بررسی عملکرد تیم اسکوچیچ که با عبور از یک چالش سخت به چالش سخت‌تری رسید
استفاده از توان فردی یک بازیکن بد نیست ولی اگر زیاد از حد روی این توانایی حساب کنیم، همان اتقافی می‌افتد که در بازی با کره رخ داد و دیدیم وقتی طارمی را بستند تیم ما تعطیل شد.
  • ۱۴۰۰-۰۷-۲۲ - ۰۰:۱۰
  • 00
بررسی عملکرد تیم اسکوچیچ که با عبور از یک چالش سخت به چالش سخت‌تری رسید
صعود به جام‌جهانی یا صعود در جام‌جهانی؟
صعود به جام‌جهانی یا صعود در جام‌جهانی؟

نیلوفر مژدهی، روزنامه‌نگار: می‌دانیم که هیچ فوتبال‌دوستی در این مملکت فراموش نکرده آن روزهای سختی که بازی‌های حساس ملی را در پیش داشتیم و اسکوچیچ سرمربی تیم ملی ایران شد. آن روزها کمتر کسی به این مربی اعتماد داشت ولی او از دو چالش سخت و دو بازی پیاپی تیم ملی پیروز بیرون آمد تا جای پای خود را محکم بکوبد. حالا اما این مربی بعد از چند بازی آسان و متوسط به همراه تیم ملی به بازی سخت با کره‌جنوبی رسید. در اصل به زمین سفت برخورد کرد و حالا زمان آن بود تا عیار مربی کروات سنجیده شود. این بازی اما به‌واقع محک خوبی برای اسکوچیچ با فوق‌ستاره‌هایش بود. همین هم باعث شد حالا به شکل جدی مورد انتقادهای منصفانه و گاهی غیرمنصفانه قرار بگیرد.

اسکوچیچ مستحق انتقاد است؟

عملکرد تیم اسکوچیچ در بازی با کره بد نبود اما درصورتی که فکر کنیم او فقط از این بازی یک امتیاز می‌خواست اما با شناختی که از او داریم و می‌دانیم همیشه تیم‌هایی تهاجمی داشته، بعید است این همه خواسته او باشد. شاید بهتر است بگوییم او در این بازی خانگی نتوانست از پس حریف بربیاید و عقب کشید تا بازنده نباشد. این هم بد نیست اما جای نقد دارد.

نه اینکه از صدر‌نشینی تیم ملی ایران با این مربی راضی نباشیم ولی پرواضح است که دیگر توقع ما از تیم ملی با آن همه ستاره‌ای که سال‌هاست درکنار هم بازی می‌کنند صعود به جام‌جهانی نیست بلکه صعود در جام‌جهانی است. ما از حالا خود را در مسابقات جام‌جهانی می‌بینیم و منتظریم تا حریفان مشخص شده و برای صعود از گروه‌مان برنامه‌ریزی کنیم. این دقیقا آن انتقادی است که متوجه اسکوچیچ است. او باید بپذیرد که سقف آرزو‌های مردم ایران با تیم ملی بالا رفته و او هم باید سقف آرزوهایش را بالا ببرد تا موردانتقاد قرار نگیرد. اسکوچیچ حتی اگر هم صعود کند باید پذیرد که صاحبنظران برای تیمی بهتر، عملکردی بهتر و نتایجی بهتر همواره از او انتقاد خواهند کرد. این انتقاد اما نه به دلیل ناتوانی اوست بلکه گاهی برای بالاتر رفتن سقف آرزوهایش است. دراگان اسکوچیچ اگر می‌خواهد در تیم ملی ایران ماندگار شود باید سقفش را حداقل تا سقف آرزوهای ما برای تیم ملی بالا بیاورد ولاغیر.

پورموسوی: اسکو مربی باشگاهی خوبی است

خیلی از کارشناسان و صاحبنظران فوتبال هم چنین تصوری دارند. سیروس پورموسوی به‌عنوان مربی که عملکرد اسکوچیچ را قبول دارد و او را مربی فنی می‌داند در این مورد می‌گوید: «شکل بازی تیم ملی طوری بود که به نظر می‌رسید بیشتر به‌دنبال یک امتیاز است. لایه‌های دفاعی پیچیده‌ای داشت و اگر هدف این بود موفق شد. من دوسال از انتخاب‌های اسکوچیچ ایراد گرفتم ولی در این بازی‌ها به او حق می‌دهم؛ چراکه بازیکنانش را در اختیار ندارد. او اغلب لژیونر‌ها را می‌خواهد. از اسکوچیچ آنجایی باید انتقاد کرد که از بازیکن غیرتخصصی در پستی تخصصی استفاده می‌کند. اینجا باشگاه نیست که به دلیل کمبود بازیکن مجبور باشید از بازیکنی در پست غیرتخصصی استفاده کنید، در یک پست دو بازیکن تخصصی دارید و باید از بازیکن تخصصی استفاده ‌کنید.»

