در گزیده‌خوانی این هفته «فرهیختگان» از نشریات دانشجویی کشور می‌خوانید
نشریات دانشجویی سراسر کشور نیز پس از تحولات کشور افغانستان و پرداختن به آن توسط عقاید و افکار مختلف از جنبه‌های گوناگون سعی کردند از قافله عقب نمانند و آنها نیز از جهات مختلف، موضوعات موجود را مورد بررسی و تحلیل قرار دهند. از این‌جهت، می‌توان فضای غالب حاکم بر نشریات دانشجویی در این مدت اخیر را همین تحولات دانست.
  • ۱۴۰۰-۰۶-۲۵ - ۰۱:۱۰
  • 00
در گزیده‌خوانی این هفته «فرهیختگان» از نشریات دانشجویی کشور می‌خوانید
تحولات افغانستان با عینک نشریات دانشجویی
تحولات افغانستان با عینک نشریات دانشجویی

محمد عسگری، روزنامه‌نگار: نشریات دانشجویی سراسر کشور نیز پس از تحولات کشور افغانستان و پرداختن به آن توسط عقاید و افکار مختلف از جنبه‌های گوناگون سعی کردند از قافله عقب نمانند و آنها نیز از جهات مختلف، موضوعات موجود را مورد بررسی و تحلیل قرار دهند. از این‌جهت، می‌توان فضای غالب حاکم بر نشریات دانشجویی در این مدت اخیر را همین تحولات دانست؛ کما اینکه موضوعات سیاسی دیگر ازجمله دولت سیزدهم و نیز مسائل فرهنگی و اجتماعی موجود در جامعه همچنان نقش خود را در نشریات دانشجویی ایفا می‌کنند و به‌نظر نگارنده، رنگ نباخته‌اند و می‌توان ادعا کرد که جدی‌تر هم بوده‌اند. ضمنا این هفته داوری بخش دوم و نهایی جشنواره نشریات دانشجویی دانشگاه آزاد یعنی قلم هم به پایان رسیده و به‌نظر می‌رسد به‌صورت رسمی تا پیش از پایان شهریور اعلام خواهد شد. دعوت می‌کنیم تا با گزیده‌خوانی این هفته «فرهیختگان» از نشریات دانشجویی نیز همراه شده و آن را در ادامه بخوانید و نظرات خود را درباره آن به اشتراک بگذارید. دانشجویان دانشگاه‌های آزاد اسلامی سراسر کشور می‌توانند نشریات منتشرشده خود را جهت استفاده در بخش گزیده‌خوانی هفتگی نشریات روزنامه «فرهیختگان»، به ادمین کانال نیمکت خبر (@nimkat_khabar) ارسال کنند.

تلاطم دوران در این روزهای افغانستان

گزیده‌خوانی این هفته را با شماره هفت نشریه «تلاطم دوران» دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقاتی شروع می‌کنیم که پس از 6شماره انتشار با یک طراحی ثابت، تغییرات مثبتی در طراحی داشته و به جذابیت خود افزوده است، هرچند همچنان جای بهبود و پیشرفت دارد؛ تغییری که در بسیاری از نشریات حس می‌شود و ازقضا این تغییرات مصادف شده با تغییر و تحولاتی خاص در کشور افغانستان و این شماره از نشریه هم از جلد به‌سراغ آن رفته است.

