یحیی آل اسحاق، رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان» مطرح کرد
ما دروازه طلایی شرق و غرب و شمال و جنوب هستیم. ایران هاب منطقه است و دارای سوابق تاریخی و فرهنگی و ارتباطات با همسایگان است. این ارتباطات به‌گونه‌ای بود که حتی جنگ 8 ساله نتوانست ما را از مردم عراق جدا کند. ما در حوزه اقتصادی باید وقت بیشتری بگذاریم.
  • ۱۴۰۰-۰۶-۳۰ - ۰۲:۳۰
  • 00
یحیی آل اسحاق، رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق در گفت‌و‌گو با «فرهیختگان» مطرح کرد
فرصت ۱۵ میلیارد دلاری صادرات انرژی ایران به همسایگان
فرصت ۱۵ میلیارد دلاری صادرات انرژی ایران به همسایگان

سیدشایان ابهری، روزنامه‌نگار: یحیی آل‌اسحاق، رئیس اتاق مشترک بازرگانی ایران و عراق معتقد است تهران ظرفیت‌های بسیاری در حوزه اقتصاد دارد. او از بازار بزرگی که در همسایگی ایران است سخن می‌گوید؛ بازاری که تنها در حوزه انرژی برای ایران 15 میلیارد دلار درآمدزایی خواهد داشت. او آمارهای قابل‌توجهی از حجم تجارت خارجی ایران با همسایگانی همچون عراق و افغانستان دارد. با آل‌اسحاق پیرامون دیپلماسی اقتصادی گفت‌وگو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

دستگاه سیاست خارجی در دوره جدید به جای تمرکز بر مذاکره برای احیای برجام، به‌دنبال رویکردهای جدید به‌ویژه در حوزه اقتصاد است. به نظر می‌رسد وزارت خارجه بیش از هر چیز بر دیپلماسی اقتصادی متمرکز شده است. یکی از فرصت‌های پیش‌روی وزارت خارجه برای پیگیری دیپلماسی اقتصادی، مجمع عمومی سازمان ملل است. ایران چقدر می‌تواند از این فرصت بهره‌برداری کند؟

ظرفیت جمهوری اسلامی ایران به دلایل ژئوپلیتیک، تاریخی، زمانی و همچنین توانایی‌ها و شرایطی که امروز جمهوری اسلامی ایران در منطقه دارد، برای کشوری که در نظام بین‌الملل می‌خواهد حرف داشته باشند، بسیار بالا است. در مجمع عمومی کشورهای جهان سالی یک بار دورهم جمع می‌شوند. این اجلاس ممکن است دستور ویژه و اهداف خاصی داشته باشد ولی در حاشیه آن مذاکرات دوجانبه و چندجانبه کشورها با هم یک فرصت ارزشمند است. ایران نیز از این فرصت می‌خواهد نهایت استفاده را ببرد و بر همین اساس نیز وزیر امور خارجه ما در این فرصت چند روزه 40 ملاقات با مقامات کشورها و بیش از آن مذاکره خواهد داشت. اینها همه نشان‌دهنده این است که در جهان حتما یک حادثه مهمی درحال شکل‌گیری است. نمونه‌هایش را داریم می‌بینیم. تغییر رویکردی که غرب با چین و روسیه در پیش گرفته، نشان‌دهنده یک تحول و تغییر جدید است. از این رویکرد جدیدی که آمریکا در رابطه با افغانستان، عربستان و اخیرا استرالیا در پیش گرفته و حتی میانه دوستان قدیمی مثل آمریکا و فرانسه را هم به‌هم زده، می‌توان بوی تغییرات را حس کرد.  درگیری جدید نظام استکباری با نظام شرقی به گونه دیگری درحال شکل‌گیری است. در این صحنه تغییر رویکردی را که ایران با نگاه به شرق پیش گرفته، دقیقا در جهت این نظامات جدید و مهندسی جدید دنیا است.  درست است که جمهوری اسلامی ایران از نظر کمی، تعداد نیروی انسانی و موقعیت اقتصادی در رده‌های اولیه نیست ولی جایگاه ژئوپلیتیکی و ضریب تاثیرگذاری‌اش در این نظام مهندسی خیلی موثر است. به‌عنوان مثال ساعت از مجموعه چرخ‌دنده‌ها تشکیل شده است. ممکن است یک چرخ‌دنده‌ای خیلی بزرگ نباشد ولی ضریب تاثیرش به‌گونه‌ای است که در تمام این سیستم نقش دارد. جمهوری اسلامی ایران در این رویکرد جدید هم چنین نقشی دارد.  شرایط درحال حاضر به‌گونه‌ای تغییر کرده که پس از چند سال ایران را به عضویت در پیمان شانگهای پذیرفتند. این اتفاق برای آمریکا نگران‌کننده است. جمهوری اسلامی ایران هم می‌خواهد از ظرفیت‌های اقتصادی این مجموعه و سیستم جدید و هم از ظرفیت‌های امنیتی و سیاسی در حوزه چالش‌های بین‌المللی استفاده کند. ریل‌گذاری جدید در صحنه جهانی و منطقه‌ای به‌گونه‌ای است که تهران می‌تواند بخش عمده‌ای از چالش‌های اقتصادی کشور را حل کند.

باتوجه به تجربیات ارزنده‌ای که در این حوزه دارید، به نظر شما دولت سیزدهم باید چه رویکردی را اتخاذ کند تا سهم بازار ایران را در بازارهای بین‌المللی افزایش دهد؟

جمهوری اسلامی ایران با همسایگان خودش در سال حدود 1200 میلیارد دلار تعامل تجاری یعنی واردات و صادرات دارند. جدا از منطقه، در شانگهای، حدود 400 میلیارد دلار اینها باهم تعامل دارند. جمهوری اسلامی ایران می‌تواند با تعاملات دوجانبه و چندجانبه و با تعامل با تک‌تک این کشورها نظام تعرفه‌ای برقرار کند. در همین ابتدا در سفر به تاجیکستان قدم اولیه این پیمان خود را نشان داد و ملاحظه کردید که دو کشور موافقتنامه‌هایی را امضا کردند. شرایط جمهوری اسلامی ایران به‌گونه‌ای است که از این 1200 میلیارد دلاری که در منطقه درحال صادرات و واردات است، در حدود 200 میلیارد دلار قابلیت تعامل دارد.

نکته دوم در حوزه چالش‌هایی است که جمهوری اسلامی ایران با دنیای غرب دارد. شرایطی که برای ایران در حوزه تحریم‌های اقتصادی از سوی آمریکا و غربی‌ها به وجود آمده سخت بود اما منجر به نابودی نظام نشد و همین باعث تغییر رویکرد و ایجاد فرصت‌های جدید برای تهران شده است. این وضع توان مذاکرات ما را با دنیای غرب تقویت کرده است. آنها قطعا باید تغییر رویکرد دهند و مانع همکاری ایران با شرق شوند و از اجرایی شدن برنامه 25 ساله با چین و همکاری با روسیه جلوگیری کنند. برهمین مبناست که آمریکا ادبیاتش نرم‌تر شده است. شما در رویکرد وزیر خارجه آمریکا می‌بینید که مدعی است کشورش آمادگی بازگشت به برجام را دارد. حتی رژیم‌صهیونیستی که دشمن خونی ماست، ناچار می‌شود جهت‌گیری‌اش را عوض کند.

وظیفه سفرای جمهوری اسلامی در تحقق دیپلماسی اقتصادی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