تیم ما همان‌طور که در دو بازی اخیر مشهود بود در خط حمله و دفاع مشکل دارد. شاید خستگی و درکنار هم نبودن بازیکنان باعث شد نتوانند با هم کار تاکتیکی انجام دهند. در این بازی اما محک جدی خوردیم و مشخص شد این تیم با وجود همه ستاره‌هایش تا رسیدن به ایده‌آل‌ها کار زیادی دارد. پورموسوی هم با ما موافق است با این حال از توانایی‌های اسکوچیچ دفاع می‌کند و می‌گوید: «این مربی بار فنی بالایی دارد و من او را از زمانی که ملوان بود، می‌شناسم. از او ناراحت هستم ولی مربی کاربلدی است. با این حال به انتخاب‌هایش انتقاد داشته و دارم. پیش‌تر‌ها وقتی همدیگر را می‌دیدم جلو می‌آمد و دست می‌داد ولی از وقتی از انتخاب‌هایش انتقاد کردم از دور برایم دست تکان می‌دهد. من معتقدم به برخی بازیکنان مخصوصا بازیکنان صنعت نفت به دلیل مشکلاتی که با مسئولان این باشگاه داشت، کم‌لطفی کرد. با این هم معتقدم مربی باشگاهی خوبی است. هنوز برای قضاوت درمورد کیفیت این مربی در تیم ملی زود است؛ چراکه در بازی‌های اخیر با توجه به آنچه از او در باشگاه‌ها دیدیم توقع من بیشتر است. باید برای سنجیدن توانایی او منتظر صعود به جام‌جهانی باشیم.»

در چنین شرایطی هم باید به اسکوچیچ حق داد که نمی‌تواند زمان زیادی نفراتش را در اختیار داشته باشد و هم می‌توان از او به دلیل برخی ضعف‌های تاکتیکی ایراد گرفت. با این حال به نظر می‌رسد این مربی هنوز با ایده‌آل‌ها فاصله دارد، هرچند شاید زمان مناسبی برای این همه انتقاد نباشد. پورموسوی می‌گوید: «معتقدم زیاد سخت نگیریم. کره تیم بزرگی بود و اجازه دهیم این تیم با آرامش به کارش ادامه دهد. هرچند لازم است بیشتر برای ضعف‌های تیم وقت بگذارند. اگر نمی‌توانند بازیکنان را بیش از یکی دو روز در اختیار داشته باشد با ویدئوکال جلسات آنالیز برگزار کند و با آنها در ارتباط بوده و ایرادها را مرور کنند. واقعیت این است که بعضی مربیان را برای باشگاه ساخته‌اند و برخی را برای تیم‌های ملی. آنها که در مدت‌زمان کوتاه می‌توانند تغییر به وجود بیاورند به درد تیم ملی می‌خورند و آنها که برای هر بازی وقت می‌خواهند مربیان باشگاهی هستند. من این دوران را تجربه کرده‌ام و ایجاد هماهنگی در تیم‌های ملی واقعا سخت است.»

 دفاع آسیب‌پذیر؛ زنگ خطر به صدا درآمد

تیم ملی در دو بازی اخیر لایه‌های پنهانی از ضعف‌های دفاعی را به رخ کشید آنجا که شجاع خلیل‌زاده با همه امیدی که به سرعتش داشتیم، جا ماند و به لطف آفساید از اخراج گریخت تا بازی با کره که بازهم به دلیل تعلل دفاع گل خوردیم. این نشان می‌دهد این بازیکنان با وجود همه توانایی فردی در کار تیمی با ایراداتی روبه‌رو هستند که نشان از ترکیب اشتباه یا چیدمانی کج‌سلیقه است. شاید اگر از توانایی همه بازیکنان تیم ملی استفاده می‌شد فاصله خطوط تا این حد زیاد نشده و فشار روی بازیکنان نمی‌آمد آن وقت شجاع با آن سرعت خوبش نه جا می‌ماند، نه اخراج می‌شد و نه حالا کره‌ای‌ها با زرنگی از این ضعف ما استفاده می‌کردند و گل می‌زدند.

