ندا اظهری، مترجم: چندسالی است از درگیریهای آمریکا و چین و اخراج بسیاری از چینیها از این کشور به اتهام جاسوسی میگذرد. سیاستهای دونالد ترامپ، رئیسجمهور سابق آمریکا به تشدید تنشها بین روابط چین و آمریکا دامن زد تا جایی که شمار جذب دانشجویان چینی ورودی به دانشگاههای این کشور هم کاهش یافته است. همهگیری کرونا که با منشأ چین در دنیا شیوع پیدا کرد، تلاش بسیاری از کشورها برای دسترسی به منابع چینی و دانش دانشمندان این کشور برای پیدا کردن دستورالعملی جهت مقابله با این ویروس بود. تا مدتها همکاری چینیها با اروپاییها رونق گرفت اما در آنجا هم انگشت اتهام بهسمت محققان و دانشجویان چینی گرفته شد و تنشها بالا گرفت و تحریمهایی علیه چینیها وضع شد. همین اوضاع باعث شد چینیها هم محدودیتهایی را متوجه اروپاییها کنند. این وضع به همین شکل ادامه داشت تا اینکه فشارها از همه سو برای برقراری دوباره روابط چین و آمریکا اعمال شد و کارشناسان با بررسی موقعیت چین در دنیا به این نتیجه رسیدند که این روابط باید به هر شکلی که شده دوباره برقرار شوند تا دنیا بتواند از علم و دانش محققان چینی استفاده کند. درحالحاضر تصوری که از چین در دنیا وجود دارد، تصویری کاملا متفاوت از چندسال گذشته است، بهطوریکه همه کشورهای دنیا نگاه دیگری به این کشور دارند و بهنوعی یکی از قطبهای اصلی نوآوری در دنیا بهشمار میرود.
چین، از گذشته تا امروز
به گزارش News World University زمان آن فرارسیده که نظر متضاد و مثبتی درمورد وضعیت کنونی در زمینه همکاریهای علمی و فناوری میان آمریکا و چین و همکاریها و تبادلات علمی و فناوری و آکادمیک وجود داشته باشد. این همکاریها و مولفههای تبادلات آموزشی و علمی روابط این دو کشور برای اولینبار در دوره 1979- 1978 بهپایان رسید؛ چراکه چین بهتازگی روابط خود را با دنیای خارج آغاز کرده و تعداد تبادلات اولیه و دانشجویان چینی که به آمریکا میآمدند، محدود بود. بیشتر دانشجویان این کشور را فارغالتحصیلان تشکیل میدادند و بودجه آنها از سوی دولت چین تامین میشد. علاوه بر اینکه نگرانیهایی نسبت به سلاحهای هستهای چینیها وجود داشت، نگرانیهایی هم پیرامون تهدیدهای اقتصادی و فنی یا رقابت با چینیها مطرح بود. با توجه به وضعیت غالب اقتصاد چین در آن زمان و سطح فناوری موجود در صنعت چین، این کشور بهعنوان قدرت بعدی برای برآوردن بسیاری از نیازهای مردم دنیا محسوب میشد، حتی درحالیکه رهبران چین بهطور آشکار و صریح درمورد برطرف کردن شکاف فناوری با غربیها بحث و گفتوگو میکردند و سرانجام به نتیجه رسیدند، چشمانداز یک چالش جدی از سوی چین حداقل بعید بهنظر میرسید.
روابط اولیه مشارکتی در حوزه علم و فناوری عمدتا براساس توافقنامه و قراردادهای فرعی میان پکن و واشنگتن بود اما امروزه این وضعیت بهطور چشمگیری تغییر کرده، بهطوریکه مبادلات غیردولتی و ابتکارهای مشارکتی بسیار فراتر از پروژههای تحت رهبری دولت است. هر دانشگاه برجسته آمریکایی دارای چند قرارداد همکاری با سازمانهای همتای خود در چین است. بیش از 370 هزار دانشجوی چینی در آمریکا حضور دارند که بیشتر آنها بهشخصه هزینههای دوره کارشناسی را تامین کردهاند و بهعبارتی هزاران مبادله علمی بین دانشگاههای آمریکا و دانشجویان چینی درحال انجام است.
دانشگاه تسینگوآ نخستین دانشگاه چینی بود که با همکاری دانشگاه واشنگتن و مایکروسافت یک پردیس سرمایهگذاری مشترک در سیاتل تاسیس کرد. چند دانشگاه سرمایهگذاری مشترک وابسته به ایالاتمتحده در چین وجود دارد که از آن جمله میتوان به دانشگاه دوک کانشان و نیویورک شانگهای اشاره کرد. درکنار سرمایهگذاریهای قابلتوجه خارجی، بسیاری از شرکتهای چندملیتی برجسته آمریکایی بهعنوان بخشی از استراتژی تجاری جهانی خود، مراکز تحقیقاتی فعال در چین ایجاد کردهاند. درمجموع تصور این دامنه و مقیاس و نیز میزان وابستگی متقابل بهدستآمده دشوار است.