در یادداشتی نسبتا مفصل با عنوان «مروری بر سیاست اتحادیه اروپا درقبال تحولات افغانستان»، نویسنده با ذکر مقدمه‌ای مختصر به موضوع اصلی یادداشت ورود می‌کند. در ابتدا درباره افغانستان این‌طور گفته شده که یکی از پیچیده‌ترین موضوعات امنیتی در سطح بین‌المللی بوده که اعضای جامعه جهانی را برای دهه‌های متمادی به خود مشغول ساخته و موضوعات و مشکلات این کشور همواره معضل و معمایی پیچیده برای بسیاری از کشورها و نهادهای درگیر در مسائل مرتبط با افغانستان بوده است. در ادامه درباره اهمیت افغانستان برای اروپا این‌طور می‌خوانیم: «افغانستان برای اروپا بیش از اینکه حائز اهمیت اقتصادی و ژئواکونومیک باشد، از اهمیت امنیتی و ژئوپلیتیک برخوردار است. اهمیت امنیتی و ژئوپلیتیک افغانستان برای اتحادیه اروپا بر سه محور اساسی متمرکز است. اول؛ تروریسم: حملات تروریستی القاعده و داعش از ابتدای قرن جدید تاکنون بارها امنیت کشورهای اروپایی را به مخاطره افکنده و جان بسیاری از شهروندان اروپایی را گرفته است. دوم؛ مهاجران افغانی: در سال ۲۰۱۹، شهروندان افغانستان بیشترین تعداد درخواست پناهندگی به کشورهای اتحادیه اروپا را به خود اختصاص داده‌اند. این امر تا حد زیادی به‌دلیل افزایش قابل‌توجه تعداد افغان‌های فراری از کشور با تشدید درگیری‌ها است. سوم؛ مواد مخدر: براساس برآورد دفتر مبارزه با مواد مخدر و جرائم سازمان ملل متحد، حدود ۶۰ درصد از هروئین و مورفین قاچاق‌شده از افغانستان، به بازارهای خارجی به‌ویژه اتحادیه اروپا منتقل می‌شود. بنابراین ثبات و توسعه افغانستان تاثیر بسزایی در کاهش صدور تهدیدات امنیتی فوق به اروپا، و در سوی مقابل افزایش بی‌ثباتی و ناامنی موجب افزایش صدور تهدیدات امنیتی فوق به اتحادیه اروپا می‌شود.» نویسنده معتقد است اروپا درحال حاضر سیاست صبر و انتظار را درپیش گرفته، اما به‌زودی به‌سمت بازبینی و تطبیق‌پذیری سیاست خود در افغانستان خواهد رفت و با پذیرفتن واقعیت‌ها، سیاست‌هایش در راستای «راهبرد جهانی 2016 اتحادیه اروپا» و «سیاست همسایگی جدید اروپایی 2015» و اصول محوری خواهد بود و در چارچوب این دو اصل، که به ذکر آن در یادداشت پرداخته شده، حتی این آمادگی را دارد که به‌رغم اصول خود، با حاکمیت‌های اقتدارگرا و مستبد همکاری کند و به‌طور کلی راهبردهای امنیتی و ژئوپلیتیکی جدید اتحادیه اروپا به‌دنبال توانایی جلوگیری از اشاعه تهدیدها و مخاطرات خارجی به داخل اتحادیه و توانایی ایجاد ثبات در کشورهای محیط پیرامونی و خارجی است که این راهبردها به‌دنبال محیط امنیتی به‌شدت متلاطم و بحران‌زده سال‌های اخیر اروپا در نتیجه تهدیدها و بحران‌هایی چون گسترش تروریسم و افراط‌گرایی، بحران مهاجرت و پناه‌جویی و پیامدهایی چون رشد ملی‌گرایی افراطی و برگزیت است که اولی ماهیت و دومی موجودیت اتحادیه را به خطر افکنده است. این نشریه همچنین یادداشت‌هایی با عنوان «طالبان، اعاده امارت اسلامی» و «همسایه‌شناسی؛ افغانستان»، یادداشتی با عنوان «نومحافظه‌کاری و ریشه‌های حمله به افغانستان و عراق» از آریا مکنت از دانشگاه جرج واشنگتن و مصاحبه‌ای با مجتبی نوروزی، مدیر گروه مطالعات افپاک پژوهشکده مطالعات استراتژیک خاورمیانه، پیرامون مسائل افغانستان دارد. از دیگر یادداشت‌های این شماره از نشریه می‌توان به «رویکرد دولت سیزدهم در برجام»، «چالش‌های دولت سیزدهم در عرصه سیاست خارجه»، «تحکیم خانواده در سیاست‌های کلی و قوانین موجود»، «سگ‌گردانی در جامعه ازمنظر حقوقی» و «اصل پانزدهم قانون اساسی؛ از نظر تا عمل» اشاره کرد.

ارزیابی فعالان دانشجویی دانشگاه علامه درخصوص افغانستان

شماره 40 نشریه «سحر» انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه علامه طباطبایی، پس از وقفه یا استراحتی نسبتا طولانی از آخرین شماره منتشرشده خود، با ظاهری آشنا، اتفاقات افغانستان را محور چاپ جدید خود قرار داده؛ دوهفته‌نامه‌ای که زمینه‌ای سیاسی، فرهنگی و اجتماعی دارد و البته در این شماره هم موضوعات فرهنگی و اجتماعی را در دل مطالب خود دارد.

