مجتبی اردشیری، روزنامهنگار: پاییز و مشخصا مهرماه، هیچگاه زمان خوبی برای سامانهها و کانالهای دانلود غیرقانونی فیلمهای خارجی نبوده؛ در پاییز 96 چندین سایت و کانال تلگرامی مهم دانلود فیلم خارجی ازجمله «تاینی موویز» بسته شد، در پائیز 97، این اتفاق برای «دیبا مووی» و چند کانال و سایت مهم دیگر رخ داد و سال گذشته هم نوک پیکان مسدودیها به «سینما» و چند پایگاه دیگر رسید.
برخی مدیران، دلیل این کار را فراهم کردن زمینههای لازم برای ورود به بازار «قانون کپیرایت» عنوان کردهاند اما بسیاری از مطلعان در آن زمان میدانستند که این حذف کردنها تنها درنتیجه آماده کردن بستری برای ظهور سامانههای پخش فیلم داخل کشور است؛ سامانههایی که در آن زمان، تازه بالا آمده بودند و مخاطب ایرانی استقبال چندانی از آنها به عمل نمیآورد. این گزاره، حالا که چهارسال از آن روزها میگذرد، کاملا تثبیت شده است.
دستگاههای ذیصلاح داخلی، سایتها و کانالهای تلگرامی دانلود فیلم را بستند تا مردم، خوراک خود را از ویاودیها تامین کنند وگرنه در اصل قضیه که عدم رعایت قانون کپیرایت است، ایران هیچگاه گامهای حداقلی نیز برنداشته است.
اما خیلی جالب است که تداوم این روند، سبب زایش بالهای بیشتری برای سامانههای اینترنتی پخش فیلم شد. کرونا مسیر چندساله موفقیت این سامانهها را به چند شب رسانده و مخاطبی که نه میتوانست سینما برود و نه خوراک خود را از تلویزیون وطنی و شبکههای ماهوارهای تامین نمیکرد، چارهای جز گسیل بهسمت این سامانهها نداشت.
آنها خیلی زود گل کردند و با پول اشتراکی که در عرض چندماه به سهبرابر هم رسید، به عرصه تولید هم قدم گذاشتند و توانستند از آب گلآلود نبود سیاستگذاریها در تولید و نمایش آثار سینمایی، ماهیگیری کنند و چهرههای مطرح کارگردانی و بازیگری آن مدیوم را بهسمت خود بکشانند.
حالا امروز این پلتفرمها، به لویاتانهایی تبدیلشدهاند که اریکه قدرت نظام تولید و پخش را در دست دارند و بهواسطه شفاف نبودن آمارها و البته عدم رعایت قانون کپیرایت، به سرمایههای هنگفتی دست یافتهاند که تاریخ ایران، هیچگاه نمونه آن را در دیگر مدیومها ازجمله سینما، تلویزیون و شبکه نمایش خانگی مشاهده نکرده است.
اما بگذارید برای روشن شدن بیشتر بحث از میزان مخاطبان فیلمهای خارجی آغاز کنیم.
