نرگس چهرقانی، روزنامهنگار: با علیرضا کوهکن، استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بینالملل پیرامون صحبتهای شنبهشب محمد اسلامی رئیس سازمان انرژی اتمی به گفتوگو نشستهایم، متن این گفتوگو در ادامه از نظر شما میگذرد.
با توجه به اینکه یکسری از کشورها مانند آمریکا به آژانس انرژی اتمی فشار میآورند تا آژانس را علیه ایران تحریک کنند، اسلامی بحث حد توقف برای این کشورها از سوی آژانس را مطرح کرد. به نظر شما آژانس انرژی اتمی تا چه میزان توانایی اعمال این حد توقف را دارد؟ آیا آژانس قدرت این را دارد که تحتتاثیر قرار نگیرد؟
به لحاظ فنی و حقوقی وظیفه آژانس است که این حدتوقف را ایجاد کند اما به لحاظ عملی سابقه عملکرد آژانس نشان میدهد که بعید است چنین کاری را انجام دهد، البته در دورههای مختلف بستگی به مدیرکلهای مختلف عملکرد آژانس وضعیت متفاوتی داشته است اما با وجود مدیرکل فعلی، رافائل گروسی کاملا بعید است که بخواهد یک رویکرد کاملا فنی و غیرسیاسی بهخصوص بدون تاثیر پذیرفتن از آمریکا و رژیمصهیونیستی بخواهد پیگیری کند.
یک بحث مهم دیگری که مطرح است، رشد نیازهای مردم جهان به انرژی اتمی است. آژانس برای اینکه مشوق کشورهای جهان در تامین این انرژی اتمی بهصورت صلحآمیز باشد، جدا از بحث قطعنامه که راهکاری سلبی است، بهطور ایجابی چطور میتواند مشوق ایجاد کند؟
یکی از وظایف آژانس یا یکی از فواید عضویت در آژانس طبق اساسنامه و طبق فلسفه ایجاد آژانس این بوده است که اعضا میروند عضو انپیتی و عضو آیاِیای میشوند تا دو تا اتفاق بیفتد؛ اول آنکه بگویند ما انرژی هستهای را برای بمب و سلاح هستهای نمیخواهیم، دوم اینکه میخواهیم از فواید صلحآمیزش استفاده کنیم. بنابراین جزء وظایف آژانس و شرح عملکردش است که شرایطی ایجاد کند که این استفاده صلحآمیز از انرژی هستهای اتفاق بیفتد. این جزء شرح عملکرد آژانس است، چون در مجموعههای بینالمللی کشورها که عضو میشوند باید یک فایده و منفعتی داشته باشد که البته در مورد خیلی از کشورها این اتفاق نمیافتد چون خودشان پیگیر نیستند و نمیخواهند یا هر چیز دیگری. اما درباره کشور ما به صورت خاص، آژانس تقریبا به وظایف خودش در مقاطعی که ما نیاز ضروری داشتیم، اصلا عمل نکرده است که نمونهاش همان اتفاقاتی است که حدودا 12 سال قبل درباره سوخت راکتور تحقیقاتی تهران افتاد. ما اعلام کردیم که سوختمان درحال اتمام است و برای مسائل کاملا صلحآمیز 20 درصد را نیاز داریم و با اینکه وظیفه آژانس بود که برای ما آن را تامین کند، این کار را انجام نداد یا درباره بازطراحی راکتور اراک، درست است که ذیل برجام بود اما آن همکاری که باید صورت میگرفت و عملا جزء شرح وظایف آژانس بود، انجام نداد و این از آن مشکلاتی است که ما داریم و متاسفانه عملکرد آژانس یکطرفه است و آن کاری را که باید انجام دهد، انجام نمیدهد.
بهنظرتان از چه راهی میشود آژانس را مجاب کرد به وظایف خودش عمل کند؟ اسلامی در جایی اشاره کرده که ما باید رابطهمان را با آژانس بهتر کنیم تا آن را بهسمت انجام وظایفش ببریم. بهنظرتان این راهبرد تاثیر دارد؟
من فکر نمیکنم، چون این نهادها عملا نهادهای سیاسیاند. سالها قبل در کشورمان تصوری وجود داشت که این نهادها یک نهاد فنیاند. یکبعدی فنی دارند که کاملا درست است اما ذاتا نهاد سیاسیاند. اصولا همکاری بینالمللی همکاری سیاسی است و بعد ابعاد اقتصادی، فنی و... دارد. حداقل درباره کشور ما که نگاه سیاسی یک نگاه غالب است، این امر با خیلی از کشورها نمیتواند مشابهتسازی شود، چون بههرحال یکسری پیشفرضها و نگرشهای سیاسی وجود دارد که براساس آنها حتی نهادهای فنی تصمیم میگیرند. فکر میکنم واضحترین دلیل آن هم این باشد از زمانی که ما آن را متوجه شدیم، دیگر نمایندهای را که به آژانس میفرستیم یک فیزیکدان نیست، بلکه یک دیپلمات است، برای اینکه متوجه شدیم آن چیزی که راجع به ما در آنجا اتفاق میافتد مباحث فنی نیست، مباحث کاملا سیاسی است.
