مهدی عبداللهی، دبیر گروه اقتصاد: به این چند قلم آمار توجه کنید؛ در سال جاری 282 شهر و 8هزار روستا در شرایط تنش آبی قرار داشتهاند، بارشها طی یکسال اخیر نسبتبه مدت مشابه سال قبل 51 درصد و نسبتبه دوره بلندمدت 50 ساله حدود 40 درصد کاهش یافته است، طی یکسال اخیر میانگین گرما در ایران حدود 19.2 درجه سلسیوس بوده که 1.2 درجه گرمتر از مشابه دوره بلندمدت 50 ساله است؛ میزان کل آب تجدیدپذیر کشور از متوسط بلندمدت 130 میلیارد مترمکعب به 89 میلیارد مترمکعب رسیده؛ درحال حاضر فقط 39 درصد ظرفیت مخازن سدها پر است. همچنین طی یکسال اخیر ورودی آب به مخازن سدهای کشور کاهش 47 درصدی داشته است. همه اینها گواه کاهش شدید آب شرب در ایران است. اما نکته قابلتامل اینکه، طبق آمارهای شرکت مهندسی آبوفاضلاب کشور، در سالجاری 26.6 درصد از آب تولیدی وزارت نیرو به مقصد نرسیده است. این آب که به «آب بدون درآمد» مشهور است، مقدار آبی است که یا در لولههای فرسوده از بین میرود، یا بهدلیل مصرف غیرمجاز مشترکین هیچ عایدیای برای دولت ندارد یا اینکه توسط نهادهای عمومی و دولتی (همچون مصارف آتشنشانی و شهرداریها) برداشت میشود. طبق آمارهای وزارت نیرو در سال گذشته آب بدون درآمد 24.4 درصد بوده و طی سالجاری این رقم رشد 2/2 درصدی داشته است. نکته جالب دیگر اینکه، آب بدون درآمد در برخی استانها بین 30 تا 49 درصد از کل آب شرب تولیدی دولت است. اما حجم نزدیک به 27 درصدی «آب بدون درآمد» کشورمان که در یک منطقه نیمهخشک قرار گرفته، درحالی است که در کشورهای لوکزامبورگ، آلمان و دانمارک با اقلیم مرطوب و بارش سالانه 3 برابر بیشتر از ایران، این مقدار بهترتیب 2 درصد، 5.3 درصد و 7.6 درصد است. محاسبات نشان میدهد حجم آب هدررفته یا بدون درآمد فقط در مناطق شهری کشور سالانه معادل یک میلیارد و 666 میلیون مترمکعب خواهد بود. اگر آخرین آمار وزارت نیرو را که در مردادماه امسال سرانه مصرف آب توسط هر ایرانی در 24 ساعت را 200 لیتر اعلام کرده مبنا قرار دهیم، آب بدون درآمد ایران معادل آب مصرفی مصرف 99 روز جمعیت 84 میلیونی ایران خواهد بود. بهنظر میرسد اگر دولت بتواند همین یک قلم را خودش مدیریت کرده و آب بدون درآمد را کاهش دهد و درکنار آن خانوارها اقدام به صرفهجویی در مصرف آب کنند، شاید بتوان از شرایط بحرانی کمبود آب گذر کرد. درنظر داشته باشیم در استان اصفهان با مدیریت مناسب، آب بدون درآمد 10 درصد کمتر از میانگین کشوری است.
