دکتر اکبر نصراللهی، استاد علوم ارتباطات و رسانه: نظامات و سازمانهای مختلف در معرض تغییراتِ پیوسته و پُرشتاب قرار دارند. سازمانهای رسانهای نیز نهتنها مستثنی از تحول و بازسازی نیستند، بلکه در عین حالی که تحت تأثیر عوامل متعدد خود متحول میشوند، خواستگاه، منشأ و سرچشمه تحول و بازسازی و نوسازی نیز هستند و برای بقا و پویایی خود ناگزیر به نوآوری و تغییرات مستمر و دائمیاند.
یکی از عوامل مهمی که تغییر و تحول پیوسته و گسترده در رسانهها را اجتنابناپذیرکرده، تکنولوژیهای ارتباطی و دسترسی همه به آنهاست؛ تحول در تکنولوژیهای ارتباطی با تحول و بازسازی در سازمانها بهویژه سازمان رسانهای و جامعه، ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند بهگونهای که تحول در یکی، تحول در دیگری را موجب شده است. پیشرفت تکنولوژیهای ارتباطی و بروز «پدیدهی ارتباط جمعی شخصی»، سونامی تغییرات در سازمانهای رسانهای و متعاقب آن سایر ارکان جامعه و نوع روابط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بهویژه سبک زندگی را موجب شده است.
تا پیش از «پدیدهی ارتباط جمعی شخصی» از سال ۱۹۶۰ میلادی و انقلاب در تکنولوژیهای ارتباطی، هر نظام اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگى در واحد جغرافیایى خاصى زاده مىشد، در پدیدگاهِ خود شکل مىگرفت و گسترش مىیافت و چنانچه کارکردها و جاذبههاى خاصى هم داشت، دیگران آن نظام یا اجزایى از آن را اخذ مىکردند. همچنین در همین دوره، سازمانهای رسانهای و وسایل ارتباط جمعی در محدودهی کشور و منطقهی خاصی فعال بودند. این محدودیت جغرافیایی وظایف و هنجارهای خاصی را بر آنان تحمیل میکرد، امّا اینک با پیشرفت وسایل ارتباط جمعی در جهان و امکان دستیابی هر فرد به پیام دلخواه در هر جا و هر زمان و ارسال آن به هر فردی و با هر پلتفرمی اولاً، مرزی وجود ندارد و یا در حال کمرنگشدن است ثانیاً، مدل تولید، مصرف و توزیع پیامها و نوع ارتباط بین تولید، توزیع و مصرفکنندگان هم تغییر کرده است. متأثر از این تغییرات همهی مردم در عین حالی که مصرفکنندهاند، تولید و توزیعکننده هم هستند. بنابراین، در این شرایط هر فرد حقیقی و حقوقی به هر اندازهای که از رسانههای مختلف بهموقع، درست، هوشمندانه و متناسب با نیازهای مخاطبان استفاده کند، برنده است و برعکس.
همچنین سمتوسوی تغییر و تحولات از جامعهی صنعتی بهسمت جامعهی اطلاعاتی، از تکنولوژی نیروطلب به تکنولوژی دانشطلب، از نگرش کوتاهمدت به بلندمدت، از کمیت به کیفیت، از ساختار سلسلهمراتبی به نظام شبکهای، از انحصار و تمرکز ظاهری به کثرت، از استفادهی محدود و صرف از رسانههای سنتی به همهی رسانهها متناسب با تغییر در مصرف و ذائقهی مخاطبان و کاربران، از رسانههای متکثر ضعیف به بلوک و برند رسانهای قوی با سرویسهای متعدد و همافزا و جریانساز، از رویکردهای سنتی، رویدادی و کمی به رویکرد تعاملی، فرایندی و کیفی و از راهبردهای انفعالی و واکنشی به استراتژیهای فعال و فوق فعال و آفندی بوده است.
