شادی جمعی ایرانیان، از فتح ملبورن و مراکش تا شاهکار حسن یزدانی و رفقا
آزادکاران تیم‌ملی کشتی کشورمان با صعود حداکثری به فینال، با کسب سه مدال طلا و به قول هادی عامل آقایی در جهان، ترجمه‌ای از وطن‌پرستی و ناسیونالیسم را عرضه کردند که می‌توان آن را مصداقی قدرتمند و ایستاده جلوی تعریف لیبرالیستی این مفهوم، نظیر پست و استوری‌های به‌اصطلاح وطن‌دوستانه سلبریتی‌ها فهم و توصیف کرد.
  • ۱۴۰۰-۰۷-۱۷ - ۰۰:۱۰
  • 00
شادی جمعی ایرانیان، از فتح ملبورن و مراکش تا شاهکار حسن یزدانی و رفقا
وقتی ایرانی تر شدیم
وقتی ایرانی تر شدیم
ابوالقاسم رحمانیدستیار سردبیری

ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه: حالا که چند روزی از حماسه‌آفرینی آزادکاران کشورمان در مسابقات جهانی کشتی در نروژ می‌گذرد و هم‌اکنون که از آن تب‌وتاب اولیه و کنش‌های احساسی فاصله گرفتیم، حالا که آن شیرینی حسابی به جان‌مان رسیده و آن هیجان تبدیل به یک حس غرور شده، بد نیست کمی جدی‌تر، عمیق‌تر و با رویکردی اجتماعی به تحلیل آن شور جمعی و خوشحالی ملی بپردازیم. به آن حماسه‌ای که مدت‌هاست انتظارش را می‌کشیم. حماسه‌ای که فرقی نمی‌کند مسابقات والیبال باشد، فوتبال یا کشتی، اساسش یک‌چیز است و آن‌هم اینکه مردم برای شخص و تیمی که وظایفش را درست انجام دهد، سرجای خودش با تمام توان، ساده و خالصانه دست می‌زنند، دعا کرده و به آن افتخار می‌کنند. عرصه‌اش هم فقط ورزشی نیست، می‌تواند این احساس شور و غرور افتخاری باشد برآمده از اقدام یک نوجوان دهه‌هشتادی مثل علی لندی، می‌تواند یک پیروزی ارزشمند باشد در مقابل یک حریف همیشه برنده، توسط حسن یزدانی، هرچه هست، یک اتفاق، یک حماسه و یک اقدام این‌طور می‌تواند کام ملتی را شاد کند، بدون هیچ دخل و تصرفی بدون هیچ شانتاژ و نقشی ساده، قدرتمندانه و حماسی!

آزادکاران تیم‌ملی کشتی کشورمان با صعود حداکثری به فینال، با کسب سه مدال طلا و به قول هادی عامل آقایی در جهان، ترجمه‌ای از وطن‌پرستی و ناسیونالیسم را عرضه کردند که می‌توان آن را مصداقی قدرتمند و ایستاده جلوی تعریف لیبرالیستی این مفهوم، نظیر پست و استوری‌های به‌اصطلاح وطن‌دوستانه سلبریتی‌ها فهم و توصیف کرد. مساله‌ای که به‌خوبی نشان می‌دهد مردم توقعی در حد همان جمله‌ای که بالاتر نوشتم، از قهرمانان خود دارند. هرجایی که هستی، وظیفه‌ات را درست و به بهترین شکل انجام بده. این ترجمانی است از اتفاقی که چندوقت پیش تیم‌ملی والیبال و حالا کشتی‌گیران کشورمان رقم زدند و حسابی دل یک ملت را شاد کردند. این وضعیت، نیاز به توضیح و تفسیری دارد فراتر از واکنش‌های هیجانی و حتی فهم نگارنده، توضیحی که یک جامعه‌شناس مطلع از وضع موجود مردم و جامعه و سیاست‌های جاری در سیستم می‌تواند آن را ارائه کند.

سال‌هاست جریان لیبرال درحال ارائه تعریفی جدید از ناسیونالیسم است

برای شنیدن این توضیح و تفسیر، سراغ سیدمجید حسینی جامعه‌شناس و عضو هیات‌علمی دانشگاه تهران رفتیم و از او خواستیم به تشریح وضع موجود و دورنمای آینده جامعه و بازنمایی که جریانات رسانه‌ای از جامعه ایرانی دارند، بپردازد. حسینی در گفت‌وگو با «فرهیختگان» خاطرنشان کرد: «مدت زیادی است که جریان لیبرال و نولیبرال در ایران ناسیونالیسم را در ایران ترویج کرده و سعی می‌کنند توضیح دهند اگر شما در این کشور به‌لحاظ رفاهی خوب نیستید مهاجرت کنید و از اینجا بروید. شما نباید تعهدی به این وطن داشته باشید. برخی از این چهره‌های معروف معتقدند وطن جایی است که راحت‌تر زندگی می‌کنید. درحقیقت ناسیونالیسم و وطن‌گرایی و امر جمعی را که به وطن وصل و به‌نام جامعه است، در یک رابطه‌ای با رفاه و امکانات اقتصادی پیوند می‌دهند و می‌گویند اگر رفاه و امکانات اقتصادی و مادی نبود اینکه تعهد به جامعه داشته باشید یک اشتباه است. دیدگاه‌های لیبرال خیلی ضداجتماعی هستند. درحقیقت دیدگاه‌هایی هستند که امر جمعی و خیر عمومی را تخریب می‌کنند. با حاکم شدن دیدگاه‌های لیبرال در دولت و ملت در 20سال اخیر هرروز گرایش به اینکه قهرمانان، بازیگران و ورزشکاران در ایران رها کنند و به‌جایی بروند که پول بیشتری دریافت کنند، افزایش پیدا کرده است. جنگیدن برای امر جمعی و امر ملی تضعیف و تحقیر شده است. این بیشتر در گفتار رسانه‌های مسلط و جریان اصلی رسانه‌ها دیده می‌شود و این جنگ که فلانی رفت و فلانی ماند در جامعه ما شکل می‌گیرد.»

یزدانی یک ضدجریان بود که نشان داد جنگیدن برای امر جمعی بزرگ‌تر از جنگیدن برای امر مادی است

این استاد دانشگاه تهران در ادامه به پدیده‌ای به‌نام حسن یزدانی اشاره می‌کند و می‌گوید: «به‌نظرم رسیده اتفاقی که در رابطه با یزدانی افتاد، یک ضدجریان بود که به کنشگران اجتماعی نخبه یا ورزشکاران و بازیگران یا اساتید دانشگاه پیامی داد، کسی که برای امر جمعی می‌جنگد بیشتر از کسی که برای رفاه فردی می‌جنگد مورد اقبال جامعه است. قهرمان کسی نیست که وطن برای آن محل رفاه است یا وطن را مثل هتل می‌بیند و لحظه‌ای که این هتل سرویس‌دهی نمی‌کند رها کند و برود، بلکه از نظر این اتفاق نشان می‌داد جنگیدن برای امر جمعی اعتبار و قهرمانی بزرگ‌تر از جنگیدن برای رفاه فردی و امر مادی است. مدت‌ها بود که جامعه ایرانی به قهرمان‌های اصلی خود واکنش نشان نداده بود، به‌جای آن دنبال این قهرمان‌ها یا ابرقهرمان‌های مصرف سرمایه افتاده بود مثل گلزار و... که بیشتر از اینکه قهرمان‌های اجتماعی باشند، قهرمان‌های سود فردی و سرمایه هستند. طرف 17میلیارد تومان می‌گیرد تا عکسش روی بیلبورد برود. از نظر جامعه مصرف‌زده او قهرمان یا ابرقهرمان است. کسی که جز برای جیب خود کار نمی‌کند و اگر امروز ایران خوب نیست، پس‌فردا در بورلی هیلز آمریکا است اما یزدانی نشان داد جنگ برای این جامعه و اینکه چسب‌های اجتماعی آن بیشتر شود و سیمان بین آجرهای اجتماعی شود ثمربخش است و جامعه بیش از آن ابرقهرمان‌های پوک‌مصرف به این آدم احترام می‌گذارد و این مبنایی برای مقایسه بین ابرقهرمان‌های پول و مصرف که به آنها سلبریتی می‌گوییم، با قهرمان‌های اجتماعی و فداکاری از علی لندی تا یزدانی که نشان دادند جنگ برای این جامعه باارزش است و می‌توان برای این جامعه جنگید.»

