شبکه امید را میتوان نماد رسانهای ارتباط با دهه هشتادیها دانست. شبکهای که پس از گذشت بیش از سه دهه از انقلاب تاسیس شد و حالا شاید مهمترین رسانه در مواجهه با نوجوانان و احتمالا صدای آنها باشد. برای بررسی نقش پژوهشها و آمار در برنامهسازی، سراغ مدیر شبکه امید رفتیم تا نظر او و شبکه تحت مدیریتش را درباره تفاوت این نسل و ضرورت شناخت این تفاوتها در برنامهسازی و تامین برنامه و پخش آنها را بدانیم.
در برنامهسازیها و پخش برنامهها چه توجهی به تفاوت دهه هشتادیها با دهه شصتیها یا هفتادی میشود؟ تفاوت را از طریق پژوهشها و بررسیها متوجه میشوید و براساس آن برنامهسازی میکنید یا شبیه قبلیها عمل میشود؟
وقتی یک مجموعه تخصصی نوجوان در صداوسیما راهاندازی میکنیم، همه جوانب را درنظر میگیریم و با همه جوانب این شبکه را راهاندازی کردیم. اقدامات پژوهشی خوبی انجام شده است. اینکه عقبه تحقیقاتی و پژوهشی قبل از راهاندازی و بعد از راهاندازی شبکه داشتیم.
از طریق دانشگاهها این تحقیقات انجام شده است؟
خیر، بحث پژوهشی دانشگاهی یک بخشی از پژوهشهای ماست، نظرسنجیها که درخصوص تولیدات رسانهای انجام میشود بخش دیگر است. بالاخره مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما یکی از معتبرترین این بخشهاست. جلسات دورهای برای ارزیابی تکتک برنامهها توسط خود دانشآموزان و نوجوانان یا گروههای متخصص در شبکه امید برگزار میشود و نظرسنجی انجام میشود. این برای بخش پژوهشی است. یک اصلی که شما بهعنوان پایه صحبت کردید این است که دهه هشتادیها با دهههای قبل خود فرق دارند. شاید این تفاوت را در یک رفتارهایی از این گروه ببینیم ولی مبانی اصلی ثابت است. مثل این است که بگویید فلان مبانی دینی برای 1400 سال پیش است و برای الان نیست. این درست نیست. مسائل اصلی و بنیادین که باید شکل بگیرد بین همه ادوار ثابت است. ممکن است بروز رفتار یا استفاده از ابزار در دهه 80 با دهه 70 تفاوتهایی داشته باشد. وقتی در بحث مسائل اجتماعی میخواهیم ورود کنیم پایه مسائل فرهنگی دارد. در مسائل فرهنگی که درباره آن صحبت میکنیم نشات گرفته از باورها و اعتقادات است. هر چه دقیقتر شویم و لایههای پایینتر را ورود کنیم میبینیم که خیلی از انسانها فارغ از آنکه در چه رده و دورهای زندگی میکنند مبانی اولیه ثابت و یکسان است و برای آن نسخههای یکسانی وجود دارد. در نوع انتشار ممکن است متفاوت باشد. در دهه 60 دوره نوجوانی را با روزنامه و مجله وکیهان بچهها میگذرانند. بچههای دهه 80 بیشتر وقت خود را در فضای مجازی و اینستاگرام و... میگذرانند، شاید متولدین دهه اول 90 ابزارهای دیگری در دوره نوجوانی داشته باشند که تا 10-7 سال آینده در اختیار آنها قرار میگیرد. این تفاوت در ابزار قابل درک است. تفاوت در سطح شناخت در سن نوجوانی قابل درک است، هر چه ابزارهای رسانهای تفاوت داشته باشد، میتواند روی نوع شناخت بچهها تاثیرگذار باشد.
یعنی تفاوت و تغییری بین این نسلها وجود ندارد؟
مبانی اولیه یکسان است. در حوزه تلویزیون و برنامهسازی چه اتفاقی برای ما میافتد؟ مفاهیم ثابت و کلی بهعنوان مفاهیم پایهای وجود دارد که باید با ادبیات نوجوان این دهه بیان شود. ادبیات فرق دارد. اینجا من با شما کاملا موافق هستم. بچههای دهه 80 و نوع گفتوگو با اینها و گفتوگویی که با دهه 70 میکردیم متفاوت است. دانشآموزان کلاس هفتم تا نهم یک سبکی دارند، دانشآموزان نهم تا دوازدهم یک سبک دیگر. ما در شبکه امید 6 سالی که بهعنوان نوجوان در نظر میگیریم دو قسمت کردیم. قبل از بلوغ و بعد از بلوغ رفتار نوجوان فرق میکند. پسر 12-10 ساله با پسر 18-17 ساله کاملا متفاوت است، هم ذائقه و هم نوع نگاه او و هم نوع کلام و برخورد با او کاملا متفاوت میشود. این تغییراتی که بیان میکنید را قائل هستیم و حتی بیشتر از آنچه مدنظر شماست.
شاید ضریب هوشی و سرعت اتفاقاتی که اطراف آنها میافتد، تسلط روی یکسری مباحث یا ابزاری که دارند متفاوت است. با توجه به این شناخت و مبانی که 80-70 درصدش ثابت است چه دسته بندیهایی در برنامهسازی شده است؟
اگر تولید سریالها در دنیا را نگاه کنید همسو و همجهت با اهداف ما نیست. سریالهای نوجوانانه 35-30 سال پیش را ببینید، مبانی اخلاقی، فرهنگی، خانوادگی آن به مراتب بیشتر از چیزی است که الان در تولید فعلی ژاپن یا آمریکا یا کشورهای اروپایی است. انتخابی که ما انجام میدهیم مبتنی با فرهنگ ماست یعنی اگر بخواهیم کاری را تامین خارجی کنیم... .
شما دخل و تصرف دارید که چه برنامهای را پخش کنید یا خیر؟
ما پیشنهاددهنده هستیم و آنها بررسی میکنند. در صورتی که آنها تهیه کنند، خریداری میکنند و در اختیار ما قرار میدهند. آمادهسازی کارهای خارجی به عهده شبکه امید است یعنی ممکن است کاری را در یک شبکه غیرایرانی ببینید، این کار را با کاری که از شبکه امید پخش شده مقایسه کنید. همین کار را ممکن است ما پخش کنیم ولی ما ویراستاری میکنیم. ممکن است برخی مفاهیم که متناسب با مفهوم بومی و مذهبی ما نیست تغییر دهیم. میتوانیم با حق رایتی که خریداری میکنیم این تغییرات را اعمال کنیم که متناسب با فرهنگ خود کار کنیم.
حتی دوبله را هم تغییر میدهید؟
بله. متن را میتوانیم تغییر دهیم. این ویراستاری متن است. کار ترجمه ویراستاری میشود. حتی کاری که غیر از شبکه امید پخش میشود، بخواهیم مجدد در شبکه امید پخش کنیم، مجددا کار را ویراستاری میکنیم. متناسب با ویژگیها و سیر تربیتی که ما داریم، آن را ویراستاری میکنیم. یک مساله مهم دیگر که در کشور وجود دارد سند تحول آموزشوپرورش است. مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی است و تاکیدات زیادی روی این شده است و ما متناسب با آن سند تحول و آن نگاه کمالگرایی که در آن تحت عنوان حیات طیبه وجود دارد، سیر تربیتی تعریف میکنیم. سیر تربیتی که در شبکه امید تعریف شده متناسب با آن آثار تهیه میشود، تولید میشود، ویرایش میشود و درنهایت به نمایش درمیآید.
توجه به وجه سرگرمی هم دارید؟
در این بخش وظیفهای که برعهده شبکه امید است، سرگرمآموزی است، نه سرگرمی! مثلا اگر شما شبکهای به نام شبکه نسیم را نگاه کنید ویژگیهای سرگرمی آن بیشتر باشد. شبکهای همچون شبکه پویا که سرگرمآموزی است، یا شبکههای دیگر که بعد سرگرمی بیشتری داشته باشند ولی چون ما سیر تربیتی را دنبال میکنیم و شبکه امید را بهعنوان مکمل سیستم آموزشی کشور و آموزشوپرورش درنظر میگیریم حتما در مواردی که پخش و تولید میکنیم این مهم برای ما مورد توجه است که حتما همراه با سرگرمی آموزش هم سوار بر کار باشد. مسابقات شبک امید را نگاه کنید، مسابقه «اسطرلاب» بهعنوان مسابقه پرمخاطب، مسابقه «راز جزیره» بهعنوان پرمخاطب، مسابقه «پیشبند»، مسابقه «فوت آخر» و همه مسابقاتی که در شبکه امید پخش میشود یا از جنس آموزشهای علمی و مدرسهای است یا از جنس مهارتی و سرگرمآموزی مثل فوت آخر است. این همان سیری است که ما در شبکه امید دنبال میکنیم. برنامههای سرگرمی صرف برای خوشگذرانی و پای تلویزیون نشستن را سعی کردیم به شبکههای دیگر واگذار کنیم و خود به آنها ورود مستقیم نداشته باشیم. البته در تامین برنامههای خارجی این مدنظر بوده که هم سرگرمی و هم بعد آموزشی داشته باشد. اگر «بچههای مدرسه والت» یا «مجموعه سارا استندلی» یا «امیلی» را ببینید، با اینکه متن اصلی کار قوی بود و در آن مبانی و مفاهیم اصلی داشته است، ما اینها را ویرایش میکنیم و به نحوی به سیر تربیتی که در شبکه وجود دارد نزدیکتر کردیم. زمانی که بچهها برای تماشای سریالها بهعنوان سرگرمی صرف نگاه میکنند در لایههای انتقال پیام مفاهیم اخلاقی را میبینیم که میتوانیم به بچهها منتقل کنیم.