تصویری پیچیده از نقش چینیها
این تحولات درحالتوسعه با طیف وسیعی از تغییرات مهم دیگر همراه بوده که بهمعنای واقعی کلمه، شرایط بازی بین دو کشور را تغییر داده است. سطح جدیدی از این پیچیدگیها ظاهرشده، بهطوریکه پروژههای مشارکتی و مبادلاتی که درگذشته نگرانیهای عمدهای در آمریکا پیرامون امنیت ملی، دستیابی غیرقانونی به فناوری، سرقت مالکیت معنوی، سرقت سایبری، یکپارچگی شرکت تحقیقاتی آمریکا و چند مورد دیگر ایجاد کرده است. مشکلاتی که بر روابط دوجانبه این دو حوزه سایه انداختهاند؛ دو حوزهای که زمانی جزء پربازدهترین و موفقترین حوزههای ایجاد روابط و درک بالا بودهاند.
آخرین مورد از افزایش نگرانیهای آمریکا از رابطه با چین، قانون نوآوری و رقابت آمریکاست که تابستان امسال توسط سنای این کشور تصویب شد. درحالیکه این قانون بهخودیخود شامل بسیاری از عناصر مثبت برای کمک به پیشبرد عملکرد نوآوری آمریکاست، مقررات متعددی نیز دارد که خاص چین و علیه آنهاست که نشاندهنده ترس روزافزون آمریکا از تهدید از سوی چینیهاست. کارشناسان با بیان برخی از مخربترین تغییرات ایجادشده، دلیل اصلی از لزوم برقراری دوباره روابط دوجانبه علم و فناوری و آموزش بین این دو کشور را بیان میکنند، بهعبارتدیگر پس از چهاردهه اتکا به چارچوبهای اساسی مرتبط با توافقنامههای 1979- 1978، احتمالا زمان آن رسیده که این دو کشور با نگاه به آینده همکاریهای خود را ازسر گیرند. آنها با اشاره به ویژگیهای مثبت چین، آمریکا را تشویق میکنند به فکر ایجاد دوباره این روابط باشد.
کلیدی به نام نوآوری
اولین نکتهای که در اینجا به آن اشاره شده موضوع نوآوری است. تغییر چین از یک کشور عقبمانده در زمینه نوآوری به کشوری که پیشگام در این عرصه شده، ازجمله نکاتی است که نمیتوان سرسری از کنار آن عبور کرد. تا سالها پیش، تصور آمریکا از چین، کشوری بود که قادر به تولید فناوری و نوآوری نیستند اما امروز این تصور رنگباخته و تصویر دیگری به خود گرفته است. امروزه چین رتبه دوم را در زمینه هزینههای تحقیق و توسعه جهانی (R&D) بهخود اختصاص داده و با تداوم این روند، کل هزینههای R&D این کشور از آمریکا هم فراتر خواهد رفت. چین در شاخص جهانی نوآوری مجمع جهانی اقتصاد برای سالهای 2019 و 2020 رتبه چهاردهم را کسب کرده است اما با وجود اینکه در رتبه نخست کشورهایی با درآمد متوسط قرار دارد، نشاندهنده پتانسیل نوآوری رو به رشد آن است، اگرچه هنوز این قابلیت بهطورکامل درک نشده است.
کشور چین در سالهای اخیر پیشرفتهای زیادی در عمق دریا و فضا و زمین داشته است. فضانوردان چینی برای اولینبار با فرود موفقیتآمیز مریخنورد Tianwen-1 روی سیاره مریخ، در ایستگاه فضایی اختصاصی خود مستقر شدند؛ Chang’e 4 نیز برای نخستینبار در دوردستهای ماه فرود آمد؛ Chang’e 5 هم با موفقیت توانست از اجسام فرازمینی نمونهبرداری کند.
ظرفیتهای بالای علمی و فناوری
دومین عاملی که بر لزوم برقراری دوباره روابط بین آمریکا و چین تاکید میکند، تغییر از یک رابطه دوجانبه نامتقارن و بسیار سلسله مراتبی بین آمریکا و چین در زمینه علمی و فناوری به برابری بیشتر ازنظر قابلیت و ظرفیت است. همانطور که اشاره شد هزینه تحقیق و توسعه چین بهطور مداوم درحال افزایش است، بهطوریکه طی 6 تا 7 سال گذشته سالانه بین 15 تا 20 درصد رشد داشته است. این کشور درحالحاضر صاحب استعداد علمی و مهندسی بسیار پیشرفته و نوعی سیستم دانشگاهی است که بهطور پیوسته موقعیت بهتری پیدا میکند. در سال 2019، تعداد کل پرسنل بخش R&D در چین به بیش از 7 میلیون نفر رسید که در مقایسه با سال 2015 حدودا 1.3 برابر شده بود. بهازای هر 10 هزار فرد شاغل در بخش تحقیق و توسعه، 62 نفر در سال در این بخش مشغول به کار میشوند و زیرساخت تحقیق و توسعه این کشور بهطور چشمگیری بهبودیافته و مدرن شده است. چین چه از نظر حق تولید و چه از نظر حق تالیف در نشریات علمی، در درجه اول توجه قرار دارد و درحالحاضر این کشور بهجای اینکه یک دریافتکننده ساده باشد، مولد جدی سرمایه فکری در دنیاست. با پرتاب ماهواره علوم کوانتومی چین در سال 2016 با نام مستعار Mozi، این کشور در زمینه پیادهسازی ارتباطات با کد کوآنتومی در دنیا پیشگام شد. این تنها ماهوارهای است که درحالحاضر در فضا قادر به تبادل پیامهای کوآنتومی با ایستگاههای اصلی زمینی است.
