تعریف کردن جایگاه جنبش دانشجویی در تحولات متنوع سیاسی و اجتماعی، بستگی به این دارد که ما جنبش دانشجویی را چگونه می‌بینیم و آن را به‌عنوان تشکیلات وابسته به قدرت می‌دانیم یا نه، برای آن استقلال قائلیم و معتقدیم که خودبه‌خود می‌تواند تحول‌آفرین باشد و مسیر کلوپ‌های قدرت را تعیین کند؟ در این صورت که نگاه ما به جنبش دانشجویی مستقلانه است، باید از دیدگاه ماله‌کش و توجیه‌کننده عبور کنیم.
  • ۱۴۰۰-۰۶-۱۶ - ۰۱:۱۰
  • 00
دولت جدید فصل امتحان و آزادگی جنبش دانشجویی انقلابی است
دولت جدید فصل امتحان و آزادگی جنبش دانشجویی انقلابی است

سارا عاقلی، دبیر سیاسی اسبق دفتر اتحادیه تحکیم وحدت: کرونا اگرچه ارتباط بین افراد و دانشجویان و تشکل‌ها را کم کرد، اما غیرممکن نکر‌د. به همین دلیل باید به‌دنبال روش‌های جدیدی متناسب با بسترهای ارتباطی که در دوره کرونا تعریف شده و مهم‌ترین آن فضای مجازی است، برویم. پیشنهادی وجود دارد و مهم‌ترین آن به فضای تشکل‌ها برمی‌گردد و درباره ورودی‌های جدید است که وقتی وارد دانشگاه می‌شوند از فضایی متفاوت به دانشگاه ورود پیدا می‌کنند و نیاز به پشتیبانی در فضاهای مختلف دارند و تشکل‌ها بنابر ظرفیت‌شان که در دانشکده یا دانشگاه فعالیت دارند، می‌توانند هسته‌ای را برای پشتیبانی، کمک و آموزش برای دانشجویان جدیدالورود که به آن نیاز دارند، تشکیل دهند تا به آنها کمک کند و این کمک در وهله اول نباید به‌عنوان جذب باشد، بلکه تحت‌عنوان کمک و با نیت کمک باید انجام شود. اما درضمن این کمک و ارتباط دوستانه و صمیمی چه در موضوعات استفاده از فضای آموزشی آنلاین و معرفی کتاب و اساتید و مدل فضای آموزشی دانشگاه، در دبیرستان می‌توان رابطه ادامه‌دار را با این دانشجویان شکل داد تا هسته‌های پشتیبان تشکیلات، نیروهای مدنظر خود را پیدا کنند. از سوی دیگر معمولا در کلاس‌های مجازی، استادان دستیارهایی دارند که تشکل‌ها می‌توانند درقالب نیروی کمکی به استاد، وارد فضای آموزشی شوند و به دانشجویان، کلاس و استاد کمک کنند که این ایده در دوران حضوری هم انجام می‌شد اما با شکل دیگری، خصوصا در هنگام ثبت‌نام حضوری و از این طریق می‌توانند با هسته دانشجویان بیشتری ارتباط بگیرند.  یک نکته درباره فضای سیاسی کشور بعد از انتخابات ۱۴۰۰ وجود دارد که باید بگویم، تعریف کردن جایگاه جنبش دانشجویی در تحولات متنوع سیاسی و اجتماعی، بستگی به این دارد که ما جنبش دانشجویی را چگونه می‌بینیم و آن را به‌عنوان تشکیلات وابسته به قدرت می‌دانیم یا نه، برای آن استقلال قائلیم و معتقدیم که خودبه‌خود می‌تواند تحول‌آفرین باشد و مسیر کلوپ‌های قدرت را تعیین کند؟ در این صورت که نگاه ما به جنبش دانشجویی مستقلانه است، باید از دیدگاه ماله‌کش و توجیه‌کننده عبور کنیم. کسی که می‌خواهد رئیس‌جمهور شود، در هر دوره‌ای نسبت ایده‌آل ما با او و آن چیزی که در واقعیت وجود دارد، فاصله دارد. در برخی دولت‌ها مثل روحانی این فاصله ممکن است زیاد باشد و در دولت دیگری با تلاش‌های رئیس‌جمهور و دولت ممکن است این فاصله کم باشد، ولی این فاصله هرگز از بین نمی‌رود. وظیفه جنبش دانشجویی این است که فاصله این حالت ایده‌آل و مطلوب را با او و آن چیزی که در واقعیت وجود دارد کم کند. در برخی دولت‌ها مثل دولت روحانی این فاصله ممکن است زیاد باشد و در دولت دیگری با تلاش‌های رئیس‌جمهور و دولت ممکن است این فاصله کم باشد، ولی این فاصله هرگز از بین نمی‌رود. وظیفه جنبش دانشجویی این است که پرچم این حالت ایده‌آل و مطلوب را بالا نگه‌دارد و کاری کند که آرمان در جامعه تنزل پیدا نکند و به چند عمل مثبت کوچک از رئیس‌جمهور کفایت نکنیم.  