ابوالقاسم رحمانی، دبیرگروه جامعه: اگر قرار بر خوشبینی باشد و بخواهیم با دید مثبت به روند شیوع کرونا در ایران و جهان نگاه کنیم، آمارها روزهای خوبی را نوید میدهند. با افزایش میزان واکسیناسیون در دنیا این امید میرود که بالاخره حداقل به روزهای کمتر کرونایی نزدیک شویم و این کابوس حدودا دوساله مسیر پایان را درپیش گیرد. چندصباحی است که خبر از جهشهای جدید و خطرناک کرونا نیست، آمار مرگومیر در کشورهایی که وضعیت وخیمی داشتند، مثل ایران، روند نزولی به خود گرفته و میزان مبتلایان هم کاهشی است. با این همه هنوز نگرانیها سر جای خودش باقی است. کرونا از همان دوسال پیش که سروکلهاش پیدا شده تا امروز نشان داده ویروس باهوشی است و اصلا نمیتوان رفتارهایش را پیشبینی کرد، بهزودی خودش را با شرایط هماهنگ میکند و حتی واکسن ها را دور میزند. در هر حال الان میتوان وضعیت را مثبت ارزیابی کرد و به آینده امیدوار بود. در این بین گمانهزنیهای امیدوارکنندهای هم نسبت به آینده وجود دارد که اصلا سوژه و بهانه اصلی این گزارش هم هستند. یکی از آنها، تبدیل شدن کرونا از یک بیماری پاندمیک (جهانی) به یک بیماری اندمیک (محلی) است. به زبان ساده یعنی تبدیل شدن این بیماری به چیزی شبیه آنفلوآنزا، سرخک یا سرخچه که در تمام دنیا همه گیر نیستند، قابل مهار و مقابلهاند و در عین حال وضعیت اضطراری را برای همه دنیا ایجاد نمیکنند. با واکسن و راهکارهای درمانی و غیردرمانی هم قابل مدیریت و کنترل است و از این غول بیشاخودم، به یک بحران ضعیفتر تبدیل خواهد شد ولی همه اینها فعلا در حد گمانهزنی و برآمده از وضع موجود بهعلاوه رفتار ما در آینده است. اینکه ما در ادامه مسیر مقابله با کرونا چه روندی را طی میکنیم، جریان سرمایهداری و سلطه سر کیسه کمکرسانی و اهدا و فروش واکسن را شل میکند یا نه و... همه و همه در آنچه آینده پیش خواهد آمد، موثرند.
6 ماه تا کنترل کرونا؟ همهچیز به عدالت وابسته است
سوجیت سینگ، مدیر مرکز ملی کنترل بیماریهای هند (NCDC) در مصاحبه با NDTV گفت: «این همهگیری بسیاری از پیشبینیهای ما را زیر پا گذاشته است اما در ۶ ماه آینده به وضعیت بومی بیماری نزدیک میشویم و اگر مرگومیر و شیوع بیماری کنترل شود، میتوانیم بیماری را مدیریت کنیم. پاندمی کووید-۱۹ ممکن است در ۶ ماه آینده به یک بیماری اندمی تبدیل شود. به این معنی که این بیماری همچنان غالب است اما شدت آن کمتر و مدیریت آن آسانتر خواهد شد.» اما این تنها اظهارنظر در ارتباط با کنترل قریبالوقوع کرونا در جهان و تبدیل شرایط آن از پاندمی به اندمی نیست و پیش از این نیز کارشناسان زیادی چنین پیشبینی را انجام داده بودند. برای مثال چندی پیش سومیا سوامیناتان، دانشمند ارشد سازمان بهداشت جهانی (WHO) گفته بود: «ممکن است وارد مرحلهای از بیماری بومی شویم که در آن سطح انتقال، پایین یا متوسط باشد اما شاهد انواع رشد ویروس مانند چندماه پیش نیستیم.» این اظهارات و نظرها شاید بدون درنظر گرفتن الزامات ورود به چنین شرایطی خام و عبث باشند. مواجهه حدود دوساله و تجربهای که از سر گذراندیم به ما نشان داد که کوچکترین غفلتی در این گذار، تبعات جبرانناپذیری را بهدنبال خواهد داشت و به قیمت از دست رفتن جان میلیونها انسان در سراسر دنیا تمام خواهد شد. این الزامات چیست؟ در ادامه و در گفتوگو با کارشناسان حتما مفصلتر به این خواهیم پرداخت اما قبل از آن بهتر است به برخی موضوعها اشاره کنیم و صورتمساله را بهدرستی تعریف کنیم. چه اتفاق و تغییری در روند مقابله با کرونا افتاد که به یک شرایط نسبتا باثبات در این مقابله و جنگ رسیدیم و از آن مهمتر به روزهای آینده امیدوار شدیم؟ طبیعتا واکسیناسیون گسترده درکنار راهکارهای غیردرمانی! در جریان این امر، یعنی واکسیناسیون چه چالشهایی وجود داشت و دارد؟ یکی از اصلیترین این چالشها کمبود و عدم توزیع عادلانه واکسن در دنیاست. بهخوبی میدانیم که دنیا فقط کشورهای متمول اروپایی، آمریکایی و ... نیستند. کشورهای بسیاری وجود دارند که نه از نظر تکنولوژیک، نه زیرساختی، نه درمانی و بهداشتی و نه حتی فرهنگی مثل سایرین رشد نکردهاند و نمیتوانند و نتوانستهاند مقابله خوب و جدی در برابر این همهگیری داشته باشند. کشورهای توسعهنیافتهای که برای کوچکترین اقلام مقابلهای هم دچار مشکل بودند و هستند و نیاز دارند تا جریانی از خدمات در همه سطوح بهسمت آنها هم سرازیر شود. چرا؟ چون این بیماری مادامی که حتی در یک جای دنیا هم وجود داشته باشد و یک نفر هم به آن مبتلا باشد، امکان شیوع و همهگیری دارد و باید نهفقط در مرزهای یک کشور که درتمام دنیا کنترل شود و تمام مردم از خدمات بهداشتی و درمانی برابر بهره ببرند. با علم به این مهم، حالا صفحه گوگل مرورگرهای خود را باز کنید و در ارتباط با احتکار و ذخیرهسازی واکسن مازاد در کشورهای متمول و سرمایهدار دنیا جستوجو کنید. میبینید که دنیا هم به فکر نیست و هر کشوری فقط کلاه خودش را محکم چسبیده که مبادا باد ببرد. برای نمونه به آخرین اظهارات و انتقادها از رویه کشورهای متمول دنیا در احتکار واکسن کرونا اشاره میکنم. گوردون براون نخستوزیر اسبق انگلیس که فرستاده ویژه سازمان ملل است، از جو بایدن رئیسجمهور آمریکا و دیگر رهبران گروه هفت خواسته تا فورا واکسنهای انبارهای آمریکا و اروپا را به آفریقا بفرستند. براون در مقالهای که در نشریه ساندیمیرر منتشر کرد با استناد به یک پژوهش شرکت Airfinity نوشت: «کشورهای غربی حدود ۳۰۰ میلیون دوز واکسن را احتکار میکنند، درحالیکه تنها ۷۰ میلیون نفر در آفریقا تاکنون واکسینه شدهاند. تا کریسمس، حتی اگر هر بزرگسال اروپایی و آمریکایی هم دوز واکسن تقویتی را دریافت کرده و همه کودکان بالای ۱۲ سال نیز تزریق واکسن کرده باشند، غرب باز هم یکمیلیارد دوز مازاد خواهد داشت. ما در یک رقابت «تسلیحاتی» جدید هستیم– اینکه واکسنها را در سریعترین زمان ممکن به مردم برسانیم– اما این رقابتی تسلیحاتی است که در آن غرب افسار تامین واکسن را بهدست گرفته است. سلطه کشورهای ثروتمند بر ذخایر واکسن جلوی این را میگیرد که کوواکس، نهاد بینالمللی خرید واکسن به وعدهاش برای ارسال دومیلیارد واکسن به کشورهای فقیرتر در سال جاری میلادی عمل کند. این انبارسازی همچنان باعث بهتاخیر افتادن ارائه دوزهای واکسن از سوی کشورهای گروه هفت به آفریقا و کشورهای کمدرآمد شده است.» پس آن نگاه خوشبینانه به آینده و دنیای بدون کرونا با شروطی قابلدستیابی است و یکی از آنها هم رعایت عدالت در تامین نیازها از سوی کشورهای اروپایی و آمریکایی است.
