزبانی می‌شود و داستانی غیرداستانی را در چندین قسمت روایت می‌کند. مولر می‌گوید طی دنبال کردن یکی از بخش‌های پادکست سریال که درمورد قتل یک دانشجوی مریلند در سال 1999 بود، با هر قسمت اطلاعات جدیدی درمورد افراد درگیر و مکان‌ها و وقایع به دست می‌آورد؛ طوری که با هر قسمت تصویر او از این افراد تغییر کرد. این روند رودست خوردن مخاطب را می‌شود کاملا در فیلم گناهکار هم دید.

این‌بار کپی برابر اصل نیست

از ژوئن 2020، فیلم دارای رتبه 97درصد تأیید در وب‌سایت Rotten Tomatoes براساس 114 بررسی و میانگین امتیاز 7.94 از 10 است. در اجماع انتقادی وب‌سایت آمده است: «درخشان، خوش‌ساخت و هوشمندانه؛ The Guilty یک درام هیجان‌انگیز با مفهوم بالاست که حداکثر تأثیر را از مشتی مواد اولیه و موثر برمی‌انگیزد. سایت Metacritic هم نمره 83 از 100 را براساس نقد 23 منتقد به فیلم اختصاص داد که نشان‌دهنده تحسین جهانی فیلم بود. این فیلم توانست از مراسم جوایز رابرت که به نوعی اسکار دانمارکی است، جایزه بهترین فیلم سال را دریافت کند. همچنین جایزه بهترین بازیگری مرد و بهترین کارگردانی رابرت هم به آن تعلق گرفت. جوایز بودیل که توسط انجمن منتقدان فیلم دانمارکی اعطا می‌شود هم این فیلم را برنده عنوان بهترین فیلم و بهترین بازیگر مرد برای یاکوب سدرگرن کرد. نسخه دانمارکی گناهکار همچنین توانست جایزه ستلایت را برنده شود؛ جوایز ستلایت جوایز سالانه‌ای هستند که توسط آکادمی مطبوعات بین‌المللی در هتل کانتیننتال لس‌آنجلس اعطا می‌شوند. انجمن منتقدان فیلم آستین در تگزاس گناهکار را بهترین فیلم خارجی سال دانست و هیات ملی بررسی فیلم آمریکا هم این فیلم را در میان پنج اثری قرار داد که هرسال به‌عنوان برترین‌های سال انتخاب می‌کند. اما نسخه آمریکایی گناهکار، در وب‌سایت بررسیRotten Tomatoes ، دارای 70درصد اعتبار براساس 146 نقد و میانگین امتیاز 6.4 از 10 است. در اجماع انتقادی وب‌سایت آمده است: «گناهکار یکی دیگر از بازسازی‌های آمریکایی شده است که تحت‌الشعاع نسخه اصلی قرار دارد، اما ایده آن هنوز به اندازه کافی محکم است تا جایی که می‌تواند از یک تریلر پرتنش با بازی‌های خوب پشتیبانی کند.» متاکریتیک هم براساس 35 منتقد، نمره متوسط 63 از 100 را به فیلم داد که نشان می‌دهد اثر به‌طورکلی نقدهای مطلوبی دریافت کرده است؛ هرچند با نسخه دانمارکی، فاصله‌ای محسوس دارد. نسخه آمریکایی فیلم گناهکار برای اولین‌بار، ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۱ در جشنواره تورنتو نمایش داده شد اما جایزه‌ای دریافت نکرد.

در همین رابطه مطلب زیر را بخوانید:

تنها صداست که برای سینما می‌ماند (لینک)

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار