گفتوگو با مریوان حلبچهای درباره بختیارعلی به مناسبت ترجمه «غروب پروانه»«غروب پروانه» تازهترین رمانی است که از بختیارعلی؛ نویسنده مهم کرد در ایران با ترجمه مریوان حلبچهای منتشر میشود. بختیارعلی نویسنده شناختهشدهای در ایران است و اثر مهمش یعنی «آخرین انار دنیا» نیز مورد اقتباس در صحنه تئاتر ایران نیز قرار گرفته است. مریوان حلبچهای در گفتوگو با «فرهیختگان» تاکید دارد که تنها او اجازه از نویسنده برای ترجمه آثارش به فارسی دارد. حلبچهای در این گفتوگو از بختیارعلی بهعنوان مهمترین شانس کردها برای گرفتن نوبل ادبیات یاد میکند.
آینه تمامقد رنج و درد انسان معاصر
شما از بختیارعلی کارهای دیگری ازجمله «آخرین انار دنیا» و «جمشیدخان عمویم که باد همیشه او را با خود میبرد» ترجمه کردهاید. با توجه به اینکه رمان «غروب پروانه» دومین رمان این نویسنده است و حالا پس از سالها ایرانیها با ترجمه شما میخوانندش، به نظرتان آیا میتواند توقع مخاطب ایرانی را بعد از خواندن دو اثر قبلی برآورده کند؟
شک ندارم از «غروب پروانه» که شاهکار بختیارعلی است خیلی بیشتر از «آخرین انار دنیا» و «جمشیدخان عمویم که باد همیشه او را با خود میبرد» استقبال میشود. البته دوکتاب دیگر از بختیارعلی ترجمه کردهام که تاکنون مجوز نگرفتهاند مثل سه کتاب قبلی که با تاخیر طولانی چندین ساله آن هم با حذفیاتی چاپ شدهاند. رمان بسیار زیبا و تاثیرگذار «غروب پروانه» تاکنون در جمعیت کمتر از 5 میلیونی کردستان عراق بیش از 50000 نسخه فروش رفته است و به زبانهای دیگری ترجمه شده است.
با توجه به اینکه زمان زیادی هم از انتشار این ترجمه نمیگذرد، بازخوردها و بازتابها بین مخاطبان ایرانی چگونه بوده است؟
رمان «غروب پروانه» هنوز پخش نشده و قرار است در نشر نیماژ بعد از عید رمضان پخش شود. بدون تردید اگر ناشر خوب پخش کند و کار را به خوبی ساپورت کند، خیلی بیشتر از «آخرین انار«دنیا» استقبال میشود و میتواند جایگاه شایسته خود را پیدا کند.
با توجه به اینکه زمان زیادی هم از انتشار این ترجمه نمیگذرد، بازخوردها و بازتابها بین مخاطبان ایرانی چگونه بوده است؟
رمان «غروب پروانه» هنوز پخش نشده و قرار است در نشر نیماژ بعد از عید رمضان پخش شود. بدون تردید اگر ناشر خوب پخش کند و کار را به خوبی ساپورت کند، خیلی بیشتر از «آخرین انار«دنیا» استقبال میشود و میتواند جایگاه شایسته خود را پیدا کند.
به نظر میرسد این ترجمهتان نسبت به ترجمههای قبلی از بختیارعلی برگردان موفقتری به فارسی دارد. این نکتهای است که در محافل ادبی شنیده میشود. خودتان این مساله را قبول دارید؟
«غروب پروانه» پس از رمان کوتاه «حصار و سگهای پدرم» اثر شیرزاد حسن در اوایل دهه 80 چند بار توسط نشر چشمه تجدیدچاپ و با استقبال خوبی روبهرو شد. با سرکارآمدن دولت احمدینژاد کتاب را خمیر کردند و اکنون پس از 13 سال قرار است توسط نشرچشمه تجدیدچاپ شود. این اثر دومین ترجمه من است و اولین کتابی است از بختیارعلی که به زبان دیگری ترجمه میشود. افسوس در دوران اصلاحات به خاطر تن ندادن به حذف چندصفحه، کتاب ماند و اکنون پس از 17 سال چاپ میشود. رمانهای «آخرین انار دنیا»، «شهر موسیقیدانهای سفید» و «جمشیدخان عمویم که باد همیشه او را با خود میبرد» را پس از «غروب پروانه» ترجمه کردم اما پارسال یک بار دیگر ویرایشی اساسی روی ترجمه 17سال پیش انجام دادم به امید اینکه ترجمه در حد شاهکار بزرگ و ویژگیهای زبانی نویسنده باشد و مورد قبول مخاطبان و منتقدان عزیز واقع شود.
به نظر شما که اشراف بر آثار این نویسنده دارید، بختیارعلی در کارهای اخیرش چقدر از دومین رمان خود فاصله گرفته است؟
رمانهای بختیارعلی رئالیسم جادویی است، هریک دارای جهان ویژهای هستند. یکی از علتهای جهانی شدن بختیارعلی این است که تلاش کرده جهانی متفاوت را بیافریند. غروب پروانه بسیار متفاوت است نسبت به آخرین انار دنیا همینطور که جمشیدخان عمویم بسیار متفاوت است نسبت به شهر موسیقیدانهای سفید.
از بختیارعلی قصد دارید باز هم رمانی به فارسی ترجمه کنید؟
بیش از 15 سال است هرگاه رمان جدیدی را تمام میکند، برایم میفرستد و میخوانم و دربارهاش گفتوگو میکنیم. افسوس جهان غرب دیر او را کشف کرد و آنچه مایه تاسف بیشتر است جهان شرق و بهویژه اهل قلم. خاورمیانه انگار باید همیشه همینطور باشد و شاهکار ادبی و هنریاش باید موردقبول جهانیان بهویژه اروپاییان قرار بگیرد تا بعد نویسندگان و منتقدان خودی آن را بپذیرند. آری تصمیم دارم آثار دیگری از بختیارعلی ترجمه کنم.
آیا در این ترجمهها با خود نویسنده هم در ارتباط هستید و ترجمههای شما بعد از تایید ایشان منتشر میشود؟
دراین سالها همیشه درجریان ترجمههای من بوده و مورد قبول ایشان است. خوشبختانه او مسلط به زبان فارسی است. تاکنون سه مصاحبه اختصاصی با او در نشریات ایران انجام دادهام و در آن مصاحبهها اشاره داشته است به اینکه اولین مترجم آثار ایشان در زبان فارسی هستم و نامههایی دارم که ترجمههایم را ستایش کرده است. همچنین حق انحصاری رمان «غروب پروانه» را به من داده است و هیچ ناشر و مترجم دیگری حق ندارد این اثر را ترجمه و چاپ کند.
از بختیارعلی بهعنوان مهمترین نویسنده کرد حاضر جهان یاد میکنند. آیا شما با این عبارت مهمترین نویسنده کرد موافق هستید؟
قبول دارم بختیارعلی بزرگترین نویسنده کرد درجهان است. استقبال خوب مخاطبان و منتقدان جهانی و جوایزی که نصیبش شده است گویای این واقعیت است. رمانش بین 9000رمان جهانی انتخاب میشود و بزرگترین تهیهکنندگان آن را به بزرگترین کارگردانهای دنیا پیشنهاد میدهند که فیلم براساس آن بسازند این نشان میدهد که بختیارعلی حرکت ماندگاری در تاریخ ادبیات کرد انجام داده است. خیلی از منتقدان کرد و اروپایی او را درحد اورهان پاموک میبینند و شایسته جایزه نوبل میدانند.
جهانی شدن بختیار علی را ناشی از چه مولفههایی میدانید؟ آیا در اقلیت بودن و مهاجر بودنش و کنجکاوی درباره دانستن بیشتر از انسان این گوشه از کره زمین نیز در شهرت او موثر است؟
دلیل جهانی شدن بختیارعلی جهانبینی وسیع و اندیشه والای انسانی اوست. آثارش که رنج درد و تراژدی انسان کرد را به خوبی نشان داده است به همان میزان جهانی است و آینه تمامقد رنج ودرد انسان معاصر است درهر جای کره زمین باشد. استقبال از آثار بختیارعلی در دنیا و جهانی شدنش هیچ ربطی به جهان سومی بودنش ندارد، همچنین مهاجربودن و اقلیت بودنش درآلمان. بیش از 25سال است درآلمان زندگی میکند.سالها بهعنوان کارگر ساده کارهای سخت و طاقتفرسایی را تجربه کرده است. هرگز او را بهعنوان نویسندهای که شاهکارهای زیادی درزمینه فلسفه،ادبیات، نقداجتماعی و سیاسی نوشته است، نگاه نکردهاند تا سال گذشته که تعدادی از آثارش به زبان آلمانی و انگلیسی ترجمه شد و مورد استقبال مخاطبان و منتقدان قرار گرفت. آثار بختیارعلی محدود به یک زمان و یک مکان و جغرافیای خاص و انسانهای خاصی نیست. او به بهترین شکل زندگی تراژیک و پر از درد انسان دیروز و امروز را به تصویر کشیده است. او در خاورمیانه و درغرب هست، جهانی فکر میکند و نوشتههایش از همه انسانهای حاشیهنشین درهرگوشه این کره زمین سخن میگوید.
وضعیت این نویسنده کرد در ادبیات جهان چگونه است و آیا میتوان امیدوار بود که به یکی از گزینههای جایزههای ادبی معتبر مثل نوبل تبدیل شود؟
بدون تردید امروزه بختیارعلی بزرگترین امید کردها در دنیاست برای تصاحب جوایز بیشتر و حتی جایزه نوبل، نویسنده بزرگ کرد شیرزاد حسن و شاعر جهانی شیرکوبی کسانی که نامهای شناخته شده درجهان هستند، جوایز متعددی را کسب کردهاند، سالها پیش گفتهاند بختیارعلی شایسته جایزه نوبل است. نویسندهای که بیش از30عنوان کتاب از رمان گرفته تا شعر، فلسفه، نقد،جامعهشناسی وتحلیل سیاسی درکارنامه خود دارد. بزرگترین بدشانسی او نبودن مترجم قدر از زبان کردی به زبان ملل دنیاست.
مطالب پیشنهادی