همه دنیا باید بدانند که در مواجهه با کرونا همه در یک کشتی هستیم
در ارتباط با این وضعیت و تشریح شرایط دنیای بعد از پاندمی و تبدیل شدن به شرایط اندمی کرونا ابتدا با سیدعلیرضا ناجی، رئیس مرکز ویروسشناسی بیمارستان مسیحدانشوری گفتوگویی انجام دادیم و او در این رابطه به «فرهیختگان» گفت: «وقتی تا 6 ماه آینده واکسیناسیون جلو برود و سطح پوشش بالاتری از آن را داشته باشیم، بیماری از حالت پاندمی که همهگیری جهانی است به یک بیماری اندمیک تبدیل میشود که مخصوص مناطق خاصی است. میتوان تصور کرد چیزی شبیه به آنفلوآنزا است. هرسال این بیماری اندمی در سراسر دنیا وجود دارد ولی با شیوع کمی روبهرو و در برخی نقاط بیشتر و در برخی کمتر است. با توجه به واکسیناسیون در افرادی که لازم است (آنهایی که فاکتورهای خطر دارند و باید تزریق کنند) این معضل یک بیماری محلی میشود، بهصورت بومی درمیآید و به منطقه خاصی تعلق میگیرد و راههای پیشگیری آن هم وجود دارند. هم واکسیناسیون و هم تا آن زمان داروهایی خواهیم داشت که بتوانیم درمان موثرتری از کووید را داشته باشیم. درباره پیشبینی 6 ماه آینده توسط متخصصان و سازمان بهداشت جهانی، بالاخره این سازمان با پیشبینیهایش و با صندوق کوواکس احتمالا این برنامهریزی را داشته که واکسن بهصورت عادلانه بین کشورهای مختلف پخش شود و تمام اینها منوط است به که این اتفاق رقم بخورد، یعنی درصدی از مردم در تمام دنیا واکسن را دریافت کنند و اندمیک شدن آن بهخاطر همین موضوع است که شاید یکسری از کشورها نداشته باشند و بهنظر من این کار هم خیلی معقول نیست. سازمان بهداشت جهانی تعهد دارد -همانطور که درباره بیماریهای دیگر این کار را کرده است- کمک کرده و بسترهای لازم را ایجاد کند و برای آن کشورها واکسن ارزانقیمت را که تولید انبوه دارند، تهیه کند و به آن کشورها بفرستد و بتوانند واکسیناسیون را انجام دهند، همانطور که درباره فلج اطفال و سرخک و سرخچه چنین میکند. سرخک و سرخچه نیز چنین حالتی را دارد ولی ما با واکسیناسیون زیادی که انجام میدهیم آنها را بهصورت اندمیک درآوردهایم، امکان دارد کووید هم به این صورت شود. اینکه کشورهای سرمایهدار پایکار این مساله باشند و دست از احتکار و انبارسازی واکسن مازاد بر نیاز بردارند، باید بگویم در هر صورت آنها نیز این مساله را فهمیدهاند که اگر در این کشتی همه با هم نباشند، این مشکلات را متحمل میشوند و وضعیت بدتر خواهد شد. آنها اگر بستر واکسیناسیون را در کشور ایجاد و واکسنهای جدید هم تولید کنند و به کشورهای دیگر بفرستند، حتما بهسمت اندمی پیش خواهیم رفت. وقتی به شرایط اندمیک رسیدیم هم باید توجه داشته باشیم در آن زمان واکسیناسیون مانند واکسن آنفلوآنزا در افرادی صورت میگیرد که ریسک بالایی دارند و درمعرض خطر هستند. مثلا افراد بالای 60 سال واکسن تزریق کنند و کسانی که بیماریهای ریوی، متابولیک، کلیوی و قلبی دارند، واکسن را دریافت کنند. درواقع باید افراد با ریسک بالا برای ابتلا به بیماری کووید را شناسایی و به آنها این واکسن را تزریق و اینچنین بیماری را کنترل کنیم. نظر ما این است که مرگومیر را کاهش دهیم. باید به این ویروس توجه کنیم و ببینیم در آینده چه رفتاری از خود نشان میدهد. همچنین باید گردشگری را کم کنیم، چون بالای 90 درصد کشتههای ما در افراد غیرواکسینه پیشآمده است؛ در تمام دنیا اینطور است و بستگی به نوع واکسنی دارد که استفاده میشود. این برنامه قابلاجرا و در دسترس است، البته اگر این کار انجام شود و همهچیز درست پیش برود.»
در واکسیناسیون با چالش مدیریت واحد جهانی مواجهیم
در ادامه با محمدحسین یزدی، رئیس مرکز تحقیقات واکسن دانشگاه علوم پزشکی تهران هم گفتوگویی انجام دادیم و او نیز در ارتباط با این ماجرا به «فرهیختگان» گفت: «با توجه به اینکه هرچه زمان میگذرد جمعیت بیشتری از جمعیت دنیا واکسن را دریافت میکند وقتی به 70درصد پوشش واکسیناسیون سراسری در دنیا برسیم، آن زمانی است که میتوان گفت میزان انتقال و انتشار ویروس کاهش یافته است و افراد زیادی از همه جوامع در همه دنیا نسبت به بیماری ایمن هستند، به همین دلیل بیماری از شدت همهگیری خود خارج میشود. همهگیری در سطح جهانی را پاندمی میگوییم یعنی اگر در تمام کشورهای دنیا شما همهگیری در یک بیماری داشته باشید بدان پاندمی گفته میشود. اگر این بهصورت منطقهای و لوکال یعنی در یک منطقه مشخص باشد، یک بیماری بهصورت واگیر خود را نشان میدهد بدین شکل میگویند اندمیک است. اگر بخواهیم مقایسه کنیم همانند زمانهایی است که در ایام تابستان در کشور مشاهده میشد؛ در یک نقطهای وبا زیاد دیده شده است، یعنی وبا به شکل اندمیک در آن منطقه دیده میشد. راههای پیشگیری از آن باید آنجا مورد استفاده قرار میگرفت. وقتی واکسیناسیون بیماری کرونا به 70درصد پوشش جمعیت جهانی برسد از شکل پاندمی خارج میشود. ما چقدر تا آنجا راه داریم؟ الان برخی کشورهای دنیا پوشش واکسیناسیونشان قابلتوجه نیست و آنها در چرخه انتشار با افرادی که در کشورهای توسعهیافته یا درحال توسعه زندگی میکنند، از نظر میزبانی هیچ تفاوتی ندارند یعنی آنها همانقدر میتوانند میزبان باشند که افرادی که در کشورهای توسعهیافته یا درحال توسعه زندگی میکنند، میزبان هستند. همینجا یک چالش داریم که آن هم چالش مدیریت واحد جهانی برای واکسن است. الان کشورهای توسعهیافته همه جمعیت یا بیش از 70درصد جمعیت خود را واکسینه کردهاند، ولی آیا میتوانند کشور خود را کاملا ایزوله کنند که ارتباطی با سایر کشورها نداشته باشند؟ این به لحاظ اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شدنی نیست. الان خیلی از کشورها سراغ این رفتند که واکسیناسیون کودکان و بچههای زیر 18 سال را شروع کنند. درصورتیکه هنوز در جمعیت بالغان در دنیا کشورهایی را داریم که بهدلیل عدم دسترسی به واکسن یا عدم آگاهی واکسیناسیون را انجام ندادهاند.»