آیا فیلمهای خارجی در پلتفرمها مخاطبان بسیاری دارند؟
برای یافتن پاسخ این پرسش تنها یکراه وجود دارد، اینکه مدیران پلتفرمهایی نظیر «فیلیمو»، «نماوا» و «فیلمنت» آمار واقعی دانلود و تماشای این فیلمها را اعلام کنند. جز این هر مسیر دیگری، تخمین محسوب شده و چندان مستند نیست. اما پرواضح است سیستم سینمایی که مخاطبان خود را دههها دربرابر تماشای فیلمهای خارجی در سالنهای سینما تشنه نگه داشته و آنها را وادار به تامین خوراک خود از مراجع غیرقانونی نموده، میداند که تعداد مخاطبان این فیلمها، گاهی از تعداد مخاطبان فیلمهای روز خودمان هم بیشتر است. مخاطبانی که بدون هیچهزینهای در خانه نشسته و فیلمهای موردعلاقه خود را بهراحتی و بهرایگان از دهها مرجع و کانال اینترنتی دانلود کرده و هر بار که بخواهند و در هر ساعاتی از شبانهروز که دوست داشته باشند، تماشا کنند. شدت میزان استقبال ازاینگونه آثار بهاندازهای است که حتی بسیاری از مخاطبان حاضر هستند برای تماشای فیلمهای چندینسال قبل که مشمول ممیزی شده، بلیت خریده و در شرایط کرونایی، به سینما بروند، مثلا در سال گذشته فیلمی مانند «احضار 2» که محصول سال 2016 است و برخی سینماداران، آن را با دانلود از سایتهای غیرقانونی روی پرده بردند، با آن کیفیت تصویری خیلی بد، چیزی حدود 200 میلیون تومان فروخت و با حدود 14 هزار مخاطب در سال کرونایی 99، هشتمین فیلم پرفروش سال لقب گرفت. توجه داشته باشید احضار 2 فیلمی بود که بهواسطه شهرت بسیارشخیلی از علاقهمندان به سینما پیشتر آن را تماشا کرده و حاضر شده بودند در روزهای شرایط بغرنج کرونایی سال 99 و در زمانی که کمتر کسی به سینما اعتماد داشت، برای این فیلم بلیت بخرند و حتی با وجود سانسور به تماشای آن بنشیند. حال ببینید اگر فیلمهای جدید و متعلق به سینمای روز جهان در ایران نمایش داده شود، میزان استقبال سینمادوستان به چه ترتیب خواهد بود. بنابراین پلتفرمها با نمایش فیلم خارجی بهدنبال مخاطبان بیشتر هستند؛ چراکه عمده محصولات داخلی بهراحتی از طریق سایتهای فراوان و کانالهای پیشرو و البته شبکههای ماهوارهای در دسترس هستند و آنها میتوانند با دوبله و زیرنویس اختصاصی، مخاطبان فیلم بین بسیاری را بهسمت خود بکشانند. همین ضرورت سبب شده در موج انسداد سایتها و کانالهای دانلود فیلم بیشتر آنهایی مسدود شوند که اقدام به پخش فیلم خارجی میکردند. این بهروزرسانی، هماکنون شکلی رقابتی بهخود گرفته، بهطوریکه پلتفرمها تلاش میکنند با قرار دادن لینک فیلمهای روز و تهیه زیرنویس اختصاصی، مخاطبان بیشتری را بهسمت خود بکشانند، بهعنوانمثال آخرین فیلم جیمز باند سینماهای جهان تحتعنوان «زمانی برای مردن نیست» از جمعه این هفته در سینماهای آمریکا روی پرده رفت که این فیلم از صبح یکشنبه با زیرنویسهای اختصاصی در پلتفرمهای اینترنتی ایران قابلدسترسی بود. دیگر فیلمهای بهروز هالیوودی نیز شرایطی اینچنینی دارند. شدت رقابت بهاندازهای است که برخی از این پلتفرمها، چند هفته قبل از آغاز رسمی اکران یک فیلم، پوستر آن را در سامانه خود درج و روی آن عبارت «بهزودی» را منتشر میکنند.
آیا برای نمایش این فیلمها حق پخش پرداخت میشود؟
نبود ایران در دایره کشورهای حامی قانون کپیرایت، این حاشیه اطمینان را برای پلتفرمها فراهم کرده که بهراحتی نسبت به بارگذاری هر فیلمی جسارت به خرج دهند، البته مقوله حق پخش، چیزی سوای از کپیرایت بوده و نمیتوان اینگونه اندیشید که چون ایران قانون کپیرایت را رعایت نمیکند، درنتیجه میتواند هر فیلمی را در فضای اینترنت یا سینماهایش نمایش داده و هزینهای هم متقبل نشود.
یکی از فعالان حوزه بینالملل سینمای ایران که خواست نامش رسانهای نشود، در مواجهه با این پرسش، به «فرهیختگان» گفت: «نهتنها ویاودیها پولی بابت پخش فیلمهای خارجی پرداخت نمیکنند، بلکه صداوسیمای ما نیز در اکثر موارد، بابت خرید محتوا پول نمیدهد. بهراحتی میتوان متوجه شد که بهدلیل فاصله بسیار اندک بارگذاری این فیلمها روی سامانههای داخلی، پس از اکران آثار در سینماهای اروپا و آمریکا، اصلا فرصت برای قراردادنویسی پیشنمیآید. همچنان که ما باید به این اصل توجه داشته باشیم که استودیوها و شرکتهای تولید و پخش فیلم، بهدلیل شرایط تحریمی، اساسا نمیتوانند فیلمی به ما بفروشند، درنتیجه تمام فیلمها و زنجیرههایی که مشاهده میشوند، قاچاق بهحساب میآیند. حتی اگر برفرض محال، یک شرکت ایرانی مشتاق بود که در صورت خریداری حق پخش فلان فیلم یا سریال آمریکایی، نسبت به پخش قانونی آن در داخل کشور اقدام کند، باز شرایط تحریمی این اجازه را به آن استودیو و شرکت نمیدهد که بخواهد با ما وارد همکاری شود.
