محمدعسگری، روزنامهنگار: در نیمه میانی مهرماه و با ثبتنام و ورود (مجازی!) دانشجویان جدید به دانشگاهها، برخی نشریات دانشجویی مجددا کار خود را شروع کرده و طبق روال سالیان گذشته، شماره جدید خود را به صحبت با دانشجویان نوورود اختصاص دادهاند. در این بین اما برخی دیگر نیز چه با حفظ توالی انتشار منظم خود، چه با توقفی کوتاه یا بلند از ترم تحصیلی گذشته، شماره جدید خود را با مطالبی مرتبط با زمینههای انتشار خود (اعم از سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و...) منتشر کردهاند که البته کار این نشریات، همگی در زمینه توجه به جریانداشتن کار نشریه، جای تقدیر دارد. البته بین نشریاتی که صرفا به دانشجویان نوورود اختصاص نداشتهاند، موضوعات سیاست خارجی دولت جمهوری اسلامی ایران و نگاهی به دولت سیزدهم که جای دولت دوازدهم را گرفته، و نیز بهطور کلی مسائل بینالمللی و کشورهای مختلف، نقش پررنگتری ایفا کردهاند. ما هم این هفته بهسراغ این نشریات دانشجویی رفتهایم که میتوانید در ادامه و در گزیدهخوانی «فرهیختگان» از آنها، نگاهی به مطالبشان داشته باشید. همچنین دانشجویان دانشگاههای آزاد اسلامی سراسر کشور میتوانند نشریات منتشرشده خود را جهت استفاده در بخش گزیدهخوانی هفتگی نشریات روزنامه «فرهیختگان»، به ادمین کانال نیمکت خبر (@nimkat_khabar) ارسال کنند.
ایران و پروتکل الحاقی
ابتدا بهسراغ ماهنامه سیاسی، اجتماعی «تلاطم دوران»، گاهنامه سیاسی، اجتماعی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوموتحقیقات میرویم که پس از گذشت یک شماره دیگر از انتشار با طراحی جدید و رسیدن به شماره هشت، همچنان تغییر طراحی آن نسبت به شش شماره اول به چشم میآید. این را هم بگوییم که نشریه دو سرویس سیاسی و حقوقی دارد و بهسراغ مطالب برویم. در مطلبی با عنوان «ایران و پروتکل الحاقی»، نویسنده ابتدا مختصری از شکلگیری پروتکل الحاقی گفته است و در ادامه ذکر میکند که کشورها با پذیرش پروتکل الحاقی اجازه بازرسی و نظارت بسیار دقیقی را به آژانس بینالمللی انرژی اتمی میدهند، ازجمله دادن امکان دسترسی به هر مکانی که توسط کارشناسان آژانس مشخص میشود، به بازرسان آژانس، یا فراهم کردن تمام راههای ارتباطی نظیر ماهوارهها و سیستمهای راداری، برای انتقال اطلاعات به آژانس بینالمللی و درواقع دو موضوع اصلی این پروتکل، در هر مکان و هر زمان (حتی فوری و سرزده) است. در ادامه نیز با شرح مساله ایران و پروتکل الحاقی و پذیرش و اجرا و عدم اجرای آن توسط ایران و اعمال طرفهای مقابل، اینطور نتیجه میگیرد که شاید دلیلی برای اجرای این پروتکل توسط جمهوری اسلامی ایران و حضور در توافق یکطرفه که نیت آژانس هم در آن محل بحث است، وجود نداشته باشد.
