فاطمه سیاحی، روزنامهنگار: با گذشت نزدیک به 10 روز از نشست صهیونیستی اربیل تقریبا تمامی پشتپرده برگزاری چنین نشستی مشخص شده است. بنابر گفته منابع رسانهای در این نشست که درباره عادیسازی روابط عراق با رژیمصهیونیستی برگزار شد بیش از 300 شخصیت از 6استان عراق حضور داشتند که اغلب سنیمذهب بودند. نشست اربیل با حمایت مالی و مدیریت یک سازمان آمریکایی برگزار شد که ریاست آن برعهده یک یهودی عراقیتبار قرار دارد. مقر این سازمان نیویورک است و اهدافی در حوزه تبلیغ سازش و عادیسازی روابط با رژیمصهیونیستی را پیگیری میکند. از این مساله میتوان بهخوبی فهمید که با توجه به ماهیت برگزارکننده این نشست، چنین کنفرانسی یک پازل از مجموعه فعالیتهایی است که در عراق با هدف همراه کردن افکار عمومی عراق با عادیسازی و پذیرش ایده روابط با رژیمصهیونیستی انجام میشود. اقداماتی که یکی از اهدافش میتواند قبحزدایی از صحبت درباره رابطه با رژیمصهیونیستی در عراق باشد.
سازمان برگزارکننده نشست اربیل «مرکز ارتباطات صلح» نام دارد و با تلاشهای گستردهای که به مدت چندین سال ادامه داشته، همواره سعی کرده به فضای سیاسی و اجتماعی عراق نفوذ پیدا کند. «متقاعد کردن» و «فریب» نیز دو راهبرد اول این مرکز بوده است. شاید از همینرو بود که برخی افراد و شخصیتهای حاضر در نشست اربیل، بلافاصله پس از برگزاری آن اعلام کردند هدف این کنفرانس، پیوستن به فرآیند «صلح ابراهیم» بوده که توسط آمریکا برای عادیسازی روابط میان کشورهای عربی و رژیمصهیونیستی آغاز شده است؛ اظهاراتی که از یک نگاه درست به نظر میآمدند؛ اما بسیاری از مخالفتها در جریان برگزاری جالب آنکه برپاکنندگان این کنفرانس نیز این اطلاعات را پنهان نکردند؛ آنها گفتند که نشست توسط یک سازمان آمریکایی به نام «مرکز ارتباطات صلح» تدوین و اجرا شده است. ژوزف براودی، رئیس این مرکز در بیانیهای مطبوعاتی گفت که این کنفرانس موفق به جذب حدود ۳۰۰ شخصیت عراقی (کُرد، سُنی و شیعه) از 6استان شامل بغداد، موصل، صلاحالدین، الانبار، دیالی و بابا شد. براودی یک فرد دانشگاهی آمریکایی است که اصالتی عراقی دارد. وی بهعنوان مشاور در یک مرکز مطالعاتی به نام «مرکز تحقیقاتی و پژوهشی المسبار» کار میکند که بودجه آن از سوی امارات متحده عربی تأمین میشود. موسس این مرکز نیز ترکی الدخیل، سفیر کنونی عربستان در ابوظبی است. ازجمله اعضای دیگری که در اجرای کنفرانس نقش مستقیم داشتند، میتوان به چهره رسانهای آمریکایی «هیفی بوظو» اشاره کرد که اصالتا سوری است. وی یکی از قویترین حامیان عادیسازی با رژیمصهیونیستی است و از امارات متحده عربی نیز بهطور دائم در حساب توئیتری خود حمایت میکند. یکی دیگر از موارد بحثبرانگیز این نشست، عنوان آن بود. نامِ «صلح و بازگشت» برای این نشست، دو سوال اساسی را ایجاد میکند: صلح با چه کسی؟ بازگشت چه چیزی؟ عراق درحالحاضر درگیر هیچ نوع جنگی با رژیمصهیونیستی نیست و از سوی دیگر هیچگاه نیز این رژیم را به رسمیت نشناخته است. آخرین مشارکت نظامی این کشور در جنگهای اعراب و رژیمصهیونیستی در جنگ اکتبر بود که توسط انور سادات، رئیسجمهور اسبق مصر در سال ۱۹۷۳ رهبری میشد. گفتنی است که کلمه «استرداد» واژهای است که جنگجویان مسیحی برای بازپسگیری سرزمینهای اسپانیایی، که در قرون وسطی توسط اعراب مسلمان فتح شده بود، بهکار میبردند. از این واقعه، تحتعنوان «فتوحات اسلامی» یاد میشود که پس از مرگ پیامبر اسلام آغاز شد و به اسپانیا رسید. طبق این تعاریف، آیا عراق کشوری جداشده از رژیمصهیونیستی است که باید با صلح به آن بازگردد؟!