دپوی واکسن در برخی کشورها پیشبینی درباره آینده را مخدوش میکند
یزدی ادامه داد: «زیرساختهای بهداشتی برخی کشورها نقص دارد یا کشور از لحاظ مالی مشکل دارد یا کشور از لحاظ فرهنگی مشکل دارد و مردم نمیتوانند دسترسی به این واکسن داشته باشند. تمام این موارد درنتیجه این خواهد شد که یکسری میزبانهایی برای ویروس ایجاد میشود و این میزبانها باز موجب انتشار ویروس میشوند و چهبسا در این تیپ از میزبان ویروس جهشهایی را پیدا کند، شکلی از خود را نشان دهد که از شکلهایی که تاکنون بوده، متفاوتتر باشد. اتفاقا نسبت به واکسن هم تا حدودی مقاوم باشند، کمااینکه شاهد بودیم زمانی که ویروس کرونا وارد یک موج شدید در هندوستان شد با توجه به طیف جمعیتی و وسعت جمعیتی که آنجا وجود دارد، گونه جدیدی از کرونا ایجاد شد که نسبت به واکسن هم مقاومت نشان داد. این نشان میدهد شما نمیتوانید جمعیت دنیا را منفک کنید و بگویید 80درصد در کشوری واکسن زدهاند و میتوانند همه شرایط را به سابق بازگردانند و سایر کشورها هر طور که میخواهند زندگی کنند یا شما کشور خود را ایزوله کنید و کاملا روابط خود را با سایر دنیا قطع کنید؛ باید یک مدیریت واحد وجود داشته باشد. سازمان بهداشت جهانی تلاش بر این دارد که این مدیریت واحد را انجام دهد، اینکه چقدر موفق باشد و چقدر به این هدف تا 6 ماه آینده برسد، جای سوال است. واقعیت این است که دپوی واکسن را در خیلی از کشورها داریم و متاسفانه کشورهایی را داریم که به دلایل مختلف هنوز واکسیناسیون آنها خیلی چشمگیر نیست. این نکته باعث میشود هنوز نتوانید با قطعیت بیان کنید که در آینده چه اتفاقی میافتد. تلاشها بر این است که 70درصد جمعیت کل دنیا تا 6 ماه آینده واکسینه شود. اگر این اتفاق افتد آن چشماندازی که سازمان بهداشت جهانی گفته، محقق میشود اینکه شما میتوانید ویروس را به شکل منطقهای ببینید و شاید حتی فصلی همانند ویروس آنفلوآنزا ببینید. الان به شکل اندمیک با آنفلوآنزا مواجه هستیم. دو پیک در سال دارد. یکی در اوایل پاییز و دیگری در اوایل بهار است. در این دو مقطع زمانی ما شاهد هستیم که بیشتر افراد به این ویروس مبتلا میشوند. راهکار همان قرنطینه فرد بیمار و واکسیناسیون افراد در معرض خطر است. همان راهکاری که الان برای کرونا هم مورد استفاده بوده است. آن زمان هم اگر بهصورت اندمیک به وجود آید شاید بوسترهای سالانه و یادآورهای سالانه واکسیناسیون خصوصا برای افراد در معرض خطر جزء دستورکار اصلی مبارزه با کرونا قرار گیرد.»