یکی از مشکلات ما در طول تاریخ انقلاب، عدم توجه به دیپلماسی اقتصادی و تمرکز بر دیپلماسی سیاسی بوده است. عمده تلاش سفرای ما اولویت دادن به روابط سیاسی بوده است. آنها حتی مسائل اقتصادی را پایه و محور اهداف سیاسی قرار دادند. در شرایط فعلی ما، اقتصاد در اولویت است؛ همان‌طور که در نظام جهانی از ابتدا دیپلماسی اقتصادی رکن اساسی روابط بین‌الملل بوده است. دولت‌ها تمام تلاش‌شان این است که از اهرم‌های سیاسی در جهت اهداف اقتصادی بهره ببرند. خوشبختانه سال‌های آخر وزارت ظریف، سخن از تقویت دیپلماسی اقتصادی به میان آمد و جهت‌گیری‌ها به این سمت رفت. شما فرض کنید ما با 180 کشور در تعامل باشیم. از این 180 کشور ما تنها در 6 یا 7 کشور رایزن‌های اقتصادی که وظیفه‌اش توسعه روابط اقتصادی است داریم. مشکل اینجاست که حتی این 7 رایزن هم بودجه و امکانات لازم را ندارند. این درحالی است که برخی از کشورها بیش از 100 رایزن با بودجه حسابی دارند. برای توسعه اقتصادی باید مدیریت نظام اقتصادی روابط بین‌الملل کشور جهش کلی کند. اگر رویکرد محوری دیپلماسی اقتصادی باشد، در آن صورت سفرایی انتخاب می‌شوند که شم اقتصادی داشته و دانش مدیریت اقتصادی را بدانند. باید مساله اقتصاد آنقدر اهمیت داشته باشد که رتبه سفرا برپایه آن تعیین شود. یعنی اگر سفیری توانست روابط اقتصادی را دو برابر کند، امتیازش بیشتر از کسانی باشد که بی‌تفاوت به مساله اقتصادند. مساله دیپلماسی ضرورت قطعی است که در مبانی تئوری، مدیریتی، سیاست‌های اجرایی و عملیاتی باید یک تغییر رویکرد جدی را در وزارت امور خارجه شاهد باشیم. اگر این‌طور شود ما یک ظرفیت حداقلی400 میلیون دلاری فقط با همسایگان داریم که امکان رشد آن برای ما کاملا ممکن است. من مسئول اتاق بازرگانی ایران و عراق هستم. صادرات ما به‌صورت رسمی-بدون محاسبه ارقام غیررسمی- در سال 98 حدود 13 میلیارد دلار بوده است. در حوزه گردشگری حدود 3 و نیم میلیون عراقی به ایران و حدود 3.5 میلیون ایرانی نیز به عراق سفر کرده‌اند. ما هدف‌گذاری 20 میلیارد دلاری را در یادداشت تفاهم‌هایمان داشته‌ایم و الان از هدف‌گذاری 30 میلیارد دلاری سخن گفته می‌شود.  هدف‌گذاری‌های این‌چنینی را با ترکیه و سایر کشورهای همسایه نیز داشته‌ایم. تنها با افغانستان حدود 7 میلیارد دلار ظرفیت همکاری داریم. با ترکیه 10 میلیارد دلار. در حوزه انرژی ایران 15 میلیارد دلار امکان صادرات دارد.  ما اگر بتوانیم روابط اقتصادی‌مان را محکم کنیم، روابط سیاسی‌مان نیز تقویت  و امنیت کشور بیشتر می‌شود. اگر اقتصاد این کشورها با ما تعامل داشته باشد، حتما استراتژی امنیتی ما بهتر خواهد شد. در ایران و عراق اگر روابط اقتصادی مستحکم‌تر شود حتما روابط سیاسی و امنیتی و بین‌الملل تقویت خواهد شد و بالعکس اگر روابط اقتصادی‌مان روبه افول برود به تمام آن سرمایه‌گذاری‌هایی که در حوزه روابط امنیتی کردیم خدشه وارد خواهد شد. این قضیه را رقبای و مخالفان ما به‌خوبی می‌دانند. عربستان سعودی تمام آن هزینه‌هایی را که پیش از این برای تقویت داعش در عراق کرده بود، اکنون به حمایت اقتصادی تبدیل کرده است. یعنی هزینه‌هایی را که در ظرف داعش می‌ریخت الان تبدیل به سوبسید کرده و حمایت مالی و سیاسی از فعالیت‌های اقتصادی می‌کند تا نفوذش را در عراق تقویت کند. رقبای دیگر ما در سطح جهانی به همین ترتیب عمل می‌کنند.

اگر ما با ابزار سیاست‌های تجاری و اقتصادی با این 15 کشور تعامل جدی و عملیاتی داشته باشیم، امنیت ما هم سریع‌تر تقویت خواهد شد و اهداف‌مان هم قوی‌تر خواهد شد؟

ما دروازه طلایی شرق و غرب و شمال و جنوب هستیم. ایران هاب منطقه است و دارای سوابق تاریخی و فرهنگی و ارتباطات با همسایگان است. این ارتباطات به‌گونه‌ای بود که حتی جنگ 8 ساله نتوانست ما را از مردم عراق جدا کند. ما در حوزه اقتصادی باید وقت بیشتری بگذاریم. باید در روابط بین‌الملل و ساختارهای تعاملی‌مان یعنی نهادهایی که مسئول این بخش هستند تجدیدنظر کنیم.  باید این را بدانیم که استراتژی تجاری منطقه‌ای ما در رویکرد امنیت و توسعه نفش کلیدی دارد. من روی چگونگی مدیریت و ساماندهی نقش استراتژیکی تجاری جمهوری اسلامی در منطقه با رویکرد امنیت و توسعه ملی کار مطالعاتی کردم.  ایران متاسفانه استراتژی تجاری‌ای به صورت مدون ندارد. لازم است تهران یک استراتژی تجاری منطقه‌ای را از نو طرح‌ریزی کند. با توجه به پیوستن ایران به شانگهای توقع از نهادهایی مثل وزارت صمت و اتاق بازرگانی ایران و وزارت خارجه این است که استراتژی تجاری منطقه‌ای ایران را تدوین کنند تا تهران در حوزه‌های متعدد به اهداف خودش برسد.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