رضا یزدانی، شاعر: بیش از 10 سال از پیوستن سراسری مردم ایران به حماسه پیادهروی اربعین میگذرد. حماسهای که از سالهای دور در عراق آغاز شده بود، اما سهم ایرانیها از آن بسیار کم بود. گسترش موج استقبال ایرانیها از این پیادهروی همراه بود با جریانسازیهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی با محوریت اربعین. حوزه هنر و ادبیات نیز از این پدیده مذهبی جانماند و از همان سالهای آغاز شاهد تولید آثار ادبی در قالب مداحی بودیم. میثم مطیعی مداح اهلبیت از سرمداران این حرکت بود بهطوری که تا نام مداحی اربعین میآید، بیاختیار به یاد «کنار قدمهای جابر» میفتیم. رفتهرفته «اربعینخوانی» تبدیل شد به یک سنت در میان مداحان. هر مداحی که میتوانست نوحه اربعینیاش را بیشتر به گوش مخاطب برساند، موفقتر بود. با این حجم از تقاضا در میان مداحان برای خواندن نوحههای اربعینی، شاعران و نغمهپردازان آیینی نیز دست به کار شده و به تولید آثار متعددی پرداختند. آثاری که حول محور موضوعاتی چون چای عراقی، مشایه، پای پیاده، پابرهنگی، موکب و... میگشت و رفتهرفته ادبیات اربعین را که خود پدیدهای نو بود، تبدیل کرد به چینش واژگانی تکراری که از یک نوحه به نوحه دیگر تبدیل میشد.
این آفت نهتنها در مداحی اربعین، بلکه در سایر حوزههای مداحی هم وجود دارد، اما آن حوزهها حداقل قدمتی به اندازه تاریخ تشیع دارند. درحالی که انتظار میرفت شاعران آیینی از این پدیده بکر، برداشتهای بدیعتری به مخاطب ارائه دهند و صرفا به پیادهروی اربعین بهعنوان یک سنت عاطفی نگاه نکنند. البته در این خصوص نباید از نقش سیاستگذاران فرهنگی در حوزه اربعین نیز غافل بود. سیاستگذارانی که هنوز درک درستی از این حماسه جهانی ندارند و صرفا یکی دوماه مانده به اربعین به فکر برنامهریزی برای آن میافتند. این معضل و کمبود را در تولیدات هنری دیگر چون فیلم، رمان، سفرنامه، مستند و... نیز میتوان دید که متاسفانه در آن حوزهها نیز شاهد خلق آثار سطحی هستیم. که همه اینها نشان از عدمدرک درست و عمیق هنرمندان از اربعین دارد درکی که صرفا با یک پیادهروی چند روزه بهدست نمیآید. مانند هر پدیده دیگر ابتدا با جامعهشناسان و فیلسوفان و مردمشناسان وارد این عرصه شوند و به تولید آثار علمی درخصوص اربعین بپردازند و بعد سرریز آن را در مداحیها و سرودها و مستندها و رمانها و فیلمها شاهد باشیم. امید است که سیاستگذاران فرهنگی جمهوری اسلامی ایران اربعین را فقط در برپایی موکب و ایستگاه صلواتی خلاصه نکنند و به جهانیتر کردن آن، از طریق زبان همه فهم هنر، اهتمام بورزند که اگر چنین حماسهای در اروپا و آمریکا رخ میداد، تاکنون صدها فیلم سینمایی و رمان، آن هم تاثیرگذار و نه فقط رفع تکلیفی، تولید شده بود.