در یادداشت دیگری از نشریه با عنوان «شطرنج خرس و اژدها پس از کیش و مات یانکیها» که به بررسی رویکرد و وضعیت کشورهای آمریکا، روسیه و چین در رابطه با کشور افغانستان میپردازد، نویسنده با این مقدمه که قرار گرفتن بار دیگر طالبان در راس کشور افغانستان، پس از دو دهه حضور آمریکا در افغانستان و خروج آمریکا از این کشور، گمانهزنیهای بسیاری درمورد آن، در محافل بینالمللی شکل داده است؛ بهسراغ رویکرد و نقش هریک از کشورهای روسیه و چین میرود که بخشهایی از ادامه مقدمه را میخوانیم: «بسیاری، چین، روسیه و ایران را برندگان اصلی خروج آمریکا میدانند و معتقدند قدرت آنها افزایش مییابد. در همین راستا، بلومبرگ در گزارشی اعلام میکند کشورهای آلمان و فرانسه پیشنهادی به اتحادیه اروپا دادهاند تا بر سر این موضوع توافقی بین اروپا و همسایگان افغانستان حاصل شود. علت این پیشنهاد نگرانی از مشارکت احتمالی روسیه و چین در مسائل افغانستان و پرشدن خلأ قدرت توسط این دو کشور در افغانستان عنوان شده است. ازسوی دیگر اما، خروج آمریکا و همپیمانانش در چارچوب تغییر شکل نفوذ در منطقه تعریف میشود. آمریکا بارها اعلام کرده اولویت اولش در سیاست خارجی، مقابله با اوجگیری چین است. بنابراین آمریکا بهراحتی نمیتواند از حضور در حیاطخلوت چین صرفنظر کند و با خواری از آنجا خارج شود؛ مگر اینکه سیاستهای جدیدش آن را ایجاب کند. این باور وجود دارد که یکی از علل خارج شدن سریع آمریکا از افغانستان، گسترش ناامنی در منطقه و ضربه زدن به راه ابریشم جدید بوده است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، آمریکا علاوهبر اینکه میخواهد در هزینههای خود صرفهجویی کند، بهدنبال این است که تعهدات امنیتی و مسئولیت جهانی خود را کاهش داده و خود را ذرهای از دامان نفرت بنیادگرایان اسلامی برهاند تا بلکه از این طریق بتواند روسیه و چین را به باتلاق جنگ در افغانستان کشانده و مسئولیت برقراری صلح و مبارزه با تروریسم را بر دوش آنها بگذارد. همچنین علل دیگری برای خروج آمریکا از افغانستان عنوان میشود ازجمله: سرایت ناامنی به بازار نفت و انرژی و نوسان قیمتها در جهت منافع ایالات متحده، گسترش اسلام وهابی و جلوگیری از پیشرفت شیعیان منطقه، حفظ قاچاق و تولید مواد مخدر و... با این تفاصیل سوالی که مطرح میشود این است که چین و روسیه چه رویکردی درقبال افغانستان اتخاذ خواهند کرد و آیا آنها در زمین آمریکا بازی خواهند کرد؟» در سرویس سیاسی نشریه، یادداشتی با عنوان «کارآمدی مدیریت ورزشی و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران» نیز به چشم میخورد و در سرویس حقوقی، مطالبی چون «جایگاه نیروهای مسلح در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران»، «حق کودک بر هویت»، «حق دسترسی به واکسن از منظر حقوق بشر» و «نقدی بر ماده513 قانون مجازات اسلامی» به نگارش درآمده است.
دشمن در همسایگی
نشریه «ایران1404» بسیج دانشجویی دانشگاه تهران، در شماره اول البته از سال پانزدهم خود، طرح جلد خود را به مطلبی از نشریه با عنوان «فتنه یهود» که به بررسی پروژه عادیسازی روابط کشورهای منطقه با رژیمصهیونیستی اختصاص دارد، معطوف کرده است؛ نشریهای که طراحی ساده دوستونی دارد و در این شماره سعی کرده با ترکیب رنگها به نشریه جلوه ببخشد. در همان یادداشت «فتنه یهود»، با توجه به سفر هفته اخیر وزیر امور خارجه رژیمصهیونیستی به بحرین برای انعقاد چند قرارداد با طرف بحرینی که موجب بروز واکنشهای بسیاری در بحرین و سایر کشورهای جهان شد، مجددا به موضوع ذکرشده پرداخته شده و از اهداف و چالشهای پروژه مدنظر صهیونیستها حرف به میان آمده است؛ یکی از چهار چالش