از موفقیت تا رقابت
سومین عاملی که میتوان به آن اشاره کرد و بیانگر لزوم برقراری ارتباط بین آمریکا و چین است، چنین است که این کشور تا سالها پیش بهدنبال دستیابی به برخی حوزههای علمی و فناوری بود اما حالا با پیشرفتهای چشمگیری که در این حوزهها کسب کرده، بهدنبال رقابت با برترینهای دنیا در این حوزههاست. بهعبارتی، چین درحالحاضر یکی از کشورهای بانفوذ در دنیا در زمینههای علمی و فناوری محسوب میشود. این کشور همکاریهای مشارکتی خود را در زمینههای علمی و فناوری با بیش از 150 کشور و منطقه برقرار کرده و بیش از 100 تفاهمنامه بین دولتی را در حوزه علم و فناوری اجرایی کرده است. علاوه بر این، چین به بیش از 200 سازمان بینالمللی همکاری و تحقیقی بین دولتی و سازمانهای تحقیقاتی و همکاری علمی و فناوری پیوسته است. از ابتدای سال 2018، بیش از 400 دانشمند چینی در سازمانهای مردمنهاد بینالمللی مرتبط با علم و فناوری مشغول به کارشدهاند. چین در بین 48 طرح و پروژه بزرگ علمی فرامرزی جهان آغازگر بوده و 17 پروژه نیز مشارکت رسمی این کشور را بهدنبال داشته است.
انتقال فناوری
چهارمین عامل، انتقال فناوری در این کشور است، بهطوریکه چین ابتدا تنها بهعنوان دریافتکننده اطلاعات عمل میکرد اما اکنون یکی از منابع انتقال فناوری و شکلدهنده از نظر استانداردهای فنی فرامرزی است. طبق گزارشهای رسیده، چین نقش رهبری خود را در نهادهای تنظیمکننده استانداردهای بینالمللی در سازمان بینالمللی استاندارد (ISO) بین سالهای 2012 تا 2020 تا 58 درصد افزایش داده است. چین در طرح ابتکاری «کمربند و جاده» که بیش از 65 کشور در آن مشارکت دارند، بهاندازه پروژههای زیربنایی بر علم و فناوری و آموزش تمرکز دارد. آکادمی علوم چین نقش مهمی در آموزش دانشمندان و مهندسان آینده ایفا میکند و تلاشهای زیادی را در راستای توسعه علم و فناوری در کشورهای عضو این طرح رهبری میکند.
جذب مغزهای پراستعداد
آخرین و پنجمین عامل برای برقراری روابط آمریکا و چین، تغییر سیاستهای این کشور در جذب استعدادهاست. چین از کشوری که با مشکل فرار مغزها روبهرو بود، به کشوری تبدیل شده که تلاش میکند استعدادهای ازدسترفته خود را به کشور بازگرداند و از این توانمندی برای رشد هرچه بیشتر خود استفاده کند. فناوریهای دیجیتال و اینترنت اشیا جزء فناوریهایی هستند که در چین با سرعت زیادی درحال پیشرفتند و بازگشت مغزهای این حوزه چین را با روند رو به رشدی روبهرو خواهد کرد. علاوه بر این، چین در حال جذب استعدادهای علمی و مهندسی از سراسر جهان است. به گفته وزیر علوم و فناوری این کشور، بیش از 330 هزار پرسنل از خارج از کشور بهعنوان متخصص خارجی در چین کار کردهاند. همچنین حضور دانشگاههای سرمایهگذاری مشترک و پروژههای مرتبط مثل آهنربا برای جذب هیات علمی بینالمللی باکیفیت بالا عمل میکنند.
مسالهای که در این میان حائز اهمیت است، لزوم توجه به حفظ مالکیت معنوی، امنیت سایبری، دسترسی آکادمیک و مساله پژوهشی است که باید در رابطه آمریکا و چین مدنظر قرار گیرد، بنابراین باید بهدنبال قوانین جدید این مسیر بود تا این دو کشور را در مسیر روبهجلوی روابط هدایت کند.