نیلوفر مژدهی، روزنامهنگار: شکست پرسپولیس به الهلال تاحدی قابل پیشبینی بود. این شکست ایرانیها را شوکه نکرد. چرا ما باید الهلال را شکست میدادیم وقتی هیچ فاکتور برتری از آنها نداشتیم؟ آیا زمان آن نرسیده قبول کنیم در فوتبال بهدلیل عدم حرفهایگری و رعایت نکردن اصول مربوطه عقب ماندیم؟ بهلحاظ دیپلماسی فوتبالی هم باختیم. سختافزاری و نرمافزاری هم باختیم و این شکست هرچند متوجه تیم پرسپولیس، باشگاه و عواملش است، اما شکست فوتبال ایران است. در اینجاست که باید فدراسیون فوتبال جدید را هم با همه ظاهرسازیهای زیبایش مقصر دانست. ما گول نمیخوریم. این فوتبال از راس بیمار است و نیاز به بازنگری دارد. نه از آن بازنگریهای شعارگونه که بازنگری اساسی ازلحاظ رعایت متر و معیارهای متداول. این هم حرف مردم عادی است و هم حرف صاحبنظران فوتبال که معتقدند تیم پرسپولیس شایستگی پیروزی در این مسابقه را نداشت.
بیثباتی درمقابل اقتدار مطلق
تیم پرسپولیس برخلاف ادوار گذشته صلابت لازم را نداشت. میتوانیم تغییرات اخیر در این تیم را علت اصلی این بیثباتی بدانیم. درمقابل تیم الهلال با ترکیبی منسجم که حاصل صرف هزینههای هنگفت و جذب ستارههای خوب بینالمللی است وارد مسابقات شد و بیراه نیست اگر بگوییم خیلی بیش از حد تصور از پرسپولیس بهتر بازی کرد. این تیم حتی از آن تیمی که مقابل استقلال بازی کرد بهتر بود و همین نشان میدهد در این مدت روی تیم کار شده و بهمراتب قویتر شدهاند. درعوض در باشگاه پرسپولیس انواع بدسلیقگیها و بیبرنامگیها شکل گرفت و از آن تیم سابق گلمحمدی تیمی روانه مسابقات شد که حتی کمترین شباهتی به پرسپولیس دور قبل نداشت.
بیژن ذوالفقارنسب درمورد این تیم و علل شکستش مقابل الهلال به «فرهیختگان» گفت: «پرسپولیس در شرایط بدی وارد این مسابقه شد؛ چراکه مسابقات لیگ تعطیل بود و بهدلیل بازیهای تیم ملی بازیکنان دراختیار مربی تیم پرسپولیس نبودند. ازطرفی برخی بازیکنان جدا شدند و برخی که آمدند، هنوز به خوبی با تیم هماهنگ نشدهاند. لازم است تفکرات مربیان پرسپولیس به این بازیکنان القا شود.»
وی ادامه داد: «یکی از راهکارهای موفقیت تیم پرسپولیس در سالهای اخیر بازی مالکانه یا حفظ توپ بود که در این زمینه تمرین زیاد و برگزاری مسابقات در شرایط سخت را میطلبد. این اتفاق برای پرسپولیس رخ نداد و زمان زیاد لازم است تا تیمی بتواند 20 ثانیه مستمر مالکیت توپ را کاملا داشته باشد. این تیم حتی 5 ثانیه هم مالکیت توپ را نداشت. این تیم بازی قابلقبولی انجام نداد و تحت فشار تیم خوب و یکدست الهلال قرار گرفت. تیمی که میلیاردها دلار هزینه کرده و دوسه ماه تحت پوشش حرفهای قرار گرفته بااقتدار کار میکند. اگر از حق نگذریم، تیم الهلال بهمراتب از پرسپولیس توانمندتر بود.»
