علی مزروعی، روزنامهنگار: با پایان رزمایش دریایی مشترک ایران و روسیه، ناوگروه ایرانی که شامل ناو بندرمکران و ناوشکن سهند بود مسیر خودش را به سمت ایران آغاز کرد و سرانجام بعد از حدود 5ماه دریانوردی و عبور از پهنه اقیانوس اطلس، دریای مدیترانه و دریای سرخ به ایران بازگشت. دریانوردی در پهنه اقیانوس اطلس اتفاقی بود که برای نخستینبار در تاریخ دریانوردی ایران رخ میداد؛ اتفاقی که رهبر انقلاب نیز طی پیامی تحقق آن را تبریک گفتند. به بهانه بازگشت این ناوگروه به ایران گفتوگویی داشتیم با علیرضا تقوینیا، کارشناس مسائل سیاسی که مشروح آن را در ادامه میخوانید.
با توجه به شرایط منطقه و جهان اهمیت این مانور دریایی که چهارماه نیز بهطول انجامید، چیست؟
درمورد اهمیت این مانور چند نکته حائز اهمیت است.
نکته اول: به لحاظ فنی ناوگروه ۷۵ که شامل ناوشکن سهند و ناو بندرمکران است میتواند بیش از ۳۰هزار کیلومتر اقیانوسپیمایی بکند بدون اینکه در یک بندر توقف کند. این نشاندهنده توان فنی بالای متخصصان جمهوری اسلامی است که توانایی ساخت شناورهایی را دارند با قابلیت دریانوردی تا دریای بالتیک و خلیج فنلاند.
نکته دوم: ما اولینبار توانستیم شناورهایمان را به دریای بالتیک و اقیانوس اطلس بفرستیم. اتفاقی که درطول تاریخ چندهزارساله ایران نیز رخ نداده است.
نکته سوم: ما برای اولینبار در حیاطخلوت کشورهای اروپایی و آمریکایی حضور پیدا کردهایم. برای اولینبار بود که ما از دریای مانش عبور کردیم و وارد دریای بالتیک شدیم.
نکته چهارم: برای اولینبار ما در رزمایش یکی از کشورهای بزرگ یعنی روسیه حضور پیدا کردیم. دعوت از ایران نشاندهنده این است که ما بین قدرتهای بزرگ دنیا در امور دریایی قرار داریم.
نکته پنجم: جمهوری اسلامی ایران با این مانور دریایی نشان داده است از سطح منطقهای فراتر رفته و دیگر تنها یک قدرت منطقهای نیست. بهلحاظ نظامی درحال ارتقای خود است و میتواند جزء قدرتهای بزرگ جهانی محسوب شود، چراکه شما زمانی میتوانید سطح ماموریت خود را فراتر ببرید که توانسته باشید منطقه و نقاط پیرامونی خود را پوشش دهید.
نکته ششم: پرستیژ جمهوری اسلامی ایران بعد از این مانور افزایش یافته است و دیگر کسی او را منحصر به دریای عمان و خلیجفارس نمیداند، چراکه تعداد کشورهایی که توانستهاند با توانایی بومی خود به چنین توانمندیهایی برسند، محدود است.
نکته هفتم: ناو بندرمکران دارای تجهیزاتی مثل موشک، پهپاد و شناورهای تندروی کوچک است و تلفیق این ناوبندر با ناوشکن سهند یک استراتژی برای نبرد چریکی دریایی است که این یک ابتکار بسیار جدید است و این قابلیت را به جمهوری اسلامی میدهد که در دوردستترین آبها هم بتواند عملیات انجام دهد.
آیا جمهوری اسلامی ایران پیش از این نیز برنامهای برای انجام مانورهای دریایی به این ابعاد داشته است، اگر که چنین برنامهای وجود داشته چه موانعی باعث تاخیر شده است؟
قبلا نیز رزمایشهایی در آبهای منطقهای و آبهای اقیانوس هند وجود داشته است، ولی اینکه در دریای بالتیک نیز شناورهای ما بخواهند اقدام به انجام مانور کنند اصلا چنین برنامهای وجود نداشته است، چراکه قبلا توانمندیهای فنی ما بهحدی نبوده که بتوانیم شناور به آن آبها بفرستیم. اما در سالهای اخیر با تاکیدی که فرمانده معظم کل قوا در سال۸۶ خطاب به نیروی دریایی راهبردی ارتش داشتند و یکی از ماموریتهای ارتش را دستیابی به آبهای دوردست معرفی کردند، ارتش نیز توسعه یگان شناوری خود را در دستورکار قرار داد تا جایی که ناوشکنهای ما الان بهراحتی وارد دریای سرخ میشوند و حضورشان در دریای سرخ دیگر عادی شده است. همین وضعیت را نیز ما در چند سال آینده میتوانیم در آبهای بزرگتر و دورتر مثل اقیانوس اطلس و دریای بالتیک ببینیم. با توجه به روندی که درحال طی کردن آن هستیم بنده معتقدم که در 50سال آینده ایران به یکی از ابرقدرتهای دنیا در عرصه نبرد دریایی تبدیل خواهد شد.
آیا چنین رزمایشی نشاندهنده این است ما به سطحی رسیدهایم که توانایی نبرد دریایی فراتر از مرزهای آبی ایران مثلا در دریای سرخ را داریم یا صرفا در ابعاد عملیاتهای کوچک دریایی میتوانیم بروز داشته باشیم؟
عوامل متعددی اثرگذار است در اینکه ما بتوانیم در ابعاد آبهای منطقه و مثلا در دریای سرخ عملیات انجام بدهیم؛ اول اینکه جمهوری اسلامی بهدلیل اینکه توانسته است متحدان زیادی را برای خودش در نقاط مختلف منطقه پیدا بکند بهلحاظ ژئوپلیتیکی موقعیت مناسبی را به دست آورده است. بهطور مثال ما در یمن، سوریه و لبنان ظرفیتهایی داریم که میتوانیم هنگام نبردهای نظامی با آنها همکاری کنیم و منحصر به جغرافیای ژئوپلیتیکی خود نیستیم.
دوم اینکه ما درحال حاضر دارای موشکهای ضدکشتی و با برد ۲۰۰۰ کیلومتر هستیم و این ظرفیت را داریم که کل شمال اقیانوس هند، دریای سرخ و دریای مدیترانه را بهلحاظ برد موشکی تحت پوشش قرار دهیم و این خیلی نکته مهمی است که اگر کسی بخواهد علیه ایران اقدامی انجام دهد ما از خاک ایران با آنها مقابله خواهیم کرد. درحال حاضر نیز اینکه شناورهای ما در دریای سرخ حاضر هستند بهواسطه پشتیبانی موشکی ما محقق شده است چراکه هر کشوری بخواهد اندک تعرضی به شناورهای ما بکند با واکنش موشکی ما مواجه خواهد شد. دلیل اینکه غربیها نیز بسیار روی مذاکرات موشکی حساس هستند و تمایل دارند که پرونده موشکی ایران را تحت معاهدات بینالمللی قرار دهند همین است.
با توجه به اینکه در این مانور دریایی ناوگروه ایرانی از تنگه جبلالطارق عبور کرد و وارد دریای مدیترانه نیز شد، چرا گروه ایرانی طی سفر مورد حمله برخی کشورها یا گروههای متخاصم قرار نگرفته است؟ چراکه ما تجربه توقیف نفتکشمان در تنگه جبلالطارق را داشتهایم و همچنین رژیمصهیونیستی نیز ضمن متهم کردن ایران به انهدام کشتی تجاری خود، ما را تهدید به اقدام متقابل نظامی کرده بود.
اول اینکه ناوگروه ایرانی کار غیرقانونی انجام نداده است و وارد آبهای بینالمللیای شده که میتوانسته بدون هیچ مشکلی از آن عبور کند.
دوم اینکه اگر طرفین غربی بخواهند اقدامات خصمانه علیه ایران انجام دهند با توجه به اینکه ما تنگه هرمز را کاملا دراختیار داریم به آنها پاسخ قاطعانه خواهیم داد و با توجه به اهمیتی که خلیجفارس برای کشورهای غربی دارد آنها به هیچعنوان این ریسک را نخواهند کرد که بخواهند تنشی در آبهای دیگر ایجاد کنند و پاسخش را در این منطقه بگیرند.
انگلستان نیز مثال خوبی است که نفتکش ما را در تنگه جبلالطارق توقیف کرد و نفتکش خودش در تنگه هرمز به توقیف ما درآمد.