• تقویم روزنامه فرهیختگان ۱۴۰۰-۰۶-۲۱ - ۰۳:۱۸
  • نظرات روزنامه فرهیختگان۰
  • 1
  • 0
چگونه نور و رنگ‌ در زندگی انسان مدرن جان گرفت؟

تاریخ تاریک‌خانه سینما

حدود پنج‌ سال بعد از اینکه برادران لومیر دستگاهی را به نام سینماتوگراف به نام خود ثبت اختراع کردند، در سال 1379 و در چهارمین جشن بزرگ سینمای ایران و همزمان با بزرگداشت صدمین سال ورود سینما به ایران 21 شهریورماه به‌عنوان «روز ملی سینما» به‌عنوان یک روز نمادین وارد تقویم شد.

تاریخ تاریک‌خانه سینما

پروین ابراهیمی: بانى ورود نخستین دوربین فیلمبردارى و نمایش فیلم به ایران، در سال 1279 شمسی برابر با 1900 میلادی مظفرالدین‌شاه بوده است و نخستین فیلمبردار ایرانى نیز ابراهیم‌‌خان عکاس‌باشى محسوب مى‌شود. یعنی حدود پنج‌ سال بعد از اینکه برادران لومیر دستگاهی را به نام سینماتوگراف به نام خود ثبت اختراع کردند، در سال 1379 و در چهارمین جشن بزرگ سینمای ایران و همزمان با بزرگداشت صدمین سال ورود سینما به ایران 21 شهریورماه به‌عنوان «روز ملی سینما» به‌عنوان یک روز نمادین وارد تقویم شد. به‌مناسبت این روز در گزارش پیش‌رو سیر تاریخی دستگاه‌ها و سالن‌های نمایش سینمای جهان را بررسی کردیم.

کینتوسکوپ

برای یافتن تاریخچه‌ای از ساخت سالن سینما ابتدا به تلاش‌هایی که برای نمایش فیلم صورت گرفته می‌پردازیم. یکی از همین نقاط عطف، دستگاه کینتوسکوپ است. دستگاهی که یک دریچه نمایش در بالای آن طراحی شده بود و افراد با نگاه کردن به این دریچه، تصاویر متحرک کوتاه و ساده را مشاهده می‌کردند. این دستگاه توسط کارمند ادیسون، ویلیام دیکسون در سال 1888 ساخته شد. هرچند در برخی منابع این اختراع به نام ادیسون شناخته می‌شود اما درحقیقت ادیسون مخترع کینتوگراف (دستگاه فیلمبرداری) و دیکسون مخترع کینتوسکوپ (دستگاه نمایش فیلم) بود. اولین سالن نمایش کینتوسکوپ در سال 1894 در خیابان برادوی نیویورک با قرارگیری پنج کینتوسکوپ کنار هم با نمایش فیلم‌های متفاوت در هرکدام راه‌اندازی شد. کینتوسکوپ قابلیت پخش تصاویر متحرک را برای عموم نداشت، چیزی شبیه شهر فرنگ خودمان، همین دستگاه‌ها و نمایش آنها بعدها الهام‌بخش برادران لومیر، در ساخت سینماتوگراف بودند.

سینماتوگراف

اوگوست و لویی لومیِر فرانسوی در سال ۱۸۹۵ در پاریس برای نخستین‌بار تصویر متحرک «کارگران درحال خروج از کارخانه لومیر» را با سینماتوگراف روی پرده به نمایش عموم گذاشتند. دستگاه سینماتوگراف برخلاف اختراعات ادیسون و دیکسون که دستگاه‌های جداگانه‌ای بودند، هم فیلم می‌گرفت و هم فیلم را برای تعداد زیادی مخاطب روی پرده نمایش می‌داد. هدف لویی و آگوست چیره شدن بر محدودیت‌ها و مشکلات دوربین ادیسون بود. کینتوسکوپ دو مشکل اساسی داشت؛ نخست اینکه بزرگ بود و وزن و ابعاد آن باعث می‌شد فقط در استودیو بتوان از آن استفاده کرد. دوم اینکه هربار فقط یک تماشاگر می‌توانست به کمک آن فیلم تماشا کند. جالب اینجاست که پدر آنها اصلا به موفقیت و ابتکار این دو برادر ایمان نداشت و به ژرژ ملی‌یس که می‌خواست دستگاه آنان را با قیمت هنگفتی بخرد، گفته بود: «مردم به‌زودی از آن خسته خواهند شد» اما اینچنین نشد و به‌زودی این اختراع توجه تمامی مردم جهان را به خود جلب کرد.

نیکلودئون

یکی از موانع ایجاد محل ‌دائمی برای نمایش فیلم‌ها، فروش فیلم‌ها به جای اجاره آنها بود. اجراکننده‌های سیار تماشاگران خود را از نمایشی به نمایش دیگر تغییر می‌دادند و این به نفع آنها بود. از طرف دیگر اجبار به خرید تعداد زیادی فیلم هزینه سرسام‌آوری داشت. پس شیوه‌ جدید مبادله فیلم‌ها حدود سال ۱۹۰۳ باب شد، که مشکل را با خرید فیلم‌ها از سازندگان، اجاره دادن آنها به نمایش‌دهندگان و ایجاد محل‌های دائمی نمایش فیلم حل کرد. بهتر کردن عملکرد پروژکتورها نیز موجب تسهیل این امر و ایجاد تماشاخانه‌های (پنج سنتی) که نیکلودئون نامیده می‌شدند، شد. این نامگذاری ترکیبی از هزینه پذیرش، 5 سنت معادل یک نیکل و odeon، کلمه یونانی «تئاتر» بود. دیگر نمایش‌دهندگان مجبور نبودند برای تامین اپراتور (آپاراتچی) به شرکت‌های تولیدکننده فیلم متکی باشند. اولین سینما نیکلودئون در سال 1905 با تبدیل یک فروشگاه به سینما با 96 صندلی ایجاد شد. استقبال از نیکلودئون‌ها آنچنان زیاد بود که تا سال 1908 تعداد آنها بالغ بر هشت‌هزار مورد گزارش شد و همانند قارچ در همه شهرهای آمریکا سر برآوردند.

سینما قصر

به مرور سالن‌های خاص نمایش فیلم اندکی پس از ایالات‌متحده در کشورهای اروپایی نیز تأسیس شدند. اوایل دهه ۱۹۱۰ بود که تحولی عظیم در ابعاد سینماها رخ داد، دیگر سالن‌های کوچک‌ نمایش فیلم مانند نیکلودئون‌ها در اروپا و آمریکا مورد استقبال عموم نبودند و جای خود را به سالن‌های بزرگ‌تر و راحت‌تر دادند، سالن‌هایی در تالارهای مجلل و اشرافی که ظرفیت پذیرش تعداد زیادی تماشاگر را در خود داشتند. به‌طوری‌که در عصر طلایی سینما در دهه‌های ۱۹۲۰تا۱۹۴۰ قصرهایی بالغ بر گنجایش چهارهزار نفر برای نمایش فیلم ساخته شدند. یکی‌دیگر از دلایلی که باعث شد سالن‌های نمایش فیلم تغییر کنند آن بود که نیکلودئون‌ها معمولا نمای بیرونی پرزرق و برق و زیبایی برای جذب مشتری داشتند اما در داخل سالن، دیوارهای لخت و صندلی‌های سفت منتظر مشتریان بود. پس همزمان با بزرگ‌شدن اندازه سینماها، صندلی‌های استادیومی هم وارد صنعت سینما شدند، حدود سال 1920 تا راحتی را برای مخاطبان به ارمغان آورند.

سینما و تم‌پارک

ادغام پارک‌های تفریحی و سینما سابقه‌ای طولانی دارد. شاید بتوان گفت تورهای Hale’s، قدیمی‌ترین نمونه‌ آن هستند. در اوایل قرن بیستم پارک‌های تفریحی و مکان‌های مشابه جاذبه خاصی داشتند بنابراین فضاهایی ساخته شده بودند که برای شبیه‌سازی یک سفر طراحی می‌شدند. تورهای Hale’s که بعدها به‌عنوان راه‌آهن‌های تفریحی شناخته شدند، شبیه واگن‌های قطار بودند که هرکدام 72 مسافر را در خود جای می‌دادند و یک فیلم 7-10 دقیقه‌ای که از جلوی قطار متحرک گرفته شده بود، در آن نمایش داده می‌شد. اولین حضور تورهای هیل در نمایشگاه سنت‌لوئیس در سال 1904 بود. هیل یک مهندس مکانیک بود که بیشتر دوران حرفه‌‌ای خود را به‌عنوان آتش‌نشان گذرانده بود.سپس این ایده در نیویورک و شیکاگو ظاهر شد و در سراسر ایالات متحده و کانادا گسترش یافت و تخمین زده شده حدود 500 تور هیل بین سال‌های 1906 تا 1911 در سراسر دنیا ساخته شدند.

سینما سه‌بعدی

شاید برای یافتن ردپای سینما سه‌بعدی باید به سال 1920 برویم، جایی که همزمان با ورود اولین فیلم سه‌بعدی با نام «قدرت عشق» با استفاده از سیستمی که توسط فیلمبردار روبرت اف الدر توسعه یافت، برای مخاطبان تجاری در لس‌آنجلس نمایش داده شد. تماشاچیان از طریق شیشه‌های قرمز و سبز به دو نوار فیلم، ضبط و طرح‌شده در هر رنگ، نگاه می‌کردند که وقتی روی هم قرار می‌گرفتند توهم عمق ایجاد می‌کرد. در سال 1922 نیز «The Man from M.A.R.S.» در تئاتر سلوین شهر نیویورک نمایش داده شد. لورنز هاموند و ویلیام کسیدی با استفاده از فرآیند سه‌بعدی به نام teleview، مشابه سیستم‌های سه‌بعدی فریم متناوب امروزی، با استفاده از دو پروژکتور هماهنگ با هدست‌های استریو، فیلم را نمایش دادند. اینها تلاش‌های اولیه‌ای بود که برای ساخت سینماهای سه بعدی صورت گرفت، اما نمایش این فیلم‌ها بار هزینه‌ای تجهیزاتی زیادی را برای سینماها در پی داشت.

پاپ‌کورن

پاپ‌کورن؛ به‌عنوان یک پدیده غذایی جذاب، از نیمه سال‌های 1800 محبوب شد، اولین دستگاه تجاری تولید پاپ‌کورن توسط چارلز کرتون در سال 1885 در شیکاگو اختراع و اولین نوع بسته‌بندی‌شده آن در همان سال عرضه شد. با این‌حال، سینمادارها چندان از این پدیده خوش‌شان نمی‌آمد و دوست داشتند مشتریانی موقر و تمیز قدم به سالن‌های سینما بگذارند که کف سالن‌ها را کثیف نکنند. ضمن آنکه خوردن ذرت بوداده حین تماشای فیلم، سروصدا ایجاد می‌کرد و چون آن‌ زمان فیلم‌ها فاقد صدا بودند، این خو‌شایند تماشاگران حاضر در سالن نبود. بعدها که صدا به یک عنصر اساسی در صنعت سینما تبدیل شد، همه‌چیز عوض شد. پاپ‌کورن ابتدا در واگن‌های پارک شده در خارج از سینماها فروخته می‌شدند. سرانجام صاحبان تئاتر متوجه شدند خودشان می‌توانند از سود پاپ‌کورن استفاده کنند. چارلز تی مانلی، مخترع اهل مونتانا، به اپراتورهای تئاتر این فرصت را داد تا این کار را انجام دهند. او در سال 1925، اولین دستگاه پاپ‌کورن برقی را کامل و فروش آن را به اپراتورهای سینما آغاز کرد. وقتی در سال 1927، صدا به سینما اضافه شد، سالن‌های تاریک آغوش خود را برای جمعیت علاقه‌مند بیشتری گشودند؛ تا جایی‌که تا سال 1930، میزان مخاطبان فیلم‌های سینمایی به حدود 90میلیون نفر در هفته رسید! اینجا بود که بحث اجازه ورود تنقلات به سالن‌های نمایش‌دهنده فیلم هم مطرح شد و ذرت بوداده یکی از ارزان‌ترین اسنک‌های پرطرفدار که همه می‌توانستند راحت‌تر آن را نسبت به سایر تنقلات به‌ویژه شیرینی‌جات تهیه کنند سر از سالن‌های تاریک سینما درآورد. بوی غیرقابل مقاومت پاپ‌کورن تازه به سرعت تبدیل به میان‌وعده انتخابی فیلم شد و مشارکت کامل بین پاپ‌کورن و فیلم‌ها متولد شد.

مالتی‌پلکس، مگاپلکس، سینما در مرکز خرید

مالتی‌پلکس مجموعه‌ای از سینما با چندین نمایشگر در یک مجموعه واحد است. اولین مالتی‌پلکس جهان، دوقلوهای رگال، در سال 1930 در منچستر ساخته شد. هرچند در حدود سال 1915 هم دو تئاتر مجاور در مونکتون، نیوبرانزویک، تحت‌مالکیت یکسان، تبدیل به یک ورودی واحد در خیابان اصلی شدند که پس از ورود، غرفه‌های جداگانه بلیت برای هر سالن وجود داشت و برنامه‌های متفاوتی نمایش داده می‌شد. اما به‌طور رسمی در سال 1930، در منچستر، انگلستان اولین مولتی‌پلکس جهان افتتاح و یک سال پس از آن، استودیو 1 و 2 در خیابان آکسفورد لندن ساخته شدند. تفاوت بین مولتی‌پلکس و مگاپلکس در تعداد صفحات نمایش است، برخی 14 صفحه نمایش، برخی دیگر حداقل 20 صفحه نمایش را برای شناخت یک مجموعه به‌عنوان مگاپلکس می‌شناسند. اولین مگاپلکس جهان هم در نوامبر 1988، در Kinepolis Brussels بلژیک با 25 صفحه نمایش ایجاد شد.

و اما حضور سینما در مراکز خرید به تلاش‌های نات تیلور مخترع و تهیه‌کننده کانادایی بر می‌گردد، کسی که به همراه گارت درابینسکی Cineplex را تاسیس کرد. در سال 1934، وارد تجارت شد و تئاترهای قرن بیستم (تواینکس) را تاسیس کرد. تا سال 1941، تواینکس دارای 17 سالن بود. او به‌عنوان رئیس تئاترهای قرن بیستم، شعبه انتاریو، یکی از اولین سینماهای جهان را در اتاوا، انتاریو در تئاتر الگین ساخت. دومین صفحه نمایش الگین در دسامبر 1947 در قسمتی از زمین مجاور تئاتر اصلی افتتاح شد. در ابتدا، برنامه مشابهی در هر دو سالن پخش می‌شد، اما چند سال بعد حدود سال 1957 تیلور به فکر فروش بلیت فیلم‌های مختلف در گیشه‌های مشابه افتاد و ادعا کرد اولین کسی است که این کار را انجام داده است. او همچنین یکی از اولین سالن‌های سینما را در سال 1964 در یک مرکز خرید به نام place Ville Marie ایجاد کرد.

سینماماشین

ورود تلویزیون و پس از آن شروع جنگ جهانی در سال 1939، باعث شد تا دوران طلایی هالیوود کم‌کم نزول کند، پس از تلویزیون دیگر سینماها در قصرهای مجلل به‌صرفه نبودند و سالن‌های سینما به سمت کوچک‌تر شدن پیش رفتند. داستان فیلم دیدن از داخل ماشین هم‌ عمری طولانی دارد. در سال‌های پس از ۱۹۱۰ بارها تجربه فیلم‌ دیدن از درون ماشین در نقاط گوناگون ثبت شده است، اما هیچ‌کدام به رویدادی ادامه‌دار و استاندارد تبدیل نشدند. تا اینکه فردی به نام ریچارد هالینگزهد در سال ۱۹۳۳ نخستین سینمای «درایو این» را ثبت و تاسیس کرد.

ایده ساخت درایو-این در آمریکا، برای استفاده آن دسته از تماشاگرانی شکل گرفت که نمی‌توانستند خودشان را منضبط کنند که بر صندلی تنگ سالن سینما و نزدیک به شخص دیگری بنشینند. جنگ جهانی اول در دوره‌ای رخ داد که سینما هنوز آن‌طور که باید قوام پیدا نکرده و راه خود را نیافته بود. چندین سال پس از ثبت ابتکار هالینگزهد زمان لازم بود تا سینماماشین رونق بگیرد. یکی از کلیدهای موفقیت این پدیده چند سال بعد در دهه ۴۰ به دنیا آمد. در سال ۱۹۴۰ با به بازار آمدن بلندگوهای داخل خودرو، «درایو-این سینما»ها در آمریکا قدرت گرفتند و رشدشان تا دو دهه با سرعت ادامه پیدا کرد.

دیجیتالی شدن

سیستم ویدئوی خانگی از دهه 1950 معرفی شد، در آن زمان، این دستگاه‌های گرانقیمت فقط در محیط‌های حرفه‌ای مانند استودیوهای تلویزیونی و مراکز تصویربرداری پزشکی استفاده می‌شدند. در دهه 1970، نوار ضبط ویدئویی وارد کاربری خانگی شد و صنعت فیلمبرداری خانگی را ایجاد و اقتصاد مشاغل سینمایی و تلویزیونی را تغییر داد. این صنایع ورود VHS‌ها را مخل صنعت خود می‌دانستند.

تلاش‌های مداومی برای دیجیتال شدن، مهاجرت از آنالوگ به دیجیتال صورت گرفت، هرچند این انقلاب را از سال ۱۹۸۰ می‌شناسند، اما درحقیقت تکنولوژی ضبط‌کننده نوار ویدئویی به‌طور مستقیم بخشی از پیشینه تصویر‌برداری و عکاسی محسوب می‌شود که توسعه این تکنولوژی توسط «جانی. تی.مولین» در سال 1950 آغاز شد.

اولین نمایش عمومی فیلم سینمای دیجیتال در سال 1992 بود که فقط در یک سینما به شکل محدودی پخش شد. در سال 1999 برای اولین‌بار چهار سینما مجهز به تجهیزات سینمای دیجیتال شدند و اولین فیلم دیجیتال را به نمایش گذاشتند. در سال‌های بعد و پس از ظهور اینترنت، سینمای دیجیتال درحال توسعه بود تا اینکه در سال 2002، سازمان جهانی DCI تاسیس شده و سند کامل خود را در سال 2005 ارائه کرد. به‌دنبال آن سند انجمن مالکان سینمای ملی آمریکا (NATO) برای سیستم مدیریتی سینماها ارائه شد و کلید سینماهای استاندارد دیجیتال زده شد. اولین فیلم کاملا دیجیتالی با مشخصه‏های DCI در سال 2005 ساخته شد و طبق استانداردهای آن به صورت تجاری، برای اولین بار در 20 سینمای دیجیتالی آمریکا ارائه شد. در سینمای دیجیتال، برای توزیع یا نمایش تصاویر متحرک از روش‌های جایگزین استفاده می‌شد، در روش‌های سنتی باید قرقره‌های فیلم به سینماها ارسال می‌شدند، اما در اینجا از بسترهای اینترنت، پیوندهای ماهواره‌ای اختصاصی یا هارددیسک‌ها برای انتقال فیلم استفاده می‌کردند.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰

یادداشتهای روزنامه فرهیختگانیادداشت

سهم طبقۀ متوسط از صنعت سریال‌سازی؛

«افعی تهران» از چه کسی انتقام گرفت؟

فرصتی برای تجدید ظهور «خوبی مردم ایران»؛

مفهوم ملت را زنده کردند

فیلم پرحاشیه «بیبدن» با قصه‌‌ای به‌اندازه از ایده‌ای مهم دفاع کرد؛

سینمای اجتماعی زنده است

درباره فیلم «بی‌بدن»؛

قصه‌گویی شرافتمندانه درباره قصاص

مصطفی قاسمیان، خبرنگار:

یک درامدی خوب و تماشاگرپسند

اهل ملت عشق باش؛

عشق و دیگر هیچ...

آقای کارگردان! چه داری می‌کنی با خودت؟!

آنتی ‌کانسپچوآل آرت ترک و کُرک و پَر ریخته حسن فتحی

مریم فضائلی، خبرنگار:

چشم‌هایمان گناه داشتند!

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

رویاهای شخصی‌ات را نفروش!

سریال پرطرفدار «حشاشین» چه می‌گوید؛

علیه شیعه یا علیه اخوان؟

راضیه مهرابی‌کوشکی، عضو هیات‌‌علمی پژوهشکده مطالعات فناوری:

فیلم «اوپنهایمر» به مثابه یک متن سیاستی

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ:

از شما بعید بود آقای جیرانی

ایمان‌ عظیمی، خبرنگار:

دیکته نانوشته غلط ندارد

درباره هزینه‌ای که می‌شد صرف «هفت سر اژدها» نشود؛

چرخ را از نو اختراع نکنیم

فرزاد حسنی بعد از سال‌ها، به قاب تلویزیون آمد؛

بازگشت امیدوارکننده

در نقد بهره کشی «علی ضیا» از شهرت؛

از موج ابتذال پیاده شو

محمد زعیم‌زاده، سردبیر فرهیختگان:

در عصر پساواقعیت به احمد خطر حرجی نیست اما...

سیامک خاجی، دبیر گروه ورزش:

برای خداحافظی زود بود آقای جملات قصار!

محمدرضا ولی‌زاده، فرهیختگان آنلاین:

عجایب آماری دیدم در این دشت!

محمدامین نوروزی، مستندساز:

از این طرف که منم راه کاروان باز است...

فاطمه دیندار، خبرنگار:

برای درخشش سیمرغ‌های بلورین

محمد زعیم‌زاده، سردبیر؛

کدام سینما؟کدام نقد؟

حامد عسکری، شاعر و نویسنده:

فیلم دیدن با چشم‌های تار...

چهل و دومین جشنواره فیلم فجر؛

چند نقد بر فیلم سینمایی «آپاراتچی»

«صبحانه با زرافه‌ها»؛

یک وس اندرسون ایرانی تمام‌عیار

ویژه‌نامه جشنواره فیلم فجر؛

«صبحانه با زرافه‌ها»؛ معنازدایی از جهان

«صبحانه با زرافه‌‌ها»؛

تهش هیچی نیست، پس لذت ببر!

درباره فیلم جدید سروش صحت؛

قرار صبحانه با خودمان

هومن جعفری، خبرنگار:

مردی که سازش نمی‌کرد

در روزگار بی‌مایگی حضور قاف غنیمتی است؛

برای «قاف» و عمو اکبر

تولد قاف به میزبانی اکبر نبوی با همکاری «فرهیختگان»؛

«قاف» نمی‌خواهد متکلم‌ وحده باشد

میلاد جلیل‌زاده، خبرنگار گروه فرهنگ؛

هنوزم نقش بازی می کنی آقای فرخ نژاد؟

خبرهای روزنامه فرهیختگانآخرین اخبار