ناهماهنگی با آسیا
لیگ ما پیش از این قرار بود 7 مهر آغاز شود. این اتفاق به هردلیل رخ نداد. شاید حتی 7 مهر هم دیر بود و بخشی از این تاخیر بهدلیل بینظمیهای لیگ قبل است. این تاخیر اما در چنین شرایط بدی یقه فوتبال ما را میگیرد. آنجا که تیمهای عربی و آسیای شرقی هماهنگ با کنفدراسیون فوتبال آسیا مسابقات باشگاهی خود را شروع کردند، ولی باشگاههای ما هنوز مسابقات را شروع نکردهاند هیچ، درگیر سختافزارهای برگزاری مسابقات هستند. بهنظر میرسد در فدراسیون فوتبال همتی برای ایجاد این هماهنگی وجود ندارد و شاید آقایان اصلا متوجه اهمیت این هماهنگی نیستند. چرا الهلال اینقدر آماده و پرسپولیس اینهمه بیبرنامه بود؟ چون آنها در کوران مسابقات لیگ هستند و آماده وارد این بازی شدند، ولی زمان برگزاری بازی هفته اول پرسپولیس دیروز اعلام شد. پرسپولیس با چه شناختی نسبتبه خودش وارد این مسابقه شد؟ مگر با بازی تدارکاتی با سپاهان پشت درهای بسته میتوان الهلال را شکست داد؟ نه اینکه تقصیرها را از کادر فنی پرسپولیس و مدیریت سستش دور کنیم، بلکه لازم است قبول کنیم لازمه موفقیت در این بازی هماهنگی بیشتر بود نه تیمی تا این حد ناآماده با آن آبروریزیای که بهوجود آمد.
ذوالفقارنسب این موضوع را از بدیهیات فوتبال میداند و میگوید: «هر فدراسیونی باید یک رابطه نزدیک با کنفدراسیون خودش داشته باشد. فدراسیون جدید نتوانسته ارتباط بگیرد. درست است چندماه بیشتر از عمر این فدراسیون نمیگذرد، ولی در اولین کارشان باید این هماهنگی را ایجاد میکردند. میدانم کنفدراسیون فوتبال آسیا برای فوتبال ایران احترام قائل است و تلاش میکنند نارضایتی وجود نداشته باشد، ایراد اما از فدراسیون ما است؛ چراکه آن آگاهی و اطلاعات و ریشههای ارتباط داشتن را بلد نیستند. آنها نمیتوانند ارتباط برقرار کنند و نمیتوانند از کنفدراسیون توقع داشته باشند در اوج کار بهدنبال مشکلات ما باشند. این ما هستیم که باید برنامه و راهکار به کنفدراسیون بدهیم. مشکل اصلی ما از عدم آگاهی و اطلاعات است.»
فقر دیپلماسی فدراسیون همیشه بازنده
اگر قبول نکنیم که ازنظر دیپلماسی از ضعیفترینها هستیم، به خودمان دروغ بزرگی گفتهایم. در این بازی الهلال نهتنها برنده بازی فوتبال شد، بلکه فدراسیون فوتبال این کشور نیز شکست سنگینی به ما تحمیل کرد. سخت است باور کنیم عربستان بهتازگی از میزبانیاش مطلع شده بود. آنها حتی قبل از بازی با استقلال رایزنیها را آغاز کردند، چون روال دیپلماسی را میدانند. سالها است آنها با نفوذی که در کنفدراسیون فوتبال آسیا دارند، از فاکتور رابطه برای پیشبرد اهدافشان استفاده میکنند و موفق هم بودند. درحالیکه ما از ادوار گذشته حتی کرسیهایمان را به دیگری تعارف کردیم و در این بین آنها که کار را بلد بودند، همین صندلیها را از ما ربوده و حالا از قله آسیا برایمان دست تکان میدهند. فدراسیون فوتبال ما کدام مرد بانفوذ را در کنفدراسیون فوتبال آسیا دارد؟ فدراسیون ما کدام لابی موثر را انجام داده و با اینهمه عظمت و افتخاری که فوتبالمان برای آسیا کسب کرده، کدام حرکت دیپلماسی را انجام دادیم که بهعنوان اعتبار فوتبالمان به تغییر جایگاهمان کمک کند؟ پرواضح است که ما این راهکارها را بلد نیستیم، ولی به خودمان دروغ میگوییم. ذوالفقارنسب تاکید دارد رجال ورزشی ما راه را نمیدانند. او میگوید: «بهترین تیم ما از هفته قبل نمیدانست چه زمانی و کجا بازی دارد و 12 روز قبل اطلاعات گرفت، ولی الهلالیها بیشک از یکیدو ماه قبل خبر داشتند. آنها خود را آماده این بازی کرده بودند و ما هنوز بهدنبال کسب اطلاعات بودیم.»
وقتی پرواز کنسل شد
میتوانیم خودمان را گول بزنیم. ما میدانستیم عربستان طبق سنوات قبل راهکاری برای تضعیف روحیه تیم پرسپولیس پیدا میکند. آیا نمیتوانستیم برای این موضوع واضح راهحلی پیدا کنیم. آیا نمیتوانستیم شرایطی فراهم کنیم تا تیم زودتر از اینها به عربستان برود و بازیکنان ملی بعدا به تیم ملحق شوند؟ آیا حق پرسپولیس نبود تا با اقدام بهموقع مسئولان باشگاه درگیر بازی کثیف الهلالیها نشود؟ آیا نمیتوانستند مشکلات عجیب این سفر را با راهکارهای خود حنثی کنند؟ بدون شک اگر راه دیپلماسی را بلد بودند، اگر قبلا با این جو و شرایط آشنا بودند و اگر خاک ورزش را خورده بودند، این اتفاقات قابل پیشبینی بود. بارها رقبای ما در حوزه خلیجفارس تیمهای ما را با چنین چالشهایی روبهرو کرده بودند، از اینرو میتوانستیم ضدتاکتیکی رو کرده و با برنامه ازقبل طراحیشده، این اقدامشان را خنثی کنیم. البته که اینبار اشتباه داخلیها در اقدام بهموقع برای کارهای سفر کار را سختتر از همیشه کرد. ذوالفقارنسب با ما همعقیده است و مدیران را در این زمینه مقصر میداند. او میگوید: «باشگاهها نیز در اینخصوص مقصر هستند؛ چراکه عدم آگاهی در باشگاهها هم وجود دارد. اغلب هیاتمدیرهها جدید هستند. آدمهایی بر مسند کار میآیند که بعضا ورزشی نیستند و برای اولینبار در بخش ورزشی کار میکنند. درصورتیکه مدیریت ورزشی آنهم در باشگاهی با این قدمت آدمهای توانمند بهلحاظ مدیریتی، مدیریت ورزش، مدیریت بینالمللی و اجتماعی میخواهد، درحالیکه ما در این زمینهها همیشه مشکل داریم.»
ضعف یارگیری و فرار ستارهها
الهلال بهخوبی برای این بازی تقویت شده بود. آنها بهتر از قبل بودند و برای ساختن این تیم هزینههایی کردند که در ذهن ما نمیگنجد. در اصل رقابت فقیر و غنی هرگز جذاب نبوده و زجرآور است، درمورد پرسپولیس هم همین اتفاق افتاد. ستارهها از این تیم جدا شدند و نفراتی که رفتند که استخوانبندی تیم را تشکیل میدادند. درعوض الهلال چنان قدرتمند ظاهر شد که میتوان فهمید از حالا آماده فینال آسیا است. این ضعف نهفقط بهدلیل ضعف مدیران باشگاه پرسپولیس است، بلکه دلایل متعدی دارد که هرکدامشان نشان از ضعف مدیریت در کشورمان سرچشمه میگیرد. ذوالفقارنسب میگوید: «جدایی بازیکنان خوب و پرنشدن جای خالی آنها از بلاهای تاسفبار فوتبال ما است. نهتنها پرسپولیس بلکه در دیگر تیمها هم برخی بازیکنان باشگاه خود را رها کرده به لیگ دیگری رفتند. جالب بود وقتی شنیدم بازیکنان متوسط لیگ ما راهی لیگ افغانستان، پاکستان و هند میشوند. باید راهکاری برای مقابله با این بحران پیدا شود. لازم است بدانیم که فوتبال به اندازه کافی قدرت خودکفایی دارد. لیگهای فوتبال اگر درست برنامهریزی شود و کنترل شود ازطریق فضای مجازی به حق طبیعی خود و آن منابع درآمدی لازم میرسند. فوتبال حق پخش ندارد. حق تبلیغات محیطی به باشگاهها نمیرسد و از خیلی منابع درآمدی دیگر محروم است. به همین دلیل فوتبال برای خیلی از باشگاهها در ایران زیانده است؛ یعنی هیچ باشگاهی نیست که هزار تومان سود سالیانه داشته باشد. بودجهها چندین میلیارد تومان است و درآمد صفر است. هرسال باشگاهها 70 درصد از آورده خود را هزینه میکنند که در هیچکجای دنیا چنین سیستمی نمیبینید. امیدوارم این مشکل حل شود.»
خروج برانکو و تیم یحیی
پیش از این و آن روزهایی که برانکو تیم را رها کرد و رفت خیلیها بر این باور بودند پرسپولیس تیمی است که او ساخت و حالا ما نتیجه ساختههای برانکو را برداشت میکنیم. اما با این شکست خیلی انتقادها متوجه یحیی گلمحمدی شد. او هم مسئولیت شکست را پذیرفت، ولی بهواقع آیا این تیم تیم برانکو است یا تیم یحیی. چرا آن زمان که برنده بود باور نداشتیم تفکرات این مربی باعث موفقیت شده و حالا از آن بهعنوان تیم یحیی یاد میکنیم. قطعا در شکلگیری این تیم برانکو نقش زیادی داشت، ولی اینهمه موفقیت از تیمی که برانکو ساخته بود، منصفانه نیست و شاید وقت آن رسیده که بپذیریم تیم از ابتدا برپایه تفکرات گلمحمدی بنا شده است؛ چه آن زمان که برنده شد و چه حالا که شکست سنگینی را پذیرفت.
ذوالفقارنسب میگوید: «نتایج سهچهار سال اخیر متعلق به یحیی گلمحمدی و همکار فنی اوست. وقتی بردند همه به او و همکارانش تبریک گفتند و وقتی شکست خورد همه درحال انتقاد هستند. پس همه ایرادات متوجه این مربی است. نقلوانتقالات هم همچون قبل بر گردن سرمربی است. هرچند در کار مقطعی نمیتوان همیشه مربی را نقد کرد. امکانات، بازیکنان و اردوها و تدارکاتی که دیدند همه دخیل هستند. این تیم یحیی گلمحمدی است و همانطور که فصل قبل همه بهبه و چهچه کردند، امروز هم خیلیها انتقاد میکنند، حتی اگر عوامل بسیاری در این ناکامی دخیل باشند.»
چه بلایی در لیگ سر پرسپولیس میآید؟
پرسپولیس لیگ را با روحیهای ضعیف آغاز میکند. بدون شک غم سنگین حذف از آسیا با این شکست سنگین روی ذهن و ساق بازیکنان تاثیر منفی میگذارد. با اینحال زمان قضاوت نیست. اگر آنها سال قبل خوب بودند پس میتوانند بازهم خوب باشند. دلایل زیادی برای ناکامی پرسپولیس در این بازی وجود داشت که به بخشی از آنها پرداختیم، ولی باید باور کنیم این تیم میتواند بهتر شود. هنوز استخوانبندی خود را حفظ کرده و هنوز تفکرات کادر فنی در این تیم وجود دارد. شاید مسابقات لیگ بتواند بار دیگر این تیم را جلا دهد. از اینرو هنوز هم میتوان به پرسپولیس بهعنوان مدعی قهرمانی نگاه کرد. تیمی که به دلایل زیادی به الهلال باخت و حالا باید در لیگ دوباره خود را احیا کند. ذوالفقارنسب میگوید: «این کادر فنی توانمندیهای زیادی دارد. چندسالی با اقتدار کار کردند. با یک مسابقه هرچند حساس نباید موفقیتهای قبل را فراموش کنیم. بازیهای خوب از این تیم دیدیم و آینده واقعیت را نشان میدهد. این تیم تمرینات کافی نداشت و آماده نبود. پرسپولیس در بازی با الهلال به بلوغ نرسیده بود. شاید آنچه دیدیم 50 درصد از ظرفیت پرسپولیس بود. آنها با تمرینات بهتر و حتی برگزاری اردوی چندروزه و بازیهای دوستانه ارتقا پیدا میکنند. این تیم را با یک بازی نباید قضاوت کرد. این تیم حتی اگر الهلال را شکست میداد باید نقاط ضعفش نقد میشد. تیمی با این قدمت حتما از باخت به الهلال عاملی برای تولد دوبارهاش خواهد ساخت.»