محراب محمدزاده، روزنامهنگار: در حافظه تاریخی هنرمندان تئاتر طی هشتسال گذشته معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میان دو معاون تقریبا همفکر تقسیم شده بود؛ مرحوم علی مرادخانی که تا این اواخر مدیریت موزه موسیقی را برعهده داشت و سید مجتبی حسینی که شنیدهها حاکی است پس از انتخابات حضوری کمرنگ در این معاونت داشته و وزیر فعلی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هم چون دیگر وزیران در حصار نگاه حداقلی خود به هنر مجبور شده پیش از اعلام رسمی معاون هنری دولت سیزدهم، برای این معاونت سرپرست منصوب کند.
با این مقدمه میخواهیم مروری داشته باشیم به وضعیت معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی که درواقع آبشخور تمامی اقدامات اجرایی و محتوایی در تئاتر کشور است و اکنون پس از چهارماه همچنان بلاتکلیف است و مدیران پاییندستی آن بهویژه قادر آشنا مدیر مرکز هنرهای نمایشی نمیتوانند برنامههای خود را درست اجرا کنند؛ چراکه هیچ پشتوانهای وجود ندارد.
این معاونت مهم، جایی است که سهشاخه مهم هنری با هنرمندانی بیشمار و همواره محروم از حمایتهای مناسب، در تبوتاب تغییر ریاستهایش بوده است، معاونتی که چهارساله اول دولت یازدهم مدیری را تجربه کرد که هر علاقه زیادی به ارتباط با رسانهها نداشت و تصمیمات نامشخص و سلیقهای او همواره در سکوت خبری اجرایی میشد و همین تصمیمها مشکلات بسیاری را بهبار آورد که اصلیترین آن مساله اقتصاد هنر بود. مرحوم مرادخانی طرحی را اجرایی کرد که در همان سال اول نیز از منظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی علی جنتی طرحی اشتباه بود اما او بر ادامه آن و البته با ساختاری اشتباه تاکید داشت.
متاسفانه چه در سالهای مدیریت مرحوم مرادخانی که فردی فعال و باتجربه بود و چه پس از او در دوران مدیریت حسینی بهدلیل ترس هر دو معاون از روبهرو شدن با رسانهها شاید هیچگاه نتوانیم دوران آنها را واکاوی کنیم، سیدمجتبی حسینی که یکی از معدود معاونان جوان دولت سالخورده حسن روحانی بود در وهله اول خوشحالکننده بود. اما واقعیت امر این بود که حسینی نیز تجربه کافی برای مدیریت کلان در سطح معاونت هنری را نداشت و خودش در پیام خداحافظیاش اینگونه از خسارت جبرانناپذیر به هنر سخن میگوید و بهترین تصویر از وضعیت فعلی این معاونت را برایمان ترسیم میکند: «هرچند این کارنامه به کارزار بسیار مجموع میشود اما بهحقیقت مقارنت این دوران با سلسله ادباری چون سیل، زلزله، کرونا از یک سو و از دیگر سو برزخ بودجه، برنامهای را که بر آن تدارک دیده شده بود، چنانکه باید بر پا نمیگذاشت و تلختر آنکه به جبر دورباشها و مراقبهای بهداشتی و منع ناگزیر فعالیتهای هنری برای پاسداری از سلامت؛ هم قامت اقتصاد هنر و معیشت هنرمندان خمیدهتر شد و هم فقدان گهرمردان و گهرزنان در این معرکه، خسارتی جبرانناپذیر پدید آورد.»
حسینی اکنون به درخواست غلامعلی حدادعادل به فرهنگستان زبان و ادب فارسی رفته تا ادامه دوران مدیریتی خود را در آنجا سپری کند، امید که در این دوران غرابت بیشتری با رسانهها داشته باشد و در پیام خداحافظیاش تازه زبان به گلایه نگشاید.
مرکز هنرهای نمایشی یکی از بخشهای مهم معاونت هنری است که علاوهبر سروکار داشتن با تمامی هنرمندان سراسر کشور، برگزارکننده اصلیترین جشنوارههای تئاتر کشور هم هست. جشنوارههایی که طی چند سال گذشته باوجود آمدورفت افراد بسیار، دچار فراز و نشیبهای درون مجموعه ارشاد بودهاند، از طرفی دیگر مرکز هنرهای نمایشی دوران مرادخانی یکی از پرحاشیهترین دوران بود؛ از آمدن حسین طاهری تا حواشی رفتن او و بازگشت دوباره مهدی شفیعی این مرکز خود دورانی پرتلاطم است؛ چراکه در همان دوران بود که وعده بودجه 60 میلیاردی تئاتر مطرح شده و امروز که هشتسال از آن وعده میگذرد با تمام تغییرات تورمی و اقتصادی نهتنها بودجه تئاتر به 60 میلیارد نرسیده است، بلکه برای هر ریال آن باید منتظر بود.
اکنون پس از نزدیک به دوسال تعطیلی تئاتر کشور بهدلیل شرایط کرونا وضعیت مدیریتی تئاتر کشور هم درحال تغییر است، شاید نیاز باشد معاون جدید هنری با آغوشی بازتر هم برای هنرمندان و هم برای رسانهها وارد عمل شود؛ معاونتی که همواره منتقدان بسیاری داشته و در عملکرد نیز نتوانسته آنطور که باید درست اقدام کند بهویژه آنکه دوسال پایانی معاونت هنری دولت دوازدهم به مساله کرونا ختم شد.
اکنون اما اسماعیلی بهعنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی باید توجه داشته باشد که یکی از ضروریترین معاونتها با بالاترین هنرمندان مرتبط در سه رشته تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی منتظر اقداماتی عملی در راستای تحول در بودجه، عادیسازی شرایط اجرا و ارائه آثار به مخاطبان، ساماندهی صحیح مراکز خصوصی بهویژه در امر حمایتهای اقتصادی، توجه به وضعیت لجستیکی قدیمی و اضافه کردن ظرفیت تازه به آن، توجه به وضعیت نابسامان صنفی و ایجاد شرایط معیشتی مناسب هستند. اما وزیر ارشاد فعلی معاونت هنری را نیز برای آخرین مرحله گذاشته است و طبق روال سابق وزیران فرهنگ و ارشاد اسلامی گویا این دولت هم نگاهی حداقلی به مساله تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی دارد که حتی در انتخاب معاونش نیز تاخیر دارد و درنهایت اقدامی ناامیدکننده سرپرستی برای آن منصوب میکند که دو جایگاه مشاوری و مدیرکل حوزه وزارتی را همزمان دارد، هرچند محمود شالویی پیش از این گزینه اصلی این معاونت بود و اکنون سرپرست آن شده است.
با تغییرات فعلی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اکنون همزمان با بازگشایی موقت سالنهای نمایشی، تئاتر همچنان دچار فقدان مدیریت و توجه صحیح از سوی مدیران بالادستی است و این رویه باعث میشود همچنان تنها انتقادها به قادر آشنا مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی باشد، درحالیکه آشنا هم خود متضرر از فضای بلاتکلیف مدیریت بالادستی است و هر تصمیم او امکان دارد با تغییرات آتی معاون هنری جدیدی یا سرپرست فعلی دستخوش تغییر شود.