پورموسوی می‌گوید: «در بازی‌های اخیر دفاع تیم ما آسیب‌پذیر نشان داد. حریف ما را به خوبی آنالیز کرده بود. شاید ما صعود کنیم ولی این کافی نیست. صعود به جام جهانی 10 سال پیش برای تیم ملی افتخار بود ولی امروزه به دنبال درخشش در مسابقات جام جهانی هستیم. دوستانی که امروز از اسکوچیچ ایراد می‌گیرند به این دلیل است که معتقدند با این روند که اسکوچیچ در پیش گرفته ما فقط می‌توانیم به جام جهانی صعود کنیم، درحالی که ما به حضور در جام جهانی نیاز نداریم بلکه به دنبال صعود در جام‌جهانی هستیم. کره‌ای‌ها دوبار از کمند دفاعی تیم ما عبور کردند. ما به سرعت شجاع و کنعانی‌زادگان امیدوار بودیم. در دو بازی اخیر اما از این ناحیه صدمه دیدیم. در بازی با امارات که با کمک وار از این اشتباه بزرگ نجات پیدا کردیم، در بازی با کره از همین ناحیه گل خوردیم. همان زمان زنگ خطر به صدا درآمده بود. کره دفاع آسیب‌پذیر ما را آنالیز و راه نفوذ را پیدا کرد و برخلاف امارات در تله آفساید گیر نکرد. هم شجاع و هم کنعانی‌زادگان از بهترین‌های ایرانند ولی باید باهوش‌تر باشند تا مهاجمان به راحتی از عمق دفاع ما عبور نکنند.»

این یک ایراد به مدافعان ما نیست بلکه یک ایراد تیمی است. پورموسوی هم همین منظور را دارد. وقتی تیمی از خط حمله و در زمان ازدست‌رفتن توپ موانعی برای ارسال توپ به محوطه دفاعی ایجاد نمی‌کند آنجاست که دفاع آسیب‌پذیر می‌شود. پورموسوی درنهایت می‌گوید: «نه اینکه مقصر فقط دو بک وسط باشند بلکه نباید اجازه دهیم توپ از زمین حریف به عمق دفاع ما برسد. وقتی فاصله بین دفاع زیاد است این اشتباه پیش می‌آید. پس از ابتدا نباید اجازه این انتقال توپ داده شود. به هرحال زنگ خطر برای تیم ما به صدا درآمده است؛ چراکه از این ناحیه یک بار آسیب دیدیم و چون آفساید بود نجات پیدا کردیم و یک بار گل خوردیم و در تهران به حریف امتیاز دادیم. این نقطه‌ضعف ماست و دیگر نباید تکرار شود. قطعا مربیان این نواقص را می‌بینند و برطرفش می‌کنند.»

هافبک‌های مکمل؛ نه هرگز

چه خوب بود اسکوچیچ این جرات را داشت که از دیگر بازیکنان نیمکت‌نشین تیمش هم استفاده کند. فرصت کمی که این مربی در برگزاری اردوهای تیم ملی دارد و عدم‌برگزاری بازی‌های تدارکاتی در چنین شرایطی نمود پیدا می‌کند. مربی به نیمکتش اعتماد نمی‌کند و ترجیح می‌دهد از همان‌هایی بازی بگیرد که به آنها مطمئن‌تر است. آن وقت قدرت انتخاب کم می‌شود و تیم ملی با آن همه پتانسیل نمی‌تواند از همه داشته‌هایش استفاده کند. در خط میانی تیم ما فاصله تا خط حمله بسیار مشهود بود. در تیمی که هافبک‌هایش نتوانند به دلیل عدم‌توانایی تهاجمی به مهاجمان کمک کنند شانس ایجاد موقعیت کم می‌شود و شاید در خلق موقعیت ناکام بمانند. همان مشکلی که در تیم ما وجود دارد و افول بازیکنی چون سردار آزمون می‌تواند دلیل بر این ادعا باشد.

 پورموسوی درمورد بازیکنان خط‌میانی این‌طور می‌گوید: «ما چند بار مهدی طارمی و سردار را در موقعیت گل قرار دادیم؟ من ایراد اساسی را در خط میانی تیم‌مان می‌بینم. خط هافبک ما عقب بازی می‌کند و بیشتر در کار تدافعی شرکت دارد. مشکل ما نبودن یک طراح است. باید در یک بازی مهاجم را چندبار با دروازه روبه‌رو کنید و بعد عملکردش را نقد کنید. یکی از دلایل این مشکل نداشتن بازی تدارکاتی است. در بازی‌های رسمی جرات ریسک پایین است و مربی نمی‌تواند به بازیکنان دیگر میدان دهد. از این‌رو ایراد در این خط میانی است. از طرفی باید دید مربی چه دستوری به آنها داده است. طبق آنچه ما از این بازیکنان دیدیم آنها بیشتر در کار دفاعی دخیل هستند و اگر هر از گاهی شوت می‌زنند به دلیل توانایی فردی و میل خودشان است. خط هافبک ما عقب بازی می‌کند. درحالی‌که شما زمانی می‌توانید زیبا بازی کنید که حمله کنید. وقتی نمی‌توانیم در مالکیت توپ، چرخش توپ و ایجاد موقعیت عملکرد خوبی نشان دهیم، نشان از آن است که تیم‌مان مشکل دارد. در چنین شرایطی یا باید بازیکنانش را تغییر دهد یا تفکراتش را. دو بازیکن خط هافبک با یک خصوصیت می‌توانند مشکل ایجاد کنند. بازی دادن سعید و نوراللهی با توانایی‌های مشابه مشکل‌ساز است. یا باید نوع بازی را عوض کند و یکی از اینها را استفاده کرده و یک طراح را به میدان بفرستد یا باید تاکتیکش را تغییر دهد؛ چراکه با توجه به دو هافبک با میل دفاعی ما در زمین خودمان نشسته توپ و میدان را به حریف واگذار می‌کنیم. از طرفی با دو مهاجم پشت‌سر هم بازی می‌کنیم و لازم است با بالاآوردن خط هافبک دو مهاجم را تغذیه کنیم. نمی‌توانم بگویم از چه نفری استفاده کند ولی یا نفرات را تغییر دهد یا دستورات تاکتیکی تیمش را عوض کند.»