این نشریه مصاحبه‌ای با سعدالله زارعی، استاد دانشگاه علامه طباطبایی و کارشناس روابط بین‌الملل داشته که تیتر «آمریکا، طرف شکست‌خورده جنگ افغانستان است» به آن اختصاص پیدا کرده است. در یادداشت دیگری با عنوان «شروعی بر پایان آرامش»، سرانجام حضور آمریکا در افغانستان، که درواقع همان شروعی بر پایان آرامش بوده، مورد بررسی قرار گرفته است. نگارنده یادداشت به آمار 200‌هزار کشته، 6میلیون آواره و دو تریلیون دلار خسارت حضور آمریکا در افغانستان اشاره می‌کند که تبعات آن تا مدت‌ها دامن‌گیر جامعه جهانی خواهد بود و می‌گوید حضور آمریکا در افغانستان صرفا نظامی نبوده، بلکه دخالت در حوزه سیاست و اقتصاد، مانند تغییر نتیجه انتخابات با کنترل منابع درآمدی هم بوده و عقب‌ماندگی زیادی را به افغانستان تحمیل کرده است. در انتها نیز تجربه حضور آمریکا و هم‌پیمانانش در افغانستان و شکست تاریخی آنها دارای این پیام برای جامعه جهانی شمرده می‌شود که تنها دولتی برگرفته از نظرات مختلف و با اتحاد آحاد ملت می‌تواند پاسخگوی نیاز کشورهای مختلف باشد؛ همان‌طور که تشکیل دولت وفاق ملی در افغانستان و فلسطین به‌جای حضور آمریکا و هم‌پیمانانش، راه‌حل مساله خواهد بود.

در یادداشتی دیگر با عنوان «ایران خواستار صلح»، به چگونگی رویکرد ایران درقبال تحولات افغانستان پرداخته شده است. در این یادداشت، یکی از دلایل غیبت ایران در افغانستان این دانسته شده که هیچ‌گاه این کشور از ایران طلب کمک نکرده و در این صورت چون طالبان نیز متشکل از گروه‌های افغانستانی است، حضور ایران درمقابل طالبان کاملا نامشروع شمرده می‌شود و نیز سناریوی جدید غرب برای سست شدن بنیان‌های اسلامی و افزایش قدرت غرب در منطقه جهت مخدوش کردن رابطه شیعه و سنی برشمرده می‌شود. درباره موضع ایران دربرابر طالبان هم‌ چنین می‌خوانیم: «استراتژی ایران دربرابر تحولات افغانستان باعث شد برخی گمان کنند ایران هم‌پیمان طالبان است؛ درصورتی‌که این نحوه مواجهه ابدا به‌معنای اتحاد و دوستی با آنها نیست. اگرچه ایران حامی مردم افغانستان است، اما مشخص نشدن موضع آنان و برحق نبودن قطعی هیچ‌کدام از طرفین در این مساله، راهی جز صبر برای ایران باقی نگذاشت.» تفاوت طالبان و داعش نیز آنجا عنوان می‌شود که طالبان صرفا خواستار ایجاد حکومت در افغانستان است نه مانند داعش به‌دنبال کشورگشایی و از آنجاکه بدنه اصلی آنها را گروه‌های مختلف افغانستانی تشکیل می‌دهند، جزء جدایی‌ناپذیر افغانستان به‌شمار می‌رود. درپایان نیز رویکرد ایران این‌طور توصیف می‌شود: «درجریان وقایع اخیر، ایران رویکردی تحسین‌برانگیز داشت، زیرا به‌جای اعزام نیرو به افغانستان و جبهه گرفتن دربرابر طالبان، گروه‌های افغانی را به صلح دعوت کرد و در این زمینه آمادگی خود را برای تسهیل و حل موضوعات افغانستان ازطریق گفت‌وگو اعلام داشت. باید این موضوع را پذیرفت که جنگ، راه‌حل رسیدن افغانستان به امنیت و آرامش نیست؛ بلکه باید بین گروه‌های مختلف افغانستانی مذاکره صورت گیرد و همه به یک اندازه در سرنوشت سیاسی کشور خود سهیم شوند.» از یادداشت‌های دیگر این نشریه نیز می‌توان به «انتقال پردردسر»، پیرامون وضعیت مهاجران افغان در ایران؛ «از نقاشی‌های انیمیشن تا نقاشی‌های ذهن»، با موضوع بررسی تاثیرات انیمیشن بر ساختمان فرهنگ و اقتصاد؛ «آه در بساط نیست...!»، با موضوع بررسی کیفی و کمی عملکرد صداوسیما در ایام محرم و سایر مراسم‌های سوگواری؛ و «تاراج کودکی» با موضوع بررسی ابعاد حقوقی، اجتماعی و روانی پدیده کودکان کار مجازی اشاره کرد.

قبرستان ابرقدرت‌ها

گاهنامه فرهنگی، اجتماعی، سیاسی «حیات» بسیج دانشجویی دانشگاه تربیت دبیر شهیدرجایی با تیتر «طوفان در مشرق! نگاهی به تحولات اخیر افغانستان» و طرح جلد مخصوص به این فضا از شماره 116 خود رونمایی کرده است و البته تنها دو مطلب و درمجموع سه صفحه در این رابطه دارد. مطالب دیگر این نشریه عبارتند از: «اسطوره و حماسه» که به چرایی نیاز ملت‌ها به الگویی حماسی پرداخته است؛ «عیار عدل» که به چگونگی نقد صحیح و منصفانه پرداخته؛ و نیز «عرفان پنهان» که گذری مختصر بر زوایای پنهان انقلاب اسلامی و متفکران آن داشته است. یکی از مطالب مربوط به تحولات اخیر کشور افغانستان، «طالب‌ها در کلاس تاریخ!» است که مروری بر تاریخچه گروه طالبان دارد و مطلب دیگر، «قبرستان ابرقدرت‌ها» که نگاهی کوتاه به سرانجام جولان بیگانگان در افغانستان می‌اندازد و در ادامه بخشی از آن را پیش‌رو می‌گذاریم: «وقتی جای خالی قدرت در هر نقطه‌ای از جهان احساس می‌شود و قدرتی خارج می‌شود، می‌توان پنج وضعیت را برای آن نقطه متصور شد؛ یکی بروز ناامنی و بی‌ثباتی و هرج‌ومرج است. وضعیت دوم، به‌وجود آمدن یک قدرت جدید به‌عنوان کشوری که از فرصت استفاده کرده و این کفایت و قدرت را داشته باشد تا اعمال قدرت خود را تثبیت کند. سومین حالتی که ممکن است به‌وجود آید، رشد و بلوغ سیاسی است؛ یعنی کشورهای منطقه به یک رشد و بلوغ سیاسی برسند که بتوانند در پرتو گفت‌وگوهای سازنده و با هدف رسیدن به امنیت و صلح پایدار به همکاری‌های دسته‌جمعی دست پیدا کنند. حالت چهارم این است که اگر حالت اول، دوم و سوم محقق نشد، قدرت بزرگ دیگری خارج از منطقه جایگزین کشوری شود که خارج شده است. وضعیت پنجم که وقوع آن از بقیه گزینه‌ها ضعیف‌تر است، استقرار نیروهای سازمان ملل است و آنچه اینجا مورد بحث است این است که آمریکا از منطقه خارج خواهد شد یا تنها نیروی نظامی ایالات‌متحده از افغانستان خارج می‌شود؟ در هرحال این رفتار قدرت‌های فرامنطقه‌ای موجب بروز بحران و تهدید خواهد بود. این خلأ قدرت می‌تواند هم فرصت و هم تهدید برای کشورهای منطقه باشد و این به ‌نسبت هوشیاری و دقت کشورها بستگی دارد که چه تصمیمی برای مردم خود خواهند گرفت. برخی از این تهدیدها را می‌توان به این صورت نام برد: خطر ناامنی مرزها و قاچاق، بحران مهاجران و مسائل بهداشتی و خدماتی ناشی‌از آن، خطر ناشی‌از بازار سلاح و مواد مخدر و چند مورد دیگر. با این‌حال فرصت برقراری صلح پایدار و امکان اجرای سیاست‌های نوین در راستای تعامل و اتحاد میان مردم و کشورهای منطقه می‌تواند امکان ایجاد صلح و ثبات را فراهم کند.»

در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید:

محمدصادق اکبری، عضو سابق کمیته ناظر بر نشریات دانشگاه فردوسی مشهد: مروری بر یک نشریه دانشجویی از ابتدا تا کسب جوایز! (لینک)

 

5 نکته کاربردی برای سوتیترنویسی (لینک)

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