مسعود فروغی سردبیر روزنامه «فرهیختگان»:
صداوسیما آنقدر نیروی اضافی دارد که مجبور است فقط هزینه کارمندانش را بدهد که به تبع آن برنامه‌ها به محلی برای جولان برندهای تجاری تبدیل می‌شود. حالا اگر شما برای آنتن فوتبال اسپانسر داشته باشید آنقدری مشکل نیست که برنامه محتوایی را به برندهای تجاری اجاره بدهیم. ما به شدت دچار بحران محتواییم.
  • ۱۴۰۰-۰۶-۳۰ - ۱۸:۵۰
  • 10
مسعود فروغی سردبیر روزنامه «فرهیختگان»:
صداوسیما بدون تحول در سازوکار اداره تغییری نمی‌کند
صداوسیما بدون تحول در سازوکار اداره تغییری نمی‌کند

به گزارش «فرهیختگان»: مسعود فروغی،‌ سردبیر روزنامه «فرهیختگان» در گفت‌وگو با خبرگزاری دانشجو پیرامون تحولات مدیریتی در سازمان صدا و سیما چالش اصلی رسانه‌ملی را حوزه نیروی انسانی دانست و گفت:« صداوسیما به کشتی گیرافتاده وسط اقیانوس تبدیل شده است که بیشتر از ظرفیتش بار دارد. این سازمان عریض و طویل در سال‌های متمادی شکل گرفته و نمی‌توان آن را حاصل مدیریت این مدیر و آن مدیر دانست. این اضافه بار باعث شده است تا بیشترین هزینه‌های آن فقط صرف نیرو انسانی بشود. من مشکلات صداوسیما را تک‌نفره نمی‌بینم که با تغییر یک نفر همه چیز حل شود؛ مجموعه‌ای از ساز و کارهایی در خبر،‌ ورزش، حوزه جوانان، هنرهای نمایشی و برنامه‌های ترکیبی هستند که همگی در ایجاد چنین وضعی مقصراند.»

او پیرامون از بین رفتن مرجعیت خبری در صداوسیما،‌ گفت:« یکی دیگر از چالش‌های صداوسیما چالش مرجعیت خبر است. صداوسیما نسبت به واقعیت اجتماعی که مخاطب درک درستی از آن دارد، بی اعتنا است. تصور صداوسیما این است که این چیزی که ما گفتیم را مخاطب می‌شنود و همه چی تمام می‌شود. شما نگاه کنید در ماجرای آبان ۹۸ و هواپیمای اوکراینی و حتی ماجرای کرونا، رسانه‌ملی چطور برخورد کرد؟ طوری که انگار مخاطب حقیقت را نمی‌بیند و حقیقت همین گزارش‌های مردمی و مرسوم در صداوسیماست؛ همه چیز هم عادی است. در مسئله تجمع کارگران و خصوصی‌‌‌سازی‌های اشتباهی که درچندسال اخیر اتفاق افتاده است صداوسیما با هزار ملاحظه و رودروایسی ورود می‌کند درحالی که آوانگاردترین حرف‌ها در شبکه‌های اجتماعی زده می‌شود. نرم افزار انقلاب اسلامی، نرم افزار قابل ارائه‌ی است می‌توانیم به راحتی از آن دفاع کنیم و درباره آن حرف بزنیم ولی خب فکر می‌کنیم اینطور باشیم بهتر است. بخشی از نیروهایی سیاسی در ایران که از آن‌ها همین تفکر طرح صیانت بیرون می‌آید بر رویکرد صداسیما بسیار موثراند و از دل آن‌ّها همین محافظه‌کاری‌ها بیرون می‌آید چراکه انتخاب اول آن‌ّ‌ها حرف نزدن و انتخاب صدم آن حرف زدن با هزاران ملاحظه‌ است و ما در صداوسیما حتی کسانی که توانایی کار کردن را هم دارند را به مجسمه‌های محافظه‌کاری تبدیل می‌کنیم.»

سردبیر روزنامه فرهیختگان با انتقاد از آمار و ارقام‌های اعلامی از سوی مرکز تحقیقات گفت:« مرکز تحقیقات صداوسیما گاهی عددهایی ارائه می‌دهد که مثلاً صداوسیما ۸۰ درصد مخاطب دارد. نمی‌توان به اعداد تکیه کرد. صداوسیما به واسطه وسعت و سهولت دسترسی،‌ طبیعی است که در بین مردم حضور داشته باشد و همه تا حدودی بیننده آن محسوب شوند. مسئله این است که چقدر صداوسیما اثر گذار است و چقدر روایت شما در جامعه مورد قبول و غالب است. ما بارها دیدیم که روایت‌های فضای مجازی گاهی چنان غالب می‌شوند که صداوسیما مجبور است جواب آن‌ها را بدهد و این نشان دهنده این است که صداوسیما در موضع ضعف است و همین موضوع باعث شده تا صداوسیما همیشه دنبال شبکه اجتماعی در حال دویدن باشد.»