اصلی انجام این پروژه به اذعان مرکز پژوهشهای امنیت داخلی رژیمصهیونیستی، جمهوری اسلامی ایران است که به اعتقاد نویسنده، میتوان با حرکتهای هوشمندانه دیپلماتیک و نظامی، حربه هوشمندانه عادیسازی روابط عربستان با رژیمصهیونیستی را خنثی کرد که امید است این مهم توسط دولت سیزدهم محقق شده و رژیمصهیونیستی بیش از پیش در پرتگاه زوالش فرو رود. اما درباره یکی از مهمترین مسائل حال حاضر سخن رفته است؛ با یادداشتی با عنوان «دشمن در همسایگی». نویسنده با بیان اینکه منطقه قفقاز بعد از فروپاشی جماهیر شوروی دستخوش تغییرات گستردهای شد و بخش جنوبی آن قرابتهای زیادی با ایران، ازجمله از نظر قومیت و مذهب دارد، این سوال را مطرح میکند که چرا در این منطقه، بیشتر از آنکه آذربایجان متحد ایران به حساب بیاید، ارمنستان این جایگاه را داشته؟ و خود اینگونه پاسخ میدهد: «اولا بهواسطه عدم توجه ایران در سالهای اولیه انقلاب اسلامی به این منطقه بهخاطر توجه بیش از حد و سرمایهگذاری بر اروپا و دوم بهخاطر ورود آمریکا و رژیمصهیونیستی به این حوزه، آذربایجان به یک پایگاه مهم آنها برای عملیاتهای خرابکارانه علیه امنیت ملی و صنعت هستهای ایران تبدیل شده و پیامهای اخیر رهبر معظم انقلاب هم ناظر به همین حضور نامبارک رژیمصهیونیستی در منطقه است و رزمایش نظامی ایران هم به همین دلیل فاتحان خیبر نام گرفت و ایران برای ایجاد یک موازنه و با دید واقعگرایانه بهسمت حمایت از مواضع ارمنستان رفت، که البته این مساله شامل جنگ اخیر ارمنستان و آذربایجان بر سر قرهباغ نمیشود.» به گفته نویسنده، آذربایجان قصد تصرف مناطق جنوبی ارمنستان و اتصال خاک نخجوان با خود در پی یک معامله را دارد که ایران دیگر همسایهای بهنام ارمنستان نداشته باشد و مهمتر از آن، مسیر ترانزیتی ایران به اروپا مسدود خواهد شد و ترکیه نیز برای ارتباط ترانزیتی با آذربایجان نیاز به مسیرهای ایران نخواهد داشت؛ مسالهای که میراث رضا پهلوی در به تاراج گذاشتن مناطق بالادستی ایران و حراج مرزهای استراتژیک کوههای قفقاز است. به اعتقاد نویسنده، در این شرایط ایران باید موضع دفاع فعالانه اتخاذ کند و در اولین قدم رزمایش فاتحان خیبر و مواضع دیپلماتیک پاسخ خوبی به طرف مقابل بود اما همچنان باید مواضع شفاف و مقتدرانه مشخص شود؛ چراکه بسیاری از مسائلی که الان مشکلساز شده، ناشی از عدم اتخاذ موضعی واضح در جنگ اخیر قرهباغ است و در این جنگ ارمنستان معاملهای با آمریکا صورت داد و پس از سالها توانست رسمیت کشتار ارمنیها توسط ترکها را بگیرد و در عوض تعهد داد از روسیه فاصله بگیرد که همین امر موجب عدم حمایت روسیه از ارمنستان در جنگ قرهباغ شد. و البته آمریکا و اروپا هم کاری در حمایت از ارمنستان نکردند و تنهایش گذاشتند. ایران ضمنا باید ناوگان دریایی خود را برای تجارت تقویت کند و به فکر مسیرهای جایگزین بیشتری باشد و درنهایت بازیگران دیگر منطقه را وارد این بازی کند که مهمترین آنها روسیه است؛ چراکه آنها قفقاز را حیاطخلوت خود میدانند و مصمم به حفظ آرامش و امنیتش هستند، کمااینکه آتشبس جنگ قرهباغ هم با ورود روسیه به آذربایجان تحمیل شد و مقابله با ترکیه در این زمینه نقش داشت اما روسیه هم در زمینههایی رقیب ایران محسوب شده و ایران باید تمامی جوانب را در نظر گرفته و اقدام مقتضی به عمل آورد. یادداشتهای دیگر نشریه عبارتند از: «دوباره مذاکرات...» حول آینده مذاکرات هستهای در دولت سیزدهم؛ «انحصار رقابت» با موضوع بررسی طرح ساماندهی بازار خودرو؛ «صداوسیمای تراز»؛ «شکست انحصار یا دروازهای برای ورود کمسوادها؟!» با موضوع بررسی طرح تسهیل صدور مجوز کسبوکارها و «اربعین، زیر سایه کرونا یا بیتدبیری؟!»