این فعال حوزه بینالملل در پاسخ به این سوال که چرا این استودیوها در تمام این سالها، دربرابر موج نمایش غیرقانونی آثارشان در ایران واکنشی نشان نداده و با وجود داشتن وکیل، شکایت نکردهاند نیز گفت: «تمام آن شرکتها و استودیوها وکیل داشته و دارند شرایط را رصد میکنند اما اینکه چرا تاکنون دست به شکایت نزدهاند، مورد تعجب من نیز هست. آنها کاملا از این جریان مطلع هستند اما اینکه چه روزی از تلویزیون گرفته تا سامانههای ما را به دادگاه بکشانند، اصلا مشخص نیست.» فارغ از تمام جدلهایی که درخصوص قانون کپیرایت در ایران وجود دارد، سوال اساسی که درباره عملکرد پلتفرمهای پخش فیلم در ایران پیش میآید، این است که اگر حق پخشی برای فیلمهای خارجی پرداخت نمیشود، پس چطور این سامانههای پخش فیلم از کاربرانش برای پخش فیلمهای خارجی حق اشتراک میگیرند؟
حق پخش فیلمهای خارجی در ایران چقدر است؟
حال شاید این سوال برای همه ما پیش بیاید که حق پخش فیلمها و سریالهای خارجی در ایران چقدر است که صداوسیما و سامانههای اینترنتی از پرداخت آن ابا میکنند. برای یافتن پاسخ سراغ یک پخشکننده دیگر رفتیم که وی نیز علاقهای نداشت نامش رسانهای شود. این پخشکننده به «فرهیختگان» گفت: «تمام چیزی که تحتعنوان «حق پخش» مطرح است، فرمول ثابتی ندارد و بنا به نیازهایی که کشور مقصد دارد، مدیومی که قرار است آن اثر در آنجا نمایش داده شود و حتی نام کشور خریدار و قدرت چانهزنی سبب میشود قیمتها تراز ثابت و مشخصی نداشته باشند، مثلا اگر برای پلتفرم باشد، قیمت متفاوت است، اگر سینمادار اقدام کند، یک قیمت دیگر دارد و اگر هدف تلویزیون باشد، قیمتها با یکدیگر فرق دارند. ضمن آنکه گونه فیلم از مستند گرفته تا انیمیشن یا داستانی و کیفیت آن نیز در قیمتگذاری اثربخش است.» درکنار این مجموعه، خرید یک تک فیلم یک قیمتی دارد، پک 10 عنوانی قیمت دیگری و اگر پکیج باشد که قیمتش با عناوین دیگر تفاوتهای بسیاری دارد. این پخشکننده به اصرار ما مبنی بر ورود به مصادیق گفت: «اگر هدف، نمایش فیلم در تلویزیونی ملی کشوری مانند ترکیه باشد، رقمی که درخواست میکنند بسته به کیفیت و نوع فیلم بین 10 تا 15 هزار دلار است. این رقم اگر از سوی تلویزیون ما مطرح شود، بین هفت تا هشتهزار دلار است. درمورد پلتفرمهای اینترنتی، ارقام کمی متفاوت است، مثلا اگر فیلم جدید باشد و متعلق به یکی، دو سال گذشته باشد، بسته به اهمیت فیلم، رقم درخواستی چیزی بین پنج تا 15هزار دلار در نوسان است اما اگر مربوط به سالهای قبلتر باشد، این رقم به دو تا سه هزار دلار میرسد. بنابراین کاملا قابل حدس است که با توجه به دریافت ریالی حق اشتراک پلتفرمهای اینترنتی از مخاطبان خود، توان خرید این میزان فیلم که به دلار، هزینه سرسامآوری میشود، عملا برای آنها غیرممکن است.