دولت نباید اجازه دهد این قهرمان‌ها به‌خاطر فشار مالی یا اجتماعی و زندگی به کسوت قهرمانی خود آسیب بزنند

الان ملاحظه‌ای که وجود دارد این است که اینها، یعنی قهرمانانی نظیر حسن یزدانی تحت‌تاثیر فضایی که از منظر سرمایه‌داری وجود دارد قرار بگیرند و از این مسیری که تبیین می‌کنیم خارج شوند. اینکه برای حفظ اینها باید چه کرد؟ اینها قابلیت آموزش و بسط به گروه‌های مختلف را دارند یا نه و هزارویک سوال و مساله و نگرانی دیگر، حسینی با اشاره به این موضوع گفت: «من فکر می‌کنم امثال یزدانی در این جامعه دیده شده‌اند و درمقابل جریان سرمایه‌داری قد علم کرده‌اند و نیاز نیست ما کار خاصی کنیم. در این لحظه‌ای که هستیم احترام جامعه به یزدانی بسیار بیشتر از سلبریتی‌هاست. ما تنها کاری که باید بکنیم این است که کمک کنیم تعداد این افراد بیشتر و کمک کنیم از اینها محافظت شود. آنقدر مصرف و سرمایه و پول به اینها فشار نیاورد که در مبارزه کم بیاورند. امروز جامعه ما این کار را انجام داده است، احترامی که به یزدانی می‌گذارد به گلزار و بهاره رهنما نمی‌گذارد، هرچند آنها میلیاردها پول دربیاورند اما به‌نظر من جامعه امروز به این بلوغ رسیده است و همچنان بالغ‌تر خواهد شد. اینکه چطور می‌توانیم این افراد را تکثیر و از آنها حمایت کنیم و... .

به‌هر‌حال جریان سرمایه سعی می‌کند قهرمان‌های اجتماعی را مصادره کند و به‌سمتی ببرد که اینها هم روی بیلبوردها بروند و کفش و کیف بفروشند و تبلیغ ماشین، سامسونگ و محصولات بیگانه را کنند. طبیعتا جریان واردات سعی می‌کند این کار را کند اما من فکر می‌کنم این وظیفه دولت است که اجازه ندهد این قهرمان‌ها به‌خاطر فشار مالی یا به‌خاطر فشار اجتماعی و زندگی به کسوت قهرمانی خود آسیب بزنند. تختی تا لحظه آخر خود را حفظ کرد، حتی با فشار اجتماعی سنگینی که تحمل می‌کرد. امیدوارم دولت و حکومت این کمک را بکند که این چهره‌ها از دست نروند. به‌نظر من یزدانی هم می‌تواند مسیر تختی را برود ولی طبیعتا جریان مصرف سرمایه سعی می‌کند دوباره او را مصادره کرده و تبدیل به مبلغ سامسونگ، ال‌جی و... کند. اینکه چقدر موفق است نمی‌دانم، اما اینکه ما چه کاری می‌توانیم انجام دهیم و سیستم برای حمایت و حفظ سرمایه‌های خود چه کاری باید انجام دهد، همان‌هایی است که گفتم. باید مراقب بود که جریان سرمایه‌داری، قهرمان‌های واقعی را نبلعد.»

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