بارش 40 درصد کمتر از میانگین 50 ساله
مطابق بررسی صورتگرفته از اول مهرماه1399 تا 31شهریور 1400 در تمام نقاط کشور بارش کمتر از نرمال بوده است. استانهای کهگیلویهوبویراحمد، مازندران و گیلان بهترتیب با 489، 542 و 724میلیمتر بیشترین و استانهای کرمان، هرمزگان و سیستانوبلوچستان بهترتیب با 54، 51 و 37میلیمتر کمترین بارش زراعی را داشتهاند. در مقایسه با بلندمدت در همین بازه زمانی 91میلیمتر کاهش بارش داشتیم. مطابق آمارها، تمام استانهای کشور بارش کمتری نسبت به نرمال دریافت کردهاند. کمترین کاهش مربوط به استانهای مازندران، تهران و کهگیلویهوبویراحمد با 15، 19 و 21درصد و بیشترین کاهش مربوط به استانهای هرمزگان، سیستانوبلوچستان و کرمان به ترتیب با 68، 64 و 61درصد بوده است. درمجموع کل کشور معادل 39درصد بارش کمتر از مدت مشابه بلندمدت دریافت کرده است. آمار میزان بارش طی اول مهرماه1399 تا 31شهریور 1400 نیز بیانگر این نکته است که در مقایسه با دوره مشابه مهر1398 تا شهریور1399 حدود 148میلیمتر کاهش بارش داشتیم. طبق آمارها، بیشترین کاهش مربوط به استانهای هرمزگان، سیستانوبلوچستان و کرمان بهترتیب با 85، 81 و 73درصد و کمترین کاهش مربوط به استانهای کهگیلویهوبویراحمد، آذربایجانشرقی و مازندران بهترتیب با 19، 27 و 27درصد بوده است. کل کشور در مقایسه با سال گذشته در بازه زمانی یادشده معادل 51درصد کاهش بارش نشان میدهد.
گرما رکورد 50ساله را شکسته
شاخص دیگری که در ایجاد تنش آبی و افزایش مصرف انرژی موثر بوده، گرماست. براساس گزارش سازمان هواشناسی، میانگین دمای کشور در سال زراعی اول مهر1399 تا 31شهریور 1400 حدود 19.2درجه سلسیوس بوده که 1.2درجه گرمتر از مشابه بلندمدت در همین بازه زمانی است. تفاوت دمای میانگین کشور و استانها طی سال زراعی مذکور در مقایسه سال زراعی قبل از خود، نشانگر 0.9درجه افزایش است. مطابق نقشههای هواشناسی، در سال زراعی 1400-1399، غالب مناطق شرق تا مرکز کشور دمایی در حد نرمال تا 1.5درجه بیش از نرمال و عمده مناطق غرب، شمالغرب و ارتفاعات زاگرس میانی تا بیش از 4.5درجه گرمتر از مدت مشابه بلندمدت خود هستند. در این مدت کمترین افزایش دما مربوط به استان سیستانوبلوچستان با 0.6درجه و بیشترین افزایش مـربوط به استان ایلام با 2.5درجه بوده است. تفاوت دمای میانگین کشور و استانها در سال زراعی اول مهر1399 تا 31شهریور 1400 نسبت به سال قبل از خود بیانگر افزایش دمای میانگین در تمامی 31استان کشور است. دمای کل کشور در مقایسه با سال گذشته در بازه زمانی یادشده 0.9درجه سلسیوس افزایش داشته است. در این مدت استانهای سیستانوبلوچستان و یزد با 0.4درجه کمترین افزایش را نسبت به سال گذشته داشته و بیشترین افزایش مربوط به استان البرز با 2.1درجه بوده است.
۶۱ درصد ظرفیت مخازن سدهای کشور خالی است
براساس آمارهای شرکت مدیریت منابع آب ایران، میزان کل آب تجدیدپذیر کشور از متوسط بلندمدت 130میلیارد مترمکعب به 89میلیارد مترمکعب رسیده است. همچنین طبق آمارهای این شرکت، در پایان سال آبی 1400-1399، مجموع ظرفیت مخازن سدها 50میلیارد و 500میلیون مترمکعب بوده که نشاندهنده 39درصد پرشدگی مخازن است. بر این اساس، به تبع کاهش میزان بارشها، حجم ورودی آب طی سال آبی 400-99 برابر با 29میلیارد و 430میلیون مترمکعب بوده که نسبت به مدت مشابه سال آبی قبل از آن (55میلیارد و 720میلیون مترمکعب)، بیانگر کاهش 47درصدی ورودی آب به مخازن سدهای کشور است. همچنین آخرین وضعیت سدهای کشور نشان میدهد در شروع سال آبی جدید میزان ذخایر آب در مخزن سدها به 19میلیارد و 480میلیون مترمکعب رسیده که در مقایسه با سال آبی 99-98 دارای 29درصد کاهش است. براساس این آمار، به تبع کاهش میزان ورودی به سدهای کشور، خروجی آب از سدها نیز با کاهش مواجه بوده و در این مدت 37میلیارد و 70میلیون مترمکعب خروجی آب از سدهای کشور را شاهد بودهایم، بهگونهای که در مقایسه با مدت مشابه سال آبی قبل، از کاهش 34درصدی برخوردار بوده است. طبق آمار اعلامشده تا پایان شهریورماه، از 199سد موجود و فعال کشور، تنها سه سد بین 90 تا 100درصد، 12سد در محدوده 70 تا 90درصد، 35سد بین 50 تا 70درصد، 31سد در محدوده 40 تا 50درصد و 118سد نیز متاسفانه کمتر از 40درصد پرشدگی را به خود اختصاص دادند.
282 شهر و 8 هزار روستا در معرض تنش آبی
تنش یا کمبود آب شرب در کشور بهدلیل مصرف بالا و کاهش بارشها، عمدتا در فصل تابستان رخ میدهد اما در ادامه اگر بارشها در پاییز نیز قابلتوجه نباشد، این تنش آبی ادامهدار خواهد بود. طبقهبندی میزان تنش آب شرب بهصورت وضعیتهای زرد، نارنجی و قرمز انجام میشود، که براساس آن وضعیت زرد بیانگر میزان کمبود آب در اوج مصرف تا 10درصد نسبت به آب مورد نیاز، وضعیت نارنجی بیانگر میزان کمبود آب در اوج مصرف از 10 تا 20درصد نسبت به آب مورد نیاز و وضعیت قرمز نیز بیانگر میزان کمبود آب در اوج مصرف بیش از 20درصد نسبت به آب مورد نیاز است. تعداد شهرهای تحت تنش آب شرب در کشور متغیر بوده و به عوامل مختلفی بستگی دارد. از میان این عوامل، مهمترین آن میزان بارشهاست که درنتیجه آنها مخازن سدهای تامینکننده آب شرب تغذیه میشوند. ظرفیت تامین و ذخیره آب و همچنین قابلیت تامین در اوج مصرف نیز از دیگر عوامل مهم در بروز تنش آب شرب هستند. 5مرداد سال جاری حمیدرضا جانباز، مدیرعامل شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور در اظهاراتی گفته بود درحال حاضر ۳۰۰شهر کشور در وضعیت تنش آبی هستند. وی همچنین از آبرسانی سیار به ۸۰۰۰روستا هم خبر داده بود؛ اما اخیرا نیز مرکز پژوهشهای مجلس به نقل از شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور تعداد شهرهای در تنش آبی را 282شهر ذکر کرده است. طبق این گزارش، تنش مذکور در همه حوضههای آبریز اصلی کشور کمابیش رخ داده است. در حوضه آبریز مرکزی 104شهر دچار تنش آبی شدهاند که از این میان حدود 38درصد شهرها وضعیت تنش آبی قرمز را تجربه کردهاند. ازآنجایی که این بخش از کشور شامل مناطق وسیعی است، اعداد مذکور بسیار چشمگیر هستند. وضعیت در حوضه آبریز خلیجفارس و دریای عمان نیز بحرانی است و در این نواحی به تعداد 93شهر دچار تنش آبی شدهاند. از آنجایی که این بخش عمدتا شامل استانهای ساحلی جنوبی است، اهمیت شیرینسازی آب دریا از این منظر بسیار پررنگ میشود.
پیشبینی پاییزی کمبارش برای ایران
درخصوص کاهش بارندگی و افزایش دما توضیح داده شد که وضعیت چندان مناسب نیست اما وضعیت زمانی نگرانکننده میشود که بدانیم طبق پیشبینیهای هواشناسی در ماههای آینده نیز این کمبارشی ادامه خواهد داشت. برای نمونه براساس برآوردهای سازمان هواشناسی کشور (گزارش هفته آخر شهریور سال جاری)، طی 6 هفته آتی بارش کشور در محدوده کمتر از نرمال است. این برآوردها و پیشبینیها نشان میدهند که در دوماهه نخست پاییز مقدار بارندگی از نرمال بلندمدت خود کمتر خواهد بود و احتمال اینکه بارش موثر بهتاخیر بیفتد، وجود دارد. گزارش سازمان هواشناسی بیان میدارد بارشها عمدتا به استانهای ساحلی خزر بهویژه گیلان و مازندران محدود خواهد بود؛ در شمال غرب، غرب و شمال شرق بارشها قابلتوجه نبوده و سایر مناطق بیبارش خواهند بود. براساس برآوردهای سازمان هواشناسی، از 12 تا 25 مهر بارشها عمدتا محدوده به استانهای ساحلی خزر و بخشهایی از شمال غرب کشور است. در نیمه غربی سواحل احتمال وقوع بارش تجمعی تا 50 میلیمتر حدود 50 درصد است. سایر مناطق کشور بارش چندانی ندارند. انتظار میرود از 26 مهر تا 9 آبان نیز بارشها محدود به استانهای همسایه کوههای البرز و شمالغرب کشور باشد و میانگین بارش کشور کمتر از نرمال خواهد بود.
در همین خصوص 7 شهریور نیز سحر تاجبخش، رئیس سازمان هواشناسی طی نامهای به معاون برنامهریزی وزارت جهاد کشاورزی پیشبینی میزان بارشهای پاییز امسال را اعلام کرده بود. در بخشی از آن نامه آمده است: «بارش در فصل پاییز در اکثر مناطق کشور بهجز سواحل دریای خزر کمتر از نرمال (میانگین بلندمدت آماری) پیشبینی میشود که سهم ماههای مهر و آبان در این کمبارشی بیشتر است. از نیمهدوم آذرماه 1400، شرایط بارشی در کشور مقداری متعادل شده و انتظار میرود بارش در اکثر مناطق کشور به نرمال گرایش یابد. استانهای اصفهان، یزد، خراسان جنوبی، خراسان رضوی، سیستانوبلوچستان، فارس، هرمزگان، کرمان، کرمانشاه، چهارمحالوبختیاری، لرستان، خوزستان و ایلام نسبت به سایر استانها از شرایط حادتری برخوردارند. این گزارش تاکید میکند پیشبینیهای دادهشده شامل بارشهای سیلابی نیست و بارشهای سیلابی لزوما نافی زیر نرمال بودن مجموع مقدار بارش نیست.
27 درصد آب شرب گُم میشود!
در شرایط فعلی راهکارهای مختلفی برای مدیریت کمآبی در کشور در کوتاهمدت یا بهتر بگوییم در سال جاری از سوی مراکز پژوهشی و پژوهشگران مطرح میشود که این موارد را میتوان بهطور خلاصه در 10 مورد ذکر کرد:
1- اولویتبندی مصارف بخشهای مختلف و برنامهریزی منابع آب به ترتیب اولویت شرب و بهداشت، صنعت، محیطزیست و کشاورزی. 2- اطلاعرسانی و ایجاد آمادگی در اقشار مختلف مردم و ترویج سازگاری با کمآبی و خشکسالی. 3- خرید حقآبه کشاورزی و اجرای طرحهای نکاشت با هدف ذخیره آب در پشت سدهای دارای حقآبه شرب. 4- اولویتبندی در توسعه کشت و تولید محصولات کشاورزی بهخصوص محصولات استراتژیک. 5- تقویت بیمههای کشاورزی با هدف حمایت از معیشت جوامع روستایی مواجه با بحران. 6- تقویت رایزنی با کشورهای همسایه دارای حوضه آبریز مشترک و توجه ویژه به دیپلماسی آب. 7- تجهیز شبکه پایش منابع آب و پایش دقیق تمام مصارف سطحی و زیرزمینی. 8- ایجاد آمادگی در مسئولان کشوری برای مقابله و مدیریت اختلافات و ملاحظات اجتماعی بهخصوص در حوضههای آبریز مرکزی و خلیجفارس و دریای عمان. 9- اقدامات عاجل برای حداقل کردن آسیب به محیطزیست و منابع آب زیرزمینی و 10- عدم ایجاد تعهدات آببر توسط دولت و مجلس شورای اسلامی.
نگاهی به این راهکارها که بهویژه از سوی مرکز پژوهشهای مجلس نیز مطرح شده، نشان میدهد در کنار بخش کشاورزی، یکی از بخشهای مورد توجه و دارای اهمیت، مصارف بخش خانگی است. درخصوص مصارف بخش خانگی دو نکته قابل تامل وجود دارد. اول؛ حجم بالای هدررفت آب در شبکه توزیع است و دوم؛ مصارف بیش از حد مجاز برخی از مشترکان خانگی.
در اینجا قصد داریم صرفا به موضوع هدررفت بپردازیم. براساس آمارهای شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور، در سال گذشته 6 میلیارد و 262 میلیون مترمکعب آب شرب برای مصرف خانگی و غیرخانگی در شهرهای کشور تولید شده اما حدود یک میلیارد و 528 میلیون مترمکعب آن بدون درآمد بوده است. این مقدار یعنی 24.4 درصد از آب شرب تولیدی برای شهرهای کشور به هدر میرود. اما طبق گزارش آماری صنعت آب و برق منتهی به مرداد 1400 وزارت نیرو نیز مجموع آب تولیدی روستاها 651 میلیون مترمکعب و شهرها 3036 میلیون مترمکعب بوده است. طبق آمارهای وزارت نیرو درحالی در پایان مردادماه سال گذشته آب بدون درآمد کشور 24.4درصد بوده که این میزان با افزایش 2/2 درصدی به 26.6 درصد رسیده است.
هدررفت نزدیک به 27 درصدی آب در لولههای شهری و روستایی یا همان آب بدون درآمد در کشورمان درحالی است که براساس گزارش اتحادیه اروپا، در کشور لوکزامبورگ با میانگین بارش سالانه 880 تا 900 میلیمتر (3.6 برابر ایران) آب بدون درآمد حدود 2 درصد است. در آلمان که میانگین بارش سالانه آن در 30 سال اخیر بین 700 تا 750 میلیلیتر(3 برابر میانگین بارش ایران) بوده، آب بدون درآمد در این کشور از 8.6 درصد در سال 2004 به 5.3 درصد تا سال 2019 رسیده است. در دانمارک نیز که به لحاظ اقلیمی بسیار پربارشتر از ایران است، سهم آب بدون درآمد از کل آب شرب تولیدی از 10 درصد در سال 2004 به 7.6 درصد در سال 2019 رسیده است.
استانی که 50 درصد آب شرب آن گم میشود
طبق گزارش شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور، در سال گذشته درحالی میانگین آب بدون درآمد برای کشور 24.4 درصد بوده که این میزان در استان کهگیلویهوبویراحمد حدود 49 درصد، در خراسان جنوبی 35 درصد، در کرمانشاه 34 درصد، در گلستان 33 درصد، در بوشهر و خوزستان 32 درصد، کاشان، استان کردستان و مازندران 31 درصد، در خراسان رضوی 30 درصد، کرمان 28درصد، فارس 27 درصد، در دو استان کمآب خراسان شمالی و سیستانوبلوچستان و شهر شیراز 26 درصد و در استان اردبیل، شهر اهواز، استانهای سمنان، گیلان، کردستان، مازندران و زنجان نیز هر کدام بالاتر از میانگین کشور و حدود 25 درصد است.
این ارقام از این جهت نگرانکننده است که اولا هزینههای هنگفتی را به کشور متحمل میسازد و ثانیا برخی از این استانهایی که بیشترین هدررفت آب را در بخش توزیع دارند، جزء استانها و شهرهای کمآب کشور محسوب میشوند. گرچه بخشی از هدررفت و به عبارت صحیحتر آب بدون درآمد ناگزیر است اما اگر نگاهی به آمار عملکرد برخی استانهای با کمترین هدررفت آب داشته باشیم، میتوان گفت هدررفت آب شرب شهری در کشور تا 50 درصد قابل کاهش است و البته اگر به عملکرد کشورهای دیگر نگاهی بیندازیم، این مقدار تا 70 درصد قابل کاهش است. برای مثال طی سال گذشته درحالی در برخی استانها آب بدون درآمد به 30 تا 50 درصد میرسد که این مقدار برای استان اصفهان حدود 16 درصد، برای قم 17درصد و برای قزوین و آذربایجان شرقی نیز 18 درصد بوده است. اما سوال این است که آب بدون درآمد چیست؟ براساس استانداردهای مراجع بینالمللی اعم از انجمن جهانی آب(IWA) و انجمن کارهای آبی آمریکا(AWWA) جهت سنجش سالانه هدررفت آب از واژه آب بدون درآمد یا همان(NON-REVENUE WATER) استفاده میشود. آب بدون درآمد عبارت است از اختلاف بین حجم آب ورودی به سیستم(شبکه توزیع) و مصارف مجاز با درآمد یک سال. براساس تعاریف، آب بدون درآمد دارای سه جزء اصلی است.
1- هدررفت واقعی: به حجمی از آب اطلاق میشود که بهصورت واقعی(فیزیکی) از شبکههای توزیع هدر میرود و شامل نشت از شبکههای توزیع، نشت از خطوط انتقال، نشت و سرریز مخازن و نشت از انشعابات مشترکان میشود. سهم هدررفت واقعی از این24.4 درصد کل، حدود 13.2 درصد است(5.8 درصد نشت از شبکه توزیع، 0.9درصد خطوط انتقال، 0.1 درصد سرریز مخازن، 30.3درصد نشت از مخازن و6.1درصد نشت از انشعابات آب مشترکان).
2- هدررفت ظاهری: به حجمی از آب اطلاق میشود که مصرف شده است، ولی به دلایل متعددی ازجمله خطای کنتورهای مشترکان، اندازهگیری نشده است. این هدررفت شامل خطای تجهیزات اندازهگیری، انشعابات غیرمجاز، خطای قرائت و انتقال دادهها میشود. از 24.4 درصد آب بدون درآمد، هدررفت ظاهری سهمی 10.1 درصدی دارد(مصارف غیرمجاز 3.7درصد، خطای مدیریت دادهها و سیستم 1.7 درصد و عدم دقت تجهیزات اندازهگیری 4.7 درصد).
3- مصارف مجاز بدون درآمد: به مصارفی گفته میشود که استفاده از آن مجاز است، ولی درآمدی برای شرکتهای آب و فاضلاب ندارد از قبیل: مصارف فرآیندی در تاسیسات آب و فاضلاب، مصارف آتشنشانی و... . مصارف مجاز بدون درآمد نیز سهمی 1/1 درصدی از 24.4 درصد کل آب بدون درآمد دارند. در یک جمعبندی، 13.2 درصد آب شرب کشور در لولهها و سیستم انتقال آب هدر میرود، 10.1 درصد آب شرب کشور بهدلیل مصرف غیرمجاز مشترکان هیچ عایدیای برای وزارت نیرو ندارد و 1/1 درصد آب شرب کشور نیز صرف مصارف تاسیسات آب و فاضلاب، آتشنشانی و از این دست موارد میشود.
اما هزینه این مقدار هدررفت آب برای کشور نیز بسیار سرسامآور است؛ بهطوری که براساس اظهارات محمدرضا بختیاری، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران در سال 1399 هزینه قیمت تمام شده آب در هر مترمکعب ۲۵۰۰ تومان بوده است، براین اساس هدررفت سالانه یک میلیارد و 528 میلیون مترمکعب آب در بخشهای توزیع آب شرب شهری، حدود 3 هزار و 820 میلیارد تومان هزینه روی دست دولت میگذارد. در سال جاری نیز با مصرف کنونی، با در نظر گرفتن 26.6 درصد آب بدون درآمد، حجم آب هدررفته یا بدون درآمد معادل یک میلیارد و 666 میلیون مترمکعب خواهد بود. با در نظر گرفتن 2700 تومان هزینه هر مترمکعب آب، ارزش آب بدون درآمد نزدیک به 4.5 هزار میلیارد تومان میرسد.