کرونا یک توفیق اجباری بود که ما در آن نقش رسانه را جدی بگیریم؛ چراکه پیش از آن در دوران پیش از کرونا ما همیشه دنبال این بودیم که در تشکیلات یک ‌پیوست رسانه‌ای ایجاد کنیم. این پیوست رسانه‌ای در دوران کرونا ضریب چندان گرفت تا جایی که به‌عنوان یک اصل مطرح شد و ما بدون فضای رسانه‌ای و ارائه محتوای درست و متناسب با نیاز مخاطب نمی‌توانیم با دانشجویان ارتباط بگیریم. درواقع کرونا اهمیت فضای رسانه‌ای را به ما یادآوری کرد.  مساله بعدی این است که در دوران کرونا فعالیت‌های حقیقی کاهش پیدا می‌کند و جمعه‌های دانشجویی بیشتر به بستر فضای مجازی منتقل می‌شود. همین موضوع باعث می‌شود که ما از این مساله استفاده کنیم و با درنظر گرفتن بخش‌های جذاب برای مخاطب او را با خودمان همراه کنیم و باید تیپی از برنامه‌‌ رسانه‌ای را درنظر بگیریم که آیتم‌های مختلف داشته باشد و مخاطب را با ما همراه کند. به‌عبارت بهتر ما جنبش دانشجویی را بیشتر از اینکه یک نهاد وابسته به قدرت بدانیم مثل سایر نهادهای مدنی، حدفاصل مردم و قدرت می‌دانیم. به‌عنوان موادی که حدفاصل و مدافع مردم دربرابر حاکمیت است و کار ویژه آن این است که مطالبات مردمی را کانال‌کشی کند و به طریق صحیح به‌دست حاکمیت برساند. به همین دلیل جنبش دانشجویی نمی‌تواند توجیه‌کننده نهادهای حاکمیتی از جمله دولت باشد. درواقع می‌تواند از کارهای خوبی که انجام می‌شود تجلیل کند، اما تنزل دادن جنبش دانشجویی به‌عنوان یک نهاد تجلیلگر که صرفا از اقدامات دولت تشکر کند، اجحاف است.  جنبش دانشجویی ایده‌آل‌ها و مطالبات و آرمان‌های خود را بالا نگه می‌دارد. هم برای جامعه و هم حاکمیت و آن مطالبات را ساماندهی‌شده و با ایجاد جهت‌دهی افکار عمومی و با ایجاد  ساختن موج مطالبه عمومی به‌دست حاکمیت می‌رساند، به‌گونه‌ای که حاکمیت خود را در این تنگنا حس کند که باید این حالت ایده‌آل و مطلوب را پیاده کند و تلاش خود را در این جهت انجام دهد. برای مثال درباره دولت مردمی ما می‌گوییم که دولت مردمی ایده‌آل حکومت جمهوری اسلامی برای پیاده کردن مردم‌سالاری دینی است. پیاده کردن یک دولت مردمی یک‌سری مولفه دارد که می‌تواند توسط جنبش دانشجویی به بحث و نظر گذاشته شود و درواقع صورت‌بندی شده و با ایجاد مطالبه عمومی به دولت عرضه شود.  با توجه به اینکه در دوران کرونا یک‌سری از فعالیت‌های اجرایی از دوش تشکل‌ها برداشته شده و فرصت برای انجام کارهای فکری مطالعاتی و عمیق بیشتر است، زمان مناسبی است که به این تیپ کارها پرداخته شود. ضمن اینکه شروع دولت جدید با انتخابات ۱۴۰۰ به‌معنی آسودگی‌خاطر جنبش دانشجویی مسلمان نیست، اتفاقا به‌معنای شروع دوره‌ای جدید از مطالبه‌گری برای جنبش دانشجویی است. اگر این جنبش اشتباهات سال‌های پیش خود را در دوران احمدی‌نژاد تکرار کند و یا اشتباه تشکل‌های اصلاح‌طلب در دوران روحانی را ادامه دهد، خودش را با دستان خودش نابود می‌کند. اما اگر به جایگاه خود تحت‌عنوان مطالبه‌گری اصالت بدهد، باعث می‌شود فصل نوینی را با موفقیت به نمایش بگذارد. دولت جدید فصل امتحان و آزادگی جنبش دانشجویی انقلابی است.

نظرات کاربران
تعداد نظرات کاربران : ۰