مشکل فقط کمبود واکسن نیست، ایرادات فرهنگی و زیرساختی هم وجود دارد
رئیس مرکز تحقیقات واکسن دانشگاه علوم پزشکی تهران ادامه داد: «واقعیت این است که سازمان بهداشت جهانی متصدی و متولی این امر است و از ابتدا نیز قرار بر این بود که کنسرسیوم کوواکس به همین منظور تشکیل شود تا بهصورت عادلانه واکسن در دنیا توزیع شود، منتها این مساله توزیع با چند مولفه مواجه است یعنی چند مولفه و عامل و متغیر روی آن تاثیرگذار است. یک بحث این است که آن کشور زیرساخت لازم به لحاظ بهداشتی ندارد و اینجا سازمانهای مردمنهاد جهانی و زیرمجموعههای سازمان بهداشت جهانی میتوانند کمک کنند. وارد عرصه شوند و تا حدودی از سبد جهانی که تامین شده، واکسن را به آنها برسانند. بخش دیگری از جمعیت جهان را داریم که اینها حتی در کشورهای توسعهیافته هم حاضر نیستند واکسن بزنند یعنی جمعیتی در تمام کشورها، حتی در ایالاتمتحده آمریکا مشوقهایی را برای این گذاشتهاند که افراد واکسن تزریق کنند. مشوقهایی برای کسانی قرار داده شده که نمیخواهند واکسن بزنند. در تمام دنیا این افراد وجود دارند. یک عدهای به لحاظ نوع باور، اعتقادی به واکسن ندارند و عدهای میترسند و عدهای لازم نمیدانند واکسن دریافت کنند و بدن خود را قوی میدانند. اینها مواردی است که وجود دارند و با این افراد در دنیا مواجه هستید. طیف واکسینهنشده دنیا را که صحبت میکنیم، فقط طیفی نیستند که واکسن به آنها نرسیده است بلکه طیفی هستند که نمیخواهند واکسن بزنند، حتی متاسفانه در برخی از مناطق کشور میبینیم عدهای هستند که نمیخواهند واکسن بزنند و اعتراض و تجمع میکنند و اخبار جعلی درخصوص واکسن منتشر میکنند؛ این افراد نیز وجود دارند. بنابراین نمیتوان گفت فقط رساندن واکسن به دست کشورها و جوامع مختلف کمککننده است، بلکه فرهنگسازی نیز موثر است چون نمیتوانیم بحث اجبار را در این موارد بهکار ببریم. امتیازات افراد واکسینه در جامعه و استفاده هوشمند از کارت واکسن میتواند یک اجبار را ایجاد کند یعنی افراد واکسینه دارای یک کد یا کارتی باشند که جعلی هم نباشد. کدی باشد که قابل استعلام از یک مرکز آمار باشد، در این موارد میتوانید به افراد بگویید اگر میخواهید از فلان خدمات اجتماعی استفاده کنید باید این کد را داشته باشید. همانند کارت ملی که فرد بدون آن نمیتواند از بسیاری از خدمات بانکی، رفاهی و... استفاده کند. بنابراین اگر کارت واکسن را به آن شکل تبدیل کنیم که هر کسی کارت واکسن دارد این خدمات را دریافت میکند، شاید بتوانید افراد را ترغیب کنید که واکسن را دریافت کنند. آن زمان میتوان کمک به پوشش بیشتر واکسیناسیون کرد. یک بحث دیگر این است که کشورهایی که واکسن را احتکار کردند، چه میکنند و باید در اختیار قرار دهند یا خیر؟ واقعا نمیتوان از آن پیشبینی دقیقی داشت. سازمان بهداشت جهانی علیرغم اینکه سازمان جهانی است ولی نمیتواند با فشار این کار را حل کند چون به لحاظ بودجهای وابسته به خیلی از کشورهاست. خیلی از کشورها تامینکننده بودجه سازمان ملل و سازمان بهداشت جهانی هستند. وقتی به یک نفر وابسته هستید نمیتوانید به او فشار وارد کنید چون مکانیسم و اهرم فشار را ندارید. بنابراین تنها کاری که میتوان انجام داد این است که از همان سبد کوواکسی که وجود دارد تا جایی که میشود به کشورهایی که دسترسی ندارند، کمک کرد ولی مهمتر از آن بحث فرهنگسازی و تبدیل واکسیناسیون به یک الزام برای جوامع است. از این طریق میتوانید کار را پیش ببرید. در زمانی برخی کشورها به حدی واکسن زیاد داشتند که مردم ایران برای دریافت واکسن به آن کشورها میرفتند؛ چرا؟ چون مردم آن کشور واکسن نمیزدند و این مرتبط با فرهنگ آن کشور است که باید فکر دیگری شود.»