فروغی اما یکی از مشکلات اصلی صداوسیما را بخش هنرهای نمایشی و سریال سازی دانست و گفت:« چالش‌ بعدی صداوسیما بحث هنرهای نمایشی از جمله فیلم و سریال است. از نظر من حتی بحران این بخش از بخش خبر هم بیشتر است چراکه در بخش خبر به دلیل دسترسی ویژه صداوسیما به نهادهای حاکمیتی و حکومتی در بعضی موارد می‌تواند خودش را نجات دهد؛ بیشتر مدیران و مسئولان مجبورند برای گفتگو با مردم از صداوسیما استفاده کنند و این موضوع تا حدی توانسته بخشی از ضعف‌ها را پوشش دهد.اما در حوزه فیلم و سریال صداوسیما در چهارسال اخیر با بحران جدی مواجه شده است. آخرین سریال پربیننده و قوی ما به بیش از یک دهه پیش برمی‌گردد. ما سال‌هاست سریالی نداشتیم که مخاطب گسترده جذب کند یا حداقل اثر آن در جامعه معلوم باشد. همین چند وقت پیش سریال درحال پخشی داشتیم که‌ به مشکل قومیتی خورد؛ به جای آنکه مشکل قومیتی را حل کنند سریال را بایگانی کردند و همه این‌ّها از همان روحیه محافطه‌کاری سازمان نشأت می‌گیرد. صداوسیما هم همه این مشکلات را در رقابت با بخش نمایش خانگی می‌بیند و تصور می‌کند که در بحث بودجه‌ای و مالی که نمی‌توانم با آن‌ّها رقابت کنیم از طرفی هم بحث سانسور دست ما بسته است. به نظر من هردوی این‌ گزاره‌ّ‌ّ‌ها رد است. بخشی از سریال‌ّهای نمایش خانگی با درصدکمی ادیت، قابلیت پخش در صداوسیما را داشت و خود سازنده‌ها هم اتفاقاً بخاطر دسترسی بسیار وسیع رسانه‌ملی، از آن استقبال خواهند کرد اما به علت ضعف مدیرت ما اینچنین دچار بحران سریال‌سازی شدیم. سریال‌هایی که الان در باکس‌های اصلی شب و در بهترین شبکه‌ها پخش می‌شوند از جنس سریال‌هایی هستند که قبلاً در باکس‌های ظهر شبکه یک پخش می‌شد. به نظر من صداوسیما به انقلاب جدی در حوزه سریال‌سازی نیاز دارد.»

او ادامه داد:« چالش بعدی سازمان موضوع برنامه سازی است. آنقدر مدیران صداوسیما بحث محتوا را شعاری، غیراستاندارد و غیرحرفه‌ای با استفاده از ادبیات و فر‌م‌های عقب افتاده جلو می‌برند که به ساختار برنامه‌سازی در صداوسیما آسیب بسیار جدی زدند. ما نیاز به برنامه های ترکیبی متنوع داریم. زمان‌هایی که خندوانه و عصرجدید پخش نمی‌شود صداوسیما با مشکل جدی مخاطب روبه رو می‌شود. ما در دهه ۷۰ در حوزه نوجوانان برنامه «نیم‌رخ» را داشتیم و اوایل دهه ۸۰ برای جوانان برنامه «کوله پشتی» را ساختیم. ما نیاز داریم به برنامه‌های ترکیبی داریم که با مخاطب ارتباط دوسویه ایجاد کند و هم از تنوع موضوعی و لحاظ کردن واقعیت‌های اجتماعی برخوردار باشد.»

فروغی با انتقاد از آنتن‌های اجاره‌ای، گفت: «یکی از معضلات مهم ما در برنامه‌سازی‌، اجاره دادن آنتن به اسپانسر است که من این موضوع را به همان حرف اولم ارجاع می‌دهم؛ صداوسیما آنقدر نیروی اضافی دارد که مجبور است فقط هزینه کارمندانش را بدهد که به تبع آن برنامه‌ها به محلی برای جولان برندهای تجاری تبدیل می‌شود. حالا اگر شما برای آنتن فوتبال اسپانسر داشته باشید آنقدری مشکل نیست که برنامه محتوایی را به برندهای تجاری اجاره بدهیم. ما به شدت دچار بحران محتواییم. برنامه‌هایی می‌سازیم به اسم مسئله جوانان که زمین تا آسمان از جوانان از دور است. شاید یکی از معدود اتفاقات مثبت دوره اخیر مدیریت صداوسیما پوشش ویژه برنامه‌های ورزشی بوده است که ما در همین موضوع هم از همه ظرفیت صداوسیما استفاه نکردیم. من فکر نمی‌کنم حتی با تغییر یک مدیر تحولی در صداوسیما ایجاد شود.به نظرم مسئله صدا و سیما فقط جابجایی یک مدیر نیست، مجموعه‌ای از ساز و کارها و فرآیندهایی که در حال اداره سازمان هستند باید تغییر کنند.»

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