خط حمله؛ خلاق‌های بی‌پشتوانه

ما خیلی خوش‌شانسیم که مهاجمان خلاق و با استعدادی داریم. بازیکنانی که در بزنگاه سخت تیم ملی به یاری تیم ملی می‌شتابند و آنچنان خیره‌کننده گل‌های چند امتیازی می‌زنند که دیگر کشورها حسرت‌شان را می‌خورند. این اما برای تیم ملی ما کافی نیست. ما می‌خواهیم تفکری برای استفاده از این بازیکنان باشد. هماهنگی بی‌نظیر آزمون و طارمی در بازی با امارات و آن گل دلچسب اوج حرفه‌ای‌گری این دو بازیکن بود. اما این گل با تکیه بر توانایی فردی آنها شکل گرفت و در بازی با کره به دلیل کنترل طارمی از سوی حریف تکرار نشد. بدون‌شک لازم است کادر فنی راهکاری داشته باشند تا در قبال کار تیمی از توانایی این نفرات استفاده کنند تا اگر یک بازیکن به واسطه تلاش حریف از چرخه بازی خارج شد، تیمی تهاجمی بتواند جورش را کشیده و استفاده لازم را ببرد و در تیم ما این مورد رعایت نمی‌شود و همه هنر خط حمله ما تکیه بر توانایی فردی مهاجمان است.

پورموسوی نیز تیم ما را در فاز تهاجمی فاقد تاکتیک برتر می‌داند و می‌گوید: «ما کره را می‌شناختیم اما حریف کار تیمی آنها نشدیم. آنها می‌دانستند اگر مهدی طارمی را از جریان بازی خارج کنند ما در خط حمله مشکل خواهیم داشت. ما می‌دانستیم اگر سون که از بهترین مهاجمان‌شان است را از کار بیندازیم، بازیکن کناری کارش را انجام می‌دهد؛ چراکه آنها در قالب کار تیمی فعالیت می‌کردند. مثل تیم ما در خط حمله انفرادی کار نمی‌کردند. از این‌رو هر که توپ گرفت و شوت کرد به تیر دروازه حریف خورد. در طول این بازی نه اینکه بد باشیم ولی عملکرد تیم‌مان جای بحث داشت. اگر میل به بردن در خود باریکنان نبود چه‌بسا نمی‌توانستیم گل خورده را جبران کنیم ولی آنها حاضر نشدند با باخت کنار بیایند و خداراشکر سربلند بیرون آمدیم. آنها به راحتی موفق شدند طارمی را از بازی خارج کنند ولی ما نتوانستیم چنین کاری با تیم آنها کنیم.»

وی ادامه می‌دهد: «استفاده از توان فردی یک بازیکن بد نیست ولی اگر زیاد از حد روی این توانایی حساب کنیم، همان اتقافی می‌افتد که در بازی با کره رخ داد و دیدیم وقتی طارمی را بستند تیم ما تعطیل شد. خوب است که روی توانایی فردی بازیکن حساب کنیم ولی اگر همیشه امیدوار باشیم طارمی حرکتی انجام دهد و ما موفق شویم به مشکل برخواهیم خورد. تیم‌های اسکوچیچ همیشه در باشگاه‌ها تهاجمی است ولی باید قبول کنیم بازی تهاجمی که از تیم ملی در برخی بازی‌ها دیدیم به دلیل ضعف حریفان بود نه قدرت تهاجمی تاکتیکی ما. در دو بازی قبل مقابل امارات اگر با شهامت بیشتری بازی می‌کردند زودتر به گل رسیده و حتی بیشتر گل می‌زدیم. در تیمی که طارمی را دراختیار دارد و او هر هفته بهترین بازیکن باشگاه خودش می‌شود یا دیگر لژیونر‌ها توقع بازی تهاجمی با برنامه‌تری وجود دارد تا از توانایی این بازیکنان استفاده شود.»

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