ژوزف براودی
براودی در بیانیههای مطبوعاتی نشست اذعان میکند: «مقدمات برگزاری این کنفرانس مدتزمان زیادی طول کشید و لازم بود برای این زمان و برگزاری آن سرمایهگذاری شود. البته این به چارچوب کلی تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در منطقه مرتبط است. بر هیچکس پوشیده نیست که تعداد زیادی از عراقیها –بهویژه جوانان- به دلایلی که شرکتکنندگان درباره آنها صحبت کردند، مایل به پیوستن به توافقنامههای صلح ابراهیمی هستند.» وی ادعا میکند: «افکار عمومی در عراق به دو جهت تقسیم شدهاند: اولی روندی است که به جنگ داخلی، فتنه، فساد و بحران ختم میشود، درحالیکه رویکرد دوم در چارچوب صلح ابراهیمی قابل طرح است. رویکرد دوم با افزایش اراده و رغبت نسبت به ایجاد توسعه، تسامح، افزایش مدارا، همکاری و برادری و غلبه بر آسیبهای گذشته بهخاطر آینده نسلهای بعد در منطقه با صلح همراه شده است!»
براودی در ادامه اظهاراتش تأکید میکند: «تمایل عراق به صلح، بازتاب خواست این کشور برای خروج از زیر سلطه ایران است! در اینجا محوری وجود دارد که بهدنبال جایگزینی برای سیاستهای توسعهطلبانه ایران است.» دقایقی پس از این اظهارات ضدایرانی که دارای محتوایی تماما سیاسی بود، وی ادعا میکند: «تلاشهای ما بر جامعه مدنی متمرکز است؛ ما هیچ کاری با مسائل سیاسی نداریم و در آنها دخالت نمیکنیم! ما بهدنبال انعطافپذیری در یافتن راهحلها هستیم و این امر نیز بدون فرهنگ اجتماعی که از این اصول حمایت میکند، محقق نمیشود. بنابراین ما در این خصوص کار میکنیم؛ چه در قالب رسانههای سازنده و چه در سطح آگاهیبخشی و برگزاری کنفرانسها!»
داستان یک فریب
منابع مطبوعاتیِ موافق با جریان عادیسازی، پشت صحنه برگزاری این نشست داستانی از فریب را روایت کردند که هیچکس نمیتواند صحتش را تأیید کند. این منابع ادعا میکنند که در طول سه هفته آمادهسازی برای نشست، شخصیتهای محلی عراقی در اربیل تماسهای گستردهای با دهها شخصیت قبیلهای و سیاسی فعال در شهرهای شمال و غرب عراق و بغداد برقرار کردند. در این رابطه از فعالان جنبشهای مدنی عراق نیز برای نشست «صلح و بازگشت» دعوت شد. کنفرانسی که در یکی از مجللترین هتلهای اربیل و با تقبل تمام هزینههای میهمانان برگزار شد.
برگزارکنندگان نشست، وعدههایی مبنیبر حضور چهرههای بینالمللی از بغداد و واشنگتن را در این کنفرانس میدادند. درواقع هدفشان این بود تا پروندههای حاشیهای مربوط به امور شهرهایی از عراق که بیشترین آسیب را از تروریسم دیدهاند، با این شخصیتها مورد بحث قرار دهند. اما از بین بیش از ۵۰۰ دعوتنامه ارسالشده، نزدیک به ۲۰۰ نفر از مدعوین با آمدن به اربیل، به این دعوت پاسخ مثبت دادند.
این مساله باعث تبدیل به داستانی از فریب شد که سعی کرد با همراهی برخی چهرههای حاضر در نشست، از صلح ادیان و رد تروریسم به عادیسازی با رژیمصهیونیستی برسد. یکی از این افراد، وسام الحردان بود؛ وی از چهرههای قبیلهای استان الانبار در غرب عراق و متحد سابق نوری المالکی است که نخستوزیر سابق در سال ۲۰۱۳ او را بهعنوان رئیسکل نیروهای بیداری قبیلهای علیه «القاعده» در عراق منصوب کرده بود.