رابطه ایران و ونزوئلا در دولت سیزدهم
شماره چهارم نشریه حقوقی «عدلیه» بسیج دانشجویی دانشکده حقوق دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، که در 40 صفحه منتشر شده است، مطالب گوناگونی دارد؛ از «قانون اساسی و چالشهای مقابل دولت سیزدهم» تا «ساختار قوهقضائیه در جمهوری اسلامی ایران»، «کابینه دولت سیزدهم»، «ماهیت طالبان و آینده نظام سیاسی افغانستان»، «وضعیت تجارت جهانی در شرایط پاندمی کووید-19»، «رابطه ایران و ونزوئلا در دولت سیزدهم»، «حقوق شهروندی مهاجران غیرقانونی در ایران» و برخی مطالب دیگر که بیشتر جنبه حقوقی دارند که میان آنها به دو پرونده هم پرداخته شده است. در ابتدای یادداشت «رابطه ایران و ونزوئلا در دولت سیزدهم» میخوانیم: «رویدادها و اتفاقاتی همچون پیروزی انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی، انواع تحریمها و... که درطول نیمقرن گذشته در ایران رخ داده، باعث بهبود یا تضعیف روابط میان ایران و کشورهای دیگر، ازجمله کشورهای آمریکای لاتین شده است. ارتباط جمهوری اسلامی ایران با برخی از کشورهای این قاره و بهطور خاص ونزوئلا، بهدلیل وجود اشتراکاتی چون مبارزه با استکبار، از اهمیت بالایی برخوردار است که متاسفانه تابهحال این روابط بسیار شکننده بوده یا بهصورت جدی اتفاق نیفتاده. البته باید اضافه کرد وجود برخی موانع مانند فاصله جغرافیایی، نبود فرهنگ مشترک، وجود قدرتهای بزرگ در آمریکای لاتین و... هم در این عقبافتادگی بیتاثیر نبوده است. با وجود این، سیاستمداران و دیپلماتهای کشور در سالهای اخیر به برقراری روابط با ونزوئلا گرایش پیدا کردند که استفاده صحیح از این روابط، میتواند دروازه ورود سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و... ایران به آمریکای لاتین را بگشاید. این را هم باید افزود که سیاست هر کشور آمریکای لاتین با کشور دیگر متفاوت است و مثلا کشورهای آرژانتین و برزیل، برخلاف ونزوئلا و کوبا، بهدنبال برقراری روابط با آمریکا هستند. این تفاوت در ایدئولوژی سیاسی باعث به وجود آمدن دو قطب چپ و راست شده است؛ بنابراین برقراری روابط با برخی کشورهای این قاره میتواند باعث برهمخوردن روابط با کشورهای دیگر آن شود. این امر باعث شده سیاستمداران کشور همواره بر سر دوراهی قرار گرفته و متناسب با سیاستهای لازم هر برهه زمانی به یکسو گرویده شوند.» در ادامه نویسنده به بررسی این روابط در پیش از انقلاب اسلامی، پس از آن و در دوران جنگ تحمیلی و دولتهای سازندگی، اصلاحات و دوران ریاستجمهوری احمدینژاد و روحانی پرداخته و در انتها اینطور میگوید که انتخاب رئیسی بهعنوان رئیسجمهور کشور و تغییر سیاستهای خارجی ایران برای چندمینبار، میتواند بهانهای برای برقراری روابط هرچه بهتر با کشورهای آمریکای لاتین بهخصوص ونزوئلا باشد اما رئیسی هنوز برنامه دقیقی جهت ارتباط مطرح نکرده است.
در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید: