«فرهیختگان» بررسی کرد؛ چرا تیم فرهاد با ذهنیت بازنده در آسیا به میدان رفت؟
اگر استقلال جوان‌گرایی می‌کند و بازیکنانی که فصل قبل جویای نام بودند را به‌خدمت می‌گیرد که البته کار خوبی است لازم است از استخوانبندی فصل قبل هم نفراتی را حفظ کند که در طول بازی این‌طور به مشکل نخورد. اینکه فرهاد مجیدی تیم را بسته اتفاق خوبی است، ولی کاش می‌توانست از مرامی که فصل قبل برای بازیکنانش خرج کرد استفاده کرده و آنها را مجاب به تمدید می‌کرد.
  • ۱۴۰۰-۰۶-۲۴ - ۰۰:۲۸
  • 00
«فرهیختگان» بررسی کرد؛ چرا تیم فرهاد با ذهنیت بازنده در آسیا به میدان رفت؟
کار سخت استقلال جوان
کار سخت استقلال جوان

نیلوفر مژدهی، روزنامه‌نگار: استقلال ماه‌های پراسترس و پرحاشیه‌ای را پشت‌سر گذاشت. با این حال در پیش بودن بازی با الهلال باعث شد تا اغلب در مقابل این مسائل سکوت کرده و کسی لب به انتقاد نگشاید. حال با شکست استقلال و ضعف‌هایی که از این تیم دیده شد، فضا برای انتقاد فراهم است. بدون‌شک هواداران غمگین تیم استقلال که سال‌هاست رنگ خوشی ندیده‌اند خواهان پاسخگویی هستند و می‌خواهند بدانند چرا استقلال از گرفتن جام باز می‌ماند و یا چرا این تیم سال‌هاست در آسیا در همین مرحله حذف می‌شود؟ بد ندیدیم به کمک پیروز قربانی این ناکامی‌ها را از ابعاد مختلف بررسی کرده و به بخش کوچکی از آن بپردازیم.

ذهنیت بازنده را نمی‌توان انکار کرد که استقلالی‌ها با ذهنیت بازنده وارد مسابقه با الهلال شدند. آنها می‌دانستند کار سخت است و با توجه به حواشی اخیر خودشان هم پیروزی بر این حریف آسیایی را از محالات می‌دانستند. وقتی سیاوش یزدانی بعد از بازی می‌گوید الهلال از آنچه فکر می‌کردند ضعیف‌تر بود، یعنی آنها در ذهن‌شان از الهلال غولی ساخته بودند غیرقابل شکست و حالا که بازی به پایان رسیده افسوس این تفکر اشتباه را می‌خورند. در اصل چه کسی این ذهنیت را در بین تیم القا کرد. بدون‌شک نقش سرمربی بسیار تاثیرگذار است. کادرفنی باید ذهن بازیکن را همچون جسم او آماده یک بازی حساس کند که ظاهرا در استقلال این‌گونه نبوده است. در این وضعیت باشگاه هم بی‌تاثیر نبود و مدیران این باشگاه هر بار با شاهکار‌هایی که رقم زدند و از همه مهم‌تر دعوایی که با کادرفنی داشتند بر این عدم‌خودباوری افزودند. به زبان ساده استقلال آماده این بازی نبود و هنوز بازیکنانش برای رقابت اینچنینی و رسیدن به نگاه حرفه‌ای زمان می‌خواستند.

پیروز قربانی به «فرهیختگان» می‌گوید: «این چیزی که به افراد بیرونی القا شد از جانب باشگاه بود. ما اتفاقات باشگاه را می‌بینیم و براساس آن برای بازی پیش‌رو پیش‌زمینه برایمان ایجاد می‌شود. به‌نظر من جامعه فوتبالی ما به همین دلیل می‌دانستند استقلال به‌دلایل مختلفی که برای همگان روشن است، نمی‌تواند از سد این حریف بگذرد. قسمت بالایی از این دلایل را باشگاه به این جامعه القا کرد. اتفاقاتی که در فصل نقل‌وانتقالات رخ داد، اختلافاتی که در مجموعه بود و بسیاری مواردی که بر کسی پوشیده نیست، همه دلایل متعددی برای این ادعا است.»

