برای پسرانی که طرفدار کتابهای کمیک هستند، وقتی بالغ میشوند چه اتفاقی میافتد؟ ابرقهرمانها مثل سوپرمن، بتمن، مرد عنکبوتی و... شخصیتهای محبوب بسیاری از پسران نوجوان دیروز و امروز هستند. اهمیت این شخصیتها که از دل داستانهای کمیک درآمدهاند، در الگوسازی برای پسران نوجوان انکارنشدنیاست. متن زیر نوشته جاش گرسل، دکتری روانشناسی بالینی در آمریکاست که به ریشههای ذهنی نیاز پسربچهها و مردان به الگو و قهرمانسازی و الگوگیری از آنها بهصورت خلاصه اشاره میکند.
همانطور که برای بزرگسالان سخت است بقایای فانتزیها و خواستههای کودکیشان را بپذیرند، این میتواند برای یک مرد سخت باشد که همچنان نگاهش به قهرمانهای کودکیاش باشد و همچنان بخواهد یکی از آنها باشد. اما علیرغم میل باطنی افراد این قضیه درباره بیشتر مردان صدق میکند. مردان نیاز دارند و مشتاق هستند کسی را رصد و از او پیروی کنند.
سوالی که در اینجا ایجاد میشود این است که منبع نیاز به قهرمانها و نیاز به قهرمانبودن از کجا میآید؟ این سوال ممکن است ما را به این پاسخ رهنمون سازد که این نیاز بهدلیل نابالغ بودن یا ضعف روحی یا نیاز به موردتوجه قرارگرفتن است. شک ندارم که در مواردی میتواند صدق کند؛ اما میخواهم نگاهی ورای آنچه میبینیم، بیندازم و از زاویه دیگری به این پدیده بنگرم، زیرا به نظرم هیچکدام از ما معیوب و مشکلدار نیستیم و صرفا با یکدیگر متفاوتیم و اگر غیر از این باشد، قطعا شرایط بهمراتب پیچیدهتر خواهد بود! علاوهبر این، قطعا برای هر مساله و واقعیتی مانند این باید دلایل عمیقتری وجود داشته باشد.
فکر میکنم در سطوح عمیقتر ذهنی، بسیاری از مردان برای چیزی بیشتر از زندگی عادی و روزمره درحال تلاشاند، چیزی بزرگتر و غیرمعمولیتر! در سادهترین حالت این تلاش میتواند در راستای علاقه به شکستن مرزها و سرپیچی از هنجارها اطلاق شود. در این فضا هرکسی که در انجام این کار موفق شود، مورد تحسین دیگران قرار میگیرد.
بهعبارتی این افراد همانهایی هستند که با رد کردن مرزهای ساختارها، به دیگران نشان میدهند که دیگر چه چیزهایی ممکن است! بسیاری از مردان براساس تصوراتشان از مرد بودن و موقعیتشان در چرخه زندگی، بهسمت انواع مختلف قهرمانها و ستارهها کشیده میشوند. مثلا برای یک مرد جوان که جنبههای فیزیکی و بدن برایش مهم است، ممکن است یک ستاره ورزشی قهرمان باشد، یا برای یک فرد مسنتر فردی که به لحاظ روحی تکاملیافتهتر است، قهرمان باشد.
بین اینگونه نیازهای افراد یک نقطه اشتراک وجود دارد، آن هم «مهم بودن به دست آوردن یک چیز غیرعادی در یک عرصه» است! این عرصه برای هر فرد متفاوت است و معمولا به تخصص و حرفه افراد مربوط میشود، حتی اگر در یک محدوده خیلی جزئی و کوچک باشد، بازهم برای فرد مهم است. مثلا برای یک جوشکار مهم است که به جوش دادن آلومینیوم معروف باشد؛ یک راننده اتوبوس به رکورد بیشترین مسافتی که بدون تصادف طی کرده، افتخار میکند. یک جراح به نوع خاص جراحی کردنش افتخار میکند و… اینها همه تاییدهایی از بیرون هستند که بخش حرفهای وجود این آدمها در مسیر مطلوب و خواستنیاش درحال آشکار شدن است، این به این معناست که آنها حس میکنند توانستهاند به دنیا خدمتی کنند.
این احساس توانایی خدمت از دلایل پنهانی است که انگیزهبخش است و باعث میشود برخی بهعنوان قهرمان و سرمشق برای دیگران شناخته شده و برخی هم برای رسیدن به آنها (قهرمانها) تلاش کنند. این امر البته درمورد زنان هم صادق است.
برای بسیاری از مردان، حوزه حرفهایشان در تصورشان از خود اهمیت بالایی دارد، پس نیاز به رسمیتشناختهشدنشان در این حوزه توسط دیگران، حائز اهمیت بالایی است. این نیاز پنهان در بسیاری از داستانهای قهرمانها به نمایش گذاشته شده است، مانند کلارک کنت (سوپرمن) یا بروس وین (بتمن)؛ لباس سوپرمنِ کلارک کنت زیر لباس روزانهاش پوشیده شده بود. همین مثال بسیاری از احساسات مردان را بهصورت نمادین نشان میدهد: یعنی او درعینحال که در زندگی روزمره مسئولیتهایی دارد، زیر آن لباس معمولیاش، قهرمانی است که هر لحظه برای تبدیل شدن به یک موجود استثنایی آماده است.
تاریخ انتشار: آوریل ۲۰۱۹
منبع: https://www.psychologytoday.com/us/blog/putting-psyche-back-psychotherapy/201904/men-and-heroes
ترجمه: ریحانه شفیق