درباره مساله انتقال احتمالی پرونده مذاکرات ایران و چین به دولت، گفتوگویی با عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک و کارشناس مسائل بینالملل داشتهایم. او همزمان با اینکه معتقد است مذاکرات ایران و چین تا حد زیادی تحتتأثیر مذاکرات برجامی خواهد بود، درمجموع انتقال پرونده مذاکرات میان دو کشور و پیگیری توافق 25 ساله به وزارت امور خارجه، یا معاونان رئیسجمهور را مثبت ارزیابی میکند. فرجیراد میگوید: «باتوجه به تأکیدات طرف ایرانی مبنیبر آغاز مجدد فرآیند مذاکرات، پیشبینی میشود مذاکرات طرفهای برجامی، ظرف دوسه هفته آینده ازسر گرفته شود و طرف چینی هم بهنوعی در انتظار آن است. چینیها انتظار دارند مذاکرات ایران با طرفهای غربی برای بازگشت به برجام، به نتایج ملموسی برسد تا بتوانند همکاری اساسیشان با ایران را براساس آن کلید بزنند. ما چنانچه بخواهیم با چین بهطور جدی همکاری کنیم و آن توافق 25 ساله را به اجرا دربیاوریم، باید بتوانیم بهصورت روان و بدون مزاحمت با این کشور مبادلاتی داشته باشیم و بر فرض مثال اگر نفتی به آنان میفروشیم شاهد به گردش درآمدن پولمان در بانکها باشیم و در ادامه تبادلات، به تکنولوژیهای روز دسترسی پیدا کرده و از آن درجهت تأمین منافع کشور استفاده کنیم. درحال حاضر این راهها بر ما بسته شده است. ازطرفی، چینیها معتقدند تعاملاتشان با ایران در بالاترین سطح خواهد بود و البته ایران هم همین نگاه را دارد و همین توقع طرفین باعث شده طرف چینی، منتظر نتیجه مذاکرات برجام باشد. اینها وابسته بههم است.
باتوجه به اینکه لاریجانی دیگر فعالیت چندانی در حوزه مذاکرات مرتبط با توافق 25 ساله با چین ندارد، انتقال پرونده به دولت برای تصمیمگیری و تعیین نماینده جدید، طبیعی و درست است. ما قصد داریم با چین همکاری اقتصادی داشته باشیم و معمولا چنین پروندههایی را دستگاه سیاست خارجی دولت پیش میبرد. ممکن است در این مذاکرات، شورایعالی امنیت ملی هم به دولت کمک کند. درباره معرفی نماینده جدید ایران برای مذاکرات، طبیعتا دولتیها باید به نتیجه نهایی برسند که نماینده ایران در این مذاکرات، از وزارت امور خارجه خواهد بود یا معاون اول رئیسجمهور است که این شخص را معرفی میکند. این احتمال هم وجود دارد که اصلا خود معاون اول رئیسجمهور مسئولیت مذاکرات را برعهده بگیرد. در سالهای قبل هم نمونه آن را داشتهایم.»
فرجیراد درباره سطح ارتباطاتی که میان رؤسای جمهور ایران و دیگر کشورها ازجمله چین برقرار است، میگوید: «وجود این روابط بهطور کلی «مفید و سازنده» خواهد بود، اما کافی نیست و باید در چارچوب «مذاکرات جدیتر» با این کشورها ارتباط برقرار کرد. برای مثال، ما در سالهای اخیر شاهد روابط مثبت میان رؤسای جمهور کشورمان و مسئولان دولتی عراق بودهایم و این روابط دوستانه همچنان میان آنان برقرار است، اما وجود این پیوند میان روسای جمهور و مسئولان دو کشور، نتوانسته موجب آزاد شدن پولهای بلوکهشده ایران شود و باید دانست این روابط، خوب است ولی برای «تأمین منافع کشور» کافی نیست. باید با شرکتها و تیمهای اقتصادی و تجاری ارتباطات جدیای برقرار شود، ولی نکته مهم این است که شخصی که در رأس تیم مذاکرهکنندگان ایران مأمور میشود، باید به اندازه کافی در این پرونده «اختیار برای تصمیمگیری» داشته باشد. دست این شخص باید برای تصمیمگیریهای جدی باز باشد و روند مذاکرات، درگیر پیچیدگیهای اداری نشود. نباید اینطور شود که ما بعد از مدتی مذاکره با چینیها، همچنان به نقطه قابلقبولی نرسیم و این چالش پیش نیاید که نظر نهایی درباره تصمیمگیری، میان معاونتهای وزارتخانه امور خارجه دستبهدست شود و در پایان و بعد از یک چرخه بیحاصل فقط زمان از دست برود و مذاکرات بینتیجه بماند.»
مدیرکل پیشین حوزه ریاست شورای راهبردی روابط خارجی در پایان، این انتقال مسئولیت احتمالی به درون دولت را اقدامی مثبت دانسته و در این راستا تأکید میکند: «اینکه سرپرست مذاکرهکنندگان ایران در روابط با چین، شخصی از درون دولت یا دستگاه سیاست خارجی باشد، میتواند مفید و درنتیجه، مثبت باشد.»