نگاهی به کتاب «از اینجا تا بینهایت»حسین کریمی: به تازگی نشر نی کتاب «از اینجا تا بینهایت» را روانه بازار نشر کرده است؛ کتابی به قلم مارتین ریس که با ترجمه محمد ابراهیم محجوب منتشر شده است.
دورنمایی از آینده علم
کتابی که با عنوان فرعی «دورنمایی از آینده علم» منتشر شده و درباره آن میتوان به این نکته اشاره کرد: «ما بیش از هر زمان دیگری تحتتاثیر علم هستیم: کاربرد علم زندگی ما را دگرگون میکند و یافتههای علمی به درک ما از جهان و آنچه ورای آن است عمق میبخشد. این دگرگونیها عمدتا سودمند هستند؛ اما غالبا با تهدیداتی همراهند و از نظر اخلاقی ما را به چالش میکشند.
در 45 میلیون قرن تاریخ زمین، این نخستین قرنی است که در آن، نوعی از انواع، یعنی نوع بشر، این قدرت را دارد که سرنوشت سراسر زیستکره را رقم بزند. در بخش اعظم تاریخ، تهدیدات از سوی طبیعت میآمدهاند، از جمله بیماری، زلزله، سیل و مانند اینها. اما اینک این خود ما هستیم که تهدید بهشمار میآییم. این مساله مضمون سلسله سخنرانیهایی است که مارتین ریس، یکی از رهبران فکری جهان معاصر و رئیس پیشین انجمن سلطنتی علم انگلستان، سال ۲۰۱۰ در بیبیسی ایراد کرده و اینک این کتاب کوچک بر پایه آنها شکل گرفته است.»
ریس معتقد است پرسشهایی درباره منشا انسان، حیات در فضا، سرنوشت دوردست ما، و قوانین طبیعت و پرسشهایی که هنوز پاسخی برای آنها نیافتهایم و پاسخ برخی از آنها را شاید هرگز نتوانیم پیدا کنیم، برای بسیاری از مردم جذابند. اما گذشته از این جذابیت، دلیلی متفاوت داریم برای اینکه چرا مفاهیم کلیدی علمی چنین انتشار گستردهای دارند و آن، این است که اگر حسی نسبت به علم نداشته باشیم (و بلد نباشیم چگونه ریسک و عدم قطعیت را ارزیابی کنیم) نمیتوانیم بهعنوان شهروند در زنجیره فزاینده مسائل مهم سیاسی (مانند انرژی، بهداشت، محیط زیست و از این دست) که وجه علمی دارند، مشارکت کنیم.
این کتاب چهار سخنرانی ریس را دربرمیگیرد. «شهروند علمی»، «عبور از قرن»، «آنچه هرگز نخواهیم دانست» و «جهانی لگامگسیخته» عنوان این چهار سخنرانی است که ریس درباره آنها میگوید: «هر چهار سخنرانی من مضمون مشترکی داشتند، اما هر سخنرانی باید به تنهایی کامل میبود و برای جلبنظر بینندگانی از طیفهای گوناگون، تنوع لازم را میداشت. از این گذشته سخنرانیها در حضور مخاطبان و زنده ضبط میشدند. من در برگردان آن سخنرانیها به کتاب برخی از موضوعات را پروراندهام و بهروز کردهام با این فرض که اگر هر سخنرانی زمان بیشتری میداشت چه میخواستم بگویم... .»
ریس در سخنرانی «شهروند علمی» به این نکته اشاره میکند که جهان فشارهای بیسابقهای را تحمل میکند اما چشماندازهای بیسابقهای نیز پیشرو دارد.
فواید جهانیسازی باید به انصاف تسهیم شود. میان آنچه علم انجام آن را روا میدارد، با آنچه انجامش اخلاقی و دوراندیشانه است شکافی وجود دارد که رو به گسترش است. روزنههایی پیدا میشوند که علم میتواند
آنها را روی ما بگشاید اما بهتر است همچنان بسته بمانند. همگان باید بکوشند درگیر این گزینشها شوند اما کوشش ایشان باید به دست شهروندان علمی تقویت شود. این امر هنگامی تحقق مییابد که شهروندان علمی، از جمیع جهات سیاسی، سر و کارشان با رسانهها و مردمی باشد که خودشان را با دامنه و محدودیتهای علم تطبیق دادهاند.»
نویسنده کتاب «از اینجا تا بینهایت» در سخنرانی «عبور از قرن» با بیان اینکه که اخترشناس است به نوع نگاه به این قشر و عوضی گرفتن آنان با اختربینها اشاره میکند: «علم قرن بیست و یکم، اگر بهینه به کار گرفته شود، امید میرود ثمراتی گسترده برای جهان پیشرفته و جهان در حال پیشرفت در پی داشته باشد، اما این علم مخاطرات جدیدی نیز به همراه خواهد آورد. رویارویی پیروزمندانه با این مخاطرات و پیشگیری از سلب ظرفیتهای درازمدت نوع بشر، چالش سیاسی و اجتماعی ما در دهههای آینده است.»
مقاله بعدی این کتاب «آنچه هرگز نخواهیم دانست» نام دارد که نویسنده به این فرض که اگر هر فردی یک ماشین زمان داشته باشد و میتوانست به آینده برود و دوباره به زمان حال بازگردد، میپردازد و از امکان چنین امری سوال میپرسد. او مینویسد: «مرگ خورشید را انسانها نخواهند دید؛ موجوداتی خواهند دید که تفاوت آنها با ما مانند تفاوت ما با حشرات است. ما نمیتوانیم حدس بزنیم آنها چه قدرتی خواهند داشت. اما چیزهایی هستند، مانند سفر به زمان گذشته، که آنها نیز قادر به انجامش نیستند. بنابراین آنها هرگز نمیتوانند به ما بگویند چه چیزی هنوز آنها را به شگفتی میآورد؛ «البته اگر چنین چیزی وجود داشته باشد.» «جهانی لگامگسیخته» عنوان آخرین مقاله این کتاب است که ریس در آن به بحث پیرامون آموزش میپردازد: «با توجه به اینکه میانگین عمر ما طولانیتر شده است، در محیطی که به سرعت دگرگون میشود، بیگمان اهمیت آموختن از راه دور در سرتاسر جهان رو به افزایش است.»
ریس در پایان این کتاب با اشاره به این موضوع که «در جهان لگامگسیخته امروز، ما به خودمان نمیبینیم بنایی به میراث بگذاریم که هزار سال عمر کند؛ ولی بیگمان شرمآور است اگر بر سیاستهایی پافشاری کنیم که نسلهای آینده را از داشتن یک میراث عالی محروم میدارد» کتاب را پایان میدهد. او در این کتاب قدم در راه معرفی دورنمایی از آینده علم میگذارد.
مطالب پیشنهادی