فرد دیگری که در راستای چنین هدفی دعوت شد، شیخ ابومحمد، اهل نینوا و ساکن اربیل بود. این شخص خود را در چارچوب مناسبات طایفهای معرفی کرده، از سرمایهگذاران در پروژههای زیرساختی عراق است. گویا این دو در برقراری تماس با شیوخ قبایل شرکت کردند و سعی داشتند آنها را به این کنفرانس دعوت و ترغیب کنند. علاوهبر اینها افراد دیگری ازجمله سعد عباس و عامر الجبوری و کارمندی از وزارت فرهنگ به نام سحر الطایی نیز در این امر نقش داشتند.
براساس اطلاعاتی که توسط یکی از روزنامههای عربی منتشر شده است، ظاهراً به دعوتشدگان در این کنفرانس اطلاع داده شده بود که در این نشست درمورد گفتوگوی ادیان ابراهیمی و فراخوان تقریب و صلح و کنار گذاشتن تروریسم و افراطگرایی صحبت خواهد شد؛ البته بدون ذکر نام رژیمصهیونیستی یا پرداختن به مساله عادیسازی. بااینحال شرکتکنندگان بعدا از سخنرانیها و بیانیهها در کنفرانس شگفتزده شدند. دو نفر از آنها تأیید کردهاند که حتی موضوع تشکیل «اقلیم سُنی» در عراق نیز مطرح شده است؛ درواقع این کنفرانس سعی داشت فرصتی برای گفتوگو درباره این موضوع با شخصیتهای بینالمللی ارائه دهد. حالا به جز تلاش برای ایجاد دوقطبی در داخل عراق و تبلیغ عادیسازی، باید تشویق به تجزیهطلبی را هم جزء اهداف برگزارکنندگان این نشست تلقی کرد.
به همین خاطر بود که نشست اربیل که با ۲۰۳ نفر آغاز شد، در عرض دو ساعت به نشستی با کمتر از ۱۰۰ شرکتکننده تبدیل شد؛ این آمار را برخی حضار ازجمله یک فعال سیاسی کُردی تأیید میکند. وی به روزنامه «العربیالجدید» اینگونه گفته است: «بسیاری از حاضران بعد از مشاهده پرچم رژیمصهیونیستی در بین چندین تصویری که روی صفحه نمایش نصبشده در سمت راست تریبون کنفرانس درحال نمایش و چرخاندن بودند، از ادامه شرکت در نشست منصرف شدند. این افراد فهمیدند که آنها در دام افتادهاند. گویا حتی در راهروی خروج از سالن کنفرانس خارجی درگیری و توهین لفظی نیز رخ داده است.» با تمام اینها اما مرکز مجری کنفرانس اعلام کرد که حضار درخواست عادیسازی با رژیمصهیونیستی را پذیرفتهاند!
حساسیتهای امنیتی
شناسایی منابع مالی و هویت برگزارکنندگان نشست اربیل، توسط یک مسئول بلندپایه در دستگاه امنیت ملی عراق صورت گرفت. این منبع تأیید میکند که تعداد زیادی از افراد حاضر در نشست اربیل فریب خوردهاند. این با امر صدور بیش از ۴۰ بیانیه پس از پایان نشست مسجّل شده است؛ چراکه هدف و محتوای این بیانیهها به رد کنفرانس، خروج از بیانیه نهایی و توضیح درباره اهداف و نتایج آن اختصاص یافت. این منبع خاطرنشان میکند که درحالحاضر تحقیقات گستردهای در بغداد درمورد این کنفرانس درحال انجام است. اضافه بر آن، توجیه اربیل برای بغداد قانعکننده نبوده؛ دلیل چنین امری نیز آن است که برای برگزاری این کنفرانس توسط سازمان امنیت داخلی اقلیم کردستان (آسایش) تأییدیههای قبلی صادر شده است. علاوهبر این، هیچ هتلی در عراق برای برگزاری چنین نشستها و برنامههایی بدون اعلام موافقت دستگاههای امنیتی نمیتواند خدمات ارائه دهد و این قاعده سالهاست که به این نحو اجرا میشود.
