سیدمهدی وزیری، فعال نشریات دانشگاه فردوسی مشهد: اگر مخاطب ثابت این ستون هستید، احتمالا این هفته هم بهدنبال اندوختن دانسته و مهارتی به این کنار چشم دوختهاید. اگر هم مخاطب گذری هستید که باید عرض کنم اینجا هر هفته یکی از پیرمرد/پیرزنهای نشریاتی، چندخطی برای جوانترها مینویسد تا زکاتی رد کرده باشند. هرچه هست باید خدمت مبارکتان عرض کنم این هفته خبری از مهارت و دانش والایی نیست و فقط راجع به چند نکته ساده و البته کنکوری حرف خواهیم زد. اندوختههای کسی که حداقل به خیال خودش، چندسالی یک نشریه مستقل راه انداخته و چرخانده و بهدست نفر بعدی سپرده.
اول؛ منتظر دیگران نباشید!
همین اول کار باید عارض شوم که در دانشگاه برای هیچکس فرش قرمزی پهن نکردهاند. تصور نکنید که شما ستارهای کشف ناشده هستید و دیگران باید بهسمت شما بیایند. منتظر دیگری نمانید. خودتان بروید سمت نشریات/تشکلها و ابراز علاقهمندی کنید. این شکلی خودتان را در معرض دید قرار میدهید و البته به دیگران امکان همکاری با خودتان را.
دوم؛ جدی بازی کنید
نویسنده یا سردبیر یا طراح یا مدیرمسئول بودن فرقی نمیکند، نهایتا آن کسی که بیشتر زحمت میکشد و جدیتر بازی میکند سود بیشتری میبرد. خیال نکنید اگر فقط یک مصاحبه گرفتید، کار کمی است. اینطور تصور نکنید که نشریات دانشجویی مهم نیستند و کسی به آنها توجهی ندارد. بدون تعارف با این فرمان راه بهجایی نمیبرید. همانجایی را که هستید مرکز دنیا بدانید؛ دقیقا همان زمین خاکی تمرینی را. اگر در تمرینها خوب نباشید و خودتان را تقویت نکنید، دلیلی ندارد مربیان شما را در بازی اصلی بازی دهند؛ پس همان زمین خاکی را جدی بگیرید.
سوم؛ بد باشید!
یک روز استاد عزیزی میان کلاسی گفت: «دانشگاه زمین تمرین و بازی شماست. نترسید از خراب کردن و کار بد تحویل دادن و ضعیف بودن. تلاش کنید تا خوب بشوید.» من نیز همین کار را کردم. کمکم متوجه شدم که میشود. کمکم متوجه شدم که با اندک درآمد دانشجویی هم میشود نشریهداری کرد. کمکم متوجه شدم بدون وابستگی به تشکلها هم میشود کاری کرد و صدایی داشت. همه اینها و خیلی چیزهای دیگر کمکم بود و نتیجه نترسیدن و قدم برداشتن.
چهارم؛ ترم اول، ترم تفریح!
اگر سال اولی هستید، لطفا هیجانزده نشوید. سال/ترم اولی را تفریح کنید و دور بزنید و به هر آشی که در دانشگاه برایتان پختند، انگشتی بزنید. عجلهای برای رسیدن به چیزی که ترمهای هفتم و هشتم خودبهخود میدهند دستتان نداشته باشید. تجربه و ارتباطهای درون و بیرون دانشگاهی هم برای بهتر شدن و مفید بودن لازم است.
پنجم؛ خلاقیت به میزان دلخواه!
هرچقدر دلتان میخواهد خلاق باشید. نابود کنید کلیشهها را! اصلا فکر نکنید باید در چارچوبی که دیگران تعریف کردند، بازی کنید. کاری را انجام دهید که مستعدش هستید و از آن لذت میبرید و البته فکر میکنید وظیفه شماست. نشریه دیواری، نشریه الکترونیک، تبلیغات گرفتن، نقدهای تند ولی مودبانه، توزیع چهرهبهچهره نشریه، یادداشت گرفتن از مسئولان و خیلی چیزهای دیگر ابزارهای مختلف شما هستند.
ششم؛ برای جزئیات وقت بگذارید
سمبل کردن را بیخیال شوید. اگر قرار است مطلبی بنویسید حتما چند مطلب مفصل و حرفهای بخوانید. برای صفحهآرایی باحوصله فکر کنید و به ایده برسید. برای تیترها، برای عکس روی جلد، ساعتها وقت بگذارید. از روی جمله قبل 10 بار بنویسید. چرا؟ چون 90 درصد مخاطبان تا همینجا با شما همراه هستند، پس باید میخ را محکم بکوبید. خلاصه با بیحوصله بودن و بیدقتی کار رسانهای و کار مکتوب درنمیآید.
آخر؛ فوت کوزهگری!
یک کلام است: تلاش کنید، یاد بگیرید ولی سخت نگیرید.