پلتفرمهای ایرانی اگر قرار بود حق پخش بپردازند، چقدر باید میپرداختند؟
با یک حساب سرانگشتی میتوان به این حقیقت رسید که بزرگترین پلتفرمهای ایرانی اگر قرار بود برای نمایش فیلمهای خارجی، حق پخش بپردازند، چه میزان باید هزینه کنند.برای رسیدن به این مدل، ما از میان بخشبندیهای بسیار زیاد این پلتفرمها، از میان تولیدات کشورهای خارجی، فقط آثار آمریکایی را انتخاب کردیم و از سال تولیدات محصولات آمریکایی نیز فقط تولیدات سال2021 را در این آمایش مدنظر قرار دادیم.با توجه به رقم 5 تا 15هزار دلار برای حق پخش فیلمهای خارجی، ما میانگین این رقم یعنی 10هزار دلار را بهعنوان شاخص درنظر میگیریم. از فیلیمو شروع میکنیم. این پلتفرم محبوب، تعداد 258عنوان فیلم آمریکایی تولید2021 روی سامانه خود بارگذاری کرده که اگر این تعداد را در حق پخش هر فیلم 10هزار دلار ضرب کنیم به عدد 2میلیون و 580هزار دلار میرسیم که به پول ما چیزی حدود 69میلیارد و 660میلیون تومان میشود. توجه داشته باشید فیلیمو اگر قرار بود فقط حق پخش فیلمهای آمریکایی سال2021 روی سامانه خود را پرداخت میکرد باید نزدیک به 70میلیارد تومان میپرداخت.حالا اگر مبلغ سریال آمریکایی را هم همین 10هزار دلار در نظر بگیریم، با 124عنوان سریال آمریکایی سال2021 که این پلتفرم روی سامانه خود بارگذاری کرده، به عدد یکمیلیون و 240هزار دلار میرسیم یعنی 33میلیارد و 480میلیون تومان.بهعبارتی فیلیمو اگر میخواست فقط حق پخش فیلمها و سریالهای آمریکایی محصول سال2021 را بپردازد، باید 103میلیارد و 140میلیون تومان پرداخت میکرد که یک هزینه سرسامآور است. حالا اگر دیگر محصولات آمریکایی مربوط به سالهای قبل را درکنار فیلمهای دیگر کشورها که هزاران عنوان فیلم است در این رقم ضرب کنیم، به یک رقم فضایی میرسیم که شاید کمتر دولتی در جهان توان پرداخت آن را داشته باشد.بهسراغ نماوا میرویم. نماوا 128فیلم آمریکایی محصول2021 را روی سامانه خود قرار داده که حق پخش این تعداد فیلم، یکمیلیون و 280هزار دلار است که به پول ما چیزی در حدود 34میلیارد و 560میلیون تومان میشود.این پلتفرم همچنین 73سریال آمریکایی متعلق به امسال را هم برای دانلود روی سامانه خود قرار داده که رقمی معادل 730هزار دلار یعنی 19میلیارد و 710میلیون تومان میشود. بنابراین نماوا اگر میخواست حق پخش فیلمها و سریالهای آمریکایی سال2021 خود را پرداخت کند باید 54میلیارد و 270میلیون تومان هزینه میکرد.«فیلمنت» سومین پلتفرمی است که بهسراغ آن میرویم. این سامانه 181فیلم آمریکایی محصول2021 را برای دانلود قرار داده است که حق پخش آن هم با همان احتساب، رقمی معادل یکمیلیارد و 810میلیون دلار خواهد شد که به پول ما چیزی در حدود 48میلیارد و 870میلیون تومان میشود.این پلتفرم همچنین 102سریال آمریکایی 2021 را هم دارد که رقمی معادل یکمیلیارد و 20میلیون دلار برای حق پخش آن نیاز است که معادل ریالی این رقم، 27میلیارد و 540میلیون تومان میشود. بنابراین فیلمنت باید از محل دانلود فیلم و سریالهای آمریکایی سال2021، چیزی حدود 76میلیارد و 410میلیون تومان به عنوان حق پخش پرداخت میکرد.خیلی جالب است که این پلتفرمهایی که باید چندصد بیلیون دلار بابت حق پخشهای فیلمهای خارجی را بپردازند و از قبول این هزینه شانه خالی میکنند، راضی نمیشوند که لااقل اشتراک فیلمهای خارجی خود را برای مخاطبانشان رایگان کنند. مخاطبان این پلتفرمها که درطول سال گذشته با جهش حق اشتراک در این پلتفرمها مواجه شدند، برای تماشای فیلمهای خارجی نیز باید اشتراک داشته باشند و تنها میتوانند فیلمهای سانسورشده این پلتفرمها را درقبال خرید حق اشتراک تماشا کنند.
آیا خارجیها برای خرید محصولات ایرانی حق پخش قائل هستند؟
بسیاری از کشورهای صنعتی جهان و آنهایی که در حوزه سینما به افتخاراتی رسیدهاند، علاوهبر رعایت قانون کپیرایت در کشور خود، رقمی استاندارد را برای حق پخش محصولاتی که تهیه میکنند در نظر میگیرند. طبق گفته پخشکننده سرشناسی که مایل به انتشار نام خود نشد، این ارقام با توجه به نوع فیلمهای ایرانی و موفقیتهای جهانی که به دست آوردهاند، متغیر است. این چهره سرشناس به «فرهیختگان» گفت: «اگر قرار باشد محصولات معمول سینمای کشورمان در پلتفرمهای کشورهای دیگر نمایش داده شود، معمولا آن پلتفرمها، 65 تا 70درصد میزان فروش را به خود اختصاص داده و به طرف ایرانی، معادل 30 تا 35درصد میزان استقبال مخاطبان را اعطا میکنند. این فیلمها که معمولا شامل درامهای اجتماعی ایرانی هستند اگر قرار باشد در تلویزیون آن کشورها نمایش داده شوند، نهایتا با 2 تا 3هزار دلار خریداری میشوند اما اگر فیلمی ایرانی در یک فستیوال رده «آ» جهانی موفق به دریافت جایزه شود، حق پخش آن تا 15هزار دلار بالا میرود.» این پخشکننده با اعلام اینکه این ارقام بیشتر مربوط به کشورهای اروپایی است، ادامه داد: «فیلمهای سینمایی و مستندهایی که در جشنوارههایی مانند برلین و ونیز موفق به افتخارآفرینی میشوند، خیلی مورد توجه جوامع اروپایی قرار میگیرند مخصوصا اگر این فیلمها در گونه فیلمهای «هنری» مانند کارهای آقای فرهادی یا رسولاف باشند. فیلم تجاری ایرانی بیشتر مصرف داخلی دارد و تنها در برخی کشورها ازجمله چین و کشورهای همسایه، خریدارانی دارد.» این چهره شاخص حوزه پخش بینالملل اذعان کرد: «اینطور نیست که فقط مشتری محصولات ایرانی، اروپاییها باشند. مبلغ خوب را اروپاییها میدهند وگرنه بنگلادشیها و هندیها هم پلتفرمهایی دارند که برای انتشار محصولات ایرانی، یا اصلا چیزی نمیپردازند یا آن مبلغ آنقدر اندک و ناچیز است که اصلا ارزش قراردادنویسی ندارد. البته چین و ژاپن هم پلتفرمهایی دارند که نه بهاندازه اروپاییها اما در مقیاس با هندیها و بنگلادشیها، حق پخش خوبی میپردازند.» این پخشکننده در خاتمه عنوان کرد: «متاسفانه برخلاف آنچه تصور میشود، فروش محصولات ایرانی در سرانه سینمایی جهان چندان بالا نیست و اگر شاخص تولید سالیانه کشورمان را 100عنوان فیلم در نظر بگیریم، در خوشبینانهترین حالت، چیزی بین 10 تا 15اثر موفق میشوند حق پخش خارجی دریافت کنند که آنهم عمدتا متعلق به کشورهای همسایه است. خیلی جالب است که ما بهعنوان پخشکننده، به شرکتهای جهانی اعلام میکنیم که بیایید از ما رایت بخرید آنوقت آنها به ما میگویند مگر شما رایت ما را میخرید که ما حق رایت آثار شما را خریداری کنیم.»
در همین رابطه مطلب زیر را بخوانید: