نیروهای طالبان از روز یکشنبه با کمک پاکستان تهاجم سنگینی را علیه منطقه پنجشیر آغاز کرده‌اند
طالبان چه بخواهد و چه نه، جامعه افغانستان از لحاظ قومی به‌شدت متکثر است. این کثرت تنها شامل اقوام عمده نمی‌شود بلکه میان شاخه‌ها و قبایل یک قومیت کلی نیز جریان دارد. در ورای مساله قومیت موضوعات فکری و اندیشه‌ای نیز وجود دارند که آنها نیز به تکثر جامعه افغانستان افزوده‌اند. طالبان شاید با تصرف پنجشیر بتواند خود را قدرتی قاطع نشان دهد اما همه مخالفان آشکار را به افراد مقاوم پنهان تبدیل خواهد ساخت.
  • ۱۴۰۰-۰۶-۱۶ - ۰۰:۴۰
  • 30
نیروهای طالبان از روز یکشنبه با کمک پاکستان تهاجم سنگینی را علیه منطقه پنجشیر آغاز کرده‌اند
دست کارگردان بیرون زد
دست کارگردان بیرون زد
سید مهدی طالبیپژوهشگر حوزه بین‌الملل

سیدمهدی طالبی، روزنامه‌نگار: دره پنجشیر از روز یکشنبه زیر آتش حملات پهپادی پاکستان قرار گرفته و همزمان هلی‌کوپترهای این کشور نیز دست به انتقال گسترده کماندوهای ارتش این کشور و همچنین نیروهای طالبان به داخل این منطقه زده‌اند. پس از این تهاجم، اخبار منتشرشده حاکی از ضرباتی بزرگ به نیروهای مدافع پنجشیر است؛ این منطقه گرچه به‌طور کامل سقوط نکرده اما طالبان مدعی است که مساله پنجشیر دیگر تمام شده است. این گروه پیش‌تر نیز چندبار از تصرف پنجشیر خبر داده بود که همگی غیرواقعی بودند. در این راستا ذبیح‌الله مجاهد، سخنگوی طالبان در بیانیه‌ای که بامداد روز گذشته (دوشنبه ۱۵شهریور/ 6سپتامبر) منتشر شد، اعلام کرد: «با این پیروزی (تصرف ولایت پنجشیر) کشور ما از این پس به‌صورت کامل از منجلاب جنگ خارج شده است و مردم دیگر در آزادی، صلح و رفاه زندگی خواهند کرد.» سخنگوی طالبان مدعی شد: «شورشیان کشته شدند یا فرار کردند و مردم محترم پنجشیر از دست گروگان‌گیران نجات یافتند.» ذبیح‌الله مجاهد همچنین به‌خاطر اختلال در خدمات مخابراتی و مسیر جاده‌های منتهی به‌سمت پنجشیر ابراز تاسف کرد و گفت این اقدامات پس از موفقیت روز دوشنبه برطرف می‌شوند. علی‌رغم اظهارت مقامات طالبان درباره تسلط بر این منطقه اما نیروهای مدافع پنجشیر تصرف کامل این دره مهم را تکذیب می‌کنند. رهبری این نیروها که خود را «جبهه مقاومت ملی» می‌نامند، برعهده «احمد مسعود» فرزند «احمد شاه‌مسعود» است. احمد شاه‌مسعود یکی از فرماندهان برجسته گروه‌های موسوم به جهادی بود که سابقه مبارزه با شوروی و طالبان را در افغانستان داشت و در سال 2001 تنها دو روز پیش از واقعه یازدهم سپتامبر توسط گروه القاعده که با طالبان هم‌پیمان بود کشته شد.

احمد مسعود، فرمانده مدافعان پنجشیر روز یکشنبه اعلام کرده بود براساس درخواست شورای علمای دینی افغانستان، آماده انجام گفت‌وگو برای صلح با طالبان است. با این حال دخالت نظامی پاکستان در افغانستان اوضاع را از سمت مذاکره ملی و تفاهم به سمت جنگ داخلی کشاند. در این روز در جریان حملات مشترک پاکستان و طالبان به ولایت پنجشیر، دو تن از اصلی‌ترین شخصیت‌های نیروهای مدافع این منطقه کشته شدند. فهیم دشتی، سخنگوی مدافعان پنجشیر یکی از این کشته‌شدگان بود. وی خواهرزاده «عبدالله‌عبدالله» رئیس شورای مصالحه ملی افغانستان است. ژنرال عبدالودود ذره، پسرعمه احمد شاه‌مسعود نیز که زمانی دستیار وی به‌شمار می‌رفت، دومین کشته حملات سنگین روز یکشنبه بود.

احمد مسعود یک روز پس از این واقعه در حساب کاربری خود در توئیتر نوشت: «طالبان با ما نمی‌جنگند بلکه ارتش پاکستان و سازمان اطلاعات این کشور آنها را رهبری می‌کنند. طالبان آنقدر قوی نیست که با ما درگیر شود اما ارتش پاکستان با آنها همکاری می‌کند.»

احمد مسعود البته تنها فردی نیست که دخالت نظامی پاکستان را در افغانستان تایید کرده است. روز گذشته سعید خطیب‌زاده سخنگوی وزارت‌خارجه ایران نیز در موضع‌گیری‌ای قاطع ضمن محکومیت شدید حمله به پنجشیر از بررسی دخالت نظامی پاکستان در افغانستان توسط تهران خبر داد. برخی تصاویر منتشرشده در فضای مجازی نیز یک هلی‌‌کوپتر ترابری میل-8 پاکستان را نشان می‌دهند که به‌دلیل آسیب دیدن در منطقه پنجشیر مجبور به فرود شده است.

نکته مهم در این میان اما سفر یک شخصیت جنجالی پاکستانی به افغانستان طی روزهای اخیر است. تنها یک‌روز پیش از یورش عظیم نظامی طالبان با مشارکت پاکستان به پنجشیر، ژنرال فیض حمید، رئیس‌کل سازمان اطلاعات ارتش پاکستان روز شنبه ۴سپتامبر به دعوت طالبان وارد کابل شده بود. گفته می‌شود دلیل سفر وی به افغانستان میانجی‌گری بین دو جناح اصلی طالبان است. بر اساس گفته منابع آگاه میان جناح شبکه حقانی و جناح ملاعبدالغنی برای تشکیل حکومت جدید اختلافات شدیدی وجود دارد زیرا شبکه حقانی خواهان امتیازات بیشتری در حکومت است. شبکه حقانی گروهی مخوف از طالبان است که در طراحی حملات انتحاری جنایتکارانه شهرت دارد. این گروه به نسبت دیگر جناح‌های طالبان ارتباط بیشتری با سازمان اطلاعات ارتش پاکستان دارد و اغلب مورد حمایت این سازمان بوده است. درمقابل اما جناح‌های دیگر طالبان در مواردی تحت فشار اسلام‌آباد بوده‌اند، ازجمله شخص ملابرادر که از سال 2010 تا سال 2018 در زندان‌های پاکستان محبوس بود. در این میان اما عملیات نظامی سنگین و مشترک میان پاکستان و طالبان علیه پنجشیر آن هم یک‌روز پس از سفر ژنرال فیض حمید به کابل نشان داد این سفر اهدافی بیشتر از حل اختلافات میان اعضای طالبان داشته است.

  سیاست ایران در قبال طالبان

سیاست جمهوری اسلامی ایران در برابر طالبان دارای دو شاخص اصلی است. تهران طالبان را به‌عنوان «یک گروه افغانستانی» و «گروهی درکنار دیگر گروه‌های افغانستانی» به رسمیت شناخته است. در جریان تسلط طالبان بر افغانستان تا پیش از حمله سنگین به دره پنجشیر این دو شاخص نه به‌طور کامل اما به شکلی نسبی رعایت شدند. طالبان گرچه با زدوبند با آمریکا و دیگر بازیگران خارجی و داخلی موفق شد بر افغانستان مسلط شود اما در صحنه میدانی این خود طالبان بود که حضور داشت و دست به پیشروی می‌زد. در سوی دیگر تصرفات طالبان شامل حملات نظامی سنگین نمی‌شد زیرا بسیاری از شهرها و استان‌ها در کمتر از یک روز به تصرف این گروه درمی‌آمدند؛ موضوعی که نشان می‌داد میزان تلفات نظامی و مدنی در چنین پیشروی‌هایی چندان زیاد نیست.

در حمله به پنجشیر اما طالبان به شکل آشکاری از هردو شاخص اعلام‌شده عبور کرد. در پنجشیر ده‌ها هزار نظامی آماده، با‌انگیزه، باتجربه و مجهز حضور داشتند و از سوی دیگر ساختار فرماندهی آن متناسب بوده و جغرافیای منطقه نیز عملیات نظامی سنگین را در آن مشکل می‌ساخت؛ چه اینکه شوروی‌ها و طالبان هردو از نفوذ به این منطقه در دهه‌های پیشین بازمانده بودند. این ویژگی‌ها نشان می‌دهد عملیات نظامی علیه پنجشیر نمی‌توانست به موفقیت برسد مگر در یک صورت و آن‌ هم دخالت بازیگران خارجی مجهز به تسلیحات پیشرفته و نیروهای سازماندهی‌شده.

ارتش پاکستان در حمله به پنجشیر دست به اقدامات چندگانه‌ای زد. پهپادهای پاکستانی ابتدا اقدام به شناسایی کامل مواضع مدافعان پنجشیر کرد و سپس برمبنای این اطلاعات عملیاتی گسترده و هماهنگ علیه این منطقه صورت گرفت. پهپادهای تهاجمی پاکستانی با استفاده از این اطلاعات مواضع مدافعان پنجشیر را با موشک‌های دقیق موردهدف قرار داده و از سوی دیگر بالگردهای پاکستانی نیز دست به نقل و انتقال گسترده نیروهای طالبان زده‌اند؛ آن هم در زمانی که مواضع مدافعان پنجشیری براساس اطلاعات جمع‌آوری شده توسط پهپادهای شناسایی پاکستان زیرآتش پهپادهای تهاجمی این کشور و توپخانه طالبان قرار داشتند. همزمان در این عملیات نیروهای کماندویی و ویژه وابسته به پاکستان نیز شرکت جسته‌اند. اقدامات گسترده اسلام‌آباد در قلب افغانستان که فاصله زیادی از مرزهای پاکستان دارد، نشان داد طالبان تا حدی سیاست خود برای آنکه «یک گروه افغانستانی» باشد را کنار گذاشته است.

در طرف دیگر حتی اگر این حمله وسیع به تنهایی توسط طالبان انجام می‌شد باز ناقض یکی از اصلی‌ترین شاخص‌ها در شناسایی رسمی طالبان توسط طرف‌های بین‌المللی بود. درحالی‌که طالبان در تصرفات اخیر خود چندان از سیاست رعب و وحشت و یورش عظیم استفاده نکرده بود اما در برابر پنجشیر که کار اندکی سخت شد بی‌تابی شدیدی از خود نشان داده و خواسته یا ناخواسته چهره‌ای دیگر را به نمایش گذاشت. مساله آن است که وضعیت در پنجشیر چندان برای طالبان بحرانی نبود و خواسته مخالفان تجمع کرده در این منطقه نیز موضوعی مشروع و قابل‌حل بود. اما سیاست طالبان در برابر این مخالفت محاصره منطقه و ممانعت از انتقال مواد غذایی به داخل دره برای غیرنظامیان ساکن در آن بود. محاصره غذایی مردم و سپس یورش سنگین به منطقه‌ای محاصره‌شده معنایی جز وحشت‌آفرینی نداشت. اساسا به دلیل محاصره نظامی پنجشیر و تعداد کم نظامیان مستقر در آن، این منطقه قادر به ایجاد مشکلی قریب‌الوقوع علیه طالبان نبود و امکان ادامه مذاکرات میان طرفین برای هفته‌ها یا حتی ماه‌های آتی نیز وجود داشت. تصمیم به محاصره غذایی مردم و سپس حمله نظامی سنگین در چنین شرایطی چهره‌ای بد از طالبان به نمایش گذاشت. نمایش مشت آهنین در پنجشیر شاید اتفاقی مثبت برای طالبان در کوتاه‌مدت باشد اما در بلندمدت تبعاتی منفی را دامنگیر این گروه خواهد ساخت. طالبان در این حمله نشان داد نمی‌خواهد تا «گروهی در کنار دیگر گروه‌های افغانستانی» باشد بلکه قصد دارد به شکلی مطلق تمامی مناصب یا حتی افکار را تصاحب کند. طالبان گرچه در ابتدای پیشروی‌های گسترده‌اش در افغانستان دست به کشتار مخالفان در مناطق تصرف‌شده نزد و حتی به نوعی تلاش کرد تا آنها را طرف مشورت خود نشان دهد اما با تهاجم سنگین به پنجشیر به نوعی پیامی به همگان داد که حواس‌شان باید خیلی جمع باشد و اساسا از اثرگذاری خارج هستند.

  آینده وضعیت داخلی چه می‌شود؟

طالبان با عملیات پنجشیر و نقض رویه پیشین خود اساسا دست میانجیگران داخلی و بین‌المللی را برای تسهیل امور داخلی افغانستان بست. دیگر میانجیگران اعتمادی به گفته‌های طالبان نخواهند داشت و اگر هم بخواهند میان طالبان و برخی مخالفان میانجیگیری کنند، مخالفان با یادآوری مساله‌ای مانند پنجشیر اساسا میانجیگری را رد خواهند کرد.

طالبان چه بخواهد و چه نه، جامعه افغانستان از لحاظ قومی به‌شدت متکثر است. این کثرت تنها شامل اقوام عمده نمی‌شود بلکه میان شاخه‌ها و قبایل یک قومیت کلی نیز جریان دارد. در ورای مساله قومیت موضوعات فکری و اندیشه‌ای نیز وجود دارند که آنها نیز به تکثر جامعه افغانستان افزوده‌اند. از اساس شاید مشکل اساسی طالبان برای آینده بیش از آنکه قومی باشد از قشرهای جدید و جوان این کشور ناشی بشود؛ جوانانی که خواست‌هایی مطابق با روز دارند و از قید و بندهای قومی و محافظه‌کارانه تبعیت نمی‌کنند. طالبان شاید با تصرف پنجشیر بتواند خود را قدرتی قاطع نشان دهد اما همه مخالفان آشکار را به افراد مقاوم پنهان تبدیل خواهد ساخت. اساسا آنچه طالبان در دهه‌های اخیر علیه دولت افغانستان در پیش گرفته بود و با ترور، مخالفان خود را تضعیف می‌کرد در آینده امکان دارد توسط مخالفان طالبان علیه این گروه اجرا شود. طالبان اگرچه با جنگ نامتقارن موفق به شکست هیمنه و ساختار دولت مرکزی شد اما باید مراقب باشد زمانی که خود بر مسند حکومت نشسته است چنین جنگ نامتقارنی می‌تواند تبدیل به بلای جانش شود. شکل‌گیری منازعه به این شکل مطلوب مردم افغانستان نیست اما مردم این کشور در سال 2021 نسبت به سال‌های دهه 1990‌ انگیزه بیشتری برای مقابله با طالبان دارند. در آن دوره مردم خسته از درگیری با شوروی و جنگ داخلی میان مجاهدان، چندان با طالبان وارد مبارزه‌ای سنگین نشدند اما امروز گرچه افغانستان مشغول جنگ و گرفتار بی‌ثباتی بوده است اما سطح این منازعات هیچ‌گاه به میزان دهه‌های 1980 و 1990 نیست تا جامعه از نفس افتاده باشد. در اینجا می‌تواند فهمید که مقاومت‌های مردمی انرژی بیشتری برای شکل‌گیری علیه طالبان دارند. از سوی دیگر چنین مقاومت‌هایی نیازمند شبکه‌های رهبری با سابقه نیستند بلکه روند شکل‌گیری آنان بسیار ساده است. طالبان به جامعه و به‌خصوص جوانان فشار می‌آورده و آنها را دچار بن‌بست ذهنی می‌کند، هنگامی که این قشر چندمیلیونی به بن‌بست ذهنی رسید و از پیدا کردن مسیر خروج ناتوان شد به سراغ افرادی از طالبان می‌رود که آنها را می‌شناسد. دست زدن به انواع ترور‌ها علیه روسای ادارات و نهادهای امارت اسلامی که به صورت یک پویش بدون رهبری‌ای خاص انجام می‌شوند عملا طالبان را با فرسایش گسترده مواجه کرده و از اعتبار آن در میان طرف‌های داخلی و بین‌المللی خواهد کاست. اقدامات اینچنینی که بدون رهبری و شبکه‌سازی صورت می‌گیرند به‌سختی قابل‌شناسایی و مهار هستند. راه ایجاد بازدارندگی علیه آن نیز بسیار دشوار است. اساسا وقتی یک جوان به فکر می‌افتد که دست به اسلحه بگیرد یا تروری انجام دهد تصمیمش را با همه تبعات گرفته است. دستگیری یا قتل جنایت‌آمیز این افراد نیز بازدارندگی‌ای در برابر اقدامات آتی ایجاد نخواهد کرد. این روند تنها یکی از روندهای ساده و نامحتمل برای آینده‌ای است که طالبان پس از پنجشیر در مسیر آن گام نهاده است. دست فرمان یورش نظامی گسترده به یک منطقه داخلی کشور تحت اداره، آن هم درحالی‌که لزوم و فوریتی نداشته است نشان می‌دهد بار دیگر به جای فکر منطق زور در راس نشسته است. با چنین منطقی به‌دشواری بتوان در زمان کنونی حکومت کرد.

  تبعات منطقه‌ای حمله به پنجشیر

حمله علیه پنجشیر عملا تکلیف تاجیک‌ها را با طالبان مشخص می‌کند؛ قومیتی که یک‌سوم جمعیت افغانستان را تشکیل می‌دهد و براساس آمارها شامل 11 تا 13 میلیون نفر جمعیت در این کشور 38 میلیون نفری است. به جز تاجیک‌های داخل افغانستان از سوی دیگر تکلیف کشور تاجیکستان به‌عنوان یکی از همسایگان مهم افغانستان نیز با طالبان به شکل واضح تری مشخص می‌شود. امام‌علی رحمان رئیس‌جمهوری مادام‌العمر تاجیکستان، روز پنجشنبه 11 شهریور (دوم سپتامبر) با امضای فرمانی به احمدشاه مسعود و برهان‌الدین ربانی، دو رهبر سابق مجاهدان افغانستان که تاجیک‌تبار هستند مدال امیراسماعیل سامانی را اهدا کرده بود تا جدیت خود را برای حمایت از تاجیک‌های این کشور نشان دهد. او در هفته‌های اخیر نیز بر حفظ موقعیت تاجیک‌ها در افغانستان تاکیده کرده بود. چنین وضعیتی احتمالا می‌تواند نگاه دیگر کشورهایی که دارای اشتراکات قومی و زبانی با مردم افغانستان هستند را نیز نسبت به طالبان تند‌تر سازد. ازبکستان و ترکمنستان که دارای مرز مشترک با افغانستان هستند به دلیل حضور دو تا سه میلیون ازبک‌تبار و همچنین دو تا سه میلیون ترکمن در افغانستان احتمالا همانند تاجیکستان رویه دیگری را در برابر حکومت طالبان در پیش خواهند گرفت. ایران نیز که شعارش حفاظت از تمام مردم و گروه‌های افغانی است با مشاهده شدت عمل طالبان راهی جز افزایش احتیاط در برابر امارات اسلامی چاره دیگری نخواهد داشت.

در همین رابطه مطالب زیر را بخوانید:

«اسلام‌آباد» چگونه پنجشیر را بمباران می‌کند؟/پهپادهای پاکستان عامل خانه‌خرابی افغانستان (لینک)

 

پاکستان به دنبال ایجاد موقعیت محوری برای خود در بازار حمل‌ونقل کالا است/پاکستان در رویای گذرگاه شدن (لینک)

 

پنجشیر کجاست؟ (لینک)

مطالب پیشنهادی
نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