این تغییر و تحولات و جهت حرکت آنها، بازسازی انقلابی، خردمندانه و عاقلانه و برخاستهی از اندیشه و حکمت، وظایف جدیدی را برای مدیران و سایر عوامل رسانهای ایجاب میکند که ضرورت دارد متولیان رسانهها در برنامهریزیهای خود آنها را لحاظ کنند و رویکردها و راهبردهای متناسب با شرایط و چالشهای جدید را داشته باشند.
پُرواضح است که صرف بازسازی و تغییر راهبرد و رویکرد به تنهایی کافی نیست، بلکه توجه به عامل «زمان» هم بسیار ضروری است. کندی و تأخیر در «شناخت» و «تنظیم و تطبیق» با آرایش جدید رسانهای و شرایط جدید «جهانى» برای کشور و جبههی رسانهای انقلاب اسلامی بسیار گران تمام خواهد شد و بهطور تصاعدی ما را از قافلهی تحول و تکامل و اثرگذاری عقب خواهد انداخت بهگونهای که جبران آن شاید غیرممکن و یا بسیار زیانبار باشد.
با وجود ضرورتهای گفتهشده و به اتکاء شواهد و تحقیقات موجود، حرکتهای رسانههای کشورمان درخور قدردانی و روبهجلوست، امّا در تراز انقلاب اسلامی نیست. سرعتش در موضوعات راهبردی کُند، اقداماتش در مقابل تعرض رسانهای دشمنان غیربازدارنده و غیرهمافزا و نوع اقداماتش غیرجریانساز و راهبردها بیشتر انفعالی بوده است. غفلت از تحلیلمحوری، غلبهی نگاه رویدادی، روزمرگی و ضعف نگاه به آینده (ساختاری و محتوایی) در «حوزهی برنامهسازی»، ضعف ایده و پژوهش، پردازش خطی و تکبُعدی به موضوعات در «حوزهی مخاطرات و بحرانها»، بیشتر طرح مشکل بهجای حل آنها بوده است. نتیجه این نوع عملکرد پدیدهی وارونگی افکار عمومی، کاهش اعتماد مخاطبان، تعمیق شکاف با نخبگان، کاهش توان رقابتی و فرصتسازی برای رسانههای رقیب و دشمن را بهدنبال داشته است.
شاید دقیقاً به همین دلیل است که رهبر انقلاب بهکرّات و در مناسبات مختلف از جمله در بیانیهی «گام دوم انقلاب»، سخنرانی اوّل فروردین ۱۴۰۰ و اخیراً هم در مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری و دیدار اعضای دولت سیزدهم، بر خروج از محاصرهی تبلیغاتی و بازسازی انقلابی فرهنگ و رسانه تصریح و تأکید کردهاند. ایشان در بیانیهی «گام دوم» از تلاش چهلسالهی رسانههای دشمن برای مأیوسسازی مردم و مسئولان و تلاش همیشگی آنها برای تولید و انتشار اخبار دروغ، تحلیلهای مغرضانه، وارونه نشاندادن واقعیات، پنهانکردن جلوههای امیدبخش، بزرگکردن عیوب کوچک و کوچک نشاندادن یا انکار محسنات بزرگ فرمودند و از جوانان خواستند در شکستن محاصرهی تبلیغاتی پیشگام شوند. همچنین ایشان در سخنرانی نوروز ۱۴۰۰ از «ولبودن فضای مجازی» و استفادهی دشمن از این وضع برای توطئه علیه ملّت و بیتوجّهی مسئولان امر فرمودند و بر ضرورت مدیریت فضای مجازی تأکید کردند. رهبر انقلاب در مراسم تنفید نیز تصریح کردند: امروز بیشترین تحرّک دشمنان ما علیه ما بیش از تحرّکات امنیّتی و اقتصادی، تحرّکات تبلیغاتی و جنگ نرم و تبلیغات رسانهای است. کار تبلیغاتی کار مهمّی است؛ ما در این زمینه ضعف داریم. ما کمکاری داریم. در زمینهی کار تبلیغاتی و حرکت تبلیغاتی درست و تمهیدات رسانهای باید قویتر و هوشمندانهتر عمل بکنیم.