 جوان‌ها شاید وقتی دیگر

استقلال تیمی جذب کرد پر از بازیکنان جوان و جویای نام. کاری پسندیده از فرهاد مجیدی و حتی می‌توان گفت مدیریت استقلال که می‌تواند در سال‌های آینده کمک بزرگی برای این تیم باشد. این کار اگر در تیم‌های چون صنعت نفت، نساجی و هر تیم دیگری که ادعای قهرمانی ندارد رخ می‌داد بسیار پسندیده بود و حتی به احترام‌شان ایستاده دست می‌زدیم، ولی از تیمی که قهرمانی می‌خواهد بعید است به همین اکتفا کند.

از بازیکنان فصل قبل استقلال چه کسانی حفظ شدند. آنها که همان فصل قبل هم جایی در ترکیب اصلی نداشتند و اگر بازی کردند پراشتباه بودند با کدام متر و معیاری تمدید کردند. در مقابل، استقلال چه بازیکنانی را نتوانست حفظ کند. نفراتی از تیم جدا شدند که از اصلی‌ترین‌ها بودند. 8 بازیکن از استقلال جدا شدند که 7 نفرشان در ترکیب اصلی 11نفره یار فیکس بودند و حالا که نیستند جای خالی‌شان پر نشده است.

پس اگر استقلال جوان‌گرایی می‌کند و بازیکنانی که فصل قبل جویای نام بودند را به‌خدمت می‌گیرد که البته کار خوبی است لازم است از استخوانبندی فصل قبل هم نفراتی را حفظ کند که در طول بازی این‌طور به مشکل نخورد. اینکه فرهاد مجیدی تیم را بسته اتفاق خوبی است، ولی کاش می‌توانست از مرامی که فصل قبل برای بازیکنانش خرج کرد استفاده کرده و آنها را مجاب به تمدید می‌کرد. تکلیف مدیریت استقلال هم که مشخص است و مدام گل‌به‌خودی می‌زنند. قربانی هم به این تیم مطمئن نیست و تاکید می‌کند: «بالاخره استقلال با سلیقه سرمربی بسته شد، اما وقتی بازیکنانی را که استقلال از دست داد در یک کفه و بازیکنان جدید جذب شده را در کفه دیگر ترازو بگذاریم، طبیعتا بازیکنان جدا شده وزن سنگین‌تری داشتند. قایدی، دیاباته، میلیچ، ریگی، فرشید اسماعیلی و رشید مظاهری، بازیکنان تاثیرگذاری بودند. حالا بازیکنانی که جذب شدند شاید به‌نوعی در یکی دو سال آینده بازیکنان خوبی شوند، ولی برای استقلالی که می‌خواهد مدعی قهرمانی باشد و بعد از چندین سال قهرمان شود، خوب نیست. این تیم با این نفرات می‌تواند با پرسپولیس، سپاهان و حتی گل‌گهر سیرجان و فولاد رقابت کند؟ اینها جای شک و شبهه دارد و باید منتظر باشیم و ببینیم کادرفنی چطور از اینها بازی می‌گیرد و اینها چطور خود را در این فضا اثبات خواهند کرد. بالاخره فضای استقلال با دیگر تیم‌ها فرق دارد، شاید من نوعی در تیم قبلی خودم ستاره بودم، ولی در استقلال نتوانم عملکردی را که انتظار می‌رود، نشان دهم. واقعیت این است که در این مورد نمی‌توانم با قاطعیت اظهارنظر کنم و باید منتظر شروع لیگ بود.»

 فنی خوب، فنی بد

استقلال فرهاد مجیدی از نظر فنی تیم خوبی است. آنقدر خوب که دوستداران فوتبال تفکراتش را می‌پسندند و تیمش را دوست دارند. از تیم او اما اشتباهاتی دیدیم که بعید است به چشم فرهاد نیامده باشد. استقلال دفاع- ضدحمله بازی کرد و به همین دلیل در انتقال سریع توپ از خط دفاع به حمله خوب و موفق بود. در همین سیستم هم ولی اشتباهاتی داشت که شاید اگر بازیکنان با تجربه‌تری داشت و یا اگر بازیکنان با هم آشناتر بودند کمتر رخ می‌داد. همین انتقال سریع باعث شد آنها در توپ‌های پشت و داخل محوطه جریمه خودشان کم دقت شوند و از همین ناحیه ضربه بخورند. گل اول الهلال روی یک اشتباه فردی رخ داد و کاری با آن نداریم، ولی روی گل دوم حرف‌های زیادی برای گفتن وجود دارد. صحنه این گل نه‌یک‌بار، بلکه چندبار اتفاق افتاد، ولی فقط یک‌بار گل شد. وقتی دفاع چپ سر می‌زند و دفاع پوشش‌دهنده که در این مواقع هافبک دفاعی است خوب پوشش نمی‌دهد، بازیکنان حریف به‌خوبی از فضای خالی پشت وریا غفوری استفاده می‌کنند و به‌راحتی گل می‌زنند. اینجا است که این گل همچون نمکی بر زخم جدایی مسعود ریگی آزار دهنده می‌شود.

پیروز قربانی بر این باور است که همه دفاع کردن را بلدند و استقلال باید برای حملاتش طراحی داشته باشد. او می‌گوید: «دفاع کردن نسبت به حمله کردن کار ساده‌تری است. همین حالا هم در لیگ خودمان مربیانی وجود دارند که فکر می‌کنند چون تیم‌شان خوب دفاع می‌کند مربیان خوبی هستند، درصورتی که دفاع کردن ساده است ولی گل زدن سخت است. لیگ ایران یکی از کم‌گل‌ترین لیگ‌های دنیاست، چون گل زدن سخت است. بازی با الهلال هم بر این اساس به دوفاز تقسیم می‌شود. قبل از گل اول الهلال که استقلال قبل از گل منطقی بازی می‌کرد و در کار دفاعی منظم بود و بعد از گل اول که برای گلزنی طرحی نداشت و نیاز به کار بیشتری داشت.»

 کابوس مدیریت

مدیریت استقلال آنچنان از هم گسیخته و سخیف شده است که هر کسی به خود اجازه می‌دهد از این وضع انتقاد کند. آنها به سیبلی تبدیل شدند که هر وقت استقلال در هر کجا به مشکل خورد ریسمان اشتباهات خود را به گردن مدیریت انداخته و به هر سو می‌خواهند بکشند. صدالبته که ایرادات مدیریتی این باشگاه بر کسی پوشیده نیست، ولی اینکه چرا این همه اشتباه از یک تیم مدیریتی سر می‌زند و اینکه چطور یک تیم مدیریتی در ادوار مختلف نتوانست بر استقلال چیره شده و کار درست انجام دهد ساده‌ترین سوالی است که می‌توان پرسید و جواب آن نیز کاملا مشخص است. استقلال از عدم‌شایسته‌سالاری رنج می‌برد و ریشه آن را باید در مدیریت کلان آن، که همانا وزارت ورزش است جست‌وجو کرد. دیگر سلطانی‌فری در وزارتخانه نیست تا یقه او را بگیریم، ولی از سجادی می‌توان پرسید با چوب حراجی که استقلال به ستاره‌هایش زد و با کیسه خالی‌ای که استقلال دارد نمی‌خواهد از مددی و همکارانش مختصر توضیح بخواهد؟ قرار نیست این آدم‌ها که تیم مردمی استقلال را به این روز انداختند که خالی از بازیکن شده، جواب قانع‌کننده‌ای بدهند. انتخاب بعدی چه‌کسی خواهد بود؟ قطعا سجادی هم امثال مددی زیاد در اطراف خود دارد، ولی اگر می‌خواهد به این تیم سروشکلی دهد و افول مدیریت را در این باشگاه به پایان برساند، قطعا باید تصمیم درستی بگیرد.

قربانی هم ضعف مدیریت را بیش از پیش دخیل می‌داند و می‌گوید: «یک‌سری آدم‌ها در این مجموعه کار می‌کنند که موظف هستند بهترین شرایط را برای این مجموعه رقم بزنند، ولی متاسفانه هر دو دسته مدیریت و کادرفنی را مقصر می‌دانم. استقلال در سال‌های اخیر روند معیوب مدیریتی داشته که با بررسی عملکردشان به این نتیجه می‌رسیم که آنها با وجود اینکه برای باشگاه استقلال انتخاب شدند مناسب نبودند. آنها هرچند از دید شخصیت حقیقی قابل احترام هستند، ولی شخصیت حقوقی آنها مناسب این کار نبود. ضمن اینکه اختلافاتی هم که بین کادرفنی و مدیریت استقلال بود روی روحیه بازیکنان تاثیر می‌گذارد و نتیجه‌اش شد از دست دادن جام حذفی، اتفاقات فصل نقل و انتقالات و همچنین بازی الهلال! درنتیجه هر دوطرف در این زمینه اشتباهاتی داشتند.»

 ناکام در آسیا

استقلال چند سالی است که لقب ناکام آسیا را یدک می‌کشد. این تیم در همان مراحل ابتدایی حذف می‌شود و جز سرافکندگی چیزی برای هوادارانش ندارد. اینکه استقلال نمی‌تواند به مراحل بالای لیگ قهرمانان آسیا راه پیدا کند شاید دلیل ساده‌ای به نام بی‌ثباتی داشته باشد. در این سال‌ها استقلال بیشترین تغییر را در مدیریت و کادرفنی داشته و هر بار به‌دلیل همین عدم‌ثبات است که نمی‌تواند به شرایط خوبی برسد. عدم‌ثبات هر بار از ایجاد اتحاد در این تیم جلوگیری می‌کند و نمی‌گذارد تیمی که همین حالا هم به یمن عقبه شیرینش ادامه حیات می‌دهد، جان تازه‌ای بگیرد. این تنش‌ها که در مدیریت استقلال دیده می‌شود و چالشی که هر بار مربیان با کادر مدیریتی دارند به بدنه تیم فوتبالش هم رسوخ کرده و اگر استقلال در این سال‌ها جام‌ها و صعود‌ها و موفقیت‌ها را یکی پس از دیگری از دست می‌دهد به‌دلیل عدم‌آرامشی است که به‌واسطه همین جدال‌ها به‌وجود آمده است.

قربانی هم فاکتورهای متعددی را برای موفقیت در آسیا دخیل می‌داند که مدیریت و کادرفنی فقط دوتای آنها است. او ادامه می‌دهد: «برای موفقیت در فوتبال یک‌سری اصول لازم است. آیا استقلال در این سال‌ها این شرایط را داشته که توقع داشته باشیم به فینال آسیا برسد؟ هر مربی می‌آید می‌گویند به امید ستاره سوم. واقعیت این است که بازی در آسیا به همین راحتی‌ها نیست. با این شعارها فقط سطح توقع را بالا می‌بریم، درصورتی که شاید فاکتورهای لازم وجود نداشته باشد. مسائل فنی یکی از این فاکتورها است. ما هیچ‌کدام از فاکتورها را نداریم و در پی ستاره سوم هستیم. این حرف‌ها حرفه‌ای نیست. به‌نظر من استقلال با عذرخواهی از دوستان به این راحتی به‌جایی نمی‌رسد. تیم‌های دیگر نیز هستند که شاید فاکتورهای بیشتری دارند. آنها هم کار می‌کنند و قرار نیست تعادلی وجود نداشته باشد.»

 به دنبال معمار لایق

به‌نظر می‌رسد حق با پیروز قربانی است، استقلال خیلی از مهم‌ترین فاکتورها برای تیم بودن را ندارد. لازم است استقلال در مقطعی تا حدودی ویران شده و از نو ساخته شود. تاکنون که معمار قابلی برای استقلال پیدا نشده است، شاید این بار سجادی بتواند در میان قحط‌الرجال وزارت ورزش یک مدیر لایق برای این تیم پیدا کند. اگر بخواهد!

پیروز قربانی بر این باور است که استقلال قبل از هر چیز باید اختلاف مدیر و مربی‌اش را حل کند. او می‌گوید: «آدم‌هایی که برای مدیریت استقلال آمدند، مناسب نبودند. نمی‌دانم این انتخاب‌ها عمدی بود یا نه، ولی مشخص است که مناسب نیستند. در شرایط فعلی اما لازم است مربیان و مدیران استقلال مشکلات‌شان را حل کنند. مشکل استقلال بهانه‌تراشی‌هاست. تیم وارد زمین می‌شود و وقتی عملکرد خوبی ندارد، چیزهای دیگر را بهانه می‌کند. این اتفاق خوبی نیست و باید ابتدا ببینند می‌توانند با هم کار کنند. فاصله زیادی بین مدیریت و کادرفنی ایجاد شده و قطعا روی بازیکنان اثر منفی گذاشته و می‌گذارد. به‌نظر من استقلال سال سختی در پیش دارد.»

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