این منبع امنیتی تأیید میکند که نشست اربیل شامل مداخلاتی از سوی چهرههای صهیونیستی و آمریکایی، از طریق فضای الکترونیکی بوده است؛ علاوهبر این امارات متحده عربی نیز در وزارت فرهنگ عراق، مداخلاتی داشته است. اطلاعات اولیه موجود در دستگاه امنیتی عراق نشان میدهد که سازماندهندگان کنفرانس، از این طرفها بودجه دریافت کردهاند. علاوهبر این، وعدههایی برای حمایت از آینده سیاسی خود گرفتهاند که تبدیل به انگیزه اصلیشان جهت برگزاری این کنفرانس شده است.
این مقام ارشد در دستگاه امنیت ملی عراق پیشنهاد کرده تا مقامات اقلیم کردستان [تحت فشار بغداد] مبنیبر اخراج شرکتکنندگان در کنفرانس که ساکن منطقه هستند، تصمیمی بگیرند. اما بغداد از اقلیم کردستان خواسته آنها را به دولت مرکزی تحویل دهند؛ زیرا با استناد به ماده ۲۰۱ قانون اساسی عراق ارتباط یا تبلیغ برای رژیم اشغالگر رژیمصهیونیستی جرم محسوب میشود. حالا این افراد با چندین اتهام ازجمله فعالیت به نفع رژیمصهیونیستی و خیانت ملی روبهرو هستند. این منبع امنیتی عراقی معتقد بوده که نشست اربیل با هدف ایجاد یک پیروزی سیاسی خیالی برای رژیمصهیونیستی برپا شده تا از طریق آن رسانهها دست به تبلیغ بزنند.
واکنشها و خشمها
روسای قوای سهگانه عراق مواضع و بیانیههای رسمی سختگیرانهای درخصوص این کنفرانس داشتند. دولت مصطفی الکاظمی به مسئولان نشست و کسانی که در آن شرکت کردند، هشدار داد که آنها باید خود را پاسخگو بدانند. واکنشهای طایفهای به این نشست هم بسیار قاطع بود؛ 6طایفه بزرگ عربی با بیانیههای رسمی حمایت خود را از شرکتکنندگان منتسب به طوایف خود پس گرفتند و این نشست را «مؤتمر العار/نشست شرم» خواندند. علاوهبر این یک اجتماع سیاسی عراقی متشکل از نمایندگان گروههای سُنیمذهب، شیعه، کُردها، مسیحیان، فعالان مدنی مستقل و نیروهای سیاسی رسمی (بهویژه حزب کمونیست عراق و جنبش مدنی) برگزار شد؛ این اجتماع نشست اربیل را محکوم کرده و بر موضع محکم عراق در قبال اشغالگری صهیونیستها و حقوق مردم فلسطین تأکید کرد.
پاسخها به نشست در سطح افکار عمومی نیز سخت و قاطع بود. فعالان رسانهای و کاربران عراقی در شبکههای اجتماعی بهگونهای در مقابل این ایده ایستادند که همگان تفاوت این واکنشها را نسبت به واکنشهای دیگر در سایر کشورهای عربی فهمیدند. جامعه عراق ثابت کرد که امروز یکی از اصیلترین و سرسختترین پایگاههای مردمی در جهان عرب است که در مقابل ایده عادیسازی با رژیمصهیونیستی میایستد. اما از سوی دیگر افراد مرتبط با رژیمصهیونیستی و ایالات متحده این واکنشها به عادیسازی را رد کرده و سعی کردهاند خشمها نسبت به این نشست را با هدف دیگری رصد کنند. به این معنی که آنها تلاش بیشتری برای عادیسازی افکار عمومی عراق انجام خواهند داد تا بتوانند رای عمومی را ترغیب به جذب یا ترساندن نسبت به عدم عادیسازی با رژیمصهیونیستی کنند. بااینحال واکنشهای اولیه به این نشست بهقدری قوی بوده که مقامات اقلیم کردستان را وادار به نفی و تکذیب ارتباط با این برنامه کرده است، بهگونهای که حتی برخی مسئولان برگزاری نشست را به مجازات تهدید کردهاند. مقامات اقلیم وعده دادهاند که اقداماتی را علیه سازماندهندگان کنفرانس، ازجمله اخراج آنها از منطقه کردستان انجام خواهند داد.