رهبر انقلاب همچنین در دیدار با اعضای دولت در ششم شهریور ۱۴۰۰ با تأکید بر ضرورت «احیای اعتماد مردم» در مورد فرهنگ و رسانه فرمودند ساختار فرهنگی کشور به «بازسازی انقلابی»؛ یعنی خردمندانه، عاقلانه و برخاسته از اندیشه و حکمت نیاز دارد.
با توجه به مطالبات و انتظارات رهبر انقلاب و تأکیدات مکرر ایشان بهضرورت مدیریت، بازسازی، نوسازی، چابکی، کارآمدی و اثربخشی سازمانهای رسانهای، ضرورت انکارناپذیر تغییر در آرایش رسانهای، نوع و میزان مصرف رسانهای و اهمیت بیشتر شبکههای اجتماعی، هرگونه درنگ در نقد خود، استفاده از تجربیات گذشته، درک شرایط رقابتی و تغییر ساختار برای خروج از محاصرهی تبلیغاتی در گام اوّل، اتخاذ و اعمال راهبردهای واقعنمایی و بازدارندگی رسانهای در گام دوم و اتخاذ و اجرای استراتژی آفندی رسانهها در گام سوم، تابآوری کشور را در قبال تعرض رسانهای دشمنان کاهش و مردم را با خسارات بیشتری مواجهه خواهد کرد.
پُرواضح است که بازدارندگی رسانهای و افزایش تابآوری رسانهای در قبال تحرکات تبلیغاتی دشمنان، بدون بازسازی انقلابی در حوزهی فرهنگ و رسانه مقدور نیست و پیششرط آن شناختن و آگاهشدن از شرایط و ظرفیتهای رسانههای کشور، درک درست از ضعفها و قوتها و امکانات رسانهای جبههی رسانهای دشمن و شناساندن و آگاهکردن مردم و مسئولان است.
همچنین تکیه بر عقلانیت و فناوری (مشارکت بیشتر و تصحیح عناصر فرهنگی نامطلوب و تقویت و بازتولید عناصر فرهنگی پویا و متناسب با تحولات زمان)، سرمایهگذاری در صنایع فرهنگی و فناوری اطلاعات، بالابردن سواد رسانهای، بهرهگیری حداکثری از نخبگان در رسانه، افزایش توان رسانههای مسئول و متعهد در تمامی نقاط دنیا و گسترش فرهنگ اسلامی ایران در سپهر جهان، افزایش تعاملات فرهنگی مطلوب با دیگر فرهنگها و ادیان، ضرورت توجه رسانههای داخلی به آداب و رسوم، سنتها و اسطورهها و خرده فرهنگها، ارائهی تولیدات فرهنگی مناسب بازار جهانی، ساخت و بازساخت مدام سرمایهی فکری خود در برخورد با تحولات کنونی جهان هم در بازسازی انقلابی ضروری است.
بیتردید همانطور که رهبر انقلاب فرمودند، عرصهی فرهنگ و رسانه «آوردگاه صلاح و فساد و حق و باطل» است و با توجه به نقش دوگانهی (مثبت و منفی) رسانهها در همهی امور، بازسازی و تحول انقلابی و خردمندانه در عرصهی فرهنگ و رسانه، اعتماد و امید مردم را احیاء، نظارت بر کار مسئولان و پاسخگوکردن آنها را اجرا و مشارکت و دلگرمی مردم را برای حل مشکلات و مقابله با تحریمها بیشتر خواهد کرد و جلوی بسیاری از فسادها و نابسامانیهای اقتصادی و اجتماعی از جمله فقر و فساد و تبعیض را خواهد گرفت./ «منتشر شده در پایگاه khamenei.ir»