این روند تعویض دوربینها را تا چه میزان موثر میدانید؟ بهنظرتان روش موثری در کنترل مزاحمتها و گسترش راحت انرژی برای تامین نیازهای روزمره مردم است؟
این پیشنهاد در اسفند سالگذشته از طرف آژانس مطرح شد که دولت وقت ایران (دولت روحانی) هم پذیرفت. در ظاهر پیشنهادی است که نقضکننده قانون مجلس نیست و طرف مقابل را هم به هدفش میرساند ولی محتوای آن چیزی که در قانون مجلس وجود داشت و با آن نگرش سیاسی از طرف ایران در تضاد است، یعنی عملا دوربینهایی وجود دارد که ضبط میکنند و فقط محتوا را در اختیار آژانس نمیگذارند اما قول میدهند یک زمانی در اختیار آژانس قرار دهند. این امر با آن چیزی که قرار بود اتفاق بیفتد (دسترسیهای آژانس گرفته شود) در تضاد است، چون مناسبات سیاست بینالملل عملا یک بدهوبستان است. ما یک امتیاز به آژانس دادیم که اطلاعات زیادی را از فعالیت هستهای ما جمعآوری کند، این موضوع به آنکه ما فعالیت صلحآمیز داریم یا نه، ربطی ندارد، زیرا همه میدانیم فعالیت ما صلحآمیز است -غربیها هم این را میگویند- اما همین که این اختیار و امتیاز را به آن دادیم، این مابهازای این بوده که ما در برجام قرار بوده امتیازاتی بگیریم، یعنی اینها یک مابهازایی داشته، وقتی آن مابهازا اتفاق نمیافتد آن قیمت یک بخشی از بدهوبستان اتفاق نمیافتد، بخش دیگرش هم نباید اتفاق بیفتد. من گفتم این ترفندی است که درست است با متن قانون در تضاد نیست ولی چنین تصمیمی که در دولت روحانی گرفته شد، تصمیم درستی نبود و بهتر بود که این تصمیم گرفته نمیشد. الان هم ضرورتی ندارد، ما چنین امتیازی را به آژانس بدهیم و بهتر است که این کار را نکنیم اما فعلا دارد انجام میشود.
در همین راستای صحبت شما که فرمودید بهصورت متنی قانون مجلس (قانون راهبردی لغو تحریمها) را نقض نمیکند هم اسلامی اشاره کرده یکسری اختلاف برداشتهایی بین مجلس و سازمان انرژی اتمی وجود دارد که نیازمند گفتوگوهای بیشتر است و این اختلاف برداشتها راجع به راکتور اراک و دیگری موضوع دسترسیهاست که با جلسات بیشتر با مجلس این اختلافها کاهش خواهد یافت. بهنظرتان اختلاف بین مجلس و سازمان انرژی اتمی اختلاف برداشت است؟ منظور از این اختلاف برداشت چیست؟
از لحاظ قانونی که بنده در جریان تصویب قانونی لغو تحریمها به طور دقیق بودم، کسی با مجلس نمیتواند اختلاف برداشت داشته باشد. وقتی مجلس قانونی را تصویب میکند و نظرش درباره اجرایش یک چیز دیگر است، نظر مجلس مهم است، نه نظر آن سازمان، یعنی این حرف از لحاظ قانونی و حقوقی درست نیست.
همچنین اسلامی اشاره کرده که بهاصطلاح این اختلاف برداشتی که مطرحشده با گفتوگو قابلرفع است. بهنظر شما با گفتوگو رفع میشود؟
نگاه کنید همه اینها بستگی به یک پیشفرض ذهنی دارد که آینده تعاملات ما با آژانس و 1+5 و موضوع برجام چه میشود. این نوع اظهارنظر اسلامی مبتنیبر یک نوع نگاه خوشبینانه است که من بهشخصه نه خوشبینم، نه بدبینم، یعنی درباره لغو برجام و بازگشت به برجام نظری ندارم. اما این اظهارنظر ایشان مبتنیبر یک نگاه خوشبینانه است که میگویند ما که بالاخره قرار است با هم به توافق برسیم یک یا دوماه اینورتر یا آنورتر خیلی فرقی نمیکند که اینها ضبط بشود یا نشود.